سخنرانی جفری ساکس در دانشگاه صنعتی امیرکبیر
نقش ایران در توسعه پایدار جهانی
اگر کسی دنیایی با سطح تکنولوژی پایین تصور میکند، باید به او بگوییم چنین دنیایی برای یک جهان یک میلیاردنفره شاید مناسب باشد و نه برای یک سیاره ۱۰میلیاردی! اما آنچه من از آن صحبت میکنم با روند پیشرفتهای تکنولوژیک امروزی در زمینههای مختلف مهندسی، فنی و پزشکی چندان دور از دسترس نیست.
صبح همگی بخیر!
برای استقبال گرم شما از من و همسرم بسیار ممنونم. خوشحالم که در جمع دانشجویان یکی از بهترین دانشگاههای ایران هستم. امروز بسیار هیجانزدهام چون موضوعی بسیار جذاب برای سخنرانی پیش روی من است. ما میخواهیم درباره آینده جهان و آینده سیارهمان و آینده فعالیتهای شما و پیامدهای آن برای کشورتان و تمامی دنیا صحبت کنیم تا بدین ترتیب بتوانیم برای مشکلات پیش رویمان راهحل بیابیم. همانطور که آقای گری لوئیس، رئیس دفتر سازمان ملل متحد در تهران هم توضیح دادند، سازمان ملل متحد کار سختی را جهت ایجاد اجماع میان 193 کشور عضو پیش رو داشت تا بتواند درباره معضلات فعلی جهان در قالب یک برنامه منظم تصمیم بگیرد و من این سعادت را داشتم که به عنوان مشاور ویژه دبیرکل، بان کی مون، برای دستیابی به یک برنامه جامع در زمینه توسعه پایدار فعالیت کنم.
هرچند که بسیاری معتقدند، تکنولوژی مسبب برخی از مشکلات امروز ما از قبیل آلودگی و گرمایش جهانی و... است. اما ذکر دو نکته در اینجا ضروری است. اول نباید فراموش کنیم که تکنولوژی امید به زندگی و سطح رفاه فعلی ما را افزایش داده است. دوم با روند رشد فعلی جمعیت پیشبینی میشود، تا سال 2050 جمعیت کره زمین از 9 میلیارد نفر تجاوز کند، و حتی تا شروع قرن بیست و دوم، ما بیش از 11 میلیارد نفر شده باشیم.
درکل میتوان گفت آنچه باید به دنبال آن باشیم عبارت است از یک زندگی ایمن و با قابلیت تامین نیازهای اساسی برای همه مردم جهان، در حالتی که مطمئن باشیم از بیماریها، فقر و برخی ناملایمات طبیعی در امان هستند و برای تحقق همه اینها ما به تکنولوژی نیازمندیم.
اگر کسی دنیایی با سطح تکنولوژی پایین تصور میکند، باید به او بگوییم چنین دنیایی برای یک جهان یک میلیاردنفره شاید مناسب باشد و نه برای یک سیاره 10میلیاردی! اما آنچه من از آن صحبت میکنم با روند پیشرفتهای تکنولوژیک امروزی در زمینههای مختلف مهندسی، فنی و پزشکی چندان دور از دسترس نیست.
با این مقدمه به سراغ بحث اصلی میروم.
امروز میخواهم با شما کمی درمورد آنچه در دنیای دیپلماسی جهت توافق بر سر چالشهای جهان امروز میگذرد صحبت کنم تا هم از آخرین تحولات در این زمینه آگاه شوید و هم درک کنید که چگونه میتوانید به کشورتان و سایر کشورهای جهان در این زمینه کمک کنید. پاییز سال گذشته ما به توافقات مهمی در زمینه این معضلات دست یافتیم. جایی که در 25 سپتامبر 2015 تمامی 193 کشور عضو درمورد اجرایی کردن اهداف توسعه پایدار به اجماع نظر رسیدند! دقت کنید که اجماع یعنی حتی یک کشور مخالف هم در این مورد وجود نداشت. و البته به خوبی به یاد دارم که رئیس جمهور روحانی نیز در این اجلاس حضور داشت. البته حتی به یاد دارم که در اجلاس سال 2014 ایشان به درستی به لزوم مذاکره بر سر چنین هدفهایی در سطح بینالمللی اشاره داشتند. من نزد ایشان رفتم تا برای سخنرانی عالیشان تبریک بگویم، چرا که ایران نقش فعال و موثری در مورد دستیابی به این اهداف داشته است. چند وقت بعد در 12 دسامبر، در پاریس به یک توافق بسیار مهمتر و سختتر درزمینه تغییرات آب و هوا دست یافتیم. اهمیت این توافق در آنجاست که بدانیم حصول به آن، 21 سال به طول انجامیده است. بدین ترتیب امیدواریم بتوانیم
تغییرات آب و هوایی ناشی از دست بشر را کنترل کنیم. این میزان از اجماع یک نکته را به ما یادآوری میکند و آن هم مسیر فعلی است که دنیا در پیش گرفته است. به همین دلیل است که من این دوران را عصر توسعه پایدار نامیدهام. به نظر من ایده توسعه پایدار مفهومی کلگرایانه و فلسفی نیز هست که در راستای فلسفههای مختلف در اقصی نقاط جهان قرار دارد. این مفهوم سه رکن اساسی دارد. توسعه پایدار به دنبال جامعهای است که اولاً از لحاظ اقتصادی پررونق باشد، ثانیاً از نظر اجتماعی عادلانه باشد و ثالثاً از بُعد زیستمحیطی پایدار باشد. این همان چیزی است که دین اسلام هم به دنبال آن است یعنی جامعه عادلانه و منصفانه که از طبیعت محافظت میکند. یا این سازگار با همان چیزی است که پاپ فرانسیس سال گذشته بیان داشت که تنها برای پیروان کاتولیک نبود بلکه پیامی برای همه جهانیان بود، او بیان داشت ما باید در پی توسعه یکپارچه باشیم. یا این تقریباً مشابه مفهوم جامعه هماهنگ در فرهنگ چینی است. علاوه بر همه اینها ما باید به دنبال یکپارچه کردن و متحد کردن دنیا در این زمینه باشیم و این همان چیزی است که کشورها هنگام پذیرش دستور کار 2030 به دنبال آن بودند.
مسلماً این سند ارزش خواندن دارد و باید خوانده شود چرا که تنها مبنای ما برای همکاری با یکدیگر است البته اگر واقعاً بخواهیم همکاری داشته باشیم! در غیر این صورت، این سند یک محتوای دورافتاده و فراموششده خواهد بود. دلیل من برای این موضوع این است که رسیدن به اجماع درباره این اهداف، سه سال به طول انجامید و دیگر هیچ کس قصد ندارد در 15 سال آتی، سه سال دیگر برای این کار وقت صرف کند! پس ما یا باید این سند را عملی کنیم یا اینکه دنیایی وحشتانگیز را انتظار داشته باشیم!
اما به سراغ اهداف برویم. این اهداف هفدهگانه در واقع تکمیلشده اهداف هشتگانه توسعه هزاره هستند که موعد آنها تا سال 2015 بود. یکی از کارهای جالبی که در این مورد انجام شد، طراحی آیکونهای گرافیکی برای هر هدف بوده است چنان که در پوستر رسمی این اهداف نیز قابل مشاهده است. بدین ترتیب مطمئن هستیم همگان راحتتر این اهداف را درک کرده و به خاطر میسپارند. جالب است که به شما بگویم 15 سال قبل وقتی اهداف توسعه هزاره تصویب شد، کمتر کسی درباره آنها میدانست و اصولاً برای اکثر افراد مبهم به نظر میآمد و سالها طول کشید تا کمکم این اهداف در بین مردم جا افتاد. ایده اصلی ترویج این اهداف این است که برای همه از کارمندان گرفته تا دانشگاهیان و دانشآموزان و همه اقشار، انگیزه نمادین به همراه میآورد. و این اهداف، دیگر تنها وظیفه دولتمردان نخواهد بود، بلکه همگان درباره آنها دغدغه دارند. اما همین الان هم ما با این نقطه که آگاهی عمومی درباره این اهداف اتفاق بیفتد فاصله داریم و این وظیفه شما دانشجویان است که آن را ترویج کنید. از آنجا که من استاد دانشگاه هستم به خودم اجازه میدهم به همه شما یک مشق بدهم. تکلیف شما این است که از همین
امروز که به خانه رفتید، اول درباره این اهداف هفدهگانه بخوانید و سپس آن را به والدین، اعضای خانواده و دوستان خود بیاموزید. همانطور که میدانید این اهداف سه محور اصلی را دربر میگیرند، رونق اقتصادی، عدالت اجتماعی و پایداری زیستمحیطی. هفت مورد از این اهداف اساساً اقتصادی هستند. در این میان، هدف شماره 1 که پایان دادن به فقر است، بسیار مهم به نظر میرسد. این یک انتخاب است که بخواهیم تا سال 2030 هیچ کسی زیر خط فقر زندگی نکند. البته برای کشورهای فقیر، این گزینه بدون کمک دیگر کشورها میسر نخواهد بود. هدف شماره2، پایان دادن به گرسنگی است، که دو بعد دارد یکی برقراری یک رژیم تغذیهای مناسب در دنیا و دیگری اطمینان از کشت پایدار غذا و برداشت آن. چیزی که مثلاً برای کشور شما به خاطر کمیابی آب و اقلیم خشک یک چالش به نظر میرسد. اهداف سه و چهار به ترتیب به دسترسی همگانی به بهداشت و درمان و نیز تحصیل باکیفیت حداقل تا مقطع متوسطه اشاره دارد. در حال حاضر 250 میلیون کودک زیر 18 سال در جهان وجود دارد که از تحصیل بازماندهاند. شاید به دلیل نبود مدرسه یا عدم تمکن مالی یا عدم برنامهریزی بخش آموزش و پرورش یا صدها دلیل دیگر.
از اهداف اقتصادی که بگذریم به اهداف اجتماعی میرسیم. سه هدف مهم در این فهرست، اهداف شماره 5، 10 و 16 که به ترتیب برابری جنسیتی، کاهش نابرابری درون کشورها و میان کشورها، صلح و عدالت هستند.
برابری جنسیتی کمک میکند تا از دسترسی عادلانه زنان و مردان به امکانات آموزشی و شغلی اطمینان حاصل کنیم. اما درمورد نابرابری باید بگویم که طی 30 سال گذشته توزیع ثروت به شدت نابرابر شده است، در کشور خود من، ایالات متحده، افرادی با ثروتهای باورنکردنی وجود دارند درحالی که افرادی هم هستند که به زحمت از عهده مخارج زندگی برمیآیند و نظام سیاسی هم توجه چندانی به این مساله نداشته است. جالب اینجاست که خبرهای زیادی درباره فرار مالیاتی ثروتمندان همه روزه به گوشمان میخورد و حتی اخیراً مشخص شده بنگاههای حقوقی خارج از آمریکا وجود دارند که به ثروتمندان کمک میکنند ثروت خود را خارج از آمریکا مخفی نگه دارند.
از طرف دیگر مسائلی مانند قاچاق زنان و کودکان یکی از معضلات دنیای امروز است که باید برای رفع آن تلاش کرد. مردمی که به لحاظ فیزیکی در شرایطی مشابه بردهداری گیر افتادهاند و از طریق مرزها به سایر کشورها فرستاده میشوند. قشر آسیبپذیر و درمعرض خطر در کشورهای مختلف نیز مورد توجه هدف شماره 16 هستند.
اما حالا نوبت به اهداف مرتبط با محیط زیست میرسد. اهداف شماره 11 تا 15، پنج هدف زیستمحیطی دستور کار 2030 هستند. هدف شماره 11 به شهرهای پایدار اشاره دارد و منظورش این است که حین توسعه از شهرها و مکانهای محلی نباید غافل شد. هدف شماره 12 به بازیافت اشاره دارد. چنان که مادر من همیشه عادت داشته و دارد که به من بگوید: اطرافت را تمیز نگه دار. حالا اگر شما یک صنعت هستید، آیندههایتان را در رودخانه یا هوا رها نکنید. اگر یک شهر هستید آب را تصفیه و زبالههایتان را بازیافت کنید. فکر میکنم این چیزی است که شما (ایرانیها) هم باید بیشتر به آن توجه کنید چون از وقتی به تهران وارد شدم دود بسیار زیادی در هوا مشاهده کردهام که نشان از آلایندههای زیستمحیطی دارد. اما هدف شماره 13 به تغییرات آب و هوایی ناشی از دست بشر اشاره دارد. هدف چهاردهم هم به حفظ زیست بوم دریایی اشاره دارد چرا که الان دریاها و اقیانوسها درمعرض صید بیرویه، آلودگی بیرویه و استخراج بیرویه قرار دارند. همچنین اقیانوسها به دلیل دی اکسید کربن زیاد در معرض اسیدی شدن هستند و آنها 1 /0 کاهش پیدا کرده است. هدف شماره 15 به زیستبوم زمینی اشاره دارد که
اتفاقاً باید مورد توجه ایران هم باشد. بیابانزایی، و خشک شدن دریاچهها یک معضل ایران امروز هستند.
اما نهایتاً هدف شماره 17 شاید به نوعی از همه اینها مهمتر باشد و آن هم مشارکت جهانی برای دستیابی به این اهداف است. مسلم است که بدون همکاری با یکدیگر هرگز نمیتوانیم معضلاتی مثل تغییرات آب و هوایی را حل کنیم.
مشکل دیگر دنیای امروز درگیری در جنگهاست که اتفاقاً کشور من هم سهم نسبتاً زیادی در آنها داشته است. به نظر میرسد وقت آن رسیده که همه باهم به سیاستمداران بگوییم، جنگ کافی است! ما مشکلات مهمتری پیش رویمان داریم! حتی اگر جنگها متوقف شود بازهم ما با مشکلات بزرگی مواجهیم؛ حالا فکر کنید که با وجود جنگها ما فقط میلیاردها دلار را صرف نابودی دنیای اطرافمان میکنیم به جای آنکه به تشخیص مشکلات اصلیمان بپردازیم. یکی از چیزهایی که من واقعاً از تمامی جامعه آکادمیک میخواهم این است که در زمینه شناسایی این چالشها با هم همکاری کنند. چرا که ما در سیاست نیستیم و دلمشغولیهای سیاستمداران را نداریم. بگذارید سیاستمداران هرچه که میخواهند با هم جدل کنند اما ما دانشگاهیان باید با هم همکاری کنیم و این قطعاً راه موثرتری است. بهعلاوه من قویاً معتقدم که یکی از بهترین راههای پایان دادن به منازعات میان کشورها از جمله منازعه میان کشور من و شما، در پیش گرفتن همین اهداف توسعه پایدار است. در واقع ما باید به دنیا نشان دهیم صلح از هرچیزی بهتر است و ما میتوانیم با هم همکاری کنیم تا شرایط فعلی تغییر کند.
البته اجازه دهید بعد از مطرح کردن این همه معضل و مشکل، یک خبر خوب هم به شما بدهم. خبر خوب این است که فقر به میزان زیادی در جهان کاهش یافته است. همانطور که میدانید بانک جهانی مرجعی است که آمار مربوط به فقر را منتشر میکند، این نهاد برآورد کرده که در سال 1990، 37 درصد جمعیت جهان در فقر مطلق زندگی میکردهاند در حالی که این رقم در سال 2015 به 6 /9 درصد کاهش یافته است. اگرچه هنوز چند صد میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکنند ولی این ارقام نشاندهنده پیشرفتی قابل توجه است. چنانکه در ابتدا هم گفتم هدف شماره یک، درنظر دارد تا این درصد را تا سال 2030 به صفر برساند. اما یک خبر نهچندان خوب هم دارم! دنیای ما طی 25 سال گذشته با آسیبهای زیستمحیطی زیادی مواجه بوده است و این مساله پایداری محیط زیست را با خطر جدی مواجه میکند. افزایش متوسط دمای جهانی، پایین رفتن سطح آب اقیانوسها و افزایش میزان آلایندههای هوا و آب همگی حاکی از عملکرد بد ما در این زمینه است. استفاده بیرویه از سوختهای فسیلی، حفاری معدن در اقیانوسها، کاهش محسوس سطح آبهای زیرزمینی، همه و همه نشان میدهند ما درحال نابود کردن سیارهمان هستیم که جای
تاسف دارد. برای مثال اگر با همین روند پیش برویم، پیشبینی میشود، دمای جهان چهار تا شش درجه گرمتر از زمانی شود که انقلاب صنعتی هنوز به وقوع نپیوسته بود. جالب است که به شما بگویم در این صورت هم مزارع کشاورزی شما در ایران و هم خانه من در نیویورک به زیر آب خواهند رفت! این شرایط ما را به یک تنش و بحران جهانی وارد خواهد کرد و چنان که تجربه نشان داده، ما انسانها مهارت خوبی در کنار آمدن با این قبیل چالشها نداریم.
اما اگر بخواهیم درباره نقش ایران و راهبردهای پیش روی آن در چنین جهانی صحبت کنم میتوانم به سه نکته اشاره کنم:
پیش از هر چیز لازم است بگویم که تحقق این راهبرد مشارکت همه شما را طلب میکند، از دانشجویان و مهندسان گرفته تا اقتصاددانان و سیاستمداران.
اولین چیزی که ایران در این زمینه لازم دارد، یک برنامه جدی و منسجم است. این امر بدون مشارکت دانشگاههای پیشرو محقق نخواهد شد. تا آنجا که میدانم ایران به تازگی به برنامه پنجساله ششم توسعه خود وارد شده است، لازم است به شما بگویم که برای حرکت در مسیر توسعه پایدار میبایست حتماً ملاحظاتی را که امروز درباره آنها صحبت کردیم در این برنامه بگنجانید.
دومین مورد، سرمایهگذاری در بخشهای کلیدی است که البته به دلیل ضیق وقت نمیتوانم چندان درباره آن صحبت کنم. اما بهطور خلاصه میتوانم بگویم سرمایهگذاری در زیرساختهایی مثل حمل و نقل، وسایل نقلیه الکتریکی، طراحی جدید شهری قطعاً ضروری است. با تجربه دوروزهای که از زندگی در تهران داشتهام میتوانم یک چیز عجیب را بگویم. باورکردنی نیست که این همه ازدحام و شلوغی در این شهر وجود دارد. در واقع شهر شما، شهری مبتنی بر اتومبیل است و نه وسایط نقلیه عمومی. صبح میلیونها نفر از یک گوشه شهر به گوشه دیگر آن برای کار سفر میکنند و بعد از ظهر همین تعداد دوباره بازمیگردند! راستش را بخواهید این نحوه گذران عمر چندان خوشایند نیست. مطالعات هم نشان دادهاند مردم در زمان اوج ترافیک چندان خوشحال و راضی نیستند.
همچنین بحران آب در کنار لزوم تصفیه بهتر آن، در کشور شما بسیار جدی است. باید حتماً درباره آن چارهای بیندیشید. وضعیت دریاچههای کشور شما نگرانکننده است. حتی برخی مواقع دیده میشود که دولتها پروژههای عظیمی را بدون توجه به آثار زیستمحیطی آن به اجرا درمیآورند که بسیار مخرب است. برای دنبال کردن اهداف توسعه هزاره باید از چنین رویکردهایی جداً اجتناب کرد. در کل لازم است همیشه آیندهنگری داشته باشیم.
درضمن یکی از طرحهای زیربنایی که من طرفدار آن هستم، احیای جاده ابریشم است که چین و آسیای مرکزی را از طریق ایران به اروپا متصل میکند. این طرح پتانسیل تجاری و بازرگانی بسیار بالایی دارد.
سومین چیزی که درمورد ایران به ذهن میآید پتانسیل بالای کشور شما برای بهرهبرداری از انرژیهای جایگزین است. انرژی خورشیدی، انرژی بادی، انرژی زمین گرمایی و... تنها بخشی از این پتانسیلها هستند.
آخرین نکته هم شبکه جهانی و همکاری همه ما با یکدیگر است که مشابه ابتدای سخنانم باز هم بر آن تاکید میکنم.
در پایان از توجه شما بینهایت سپاسگزارم.
دیدگاه تان را بنویسید