پسران شایسته دریافت نوبل
خیلیخیلی خوشحالم از اینکه نام آقای پسران به عنوان برنده احتمالی جایزه نوبل مطرح شده است و امیدوارم آقای پسران این جایزه را بگیرد. واقعاً حق اوست که جایزه نوبل را بگیرد و از سوی دیگر این، افتخار بزرگی برای همه ملت ایران محسوب میشود.
خیلیخیلی خوشحالم از اینکه نام آقای پسران به عنوان برنده احتمالی جایزه نوبل مطرح شده است و امیدوارم آقای پسران این جایزه را بگیرد. واقعاً حق اوست که جایزه نوبل را بگیرد و از سوی دیگر این، افتخار بزرگی برای همه ملت ایران محسوب میشود. در واقع از هر جنبهای به آن نگاه کنیم، اتفاق مهمی است و پسران واقعاً آدم شریف و فوقالعادهای است. همه ما به او افتخار میکنیم.
من با دکتر پسران از طریق کاری آشنا شدم. زمانی که هنوز خواندن اقتصاد را شروع نکرده بودم، دکتر پسران را در تهران ملاقات کردم. من در آن زمان دیدم که دکتر پسران با وجود جوانیاش، یکی از برجستهترین اقتصاددانان بود. بعدها هم در روزنامه خواندم که رئیس اداره پژوهشهای بانک مرکزی و معاون وزارت علوم است. پس از آن، من مقالات دکتر پسران را میخواندم و دنبال میکردم تا آنکه15،10 سال پیش و در کنفرانسها دوباره او را دیدم. یکبار هم حدوداً 12سال پیش بود که ضمن صحبت با دکتر پسران، با هم شام خوردیم و بیشتر آشنا شدیم و سپس حدود شش، هفت سال قبل، دکتر پسران یک ایمیل به من داد و گفت میخواهد راجع به اقتصاد ایران در قرن بیستم کار کنم و مایل است یک مقاله با هم بنویسیم. من خیلی استقبال کردم و با هم کار کردیم و مقاله ما با عنوان «اقتصاد ایران در قرن بیستم» چاپ شد که به فارسی هم ترجمه شده است. این کار را در کنفرانسهایی نیز ارائه کردیم. محتوای این کار، جمعبندی وضعیت اقتصادی ایران در قرن بیستم بود. آقای پسران یکسری پروژه حجیم با مضمون اقتصاد
جهانی در دست اجرا دارد که آنها نیز بسیار خوب هستند. خود دکتر پسران نیز هفته پیش در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت که سعی میکند با استفاده از مدل وسیعی که دارد، اثر سیاستها و اوضاع اقتصادی هر کشور بر کشورهای دیگر را مطالعه کند. او سعی کرده برای موضوعات اقتصادی هر کشور مدلی بسازد و رابطهاش را با کشورهای دیگر با استفاده از آن مدل، مطالعه و بررسی کند. دکتر پسران تا پیش از مقالهای که به آن اشاره کردم، راجع به ایران کار نکرده بود و به من پیشنهاد همکاری در این زمینه را داد. کار ما راجع به کاربردی کردن همان مدلی است که او برای اقتصاد ایران در اختیار دارد. زمانی که با یکدیگر کار را شروع کردیم، نتیجه وسیعتر از ایران شد. مدل او نقش نفت در اقتصاد کشورها را مورد مطالعه قرار میدهد. در نتیجه حاصل کار مشترکمان تبدیل به دو مقاله شد. در مورد ایران نیز دو مقاله پدید آمد. در این فاصله من خیلی علاقهمند شدم اقتصاددانان را دور هم جمع کنم تا در کنار یکدیگر تشکیلاتی راهاندازی کنیم. آغاز کردن چنین کاری در اقتصاد ایران، خیلی شاخص و برجسته است. من ابتدا با
دکتر پسران تماس گرفتم و از او درخواست کردم در این طرح همکاری کند. او نیز استقبال زیادی کرد و لذا سال 1387 به من در برگزاری کنفرانسی در دانشگاه ایلینوی - دانشگاه خودم - کمک کرد. این اولین کنفرانسی بود که راجع به اقتصاد ایران، در خارج از ایران برگزار میشد. وقتی آقای پسران پیشنهاد من را قبول کرد کار خیلی راحت شد و خیلی از اقتصاددانان دیگر و دانشجویان دوره دکترا نیز به تبع پذیرش دکتر پسران، به من کمک کردند و در ضمن خانم گیتی نشات و آقای گری بکر نیز از این موضوع حمایت زیادی کردند و در نتیجه حاصل کار، کنفرانسی بسیار موفق شد. با تشکیل این کنفرانس من با آقای پسران رابطه نزدیکی پیدا کردم. او که از این کار خیلی استقبال کرده بود، سال بعد نیز تصمیم گرفت در کالیفرنیا کنفرانسی مشابه با موضوع اقتصاد ایران برگزار کند. دکتر پسران پیشنهاد کرد که ما این کنفرانس را به یک رویداد سالانه تبدیل کنیم و همچنین برای آن تشکیلاتی درست کنیم که به طور منظم برگزار شود. هدف برگزاری نیز این بود که از طریق این کنفرانسها ایرانیها را دور هم جمع کنیم. دکتر پسران به خاطر تجربهای که در
برگزاری این کنفرانسها داشتم، از من دعوت کرد جزو کمیتهای باشم که آن کنفرانس را در سال 1388 در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی برگزار کرد. آن کنفرانس نیز خیلی خوب برگزار شد. سال بعد من پیشنهاد کردم دوباره به ایلینوی برگردیم. اما این دفعه به افتخار اینکه آقای گری بکر نیز از ما حمایت کرده بود، پیشنهاد شد این کنفرانس را در دانشگاه شیکاگو برگزار کنیم. بنابراین در خلال برگزاری کنفرانس در شیکاگو، فرصتی هم پیدا شد که با عدهای از اقتصاددانان و استادان دانشگاه شیکاگو به بهانه این کنفرانس، همکاری کنیم. در نتیجه کنفرانس سوم ما راجع به اقتصاد ایران، به شکل خیلی موفقیتآمیزی در دانشگاه شیکاگو برگزار شد. مجدداً من برگزارکننده آن کنفرانس بودم و آقای پسران نیز جزو کمیته سیاستگذاری بود. حضور دکتر پسران در کمیته همیشه مهم است. زیرا این حضور باعث میشود بقیه اقتصاددانان دور هم جمع شوند. آقای پسران در این کنفرانسها نیز دقت را فراموش نکرده و حتی تمامی مقالهها را میخواند و راجع به همه آنها نظرهای ارزشمندی میداد. به همین دلیل شرکت کردن در این کنفرانسها برای بقیه نیز بسیار
ارزش پیدا کرد. زیرا شرکتکنندگان میتوانستند از دکتر پسران کمک بگیرند. گری بکر نیز در کنفرانس حضور داشت و در مورد همه مقالهها نظرات ارزشمندی میداد و کاملاً معلوم بود که حساب شده و با فکر نظرات خود را ابراز میکرد. به این دلایل کار ما خیلی خوب پیش رفت و سومین کنفرانس که برگزار شد معلوم بود عده زیادی اقتصاددان ایرانی علاقهمند به این کار وجود دارند. از طرفی تعداد مقالاتی هم که نوشته میشد، برای برگزاری سالانه کنفرانس کفایت میکرد. در نتیجه برای نظاممندشدن این تشکیلات، اساسنامهای با کمک آقای پسران و همچنین باقی همکاران - جواد صالحیاصفهانی (برادرم) و آقای حسن حکیمیان (کارشناس اقتصاد که از لندن به ما پیوست) و جمعی دیگر - تهیه کردیم. همچنین به بقیه اقتصاددانان داخل و خارج ایران پیشنهاد کردیم به ما پیوندند و انجمن بینالمللی اقتصاد ایران را درست کنند. بنابراین این انجمن با همکاری حدود 27 نفر از اقتصاددانان ایرانی تشکیل شد. خلاصه آنکه با همکاری این اقتصاددانان، انجمن را تشکیل دادیم، اساسنامه نوشتیم و آن را ثبت کردیم. در لندن آقای حکیمیان فعالیت
میکند و من نیز از دانشگاه ایلینوی حضور دارم. از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی نیز آقای پسران است و جواد صالحیاصفهانی نیز از ویرجینیاتک. البته بعدها همکاران دیگری نیز به ما پیوستند و توانستیم انتخابات برگزار کنیم و آقای پسران را به عنوان رئیس انجمن و آقای حکیمیان را نیز به عنوان مدیراجرایی انتخاب کنیم. من نیز به همراه آقای کارشناس، خانم پروین پرویززاده، آقای سهراب بهداد و خانم فاطمه اعتمادیمقدم در گروه اجرایی هستیم. البته شاید گروه اجرایی واژه چندان مناسبی نباشد. به هر حال کنفرانس بعدیمان را در لندن برگزار کردیم که مجدداً آقای پسران نقش خیلی مهمی در برگزاری این کنفرانس داشت. او گذشته از اینکه اقتصاددان بسیار خوبی است و کارهای خیلی مهمی در عرصه علم اقتصاد انجام داده، فوقالعاده به ایران علاقهمند است و قلباً سعی میکند کاری کند که برای اقتصاد ایران و مردم ایران مفید باشد. این واقعاً تحسینبرانگیز است. دکتر پسران در کار خود علاقه و جدیت دارد و خیلی خالصانه این کار را انجام میدهد. زیرا از لحاظ علمی واقعاً او احتیاجی ندارد این کار را انجام دهد و تنها به خاطر
علاقه شخصیاش به مردم ایران و به فرهنگ و سرزمین خودش است که این کار را انجام میدهد. امسال علاوه بر کنفرانس نخست، یک کنفرانس دوم نیز پس از تشکیل آیآیایآر در استانبول برگزار کردیم. در تمام این کنفرانسها سعی کردیم اقتصاددانان را از همه نقاط دنیا دعوت کنیم؛ به خصوص از ایران. در بعضی از کنفرانسها در این زمینه مشکل داشتیم. به خصوص در مورد آنهایی که در آمریکا برگزار میشد، گرفتن ویزا به عنوان یک مشکل عمده مطرح بوده است. به گونهای که بیش از یک یا دو نفر نتوانستند بیایند.
در تمامی این کنفرانسها آقای دکتر غلامرضا کشاورزحداد، استاد دانشگاه شریف، موفق شد حضور پیدا کند. ما از حضور او بسیار خشنود هستیم. البته به جز او، چند تن از دانشجویان دوره دکترا نیز که با دکتر نیلی کار میکنند، حضور پیدا کردند. با حضور این دوستان فرصت خیلی خوبی ایجاد میشود که میان ما و آنها مراوده پدید آید. همین طور ما توانستیم اقتصاددانان ایرانی را که در جاهای مختلف دنیا - مثل اروپا، آمریکا، کانادا و جاهای دیگر - هستند نیز دور هم جمع کنیم و در ضمن سعی هم میکنیم که پول جمع کنیم و بتوانیم هزینه مسافرت و مخارج آنها را تامین کنیم تا این هزینهها فشاری به آنها وارد نکند و حضور آنها را تا حد ممکن ساده کنیم. ما به طور ویژه علاقهمند به شرکت دانشجویان در این کنفرانسها هستیم. یعنی دوست داریم دانشجویان و جوانان بتوانند بیایند و هم چیزی یاد بگیرند و هم به ما کمک کنند که دایره آن بخش از علم اقتصاد را که مربوط به ایران است، گسترش دهیم.
اهمیت کار پسرانفعالیتهای دکتر پسران در حوزه اقتصاد و همچنین کارهایی که در زمینه اقتصاد کلان کرده، بسیار برجسته است و خیلی وقتها وقتی میخواهید ببینید اقتصاددانان مثلاً در زمینه اقتصاد کلان مشغول انجام چه کاری هستند، مشاهده میکنید که هر برآورد اقتصادسنجی که امروزه انجام میگیرد، بر اساس یکسری از کارهایی است که آقای پسران کرده است و حتی اسم ایشان روی آزمونهایی است که انجام میشود. البته کسانی مثل آقای بارو نیز کارهای خوبی کردهاند. اقتصاددان خوب زیاد است ولی بسیاری از آنها مثل آقای منکیو بیشتر توانستهاند تئوریهای اقتصادی و نتایج آنها را برای عموم بیان کنند، تا اینکه خودشان کار مهمی کرده باشند. اما آقای پسران خودش کار کاربردی و ابتکاری کرده است. یعنی کاری کرده که بقیه راجع به آن صحبت میکنند. جایزه اقتصاد را به کسی میدهند که کاری که انجام داده، بزرگترین خدمت را به علم اقتصاد کرده باشد و برای بقیه امکاناتی پدید آورده باشد که آنها بتوانند تحقیق کنند و پدیدههای اقتصادی را بهتر بفهمند. آقای پسران کاری که کرده خیلی اساسی
است. یعنی روشهایی ایجاد کرده که مثلاً بتوانیم با استفاده از آنها روابط متغیرهای اقتصادی را آزمون کنیم. وجود این آزمونها خیلی مهم است. البته کسان دیگری نیز که با ایشان جزو کاندیدهای احتمالی هستند و شانس زیادی دارند، آنها نیز وضعیتشان همین طور است. یعنی مطالبی را فرموله و مطرح کردهاند یا روشهایی را ابداع کردهاند که به درک بهتر اقتصاد کمک اساسی کرده است. به همین دلیل در مورد بعضیهای دیگر مثل آقای بارو - که اینها نیز کارهای خوبی کردهاند- چنین چیزی تا این اندازه شاید وجود نداشته باشد. موضوع این است که در درازمدت کدام یک از این کارها اثرگذارتر است. معیار مهم برای کمیته نوبل نیز معمولاً همین است. به نظرم میآید کارهایی که آقای پسران انجام داده، نسبت به کارهایی که مثلاً آقای بارو انجام داده، از نظر روششناختی در درازمدت بسیار اثرگذارتر و اساسیتر است. خود آقای پسران نیز در مقالهاش در دنیای اقتصاد نوشته که اقتصاددان خوب و برجسته خیلی زیاد است.
باعث افتخار ماست که او نیز جزو همین گروه از اقتصاددانان برجسته است. ولی به نظر من پسران شانس بسیار زیادی دارد. به خاطر اینکه آدم خیلی فوقالعادهای است و راجع به خیلی از مسائل اقتصاد فکر کرده است و همچنین ابداعاتی کرده که خیلی از ما از آنها استفاده میکنیم. مثلاً من به شخصه از یکسری از کارهایی که او انجام داده، در تحقیقاتم استفاده کردهام؛ جدا از کاری که با هم انجام دادهایم.
دیدگاه تان را بنویسید