رفتار تودهوار در طول تاریخ همواره نتیجه منفی داشته است
موجسواران جهان
رفتار تودهوار یکی از موضوعات اصلی مطالعات دانشمندان علم اقتصاد است زیرا این رفتار در طول زمان زندگی و کار یک فرد بارها و بارها تکرار میشود. اما سوال اصلی این است که چرا افراد در این مسیر قرار میگیرند و رفتار تودهوار از خود نشان میدهند؟
رفتار تودهوار یکی از موضوعات اصلی مطالعات دانشمندان علم اقتصاد است زیرا این رفتار در طول زمان زندگی و کار یک فرد بارها و بارها تکرار میشود. اما سوال اصلی این است که چرا افراد در این مسیر قرار میگیرند و رفتار تودهوار از خود نشان میدهند؟ دلایل مختلفی برای رفتار تودهوار وجود دارد که یکی از مهمترین دلایل آن فشارهای اجتماعی و تلاش برای حفظ آرامش ظاهری است. از سوی دیگر افراد دوست دارند اجتماعی باشند و حضور پررنگی در فعالیتهای اجتماعی داشته باشند. آنها علاقهمند هستند تا از سوی گروههای مختلف پذیرفته شوند و نادیده گرفته شدن به وسیله گروههای مختلف برای آنها مطلوبیتی ندارد به همین دلیل است که خود را با جمع همراه میکنند و به این مساله که پیامد این همراهی با جمع برای آنها چیست فکر نمیکنند. دومین دلیل برای رفتار تودهوار این تفکر است که شمار زیادی از افراد تصمیم اشتباه نمیگیرند و احتمال تصمیمگیری اشتباه برای گروه کوچکی از افراد یا یک فرد خاص بیشتر است. با این دیدگاه حتی اگر شما فکر کنید انجام یک کار اشتباه است بازهم با جمع همراه میشوید زیرا تصور میکنید شاید دیگران اطلاعاتی دارند که شما ندارید و با تکیه بر این اطلاعات است که رفتار تودهوار را در پیش میگیرید. اما باید در نظر داشت که این رفتار اغلب در شرایطی از افراد سر میزند که تجربه اندکی در مورد یک مساله دارند یا اطلاعات خود را در یک زمینه خاص بسیار کم میدانند.
تجربه اول رفتار تودهوار
در دهه 1990 میلادی اولین و تاثیرگذارترین تجربه رفتار تودهوار در دنیا مشاهده شد. در آن زمان سرمایهگذاران خصوصی مبالغ کلانی در شرکتهای اینترنتی سرمایهگذاری کردند با وجود اینکه میدانستند این شرکتهای تازه تاسیس که اصطلاحاً «داتکام» نامیده میشد در مرحلهای قرار ندارد که سود زیادی را نصیب سرمایهگذاران کند. در آن زمان شرکتهای اینترنتی مدلهای تجاری قابل اعتمادی هم ارائه نداده بودند و تنها تازگی این صنعت و استقبال زیاد سرمایهگذاران دولتی از آن بود که سبب شد تا سرمایهگذاران خصوصی هم وارد آن بازار شوند. در این زمان دلیل رفتار تودهوار سرمایهگذاران خصوصی بیاعتمادی آنها به اطلاعات خود و اعتمادشان به اطلاعات دیگران بود. در واقع مشاهده این مساله که سرمایهگذاران دیگر در این بازار وارد میشوند به آنها اطمینان میداد که در مسیر درستی حرکت میکنند ولی در سالهای اولیه نهتنها سودی از این سرمایهگذاری دریافت نکردند بلکه شماری هم خبر از زیان اقتصادی دادند.
این تفکر تودهوار حتی افرادی را هم که به صورت حرفهای در بازارهای مالی فعال هستند درگیر میکند. هدف نهایی یک مدیر بازار پول دنبال کردن یک استراتژی مناسب سرمایهگذاری به منظور حداکثرکردن ثروت مشتریانش است. در واقع او مسوولیت تصمیمگیری در زمینه سرمایهگذاری ثروت مشتریانش را بر عهده دارد ولی اغلب بازارهایی را برای سرمایهگذاری انتخاب میکند که سرمایهگذاران زیادی در آن فعالیت میکنند زیرا بر این باور است که سرمایهگذاران حرفهای به خوبی میتوانند عملکرد بازارها را پیشبینی کنند و احتمال اشتباه کمتر است.
آیا این استراتژی منفعت اقتصادی دارد؟
در بیشتر موارد رفتار تودهوار نمیتواند به عنوان یک استراتژی سودآور سرمایهگذاری شناخته شود. سرمایهگذارانی که از تفکرات تودهوار در تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند به طور مداوم در حال خرید و فروش هستند زیرا تصور میکنند کالایی که به تازگی وارد بازار مالی شده است و سرمایهگذاران زیادی از آن استقبال کردهاند سودآوری بیشتری نسبت به کالای مالی خریداریشده از سوی آنها دارد.
به عنوان مثال اگر سرمایهگذاری که از تفکرات رفتار تودهوار برای تصمیمگیریهای خود استفاده میکند متوجه شود که سهمهای شرکتهای فعال در حوزه اینترنت و تکنولوژی اطلاعات بهترین و سودآورترین سهمها هستند به سرعت سرمایه خود را آزاد میکند و وارد این بازار میشود و اگر چند ماه بعد حس کند سرمایهگذاری در بیوتکنولوژیها سودآوری بیشتری دارد وارد آن بازار میشود و این تصمیم را در شرایطی میگیرد که حتی سود انتظاری کافی را از سرمایهگذاری اول خود کسب نکرده است. رفتار تودهوار و عدم تصمیمگیری فرد سرمایهگذار بر مبنای دادهها و اطلاعات خود باعث میشود تا او نتواند از فعالیت سرمایهگذاری خود سود کافی به دست آورد. از طرفی این خرید و فروشهای خارج از موعد اغلب هزینههایی را هم به فرد تحمیل میکند که بخشی از سود حاصل از فعالیت سرمایهگذاری او را از بین میبرد.
نکته دیگر اینکه سرمایهگذارانی که از رفتار تودهوار استفاده میکنند و خودشان به مطالعه و رصد بازارها نمیپردازند زمانی در مورد سودآوری یک بازار مطلع میشوند که قیمتها در بازار رشد کرده است و شاید به اوج خود رسیده باشد. یعنی پس از معرفی یک بازار تازه سرمایهگذاری با توجه به اطلاعات شخصی و مطالعات جامع تصمیمگیری میکنند، وارد بازار میشوند و میتوانند سود زیادی به دست آورند و زمانی که این سود حاصل شد سرمایهگذارانی که از رفتار تودهوار برای تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند در مورد این بازار آگاه میشوند و دیر وارد بازی میشوند. در این زمان سودآوری بسیار کمتر است و اگر در بازار اول باقی بمانند بعضاً میتوانند سود بیشتری کسب کنند.
سرمایهگذار بادرایت از رفتار تودهوار دوری میکند
سرمایهگذاری که در طول سالها فعالیت در بازار تجربه کسب کرده است میداند که برای کسب بیشترین سود از سرمایهگذاری باید در درجه اول در زمان مناسب وارد بازار شد و در درجه دوم به سرعت سرمایه را از بازار خارج نکرد. او میداند که یک رفتار عقلانی در بازار سرمایه در نتیجه داشتن اطلاعات درست و تصمیمگیری در زمان مناسب حاصل میشود.
در هر سرمایهگذاری باید دورهای از زمان در نظر گرفته شود و تا پایان دوره که احتمالاً نقطه بلوغ سرمایهگذاری است باید صبر کرد. پریدن از یک شاخه به شاخه دیگر و خرید و فروش مداوم کالاهای مالی در بازار سرمایه سبب میشود تا افراد هزینه زیادی متحمل شوند و از رفتار حرفهای دور شوند.
در سالهای اخیر بارها ما شاهد رفتار گلهای در بازارهای مالی بودیم. این رفتار در بازار سهام بیش از بازارهای دیگر مشاهده میشود و تازهواردان در این بازارها اغلب این رفتار را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. در دهه اول قرن بیست و یکم میلادی چنین رفتاری در بازار سهام نیویورک زمینه را برای زیاندهی کلان شمار زیادی از سرمایهگذاران فراهم کرد. علاوه بر آگاهی در مورد مسائل اقتصادی، تفاوتهای فردی هم در این روند بسیار تاثیرگذار است. افرادی که قدرت تحلیل بالاتری دارند و با دقت و درایت بیشتر به مسائل توجه میکنند بهتر از دیگران میتوانند تصمیمگیریهای خود را در بازار هدایت کنند.
هزینههای رفتار تودهوار در عرصه سیاسی بزرگتر است زیرا مردم تصمیمی را به تبعیت از دیگران و بدون توجه به عواقب آن اتخاذ میکنند که میتواند جهتگیری سیاستهای کشور را تحت تاثیر قرار دهد. یک نمونه بارز از این رفتار تودهوار در عرصه سیاسی در بریتانیا مشاهده شده است. افراد زیادی در همهپرسی بریتانیا برای خارج شدن این کشور از اتحادیه اروپا شرکت کردند و به خروج از این اتحادیه رای دادند در صورتی که اکثر آنها در مورد عواقب اقتصادی این خروج اطلاع درستی نداشتند. افرادی که در این رایگیری به خروج از اتحادیه اروپا رای دادند از طبقات پایین اقتصادی و اجتماعی بودند و اغلب بدون مطالعه و تحت تاثیر نظر شمار زیادی از افراد همطبقه و همگروه خود به این سیاست رای دادند. از آنجا که پیامد رفتارهای تودهوار در عرصه سیاسی و اقتصادی در بیشتر موارد بد است، تجربه بریتانیا در جریان همهپرسی خروج از اتحادیه اروپا و تجربه آمریکا در جریان انتخابات ریاستجمهوری نشان داد رایدهندگان در کشورهای اروپای غربی در تصمیمگیریهای خود با درایت و تفکر بیشتری عمل کردهاند.