شناسه خبر : 9305 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آیا کاهش تورم در مناطق روستایی نشانه بهتر شدن وضع زندگی آنهاست؟

کاهش تورم روستایی: معنا و پیامدهای آن

از نظر علم اقتصاد تورم به معنی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در طول یک زمان مشخص است. نرخ تورم برابر با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرف‌کننده است، در نظر گرفته می‌شود. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت‌ها در نظر گرفته می‌شود

کاهش تورم روستایی: معنا و پیامدهای آن
index:1|width:50|height:50|align:right فاطمه پاسبان/ اقتصاددان
از نظر علم اقتصاد تورم به معنی افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در طول یک زمان مشخص است. نرخ تورم برابر با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرف‌کننده است، در نظر گرفته می‌شود. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت‌ها در نظر گرفته می‌شود. به سخن دیگر، تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمت‌ها در اقتصاد است. هر چند بر پایه نظریه‌های گوناگون، تعریف‌های متفاوتی از تورم ارائه می‌شود؛ اما تمامی آنها به روند فزاینده و نامنظم افزایش در قیمت‌ها اشاره دارند. از این‌رو نرخ تورم نشان‌دهنده افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت مصرف‌کننده کالاها و خدمات است. برای اندازه‌گیری میزان تورم روش‌های مختلفی وجود دارد. یکی از این روش‌ها که بیشتر هم مورد استفاده قرار می‌گیرد تشکیل سبد مصرف خانوار است. به این معنی که مرکز آمار مجموعه‌ای از محصولات و خدماتی را که یک خانوار شهری یا روستایی مصرف می‌کند در نظر می‌گیرد و در بازه‌های زمانی مختلف بر اساس نمونه‌گیری کارشناسان، قیمت بازاری این سبد را جمع‌آوری می‌کند. سپس بر اساس سهم هر کالا و وزن‌دهی به آن در سبد خانوار، شاخصی برای قیمت‌ها محاسبه می‌کند که به نوعی میانگینی موزون از کالاهای سبد خانوار است. این سبد کالایی و خدماتی که به عنوان سبد پایه و شاخص کالا شناخته می‌شود، هرچند سالی یک بار مورد بازنگری قرار می‌گیرد، دارای این مزیت مهم است که فقط تغییرات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند چرا که وزن‌ها در یک سال ثابت هستند، در نتیجه وقتی مقایسه دو شاخص قیمت در دو دوره انجام می‌گیرد، فقط تغییرات قیمت را به دست می‌دهد و نه تغییرات در مقدار مصرف. به عبارتی افزایش در شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی نشان‌دهنده افزایش قیمت سبد کالای خانوار بوده و میزان مصرف تغییری نداشته است. این شاخص معمولاً در بازه‌های زمانی هفتگی، ماهانه و سالانه محاسبه و اعلام می‌شود. نکته مهم در محاسبه تغییر شاخص قیمت و اینکه قیمت‌ها چقدر تغییر داشته همین بازه زمانی است. اگر مقایسه شاخص قیمت مهرماه 1393 (میانگین موزون قیمت سبد خانوار) به شاخص قیمت مدت مشابه سال قبل یعنی شاخص قیمت در مهرماه سال 1392 باشد به آن تورم نقطه به نقطه می‌گویند. تورم نقطه به نقطه به زبان ساده به ما می‌گوید قیمت کالاهای مصرفی یک خانوار به طور متوسط در مهرماه امسال چقدر نسبت به مهرماه سال قبل افزایش یا کاهش داشته است. اگر در محاسبه تورم، میانگین 12 ماه گذشته شاخص قیمت با میانگین 12 ماه مشابه قبل از آن مقایسه شود به آن نرخ رسمی تورم می‌گویند که در واقع نشانگر تغییر قیمت‌ها در 12‌ماهه گذشته به 12 ماه قبل از آن است. اگر در محاسبه تورم مقایسه شاخص قیمت مهرماه 1393 با شهریورماه سال 1393 باشد به آن تورم ماهانه می‌گویند. با محاسبه تورم ماهانه می‌توان مقایسه کرد چقدر در ماه اخیر قیمت‌ها تغییر محسوس کرده است که این شاخص برای سیاستگذاری مناسب است. البته قابل ذکر است انتشار نرخ تورم نقطه به نقطه در ادبیات جهانی معمول نیست و نمی‌توان به عنوان نرخ تورم از آن یاد کرد. عموماً تغییرات ماهانه، هفتگی و سالانه شاخص قیمت معیار تصمیم‌گیری برای سیاستگذاران است. نکته دیگر که بایستی در تحلیل‌های اقتصادی مدنظر قرار گیرد عدد شاخص و تغییر آن نسبت به یک بازه زمانی است که دقیقاً نرخ تورم و افزایش قیمت‌ها را نشان می‌دهد. دیگری تغییر نرخ تورم نسبت به یک بازه زمانی است که در واقع این معیاری است برای اینکه نشان دهد روند تورم کاهنده بوده یا فزاینده؛ یعنی هنوز تورم و افزایش قیمت‌ها هست اما روند آن به سمت کاهشی و نزولی میل می‌کند یا افزایشی و صعودی.
با توجه به تعریف شاخص قیمت و مفهوم آن، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی مناطق روستایی را که توسط مرکز آمار در مهرماه سال 1393 منتشر شده مورد واکاوی قرار می‌دهیم. شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی مناطق روستایی کشور (به قیمت سال پایه 1390) در مهرماه 1393 برابر 206 بوده که نسبت به ماه شهریورماه که رقم 3/204 بوده در حدود 8/0 درصد تغییر مثبت داشته، یعنی روند مثبت اندکی در افزایش قیمت مهرماه نسبت به شهریورماه مشاهده می‌شود. مقایسه نرخ تورم ماهانه مهرماه با ماه قبل شهریورماه (نرخ تورم 9/0 درصد) نشان می‌دهد که حدود 11 درصد کاهش در نرخ تورم به وجود آمده یعنی نرخ تورم کاهنده بوده اما افزایش قیمت وجود دارد. نرخ تورم ماهانه خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات مناطق روستایی در مهرماه حدود 4/0 درصد بوده که این رقم برای شهریورماه 1/1 درصد بوده که در حدود 64 درصد تغییر کاهشی در نرخ تورم ماهانه بوده اما هنوز نسبت به ماه قبل حدود 4/0 درصد تغییر مثبت در شاخص قیمت این گروه مشاهده شده است؛ یعنی افزایش قیمت این بخش از سبد کالای خانوار روستایی. در مقابل نرخ تورم ماهانه کالاهای غیرخوراکی و خدمات در مهرماه 2/1 درصد اعلام شده که این رقم برای شهریورماه 8/0 درصد و در حدود 50 درصد افزایش در نرخ تورم مشاهده می‌شود و حدود 2/1 درصد نسبت به ماه قبل تغییر مثبت در قیمت‌های این گروه از کالاها مشاهده می‌شود یعنی هم افزایش قیمت شدید و هم نرخ تورم فزاینده و صعودی. ارقام نشان می‌دهد که خانوار روستایی برای خرید همان سبد کالای ماه قبل به دلیل تورم باید پول بیشتری پرداخت کند و این پرداخت پول بیشتر برای کالاهای غیرخوراکی و خدمات بیشتر است. نکته دیگری که با ملاحظه آمار و ارقام منتشر‌شده می‌توان بیان کرد این است که روند نرخ تورم ماهانه طی سال‌های 1390 تا 1393 دارای نوسان بوده و این نوسانات شدت زیادی داشته به طوری که در بهمن سال 1391 بیشترین مقدار و بهمن 1392 کمترین مقدار را داشته است؛ اما به طور کلی ارقام نشان می‌دهد که عموماً در ماه‌های مهر، آبان و آذر روند نرخ تورم در مناطق روستایی کشور کاهشی بوده و این به ساختار اقتصادی روستاهای کشور ما بر‌می‌گردد که فصل پاییز عموماً روند کاهشی داشته است؛ بنابراین نمی‌توان با لحاظ نرخ تورم مهرماه نسبت به شهریورماه 1393 بدون توجه به روند گذشته آن سریعاً از کاهش نرخ تورم در مناطق روستایی یاد کرد و بهبود وضعیت موجود و کاهش قیمت‌ها را استنتاج کرد.
چرا؟ چون ملاحظه شد که ارقام شاخص کل و نرخ تورم در مهرماه حاکی از افزایش قیمت‌هاست؛ تنها نرخ تورم کل و نرخ تورم خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات کاهنده و کاهشی بوده وگرنه هنوز تورم هست. قابل توجه است که در میان اقلام خوراکی برخی مواد غذایی و خوراکی نرخ ماهانه تورمی بیشتر از نرخ تورم شاخص کل ماهانه داشته‌اند که می‌توان به نرخ تورم ماهانه نان و غلات 6/1 درصد، ماهی و صدفداران 6/1 درصد و میوه و خشکبار 9/0 درصد در مناطق روستایی اشاره کرد؛ یعنی تنها اکتفا به نرخ تورم کل و استناد به آن بدون توجه به اقلام جزیی نمی‌تواند تحلیل مناسبی از وضعیت موجود قیمت در روستا باشد. اگر ارقام نرخ تورم نقطه به نقطه و سالانه نیز در نظر گرفته شود، افزایش قیمت در مناطق روستایی کاملاً مشهود است. به طوری که تورم نقطه به نقطه (مهر 1393 نسبت به مهر 1392) نیز حاکی از آن است که شاخص کل حدود 8/11 درصد، خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات 2/6 درصد و کالاهای غیرخوراکی 6/16 درصد افزایش قیمت داشته‌اند. تورم 12‌ماه (12 ماه منتهی به مهرماه 1393) برای شاخص کل 9/18 درصد، خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات 2/17 درصد و کالاهای غیرخوراکی 4/20 درصد افزایش قیمت داشته‌اند.
نکته مهم‌تر دیگر عدد خود شاخص قیمت است. اگر عدد شاخص کل کالاها و خدمات مصرفی در مهرماه 1393 ملاحظه شود حدود 206 اعلام شده که سال پایه 1390 لحاظ شده یعنی در مهرماه 1393 نسبت به سال 1390 حدود 106 درصد افزایش قیمت در مناطق روستایی کشور در همان سبد کالای یکسان اتفاق افتاده است. همین رقم را اگر برای مناطق شهری در نظر بگیریم که شاخص کل کالاها و خدمات مصرفی در مهرماه 1393 با همان سال پایه 1390 برابر 197 گزارش شده که نسبت به سال پایه 97 درصد افزایش نشان می‌دهد. این ارقام چه واقعیتی را نشان می‌دهد؟ مقایسه این دو رقم نشان می‌دهد در مناطق روستایی کشور ما قیمت حدود 1/1 برابر بیشتر از مناطق شهری افزایش یافته یعنی گرانی اقلام خوراکی و غیرخوراکی مناطق روستایی نسبت به شهر. از دیدگاه رفاهی و قدرت خرید واقعی اگر نگریسته شود و واقع‌بینانه و بدون تعصب به آمار منتشر‌شده توجه شود این واقعیت قابل استنتاج است که در وضعیت موجود با افزایش قیمت‌ها در مناطق روستایی قدرت خرید روستاییان در حال کاهش است و این کاهش قدرت خرید از مناطق شهری 1/1 برابر بیشتر دیده می‌شود.
نتیجه این گرانی و افزایش قیمت‌ها برای مناطق روستایی چه می‌تواند باشد؟ آخرین اطلاعات آماری مرکز آمار نشان می‌دهد در مناطق روستایی کشور در سال 1391 نسبت هزینه به درآمد برابر با 98/0 است یعنی هزینه بیش از درآمد بوده و شکاف میان درآمد و هزینه خانوار روستایی مشاهده می‌شود. در مناطق روستایی کشور ما درآمد نمی‌تواند کفاف هزینه زندگی روستاییان را بدهد چه اینکه پس‌اندازی شود و توسعه کسب و کار انجام گیرد. از طرف دیگر افزایش تورم شدید در مناطق روستایی قدرت خرید واقعی آنان را نیز پایین آورده و این در کنار فزونی هزینه از درآمد، کاهش توانایی مالی خانوارهای روستایی را در پی داشته و خواهد داشت و طبیعتاً رفاه آنان را از یک بعد (افزایش فقر) و از بعد تولید امکان سرمایه‌گذاری و توسعه تولید در مناطق روستایی دچار اخلال می‌کند. باید فکری کرد! باید دغدغه تامین نیازهای اساسی و مشکل برآورده کردن خواسته‌های فرزندان را از این سرزمین و خصوصاً مناطق روستایی کشور که همواره سایه محرومیت‌ها بر آن حاکم بوده، پاک کرد. باید اندیشه‌ای کرد تا امنیت خاطر بر فضای خانواده روستایی و هر ایرانی در هر جای این سرزمین حاکم شود. این امید نیازمند تدبیر است؛ تدبیری عقلایی و اقتصادی.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها