تاریخ انتشار:
گفتوگو با مدیر عامل شرکت تجاری گردشگری آشوراده
ادای دین کردم
تتر کردن شرایط راه را برای رونق اقتصادی جزیره ببندیم
میگوید: «خودم بچه اینجا هستم و برای کار و رونق اقتصادی منطقه تلاش میکنم.» معتقد است که «هنوز قرارداد بسته نشده، خیلیها سنگاندازی میکنند». گلایه میکند که «حق این نیست که با سختتر کردن شرایط راه را برای رونق اقتصادی جزیره ببندیم». وقتی از آشوراده حرف میزند؛ با تعصب خاصی سخن میگوید، اما نمیتواند ناراحتیاش را از انتقادهایی که اخیراً در فضای مجازی از او شده پنهان کند. احمد ابراهیمی، مدیرعامل شرکت «تجاری گردشگری آشوراده» است. این شرکت از زمانی مشهور شد که موضوع واگذاری جزیره آَشوراده به یک شرکت «لبنی» در رسانهها منتشر شد. یکی از مواردی که منتقدان این واگذاری نیز مطرح میکردند همین بود. اینکه یک شرکت لبنی چگونه میتواند بدون هیچ تجربهای در گردشگری، سایت توریستی راه بیندازد. اما ابراهیمی این موضوع را رد میکند و میگوید شرکت لبنی یادشده، بخشی از زیرمجموعه شرکت هلدینگی است که او راهبری میکند. از فرصتهای بزرگی که از دست میرود سخن میگوید و معتقد است آَشوراده را میتواند به جزیره آباد و زیبا تبدیل کند بدون اینکه به محیط زیست منطقه آسیبی برسد. او میگوید «تا به حال یک میلیارد تومان هزینه کرده تا
کارشناسان چینی را به ایران بکشاند و آنها الگویی برای طراحی مجتمع تفریحی ارائه کنند.» گرچه از هزینهکرد این میزان پول ناراضی نیست و میگوید برای زادگاه خود این کار را کرده است. به اعتقاد او جزیره آشوراده به عنوان تنها جزیره دریای خزرپتانسیل بالایی برای جذب گردشگر دارد. درست مانند کشورهای آذربایجان و ترکمنستان که در فاصله نزدیکی از ایران و همین جزیره آشوراده دست به اقدامات مشابهی زدهاند و اگر دیر بجنبیم؛ فرصت از کف ما میرود. این گفتوگو دفاعیهای است که او با بغض مطرح میکند و در واقع معتقد است که هنوز قراردادی بسته نشده و این همه سر و صدا شده است.
جزیره آشوراده تا پیش از این جمعیت زیادی را در خود دیده است و هنوز هم تاسیسات شیلات، مغازه و مسجد در این جزیره وجود دارد. این موضوع میتواند دلیلی برای «بکر» نبودن جزیره تلقی شود؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است خلاصهای از اینکه جزیره آشوراده چگونه جزیرهای است ارائه کنم. آشوراده تا پایان جنگ جهانی دوم در دست روسیه بوده و به عنوان پایگاه تجاری بین ایران و روسیه عمل میکرده است. روسها در این جزیره بیمارستان، ساختمان مسکونی، قلعه و یک کلیسای چوبی ساختند. در واقع قدمت حضور انسان در این جزیره حداقل به دوران صفویه میرسد. تا همین چند سال پیش بیش از هزار نفر در این جزیره سکونت داشتند و تاسیسات مختلفی مثل مدرسه و مغازه و پاسگاه و شیلات و ... در این جزیره مستقر بوده و البته هنوز هم هست.
به دلیل بالا آمدن آب در بخشی از جزیره، سکنه مجبور به ترک جزیره شدند و آشوراده به محلی متروکه با چهرهای ناخوشایند تبدیل شد. حرف من این است که تلاش برای آبادانی و رونقبخشی این جزیره به عنوان تنها جزیره دریای خزر، خدشهای بر «بکر» بودن آن وارد نخواهد ساخت.
هماکنون در رابطه با این جزیره سوالات مهمی مطرح است. از جمله اینکه چرا جزیره آشوراده با حساسیتهای زیستمحیطی به عنوان منطقه گردشگری انتخاب شده و بحث واگذاری آن مطرح شده است؟
آَشوراده در فاصله 20 کیلومتری کوهستان و کویر است و میتواند بهترین پتانسیل برای جذب توریست در این استان باشد. من بچه این استان و اصالتاً اهل گنبد کاووس هستم. تمام مسوولان شهر و بزرگان استان از ما درخواست این کار را کردند. از نماینده ولی فقیه تا استاندار و نماینده مجلس از ما خواستند که این کار را بکنیم تا این جزیره را به عنوان مرکز نمونه گردشگری معرفی کنیم. نمونه این جزیره در چین و به مساحت 600 هکتار ساخته شده است.
اما موضوع جزیره و شرایط فعلی که شما به عنوان برنده مزایده داشتهاید بیسابقه و مهم است. در این مورد توضیح میدهید؟
واگذاری بخشی از این جزیره بر اساس مصوبه هیات دولت و تحت عنوان یک پروژه ملی بوده است. در واقع با این کار قرار بود جزیره به عنوان منطقهای تغییر شکل دهد که از حالت متروکه خارج شود و فعالیتهای گردشگری در آن توسعه یابد. در این مورد هم به استانداری گلستان تفویض اختیار شده است.
در همان مصوبه هیات دولت این «تفویض اختیار» انجام گرفت؟
بله، مزایدهای هم که برای این کار برگزار شد طی یک فرآیند قانونی بود. فراخوان عمومی برای شرکت در مزایده نوزدهم اردیبهشتماه سال 1391 برگزار شد و نمایندههایی از استانداری گلستان، سازمانهای نظارتی، صدا و سیما، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان جنگلها و حتی سازمان حفاظت از محیط زیست در این مزایده حضور داشتند.
در این مزایده شما برنده شدید؟
در واقع شرکت «گردشگری و تجاری جزیره آشوراده» از بین شرکتکنندگان در فراخوان با دریافت بالاترین امتیاز به عنوان برنده سرمایهگذار قانونی منطقه انتخاب شد.
شرایط مزایده چه بود؟
قرار بود بخشی از جزیره به صورت اجاره بلندمدت و با شرایط و موازین سختگیرانه زیستمحیطی در اختیار شرکت قرار گیرد تا مبتنی بر موازین زیستمحیطی به ایجاد تاسیسات رفاهی و گردشگری برای رونق منطقه اقدام شود.
پس از مزایده چه اتفاقی افتاد؟
در تاریخی که مزایده برگزار شد تحقیقات مفصلی در مورد تجربیات این کار در کل دنیا داشتیم. اما متاسفانه از دو سال پیش به این طرف مراحل قانونی این کار خیلی به کندی صورت گرفت. گلایه ما هم این است که چرا دو سال گذشته و هنوز در نیمه کار هستیم. این در حالی است که هنوز واگذاری صورت نگرفته. هر سازمانی ادعا دارد که واگذاری انجام شده سند ارائه کند.
گفته میشود سازمان حفاظت از محیط زیست برای این واگذاری تفاهمنامهای امضا کرده است. درست است؟
پس از مزایده یک کارگروه تخصصی برای واگذاری جزیره ایجاد شد. من خودم در جلسات این کارگروه شرکت کردم. در تمام مراحل، قانون موجود رعایت شده است. قرار بر این شد که یک تفاهمنامه سهجانبه بین استانداری گلستان، رئیس سازمان جنگلها و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست امضا شود. رئیس سازمان جنگلها امضای تفاهمنامه را منوط به تایید واگذاری از سوی بازرسی کل کشور کرد. نمایندگان بازرسی کل کشور به جزیره رفتند. کارها تخصصی شد و کتباً با این کار موافقت کرد. این تفاهمنامه را سازمان محیط زیست امضا کرد و استاندار هم امضا کرد اما سازمان جنگلها هنوز امضا نکرده است. یعنی هنوز واگذاری صورت نگرفته است که من بخواهم فعالیتی داشته باشم.
اما در فضای رسانهها فضایی به وجود آمده که گویا شرکت برنده مزایده جزیره را تصاحب کرده است؟
دلیل اقدام به ایجاد چنین فضایی را باید از مسوولان سایتها و رسانههایی بپرسید که این فضاسازی را انجام دادهاند. تا الان که هیچ کاری انجام نشده است. چون واگذاری صورت نگرفته است.
فعالان محیط زیست نگرانیهایی بابت واگذاری این جزیره دارند. در تفاهمنامهای که از آن صحبت کردید در مورد این موضوع چه پیشبینیهایی شده بود؟
من قبل از هر چیز بگویم که دغدغههای حفظ محیط زیست برای محافل مختلف کشور بسیار مورد احترام است. اما من سوالم این است که مگر نه اینکه طبیعت زیبا وقتی معنا پیدا میکند که انسان بتواند ضمن احترام و عدم تعدی به آن از زیباییها بهره ببرد و اندکی از زندگی ماشینی فاصله بگیرد؟ آیا بهتر است جزیره آشوراده یک جزیره متروکه با تاسیساتی راکد و متروک باشد یا اینکه بخشی از آن با رعایت موازین محلی به محلی آباد و زیبا برای حضور و بهره بردن مردم از تنها جزیره دریای خزر باشد؟
یعنی شما موافقید که با رعایت نگرانیهای محیط زیست دست به ساخت تاسیسات بزنید؟
اصلاً من میگویم حفظ محیط زیست یک دغدغه توسعهیافته است. اما در عین حال اعتقاد دارم یک نگاه «تکبعدی» هم ما را به جایی نمیرساند و پاسخگوی مشکلات موجود کشور نیست. باید از امکانات محیط زیست به عنوان فرصت استفاده کرد و البته به طبیعت هم آسیب نرساند. این با همزیستی مسالمتآمیز انسان با طبیعت امکانپذیر است. اصلاً مفهوم «توسعه پایدار» در همین چارچوب مطرح شده است. باید تلاش کنیم از افراط و تفریط دوری کنیم.
تا الان که این مصاحبه انجام میشود چند درصد کار پیشرفت کرده است؟
ما هنوز کاری نکردهایم. چون جزیرهای واگذار نشده است. من نمیفهمم بر اساس چه مدارکی این مطالب را عنوان کردهاند؟ ما حتی قراردادی نبستهایم. چندین بار گروه چینی برای طراحی مجتمع، جزیره را دور زدهاند و متاسفانه دو سال وقت ما گرفته شده است. دو اکیپ کار کردهاند. یک اکیپ 12نفره و یک اکیپ 14نفره این کار را کردهاند و وظیفه مشاوره و طراحی را به عهده داشتند. مشاوران داخلی فراوان استفاده کردهایم. منابعی که استفاده شده به خاطر عشق به زادگاه خودم انجام دادهام. الان هم اگر دولت سیاستاش این است که جزیره را واگذار نکند من هیچ گلایهای ندارم.
چقدر سرمایهگذاری برای این جزیره در نظر گرفته شده است؟
سرمایهگذاری این جزیره سنگین است. برآورد اولیه این بود که 500 میلیارد تومان خرج کنیم اما الان خیلی بیشتر شده است. تا همین الان هم بالای یک میلیارد تومان برای مقدمات کار و حضور هیاتهای طراحی و مشاوره هزینه کردهایم و هیچگونه جوابی هم نگرفتهایم.
یکی از انتقادهایی که به این واگذاری میشود، نبود تخصص شرکت شما در حوزه گردشگری است. در تمام رسانهها هم گفته میشود که آشوراده به یک شرکت تولیدکننده فرآوردههای لبنی واگذار شده است. در این مورد چه پاسخی دارید؟
ما یک شرکت لبنی نیستیم. اینجا یک «هلدینگ» شامل 14 شرکت است و سه شرکت از مجموع این شرکتها در حوزه لبنی است. این هلدینگ در زمینههای مختلف فعالیت میکند. در زمینه بازرگانی خارجی و داخلی، خدماتی و... فعالیت دارد. یکی از کارهای ما لبنیات است. در سایتها اجازه دارند که ما را به هر نامی نام ببرند.
در این «هلدینگ» که شما میگویید کار گردشگری هم میشود؟
مگر من تجارت کردم پدرم تاجر بوده یا خودم متخصص بودم؟ من مدیرم و افراد متخصص را دعوت به کار میکنم و کار به وسیله آنها جلو میرود نه من. 1600 نفر پرسنل در این هلدینگ کار میکنند و مدیری که این تعداد پرسنل دارد توانمندی استخدام مدیران قدرتمند را برای پروژه آشوراده نیز دارد. دو سال است که مشاوران چینی و انگلیسی روی این پروژه کار میکنند. من همواره کسی هستم که افراد بزرگتر از خودم را در این کار وارد کردهام. برای این جزیره هم افرادی به کار گرفته خواهند شد که از دانش و تجربه کافی برخوردار هستند.
گویا ترکمنستان هم در فاصله نزدیکی از ایران قرار است جزیره مشابهی بسازد؟
بله، البته این جزیره برخلاف آشوراده، مصنوعی است. این کشور در فاصله 350 کیلومتری آشوراده در حال ساخت این جزیره مصنوعی است. اما هنوز افتتاح نشده است و اتفاقاً قرار است برای افتتاحیه این جزیره گردشگری به آنجا هم بروم و از نزدیک با فعالیتهای آنها آشنا شوم. جمهوری آذربایجان نیز در فاصله 550کیلومتری جزیره آشوراده در حال ساخت یک جزیره مصنوعی گردشگری است. سوال من این است که آیا بهتر نیست به جای اینکه دلار از کشور خارج شود و به جاهایی مثل ترکمنستان برود؛ یک پتانسیل داخلی تقویت شود؟ آیا تجربه کشورهایی مثل امارات و ترکیه کافی نیست تا به ما بقبولاند که باید صنعت گردشگری ایران را تقویت کنیم؟ از همه اینها گذشته بودن این جزیره آشوراده در وضعیت فعلی که دارد؛ برای مردم منطقه چه سودی دارد؟ آب و نان آنها را تامین میکند؟ آیا شده که چند گردشگر به اینجا بیایند و درآمدی به بومیها برسانند؟
نظر بومیهای منطقه در مورد این پروژه چیست؟ استقبال کردهاند؟
مردم بومی آشوراده عموماً یا کشاورزند یا به صیادی مشغولاند. وقتی کار راه بیفتد از نیروهای بومی آنجا استفاده میشود. من باید به این موضوع تاکید کنم که استان گلستان با وجود دارا بودن ظرفیتها و قابلیتهای بسیار همچنان یکی از استانهای توسعهنیافته ایران از جمله در بحث گردشگری است و نرخ بیکاری در آن به ویژه در مناطق پیرامونی جزیره آشوراده و بندر ترکمن بسیار بالاست. مدیران و سهامداران شرکت گردشگری جزیره آشوراده بومی منطقه هستند و همانند سایر افراد استان نسبت به پیشرفت و توسعه استان گلستان حساساند. هدف ما حل مشکل بیکاری منطقه است چون با این کار هزاران فرصت شغلی ایجاد میشود. ضمن اینکه جزیره آشوراده هم به عنوان یک جزیره بینالمللی و نماد برتر گردشگری ایران معرفی میشود. البته اگر مشکلات موجود سد راه ما نشود.
فرض کنیم که مخالفتها ادامه پیدا کند و شما با وجود اقداماتی که انجام دادید مجبور باشید تصمیم دیگری بگیرید. در این صورت چکار خواهید کرد؟
من ادای دین کردم. اگر توسعه گردشگری در جزیره را به من واگذار کردند من کاری را که گفتم انجام میدهم. اگر این کار را نکردند و تصمیم مدیران دولتی مبنی بر عدم واگذاری جزیره باشد، شرکت گردشگری آشوراده با وجودی که وقت و هزینه زیادی را در این دو سال صرف کار طراحی و بسامان رساندن پروژه کردهاند؛ تابع قانون هستند چون دین خود را به منطقه و مردم منطقه ادا کردهاند.
حداقلاش این است که ما تلاش خود را کردهایم و از این کار هم خرسندیم. این را هم بگویم که این جزیره زیبا و پرظرفیت مدتهاست چهرهای متروک و ناپسند به خود گرفته و تا زمانی که وضعیت به این شکل بوده کسی معترض این رکود و خمودی نبوده است.
گفتاری از استاد شهید مطهری در کتاب «حق و باطل» هست که میگوید: «قطار ایستاده را سنگ نمیزنند؛ این قانون کلی زندگی ما ایرانیهاست که هر کسی و هر چیزی تا وقتی ساکن است مورد احترام است. تا ساکت است مورد تعظیم و تجلیل است اما همین که راه افتاد و یک قدم برداشت نهتنها کسی کمکش نمیکند بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود.»
اکنون منصفانه نیست حرکتی که در منطقه برای پایان دادن به وضعیت اسفبار آشوراده آغاز شده در نطفه خفه کنیم.
جزیره آشوراده تا پیش از این جمعیت زیادی را در خود دیده است و هنوز هم تاسیسات شیلات، مغازه و مسجد در این جزیره وجود دارد. این موضوع میتواند دلیلی برای «بکر» نبودن جزیره تلقی شود؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است خلاصهای از اینکه جزیره آشوراده چگونه جزیرهای است ارائه کنم. آشوراده تا پایان جنگ جهانی دوم در دست روسیه بوده و به عنوان پایگاه تجاری بین ایران و روسیه عمل میکرده است. روسها در این جزیره بیمارستان، ساختمان مسکونی، قلعه و یک کلیسای چوبی ساختند. در واقع قدمت حضور انسان در این جزیره حداقل به دوران صفویه میرسد. تا همین چند سال پیش بیش از هزار نفر در این جزیره سکونت داشتند و تاسیسات مختلفی مثل مدرسه و مغازه و پاسگاه و شیلات و ... در این جزیره مستقر بوده و البته هنوز هم هست.
به دلیل بالا آمدن آب در بخشی از جزیره، سکنه مجبور به ترک جزیره شدند و آشوراده به محلی متروکه با چهرهای ناخوشایند تبدیل شد. حرف من این است که تلاش برای آبادانی و رونقبخشی این جزیره به عنوان تنها جزیره دریای خزر، خدشهای بر «بکر» بودن آن وارد نخواهد ساخت.
هماکنون در رابطه با این جزیره سوالات مهمی مطرح است. از جمله اینکه چرا جزیره آشوراده با حساسیتهای زیستمحیطی به عنوان منطقه گردشگری انتخاب شده و بحث واگذاری آن مطرح شده است؟
آَشوراده در فاصله 20 کیلومتری کوهستان و کویر است و میتواند بهترین پتانسیل برای جذب توریست در این استان باشد. من بچه این استان و اصالتاً اهل گنبد کاووس هستم. تمام مسوولان شهر و بزرگان استان از ما درخواست این کار را کردند. از نماینده ولی فقیه تا استاندار و نماینده مجلس از ما خواستند که این کار را بکنیم تا این جزیره را به عنوان مرکز نمونه گردشگری معرفی کنیم. نمونه این جزیره در چین و به مساحت 600 هکتار ساخته شده است.
اما موضوع جزیره و شرایط فعلی که شما به عنوان برنده مزایده داشتهاید بیسابقه و مهم است. در این مورد توضیح میدهید؟
واگذاری بخشی از این جزیره بر اساس مصوبه هیات دولت و تحت عنوان یک پروژه ملی بوده است. در واقع با این کار قرار بود جزیره به عنوان منطقهای تغییر شکل دهد که از حالت متروکه خارج شود و فعالیتهای گردشگری در آن توسعه یابد. در این مورد هم به استانداری گلستان تفویض اختیار شده است.
در همان مصوبه هیات دولت این «تفویض اختیار» انجام گرفت؟
بله، مزایدهای هم که برای این کار برگزار شد طی یک فرآیند قانونی بود. فراخوان عمومی برای شرکت در مزایده نوزدهم اردیبهشتماه سال 1391 برگزار شد و نمایندههایی از استانداری گلستان، سازمانهای نظارتی، صدا و سیما، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان جنگلها و حتی سازمان حفاظت از محیط زیست در این مزایده حضور داشتند.
در این مزایده شما برنده شدید؟
در واقع شرکت «گردشگری و تجاری جزیره آشوراده» از بین شرکتکنندگان در فراخوان با دریافت بالاترین امتیاز به عنوان برنده سرمایهگذار قانونی منطقه انتخاب شد.
شرایط مزایده چه بود؟
قرار بود بخشی از جزیره به صورت اجاره بلندمدت و با شرایط و موازین سختگیرانه زیستمحیطی در اختیار شرکت قرار گیرد تا مبتنی بر موازین زیستمحیطی به ایجاد تاسیسات رفاهی و گردشگری برای رونق منطقه اقدام شود.
پس از مزایده چه اتفاقی افتاد؟
در تاریخی که مزایده برگزار شد تحقیقات مفصلی در مورد تجربیات این کار در کل دنیا داشتیم. اما متاسفانه از دو سال پیش به این طرف مراحل قانونی این کار خیلی به کندی صورت گرفت. گلایه ما هم این است که چرا دو سال گذشته و هنوز در نیمه کار هستیم. این در حالی است که هنوز واگذاری صورت نگرفته. هر سازمانی ادعا دارد که واگذاری انجام شده سند ارائه کند.
گفته میشود سازمان حفاظت از محیط زیست برای این واگذاری تفاهمنامهای امضا کرده است. درست است؟
دغدغههای حفظ محیط زیست برای محافل مختلف کشور بسیار مورد احترام است. اما من سوالم این است که مگر نه اینکه طبیعت زیبا وقتی معنا پیدا میکند که انسان بتواند ضمن احترام و عدم تعدی به آن از زیباییها بهره ببرد و اندکی از زندگی ماشینی فاصله بگیرد؟ آیا بهتر است جزیره آشوراده یک جزیره متروکه با تاسیساتی راکد و متروک باشد یا اینکه بخشی از آن با رعایت موازین محلی به محلی آباد و زیبا برای حضور و بهره بردن مردم از تنها جزیره دریای خزر باشد؟
پس از مزایده یک کارگروه تخصصی برای واگذاری جزیره ایجاد شد. من خودم در جلسات این کارگروه شرکت کردم. در تمام مراحل، قانون موجود رعایت شده است. قرار بر این شد که یک تفاهمنامه سهجانبه بین استانداری گلستان، رئیس سازمان جنگلها و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست امضا شود. رئیس سازمان جنگلها امضای تفاهمنامه را منوط به تایید واگذاری از سوی بازرسی کل کشور کرد. نمایندگان بازرسی کل کشور به جزیره رفتند. کارها تخصصی شد و کتباً با این کار موافقت کرد. این تفاهمنامه را سازمان محیط زیست امضا کرد و استاندار هم امضا کرد اما سازمان جنگلها هنوز امضا نکرده است. یعنی هنوز واگذاری صورت نگرفته است که من بخواهم فعالیتی داشته باشم.
اما در فضای رسانهها فضایی به وجود آمده که گویا شرکت برنده مزایده جزیره را تصاحب کرده است؟
دلیل اقدام به ایجاد چنین فضایی را باید از مسوولان سایتها و رسانههایی بپرسید که این فضاسازی را انجام دادهاند. تا الان که هیچ کاری انجام نشده است. چون واگذاری صورت نگرفته است.
فعالان محیط زیست نگرانیهایی بابت واگذاری این جزیره دارند. در تفاهمنامهای که از آن صحبت کردید در مورد این موضوع چه پیشبینیهایی شده بود؟
من قبل از هر چیز بگویم که دغدغههای حفظ محیط زیست برای محافل مختلف کشور بسیار مورد احترام است. اما من سوالم این است که مگر نه اینکه طبیعت زیبا وقتی معنا پیدا میکند که انسان بتواند ضمن احترام و عدم تعدی به آن از زیباییها بهره ببرد و اندکی از زندگی ماشینی فاصله بگیرد؟ آیا بهتر است جزیره آشوراده یک جزیره متروکه با تاسیساتی راکد و متروک باشد یا اینکه بخشی از آن با رعایت موازین محلی به محلی آباد و زیبا برای حضور و بهره بردن مردم از تنها جزیره دریای خزر باشد؟
یعنی شما موافقید که با رعایت نگرانیهای محیط زیست دست به ساخت تاسیسات بزنید؟
اصلاً من میگویم حفظ محیط زیست یک دغدغه توسعهیافته است. اما در عین حال اعتقاد دارم یک نگاه «تکبعدی» هم ما را به جایی نمیرساند و پاسخگوی مشکلات موجود کشور نیست. باید از امکانات محیط زیست به عنوان فرصت استفاده کرد و البته به طبیعت هم آسیب نرساند. این با همزیستی مسالمتآمیز انسان با طبیعت امکانپذیر است. اصلاً مفهوم «توسعه پایدار» در همین چارچوب مطرح شده است. باید تلاش کنیم از افراط و تفریط دوری کنیم.
تا الان که این مصاحبه انجام میشود چند درصد کار پیشرفت کرده است؟
ما هنوز کاری نکردهایم. چون جزیرهای واگذار نشده است. من نمیفهمم بر اساس چه مدارکی این مطالب را عنوان کردهاند؟ ما حتی قراردادی نبستهایم. چندین بار گروه چینی برای طراحی مجتمع، جزیره را دور زدهاند و متاسفانه دو سال وقت ما گرفته شده است. دو اکیپ کار کردهاند. یک اکیپ 12نفره و یک اکیپ 14نفره این کار را کردهاند و وظیفه مشاوره و طراحی را به عهده داشتند. مشاوران داخلی فراوان استفاده کردهایم. منابعی که استفاده شده به خاطر عشق به زادگاه خودم انجام دادهام. الان هم اگر دولت سیاستاش این است که جزیره را واگذار نکند من هیچ گلایهای ندارم.
چقدر سرمایهگذاری برای این جزیره در نظر گرفته شده است؟
سرمایهگذاری این جزیره سنگین است. برآورد اولیه این بود که 500 میلیارد تومان خرج کنیم اما الان خیلی بیشتر شده است. تا همین الان هم بالای یک میلیارد تومان برای مقدمات کار و حضور هیاتهای طراحی و مشاوره هزینه کردهایم و هیچگونه جوابی هم نگرفتهایم.
یکی از انتقادهایی که به این واگذاری میشود، نبود تخصص شرکت شما در حوزه گردشگری است. در تمام رسانهها هم گفته میشود که آشوراده به یک شرکت تولیدکننده فرآوردههای لبنی واگذار شده است. در این مورد چه پاسخی دارید؟
ما یک شرکت لبنی نیستیم. اینجا یک «هلدینگ» شامل 14 شرکت است و سه شرکت از مجموع این شرکتها در حوزه لبنی است. این هلدینگ در زمینههای مختلف فعالیت میکند. در زمینه بازرگانی خارجی و داخلی، خدماتی و... فعالیت دارد. یکی از کارهای ما لبنیات است. در سایتها اجازه دارند که ما را به هر نامی نام ببرند.
در این «هلدینگ» که شما میگویید کار گردشگری هم میشود؟
مگر من تجارت کردم پدرم تاجر بوده یا خودم متخصص بودم؟ من مدیرم و افراد متخصص را دعوت به کار میکنم و کار به وسیله آنها جلو میرود نه من. 1600 نفر پرسنل در این هلدینگ کار میکنند و مدیری که این تعداد پرسنل دارد توانمندی استخدام مدیران قدرتمند را برای پروژه آشوراده نیز دارد. دو سال است که مشاوران چینی و انگلیسی روی این پروژه کار میکنند. من همواره کسی هستم که افراد بزرگتر از خودم را در این کار وارد کردهام. برای این جزیره هم افرادی به کار گرفته خواهند شد که از دانش و تجربه کافی برخوردار هستند.
گویا ترکمنستان هم در فاصله نزدیکی از ایران قرار است جزیره مشابهی بسازد؟
بله، البته این جزیره برخلاف آشوراده، مصنوعی است. این کشور در فاصله 350 کیلومتری آشوراده در حال ساخت این جزیره مصنوعی است. اما هنوز افتتاح نشده است و اتفاقاً قرار است برای افتتاحیه این جزیره گردشگری به آنجا هم بروم و از نزدیک با فعالیتهای آنها آشنا شوم. جمهوری آذربایجان نیز در فاصله 550کیلومتری جزیره آشوراده در حال ساخت یک جزیره مصنوعی گردشگری است. سوال من این است که آیا بهتر نیست به جای اینکه دلار از کشور خارج شود و به جاهایی مثل ترکمنستان برود؛ یک پتانسیل داخلی تقویت شود؟ آیا تجربه کشورهایی مثل امارات و ترکیه کافی نیست تا به ما بقبولاند که باید صنعت گردشگری ایران را تقویت کنیم؟ از همه اینها گذشته بودن این جزیره آشوراده در وضعیت فعلی که دارد؛ برای مردم منطقه چه سودی دارد؟ آب و نان آنها را تامین میکند؟ آیا شده که چند گردشگر به اینجا بیایند و درآمدی به بومیها برسانند؟
نظر بومیهای منطقه در مورد این پروژه چیست؟ استقبال کردهاند؟
مردم بومی آشوراده عموماً یا کشاورزند یا به صیادی مشغولاند. وقتی کار راه بیفتد از نیروهای بومی آنجا استفاده میشود. من باید به این موضوع تاکید کنم که استان گلستان با وجود دارا بودن ظرفیتها و قابلیتهای بسیار همچنان یکی از استانهای توسعهنیافته ایران از جمله در بحث گردشگری است و نرخ بیکاری در آن به ویژه در مناطق پیرامونی جزیره آشوراده و بندر ترکمن بسیار بالاست. مدیران و سهامداران شرکت گردشگری جزیره آشوراده بومی منطقه هستند و همانند سایر افراد استان نسبت به پیشرفت و توسعه استان گلستان حساساند. هدف ما حل مشکل بیکاری منطقه است چون با این کار هزاران فرصت شغلی ایجاد میشود. ضمن اینکه جزیره آشوراده هم به عنوان یک جزیره بینالمللی و نماد برتر گردشگری ایران معرفی میشود. البته اگر مشکلات موجود سد راه ما نشود.
فرض کنیم که مخالفتها ادامه پیدا کند و شما با وجود اقداماتی که انجام دادید مجبور باشید تصمیم دیگری بگیرید. در این صورت چکار خواهید کرد؟
من ادای دین کردم. اگر توسعه گردشگری در جزیره را به من واگذار کردند من کاری را که گفتم انجام میدهم. اگر این کار را نکردند و تصمیم مدیران دولتی مبنی بر عدم واگذاری جزیره باشد، شرکت گردشگری آشوراده با وجودی که وقت و هزینه زیادی را در این دو سال صرف کار طراحی و بسامان رساندن پروژه کردهاند؛ تابع قانون هستند چون دین خود را به منطقه و مردم منطقه ادا کردهاند.
حداقلاش این است که ما تلاش خود را کردهایم و از این کار هم خرسندیم. این را هم بگویم که این جزیره زیبا و پرظرفیت مدتهاست چهرهای متروک و ناپسند به خود گرفته و تا زمانی که وضعیت به این شکل بوده کسی معترض این رکود و خمودی نبوده است.
گفتاری از استاد شهید مطهری در کتاب «حق و باطل» هست که میگوید: «قطار ایستاده را سنگ نمیزنند؛ این قانون کلی زندگی ما ایرانیهاست که هر کسی و هر چیزی تا وقتی ساکن است مورد احترام است. تا ساکت است مورد تعظیم و تجلیل است اما همین که راه افتاد و یک قدم برداشت نهتنها کسی کمکش نمیکند بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب میشود.»
اکنون منصفانه نیست حرکتی که در منطقه برای پایان دادن به وضعیت اسفبار آشوراده آغاز شده در نطفه خفه کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید