ابوالحسن داوودی کارگردان سینما
تراژدیهای قدیم، کمدیهای آینده
پیام اصلی فیلم «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» نقد ریاکاری، تظاهر و نمایش مفهوم واقعی «حج» است.
پیام اصلی فیلم «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» نقد ریاکاری، تظاهر و نمایش مفهوم واقعی «حج» است. فیلمی که بسیاری از منتقدان سینمایی و اهالی سینما ساخت آن را یک اتفاق مبارک در سینما میدانستند. اما این فیلم هم همچون بسیاری از فیلمهای کمال تبریزی در هفت خوان اکران و نمایش گرفتاریهای بسیاری را پشت سر گذاشت. با این همه در نهایت موفق به اکران شد. ابوالحسن داوودی کارگردان سینما از اینکه فیلمهای همکارانش بالاخره از محاق توقیف خارج شدهاند، خوشحال است و درباره تاثیر این اکرانها بر سینمای امروز میگوید.
نظرتان درباره اکران فیلمهای توقیفی مثل پاداش و قصهها چیست؟
به نظر من اتفاق عجیب و غریبی که در چند دهه اخیر افتاده این بوده که همیشه عدهای به یکسری از فیلمها اعتراض داشتند و این فیلمها آزارشان میداده است ولی با گذشت زمان دیگر کسی اعتراضی به این فیلمها را مشاهده نکرد و آخر سر هم مشخص نمیشود علت اصلی اعتراض به این فیلمها چه بود و چه اشکالی در این فیلمها وجود دارد... سالها قبل در این مملکت داشتن دستگاه ویدئو و نوار کاست جرم بود و به خاطر آن افراد را به زندان میبردند.
در فیلم نهنگ عنبر نیز به شکل جالبی به این موضوع پرداخته شده است. جالب است بدانید منتقدی درباره فیلم نهنگ عنبر نوشته: نهنگ عنبر نشان میدهد موضوعات تلخ و تراژیکی مثل ممنوعیت داشتن دستگاه ویدئو حالا بعد از گذشت دههها تبدیل به یک موضوع کمدی شده است.
بله، همینطور است که میگویید. متاسفانه در اینگونه مسائل، همیشه برخی نگرانی بیربطی داشتهاند و هیچگاه هم مشخص نشد سرچشمه این نگرانیها کجاست؟ این موضوعی که درباره فیلم نهنگ عنبر اشاره کردید مصداق بارز این جمله معروف در تاریخ است که تراژدیهای قدیم، کمدیهای آینده هستند.
نظرتان درباره تحریم فیلمهای پاداش و قصهها توسط حوزه هنری چیست؟
به نظرم در حوزه هنری یکسری آدم هستند که میخواهند دیده شوند و حضورشان احساس شود. در دورهای که محمدعلی زم بود فیلمهای بسیار مهمی تولید شد که یک جریان را به وجود آورده بود. به نظر میرسد برخی مسوولان فعلی حوزه دوست دارند دیده شوند. از یک طرف عملکرد مدیران حوزه هنری در دو دهه اخیر دارای طنز تلخی بوده. در گذشته مدیران حوزه هنری فیلمهایی تولید میکردند که توقیف و تحریم میشد و حالا خودشان فیلمهایی را توقیف و تحریم میکنند. به نظرم این ماجرای تحریم فیلمها توسط حوزه هنری هیچ مبنا و معیاری ندارد. مثلاً فیلمهایی را اکران میکنند که دارای رکیکترین دیالوگهاست یا حتی با اکران کردن بدترین فیلمفارسیها هم مشکلی ندارند... به نظرم مسوولان حوزه هنری در برخورد با فیلمها هیچ متر و معیاری ندارند و به هیچ قاعدهای پایبند نیستند. مثلاً ما برای فیلم زادبوم که حوزه هنری یکی از سرمایهگذاران آن است با حوزه هنری مذاکره کردیم. آنها گفتند ما فقط فیلم را به تو میفروشیم و حتی به فارابی هم نمیفروشیم و اگر بخواهی هم فیلم را اکران کنی ممکن است
ما آن را در سینماهای حوزه نشان ندهیم!
خود شما چه نظری درباره فیلمهای پاداش و قصهها دارید؟
من با هر چیزی که تابوهای غیرمنطقی را بشکند موافقم. به نظرم هیچ متر و معیاری جز تنگنظری و کوتهفکری در زمینه این تابوها وجود ندارد. برخی تابوها نه مبنایی برای آنها وجود دارد و نه منطقی و حتی با گذشت زمان حالت کمدی پیدا میکند.
دیدگاه تان را بنویسید