آیا مناقشات ایران و عربستان ریشه نفتی دارد؟
آثار توافق هستهای روی بازار نفت
ایران اولین کشور خاورمیانه بود که خبر از کشف نفت داد. در سال ۱۹۰۸ میلادی شرکت نفت انگلیسی - ایرانی که امروز از آن تحت عنوان شرکت بریتیش پترولیوم یاد میشود اولین چاه نفتی را در ایران حفر کرد. از آن زمان تاکنون صنعت نفت ایران پستیها و بلندیهای زیادی را تجربه کرده است که از جمله آنها میتوان به ملی شدن صنعت نفت در دهه ۱۹۵۰ و ایجاد سازمان اوپک در ۱۹۶۰ میلادی اشاره کرد که ساختار بازار نفت ایران و جهان را تغییر داد.
ایران اولین کشور خاورمیانه بود که خبر از کشف نفت داد. در سال ۱۹۰۸ میلادی شرکت نفت انگلیسی-ایرانی که امروز از آن تحت عنوان شرکت بریتیش پترولیوم یاد میشود اولین چاه نفتی را در ایران حفر کرد. از آن زمان تاکنون صنعت نفت ایران پستیها و بلندیهای زیادی را تجربه کرده است که از جمله آنها میتوان به ملی شدن صنعت نفت در دهه ۱۹۵۰ و ایجاد سازمان اوپک در 1960 میلادی اشاره کرد که ساختار بازار نفت ایران و جهان را تغییر داد.
ایران دومین مالک ذخیره تاییدشده نفتی در خاورمیانه است ولی در جریان تحریمهای اقتصادی غرب علیه برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۲ میلادی، توانایی این کشور برای بازاریابی بهینه در بازار نفت بسیار کم شد. البته بعد از آغاز فعالیتهای اکتشافی نفتی در کشور عراق خبرهایی در مورد ارتقای جایگاه این کشور در بازار نفت دنیا مخابره شد و ایران به عنوان سومین مالک ذخیره تاییدشده نفتی در خاورمیانه معرفی شد. ایران یک کشور نفتخیز در دنیاست و اقتصادی وابسته به نفت دارد. صادرات نفت خام ۸۰ درصد از درآمد صادراتی ایران را به خود اختصاص داده است و ۵۰ تا ۶۰ درصد از درآمد دولت را تشکیل میدهد. از سال ۲۰۱۱ میلادی تا سال ۲۰۱۵ میلادی به دلیل تحریمهای اقتصادی و کاهش صادرات نفت، درآمد صادراتی ایران از محل نفت خام نصف شد و افت قیمت نفت در بازار جهانی هم به روند افت درآمد دولت ایران از نفت دامن زد. افت درآمد نفتی ایران باعث شد دولت با کسری بودجه مواجه شود و تامین برخی از هزینههای جاری کشور از قبیل هزینه اجرای پروژههای زیرساختی با دشواری روبهرو شود.
در همین زمان بود که مذاکرات ایران با شش کشور صنعتی دنیا برای پایان دادن به مناقشه هستهای ایران و برداشته شدن تحریمهای اقتصادی شدت گرفت و بالاخره در ۱۴ جولای سال ۲۰۱۵ میلادی هم با امضای این توافقنامه، یکی از مهمترین تحولات سیاسی دنیا رقم زده شد. تحولی که باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا از آن به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای سیاسی دولتش یاد میکند.
این توافق هستهای جنبههای مختلفی داشت ولی مهمترین تاثیر آن را میتوان در اقتصاد ایران و بازگشت این کشور به نظام مالی و اقتصادی دنیا دانست. یکی دیگر از بخشهایی که در نتیجه این توافق بیشترین تحول را تجربه میکند بازار نفت خام است. زیرا هم ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت خام دنیاست و هم اقتصاد دنیا بسیار تحت تاثیر این کالای اساسی و استراتژیک قرار دارد.
بازار نفت بعد از توافق
در یک سال اخیر قیمت نفت در بازار جهانی کاهش زیادی پیدا کرده است و دلیل این افت قیمت را میتوان در مازاد عرضه موجود در بازار نفت دانست. طی ۱۲ ماه منتهی به ژوئن سال ۲۰۱۵ میلادی قیمت نفت در بازار جهانی بالغ بر ۴۵ درصد تنزل یافت و بعد از امضای توافق ما شاهد افت قیمت نفت تا مرز ۳۰ دلار آمریکا هم بودیم. ولی نکته مهم این است که هنوز هم قیمت نفت در دنیا کمتر از ۵۰ دلار است و انتظار افزایش قیمت نفت کم است. بسیاری از تحلیلگران اقتصادی معتقدند قیمت نفت تا سال ۲۰۲۰ میلادی رشد نخواهد کرد و برخی رشد قیمت نفت را به سال ۲۰۲۵ میلادی موکول میکنند. اما دلیل این افت قیمت نفت و تداوم آن چیست؟ چرا بازار نفت تا این اندازه تحت تاثیر بازگشت ایران قرار گرفته است و تا چه زمانی میتوان انتظار داشت که قیمت نفت در بازار جهانی افزایش پیدا کند؟
یک دلیل مهم برای قیمت پایین نفت در بازار جهانی، مازاد عرضه در بازار است که رشد تولید در عربستان سعودی و افزایش تولید در آمریکا به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان غیر اوپکی عامل اصلی آن بوده است. به گزارش بریتیش پترولیوم در سال ۲۰۱۵ میلادی تولید نفت شیل در آمریکا 6 /1 میلیون بشکه در روز نسبت به سال ۲۰۱۴ میلادی رشد کرد که معادل رشد 9 /15درصدی تولید نسبت به سال قبل است. این رشد تولید معادل ۷۵ درصد از رشد تولید دنیا طی سال ۲۰۱۵ میلادی بود و به همین دلیل است که شرایط تولید در آمریکا یکی از عوامل اصلی افت قیمت در بازار جهانی معرفی میشود. البته افت قیمت نفت سبب شد تا سرمایهگذاریهای تازه در جهت افزایش تولید نفت در آمریکا متوقف شود ولی این کشور هنوز یکی از بزرگترین صادرکنندگان غیراوپکی نفت است و آمارهای مخابرهشده از این کشور نشان میدهد همچنان تولید نفت در آمریکا رشد خواهد کرد.
از طرف دیگر این مازاد عرضه با کاهش نرخ رشد تقاضا هم همراه بود. از سال ۲۰۰۸ میلادی تاکنون نرخ رشد تقاضای نفت در دنیا کاهشی بوده است و بعد از رکود اقتصادی آمریکا شدت گرفت. در سال گذشته نرخ رشد تقاضای نفت در دنیا تنها 7 /0 میلیون بشکه در روز بود که مقایسه آن با نرخ رشد عرضه توجیهکننده دلیل کاهش قیمت نفت در بازار جهانی خواهد بود. باید در نظر داشت که اقتصاد دنیا با وجود سیاستهای پولی و مالی اجراشده در کشور هنوز در سطحی بسیار پایینتر از انتظار قرار دارد و با توجه به پیشبینیهای سازمانهای جهانی و صندوق بینالمللی پول انتظار میرود این وضعیت تا انتهای دهه جاری هم ادامه داشته باشد. بنابراین انتظار رشد تقاضای نفت تا سال ۲۰۲۰ میلادی غیرواقعبینانه است.
عرضه نفت ایران در بازاری که با مازاد روبهرو است
در این شرایط میتوان اطمینان داشت که قیمت نفت در بازار جهان رشد نخواهد کرد. حال افزایش تولید نفت ایران را هم به این سناریو اضافه کنید. با بازگشت ایران به بازار نفت دنیا و افزایش تولید و صادرات نفت دنیا شکاف بین عرضه و تقاضای نفت در جهان رشد بیشتری خواهد کرد و قیمت نفت با شدت بیشتری کاهش مییابد. ایران بعد از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی به سرعت تولید و صادرات نفت خود را افزایش داد و از چاههای نفتی که در جریان تحریمها تعطیل شده بودند استفاده کرد و به سرعت توانست تولید نفت را یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد. اگرچه بیشتر کردن تولید برای ایران دشوار است و حتی حفظ تولید در سطح کنونی هم برای مدت طولانی دشوار خواهد بود.
افزایش یک میلیون بشکهای تولید نفت ایران بعد از توافق هستهای معادل یکچهارم مصرف روزانه نفت در کشور هند است که یکی از اصلیترین مشتریان نفتی ایران در سالهای گذشته بوده است و یکی از اقتصادهای در حال توسعه دنیاست که تمامی شرکتهای فعال در زمینه صنعتی و انرژی این بازار را هدف قرار دادهاند. ایران بعد از اجرایی شدن توافق هستهای برای صادرات نفت به هند مذاکرات تنگاتنگی را آغاز کرد و همین مساله سبب شد تا رابطه اقتصادی دو کشور گرمتر شود.
اما عرضه نفت ایران در بازاری که حتی پیش از آغاز صادرات ایران و بازگشت ایران به بازار جهانی هم با مازاد عرضه روبهرو بود مستلزم سیاستگذاریهای متفاوتی است. ایران برای اینکه بتواند مصرفکنندگان را ترغیب به امضای قراردادهای بلندمدت بکند مجبور است تخفیفهای ویژهای را برای آنها در نظر بگیرد. این کار میتواند رقابت را برای تصاحب سهم بیشتر در بازار نفت دنیا افزایش دهد و حتی ممکن است اختلافات زیادی را با عربستان سعودی در زمینه قیمتگذاری نفت در بازار جهانی ایجاد کند. این اختلافات میتواند تنشهای بازار نفت را بیشتر کند و قیمتها را بیش از قبل تحت تاثیر قرار دهد.
تمایل عربستان برای کنترل بازار نفت
بنابراین میتوان اولین اثر برداشته شدن تحریمهای نفتی ایران را در بیشتر شدن صادرات این کشور و کاهش قیمت نفت در بازار جهانی دانست. از طرف دیگر بالا گرفتن اختلاف بین ایران و عربستان در حوزه قیمتگذاری نفت هم مساله دیگری است که بعد از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی باید منتظر آن بود.
هلن موریس یکی از تحلیلگران حوزه انرژی میگوید: عربستان همیشه یکی از رقیبهای اصلی نفت ایران در اوپک بوده است و بازگشت ایران به بازار نفت دنیا به نفع عربستان نیست. این بازگشت به معنای کاهش قیمت نفت در بازار جهانی، کاهش سهم عربستان در بازار نفت دنیا و حتی کمتر شدن اهمیت عربستان در تعاملات اقتصادی و انرژی در دنیاست که همه آنها از نظر مقامات عربستان ناخوشایند است. همچنین بهبود رابطه ایران و آمریکا و سردتر شدن رابطه عربستان با آمریکا در نتیجه این اختلافنظرها هم مساله دیگری است که باعث مخالفت عربستان با امضای این توافق شده است.
قیمت نفت اوپک
کشورهای تولیدکننده نفت همواره در مورد تغییر تولید به منظور اثرگذاری روی قیمت صحبت میکنند ولی به نظر میرسد این بار اختلافنظرهای زیادی در این زمینه وجود داشته باشد و همین مساله مانع از تصمیمگیری واحد اعضای اوپک شود. بنابراین قیمت نفت نهتنها در سال جاری کاهش نخواهد یافت بلکه در سالهای آتی هم در همین سطح باقی میماند. در خوشبینانهترین حالت در سال ۲۰۲۰ میلادی میتوان موج اول افزایش قیمت نفت را تجربه کرد و شاهد رسیدن قیمت به مرز ۸۰ دلار بود. تحلیلگران اقتصادی پیشبینی میکنند در سال ۲۰۱۶ متوسط قیمت هر بشکه نفت اوپک در بازار جهانی برابر با 07 /37 دلار آمریکا باشد. این در حالی است که متوسط قیمت نفت اوپک در سال گذشته برابر با ۴۹ دلار و در سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۹۶ دلار آمریکا بود. افت قیمت نفت در کنار پیشبینیهایی که حکایت از تداوم این قیمت تا سال ۲۰۲۰ میلادی دارد نشان میدهد کشورهای بزرگ فعال در این بازار باید از هماکنون به فکر کاهش وابستگی به نفت در اقتصاد داخلی خود باشند. هال نایس یکی از تحلیلگران اقتصادی در این مورد میگوید: افت قیمت نفت این فرصت را در اختیار
کشورهای صادرکننده نفت ایجاد کرد تا با فراغ بال بیشتری سیاستهای کاهش وابستگی به درآمد نفتی را اجرا کنند. آنها میتوانند کمترین تاثیر مخرب اقتصادی را از این سیاست ببیند زیرا هماکنون هم سهم درآمد نفتی در اقتصادشان اندک است. از طرف دیگر ایجاد تنوع اقتصادی که در برخی از کشورها از قبیل عربستان از سالها قبل آغاز شد هم سیاست دیگری است که میتواند در این سالها اجرا شود. عربستان در سالهایی که قیمت نفت بیش از ۱۰۰ دلار بود اقدام به سرمایهگذاری در صنایع غیرنفتی کرد. توسعه پالایشگاهها به منظور بیشتر کردن صادرات فرآوردههای نفتی هم سیاست دیگری بود که توسط عربستان اجرا شد. بدون شک بعد از اینکه این پروژهها به بهرهبرداری برسد، عربستان میتواند سهم نفت در درآمد دولت را تقلیل دهد.
بازارهای صادراتی ایران
بخش اعظم نفت صادراتی ایران به کشورهای آسیا-پاسیفیک صادر میشود و اروپا بعد از آسیا-پاسیفیک در جایگاه دوم قرار دارد. مطالعات نشان میدهد صادرات نفت ایران به کشورهای آسیا-پاسیفیک از سال ۲۰۰۸ میلادی تا سال ۲۰۱۵ میلادی تقریباً نصف شده است که این مساله بازار را با تحول منفی ناخوشایندی روبهرو کرده است. در سال ۲۰۰۸ میلادی ایران روزانه 801 /1 میلیون بشکه نفت در روز به بازارهای آسیا-پاسیفیک صادر میکرد و در سال ۲۰۱۵ میلادی صادرات نفت ایران به 970 هزار بشکه در روز تقلیل پیدا کرد. اما صادرات نفت ایران به کشورهای اروپایی طی هفت سال مورد بررسی یکهفتم شده است و این نشان میدهد که سیاستهای تحریمی اروپا تاثیر زیادی در خرید نفت این منطقه از ایران داشته است. اروپا در سال ۲۰۰۸ میلادی روزانه ۷۵۸ هزار بشکه در روز نفت صادر کرده است ولی صادرات نفت ایران به اروپا در سال ۲۰۱۵ میلادی تنها برابر با 4 /11 هزار بشکه در روز بوده است که رقم اندک و ناچیزی است. آفریقا را میتوان یکی از خریداران کوچک نفت ایران دانست که در سال ۲۰۰۸ میلادی ۱۵۳ هزار بشکه نفت خرید میکرد در حالی که در
سال ۲۰۱۵ میلادی صادرات نفت ایران به آفریقا تنها برابر با دو هزار بشکه در روز بود.
بعد از برداشته شدن تحریمهای نفتی ایران تلاش کرد تا نفت را به کشورهای آسیایی صادر کند. صادرات ایران به هند و کره جنوبی و ژاپن در ماههای اخیر با سرعت بالایی رشد کرد و با ادامه این روند میتوان رونق بینظیری را در اقتصاد کشور شاهد بود.
منبع: فوربس
دیدگاه تان را بنویسید