تاریخ انتشار:
برجام پای خودروسازان دنیا را به ایران باز کرد
میهمانی بزرگ
خودروسازان ایران در شرایطی حدوداً سه سال سخت را در دوران تشدید تحریمها پشت سر گذاشتند که پس از توافق هستهای و برجام، راه برای مذاکره و همکاری مشترک میان آنها و شرکتهای خارجی هموار شد. تا پیش از اجرایی شدن برجام، خودروسازان خارجی یا نمیتوانستند یا نمیخواستند در «جاده مخصوص» حضور پیدا کنند و برخی از آنها حتی در دوران تحریم، شرکتهای خودروسازی کشور را تنها گذاشتند و رفتند. پژو، هیوندایی، کیا، بنز و تا حدی رنو، از جمله خودروسازانی هستند که به دلیل تحریمهای بینالمللی، صنعت خودرو کشور را ترک و حتی واردات مستقیم محصول به بازار ایران را نیز ممنوع و محدود کردند. این در حالی است که تقریباً همه آنها پس از برجام راهی ایران شده یا در راه هستند.
خودروسازان ایران در شرایطی حدوداً سه سال سخت را در دوران تشدید تحریمها پشت سر گذاشتند که پس از توافق هستهای و برجام، راه برای مذاکره و همکاری مشترک میان آنها و شرکتهای خارجی هموار شد.
تا پیش از اجرایی شدن برجام، خودروسازان خارجی یا نمیتوانستند یا نمیخواستند در «جاده مخصوص» حضور پیدا کنند و برخی از آنها حتی در دوران تحریم، شرکتهای خودروسازی کشور را تنها گذاشتند و رفتند.
پژو، هیوندایی، کیا، بنز و تا حدی رنو، از جمله خودروسازانی هستند که به دلیل تحریمهای بینالمللی، صنعت خودرو کشور را ترک و حتی واردات مستقیم محصول به بازار ایران را نیز ممنوع و محدود کردند. این در حالی است که تقریباً همه آنها پس از برجام راهی ایران شده یا در راه هستند.
با رفتن آنها بهخصوص پژو که سهم بالایی در تولید خودروسازی ایران داشت، تیراژ به شدت پایین آمد و در نتیجه قیمتها نیز رشد بیسابقهای را به خود دیدند تا دومین صنعت بزرگ کشور نفسهایش به شماره بیفتد.
اوضاع به شکلی پیش رفت که حتی خودروهایی مانند پراید و پژو نیز با مشکل تامین قطعات روبهرو و در نتیجه خودروسازان مجبور شدند سراغ شرکتهای چینی رفته و برای آنکه خط تولیدشان نخوابد، تامین قطعات را از آنها انجام دهند.
این موضوع جدای از اینکه هزینهها را افزایش داد و دردسرهای خاص خود را داشت، بهطور مستقیم بر کیفیت خودروهای داخلی نیز اثر گذاشت، زیرا قطعات به دلیل اصل نبودن، سطح کیفی قابل قبولی نداشتند.
در این اوضاع و احوال، دولت یازدهم که در سال 92 روی کار آمد و کشور را در شرایطی بسیار سخت تحویل گرفت، صحبت از مختومه کردن پرونده هستهای و توافق با قدرتهای جهان به میان آورد. این موضوع، امیدواری زیادی را در خودروسازان داخلی پدید آورد زیرا آنها میدانستند در صورت بهبود روابط ایران و غرب، تحریمها لغو میشود و در نتیجه امکان همکاری دوباره با خودروسازان خارجی وجود خواهد داشت.
اتفاقاً همین هم شد چه آنکه در همان دوران مذاکرات سیاسی ایران و کشورهای 1+5، باب مذاکرات میان خودروسازان ایرانی و خارجی باز شد و مقدمات شراکتهای جدید فراهم آمد.
در واقع خودروسازان خارجی وقتی نشانههایی مثبت از مذاکرات هستهای را دریافت کردند و به لغو تحریمها امیدوار شدند، رفتهرفته پای میز مذاکره با شرکتهای ایرانی نشستند هرچند البته بااحتیاط و کژدار و مریز رفتار کردند.
در نهایت با حصول توافق جامع هستهای، مذاکرات رنگ و بویی جدیتر و محکمتر به خود گرفت تا هم خودروسازان خارجی و هم ایرانیها به آیندهای بهتر در مشارکتهای دوجانبه، حسابی امیدوار شوند.
در نهایت اما با اجرایی شدن برجام، ترس بسیاری از خودروسازان خارجی برای بازگشت یا حضور در ایران شکست و چند قرارداد و توافقنامه مشترک میان آنها و طرفهای داخلی منعقد شد.
در حال حاضر اگرچه بهدلیل پابرجا بودن مشکلاتی از جمله «مراودات بانکی» و همچنین عدم عرضه محصولات جدید، تاثیر عملیاتی برجام بر خودروسازی کشور چندان قابل لمس نیست، با این حال حداقل به لحاظ تئوری، نمیتوان تاثیر این اتفاق تاریخی را بر صنعت خودرو انکار کرد.
هرچه هست، در حال حاضر حدوداً یک سال و نیم از امضای برجام میگذرد و حالا برای خیلیها این پرسش پیش آمده که دستاوردهای آن در اقتصاد و صنعت کشور بهویژه خودروسازی چه بوده است؟ البته یک نکته را نباید فراموش کرد که اگرچه از تاریخ امضای برجام یک سال و نیم میگذرد، با این حال اجرای آن حدوداً از یک سال پیش و با آغاز لغو تحریمهای بینالمللی کلید خورد.
بهعبارت بهتر برجام از یک سال پیش قابلیت اجرا و اثرگذاری جدی در روابط سیاسی و اقتصادی ایران با سایر کشورها پیدا کرده است. در هر حال طی این مدت و بهخصوص در چهار ماه ابتدایی سال جاری، مقدمات لازم برای رخ دادن اتفاقات بزرگ در خودروسازی کشور فراهم شده و زمان، سرنوشت این اتفاقات احتمالی را مشخص خواهد کرد. بر این اساس رخدادهای مثبت و منفی پسابرجام در خودروسازی کشور را میتوان در مواردی مانند «امضای قرارداد ایرانخودرو و پژو»، «توافق رنو با سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران»، «قرارداد با بنز و سیتروئن»، «باز شدن باب مذاکرات خودروسازان داخلی با خارجیها»، «فراهم شدن مقدمات ورود بیواسطه خودروهای خارجی به ایران» و «دسترسی کموبیش به قطعات اصلی» خلاصه کرد.
گزاف نیست اگر بگوییم بزرگترین اتفاق پسابرجامی صنعت خودرو، انعقاد قرارداد ایرانخودرو و پژو در سال گذشته بود؛ قراردادی که سبب شد این دو شرکت پس از چهار سال جدایی، پیوندی دوباره را تجربه کنند. این دو پس از عقد قرارداد همکاری دوجانبه، شرکت مشترک خود را نیز به نام «ایکاپ» به ثبت رساندند تا رسماً اولین قدم را در اجرای قرارداد مربوطه برداشته باشند.
اگرچه در نگاه اول اینگونه بهنظر میرسد که برجام نتوانسته اثری عملیاتی بر خودروسازی کشور بگذارد، با این حال این صنعت جزو بخشهای اثرپذیر اقتصاد کشور از ناحیه برجام بهشمار رفته و میتوان آثار مثبت و منفی آن را بر این صنعت لمس کرد.
بهعنوان مثال اینکه بنز آلمان پس از چند سال تحریم، دوباره به ایران بازگشت، اتفاقی مثبت در صنعت خودرو کشور بهشمار میرود، چه آنکه این شرکت یکی از معتبرترین خودروسازان جهان بهشمار میرود. علاوهبر آن خودروسازان کشور توانستند به لطف برجام و توافق هستهای، پای میز مذاکره با بزرگان خودروسازی جهان از جمله فولکسواگن و فیات بنشینند.
اتفاقاً گفته میشود هر دو خودروساز بهخصوص فولکسواگن، به توافقات اولیه با شرکتهای خودروساز داخلی برای سرمایهگذاری در ایران دست یافته و احتمالاً در آیندهای نهچندان دور، همکاری مشترک آنها با شرکتهای داخلی کلید خواهد خورد. البته در کنار اینها، سیتروئن فرانسه نیز دیگر گزینه حضور در «جاده مخصوص» بهشمار میرود. آنطور که سایپاییها میگویند، این شرکت قرار است نیمی از سهام سایت کاشان سایپا را خریداری کنند و چند محصول در آن به تولید برسانند. اما این رخدادهای مثبت در شرایطی است که در حالت کلی، توافق هستهای و در نهایت «برجام»، تاثیرات مثبتی بر صنعت خودرو گذاشته این در حالی است که نمیتوان اثر منفی این «اتفاق بزرگ» را در بازار خودرو منکر شد.
کارشناسان بر این باورند که خودروسازان خارجی پس از برجام وارد فاز سرمایهگذاری دوباره در صنعت خودرو کشور شده و این سرمایهگذاریها بهتدریج خود را نشان خواهند داد.
با توجه به اجرای برجام، خودروسازان داخلی کمکم میتوانند قطعات موردنیاز خود را از شرکتهای به اصطلاح مادر تهیه کنند، حال آنکه پیشتر بهدلیل تحریمها، امکان چنین کاری سخت بود.
به باور بسیاری از کارشناسان، اگر بخواهیم ملاک اتفاقات پس از برجام را عملیاتی شدن آنها در نظر بگیریم، بهصورت گسترده اتفاق خاصی در خودروسازی کشور رخ نداده و تنها میتوان از «قرارداد پژو و ایرانخودرو» بهعنوان رخدادی نسبتاً عملیاتی نام برد. از نظر آنها اتفاقاتی که پس از برجام تا امروز در خودروسازی کشور رخ داده، متناسب با تصورات و پیشبینیها بوده، هرچند باید پذیرفت که روند کار به کندی پیش رفته است. البته این کندی، ناشی از مشکلات بهجامانده از ناحیه محدودیتهای بانکی است، اما در کل، محدودیتها نتوانسته سبب توقف مذاکرات و مشارکت خودروسازان داخلی و خارجی شود.
بازگشت دوست بیوفا
گزاف نیست اگر بگوییم بزرگترین اتفاق پسابرجامی صنعت خودرو، انعقاد قرارداد ایرانخودرو و پژو در سال گذشته بود؛ قراردادی که سبب شد این دو شرکت پس از چهار سال جدایی، پیوندی دوباره را تجربه کنند. این دو پس از عقد قرارداد همکاری دوجانبه، شرکت مشترک خود را نیز با نام «ایکاپ» به ثبت رساندند تا رسماً اولین قدم را در اجرای قرارداد مربوطه برداشته باشند. پیش از این پیوند پسابرجامی، ایرانخودرو و پژو تجربه زندگی مشترک 24سالهای را با یکدیگر از سر گذرانده بودند؛ زندگی مشترکی که خود مایل به از هم پاشیدنش نبودند. در اواخر دهه 60 بود که پژو پس از کشوقوسهای فراوان بهعنوان شریک خارجی خودروسازی کشور انتخاب شد و همکاری با بزرگترین خودروساز کشور یعنی ایرانخودرو را آغاز کرد.
هرچند مانند بسیاری از زندگیهای مشترک، ایرانخودرو و پژو نیز ابتدا با سختیهایی روبهرو بودند اما کمکم سروسامان گرفته و به کمک هم زندگی نسبتاً خوبی را ساختند. با این حال همهچیز بر وفق مراد نگشت و زندگی این زوج خودروساز نیز در ادامه با مشکلات و اختلافاتی روبهرو شد، هرچند به هر حال زندگیشان کژدار و مریز میگذشت و سرپا بود.
ایرانخودرو اگرچه چندان از رفتارهای پژو رضایت نداشت و برخوردهای مغرورانهاش را برنمیتابید اما به هر حال به همین زندگی متوسط هم راضی بود و بههیچوجه نمیخواست زوج نسبتاً پرآوازهاش را از دست بدهد.
پژو هم با وجود رفتارهای نسبتاً نامهربانانهاش، از زندگی با ایرانخودرو راضی بهنظر میرسید اما بهنوعی بدش نمیآمد در کنار زوج ایرانیاش، دوستی آمریکایی نیز برای خود اختیار کند.
مانند برخی زوجها، پژو نیز ابتدا حرفی از ارتباط خارج از خانواده خود نزد و مخفیانه جلو رفت تا اینکه ناگهان خبر رابطه این «فرانسوی بیوفا» با یک «آمریکایی مشهور» در همهجا پیچید تا زندگی مشترک پژو با ایرانخودرو در آستانه فروپاشی قرار بگیرد.
در نهایت، اوایل سال 2012 میلادی، پژو غیاباً از زوج ایرانیاش جدا شد تا یکطرفه به 24 سال زندگی مشترک با زوج ایرانیاش پایان داده باشد. پژو هرچند توضیحی بابت جداییاش نداد و ناگهان رفت اما دیگر برای همه برملا شد که جنرالموتورز با وعدهوعیدهایش، قاپ پژو را دزدیده و زوج ایرانی-فرانسوی را از هم جدا کرده است.
جنرالموتورز که چند سال قبلتر تا مرز نابودی و ورشکستگی رفته بود، وقتی سروسامانی دوباره گرفت، با خرید بخشی از سهام پژو، زمینهساز جدایی خودروساز فرانسوی از ایرانخودرو شد.
بیوفایی پژو آن هم در روزهایی که ایرانخودرو شرایط مالی مناسبی نداشت و با بحران تولید دستوپنجه نرم میکرد، ضربه بزرگی به زوج سابقش زد اما کار از کار گذشته بود و خودروساز بزرگ ایران حالا باید یا به تنهایی زندگیاش را اداره میکرد یا بهدنبال شریکی دیگر برای خود میگشت. جدا از شوکی ناگهانی که از رفتن پژو به ایرانخودرو وارد شده بود، یک مشکل بزرگ دیگر نیز وجود داشت و آن، سروسامان دادن به نسل بازمانده از این زوج خودروساز بود. بدون شک اداره کردن و تامین این نسل کار سختی بود، چه آنکه زوج آمریکایی اجازه نمیداد پژو حق و حقوق بازماندههای خود از زندگی با زوج سابقش را بدهد از همین رو ایرانخودرو مجبور شد برای گذران زندگی به هر دری بزند و حتی با وجود اینکه اکراه داشت، به سراغ غریبهها هم رفت تا فرزندان بهجامانده را بزرگ کند.
البته «پارس» و «405» تقریباً از آب و گل درآمده بودند و ایرانخودرو میتوانست نیاز آنها را یا خود یا بهواسطه رفقای چینی تامین کند، اما «206» هنوز هم به پژو وابستگی داشت و اگر پافشاری ایرانخودرو نبود این محصول در دوران تحریم از جاده مخصوص میرفت. هر چه بود، ایرانخودرو توانست روزهای سخت بدون پژو را تحمل کند و روی پایش بایستد و اگرچه خواستگارانی از چین داشت اما زیر بار زندگی مشترک با آنها نرفت.
از آن طرف البته زندگی پژو و زوج آمریکاییاش نیز به مشکل خورده بود و از همین رو برخی پیشبینی میکردند که ایرانخودرو و پژو دوباره در کنار هم قرار گیرند. پیشبینیها البته درست از آب درآمد و پس از آشتی بزرگترها با هم (توافق هستهای ایران و غرب)، زوج ایرانی-فرانسوی سابق نیز برای زندگی دوباره ابراز تمایل کردند.
ایرانخودرو و پژو که تقریباً همزمان با آغاز مذاکرات هستهای، پای میز مذاکره با یکدیگر نشسته بودند، در نهایت پس از کلی چانهزنی و امتیازگیری از یکدیگر، در زمستان 94 و با حضور حسن روحانی رئیسجمهور، قرارداد خود را با یکدیگر در پاریس به امضا رساندند.
این قرارداد با همه نقاط ضعف و قوتش، در کل نشان میدهد توافق هستهای و برجام برای صنعت خودرو خوشیمن بود، چه آنکه اولاً راه را برای تامین قطعات باز کرد و در درجه دوم نیز مقدمات حضور خودروسازان خارجی را در «جاده مخصوص» فراهم آورد. صنعت خودرو ایران پس از قرارداد پلتفورم مشترک X90 که در اوایل دهه 80 امضا شد، دیگر هیچ قرارداد قابلتوجه و مهمی را به خود ندید و این در شرایطی است که برجام زمینهساز «قرارداد پژو» با شرایطی متفاوت از گذشته شد.
هرچند بهدلیل منتشر نشدن جزئیات قرارداد پژو و ایرانخودرو، نمیتوان از همین حالا نظری قطعی در مورد آینده این ماجرا داد، با این حال آنطور که برخی دستاندرکاران صنعت خودرو و کارشناسان داخلی میگویند، این قرارداد اصلیترین اتفاق پسابرجام در خودروسازی کشور بهشمار میرود.
در شرایطی که ایرانخودرو و سایپا در فکر امتیاز گرفتن از رنو برای مشارکت دوباره با این خودروساز فرانسوی بودند، ناگهان خبر رسید سازمان گسترش با رنوییها به توافق رسیده و این دو قرار است در قالب جوینت ونچر، همکاری مشترک خود را آغاز کنند.
به گفته کارشناسان، اینکه ایرانخودرو و پژو توانستند قرارداد همکاری مشترک با یکدیگر امضا کنند، اتفاقی مثبت از ناحیه برجام به حساب میآید و برجام راه را برای حضور دیگر خودروسازان دنیا در ایران نیز باز کرده است.
رنو و حضور مستقل در ایران
اما بیتردید دومین اتفاق بزرگ پسابرجامی در صنعت خودرو، توافقنامه رنو با سازمان گسترش و نوسازی ایران است؛ اتفاقی که بهت خودروسازان داخلی را به همراه داشت.
در شرایطی که ایرانخودرو و سایپا در فکر امتیاز گرفتن از رنو برای مشارکت دوباره با این خودروساز فرانسوی بودند، ناگهان خبر رسید سازمان گسترش با رنوییها به توافق رسیده و این دو قرار است در قالب جوینت ونچر، همکاری مشترک خود را آغاز کنند.
این توافقنامه که پاییز امسال و در حاشیه نمایشگاه خودرو پاریس به امضا رسید، در اصل زمینهساز حضور مستقل رنو در ایران است، چه آنکه این خودروساز قرار است محصولات خود را در سایتی به نام «بن رو» و به صورت اختصاصی به تولید برساند.
بن رو در حال حاضر به سایپا تعلق دارد اما ظاهراً سازمان گسترش میخواهد این سایت را در عوض بدهی سایپاییها به این سازمان، در اختیار شریکش (رنو) قرار دهد.
جدای از اینکه نقدهایی به اقدام سازمان گسترش در عقد تفاهمنامه با رنو و همچنین واگذاری بن رو به این شرکت وارد است، از نظر برخی کارشناسان، حضور مستقل رنو میتواند اثرات مثبتی در بازار خودرو کشور به همراه داشته باشد و سبب افزایش رقابت شود. البته مسوولان سازمان گسترش وعده دادهاند که بهتدریج سهام 49درصدی خود را در تفاهمنامه با رنو (که بناست تا پایان امسال به قرارداد تبدیل شود)، به رنو واگذار خواهند کرد تا این شرکت به صورت کاملاً مستقل، به فعالیت خود در خودروسازی و بازار ایران ادامه دهد.
هرچه هست، رنو در شرایطی خود را برای حضور گستردهتر در بازار خودرو ایران آماده میکند که یکی از برنامههای اصلی این شرکت، تولید، فروش و خدمات پس از فروش موازی با خودروسازان داخلی است. این خودروساز فرانسوی که به گفته وزیر صنعت، معدن و تجارت، دیگر قراردادی با ایرانخودرو و سایپا امضا نخواهد کرد، برنامهای بلندمدت را برای بازار کشور در نظر گرفته و طی آن قرار است 25 محصول جدید را تولید کند و در اختیار مشتریان قرار دهد. در واقع رنوییها قصد دارند بهطور مستقل اقدام به تولید و فروش و ارائه خدمات پس از فروش کرده و از این راه رقابت را در بخشی از بازار ایران تندتر کنند. این تصمیم خودروساز فرانسوی از آن جهت است که ایرانخودرو و سایپا طی چند سال گذشته نتوانستهاند عملکرد چندان قابل قبولی در تولید و عرضه محصولات رنو از خود بهجا بگذارند.
در این شرایط به نظر میرسد عرضه محصولات با قیمتی بالاتر از انتظار رنو، یکی از اصلیترین دلایل این شرکت برای رفتن به سمت تولید و عرضه مستقل در بازار خودرو ایران است. طی این چند سال، خودروسازان داخلی گاهی قیمتی بیش از آنچه مدنظر رنو بوده، برای محصولات این شرکت لحاظ کردهاند. جدا از بحث قیمت، مسائلی مانند نحوه فروش و ارائه خدمات پس از فروش نیز در تصمیم رنو مبنی بر تولید و عرضه مستقل محصول در ایران، اثرگذار بوده و این شرکت میخواهد همان رفتار و روشی را که در بازارهای خارجی دارد، در بازار ایران نیز نهادینه کند. در واقع هدف رنو این است که عملاً خود کنترل تولید، فروش و خدمات پس از فروش محصولاتش را در خودروسازی و بازار ایران به دست گیرد.
طبعاً اگر رنو موفق به این کار شود، خودروسازان کشور ناچارند مطابق با شیوه و روش این شرکت فرانسوی، اقدام به تولید و عرضه محصولات رنویی خود کنند و دیگر جایی برای قیمتهای نامتعارف و مسائلی از این دست باقی نمیماند.
البته در حال حاضر به نظر میرسد رنو برای حضور در ایران دچار چالش شده و برخی خودروسازان داخلی نمیخواهند این شرکت حضوری مستقل را در صنعت خودرو کشور تجربه کند. با همه اینها اگر تفاهمنامه رنو با سازمان گسترش به قرارداد تبدیل شود، آنگاه میتوان با اطمینان بیشتری در مورد حضور این خودروساز معتبر اروپایی در ایران صحبت کرد.
فولکس آمد؛ فیات در راه است
اما از رنو و پژو که بگذریم، خودروسازی ایران احتمالاً دو میهمان معتبر و مشهور جهانی دیگر را نیز در آینده به خود خواهد دید؛ یکی فولکسواگن آلمان و دیگری فیات ایتالیا.
در این بین فولکس که در حال حاضر یکی از بزرگترین خودروسازان جهان به شمار میرود، ابتدا قرار بود با ایرانخودرو وارد فعالیت مشترک شود اما در نهایت با یکی از شرکتهای بخش خصوصی به توافق رسید.
بر این اساس گفته میشود فولکسواگن و گروه صنعتی ماموت، با یکدیگر به توافق نهایی رسیده و حتی شرکت مشترکشان به نام «ماموت خودرو» را نیز ثبت کردهاند. البته هنوز هیچ یک از دو شرکت اظهارنظری رسمی در مورد توافق مشترک خود نکرده و مشخص نیست جزئیات همکاری آنها به چه شکل است.
برخی معتقدند فولکس قصد واردات محصول به ایران را از طریق نمایندگی ماموت دارد و برخی نیز بر این باورند که این غول خودروسازی جهان، برنامه تولید محصول را با ماموتیها در نظر دارد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، حضور توام با تولید فولکسواگن در ایران میتواند به رقابت در بازار خودرو کشور کمک کرده و سبب شود پژو و رنو نیز کمربندهایشان را بیشتر سفت کنند.
نکته مثبت دیگر در مورد حضور فولکس در ایران، مشارکت با بخش خصوصی است، چه آنکه در درجه اول میتواند سبب تقویت بنیه کمی و کیفی در این بخش از صنعت خودرو کشور شده و در درجه بعد، از دردسرهای همکاری با دولتیها در امان باشد.
اما بشنویم از فیات ایتالیا، شرکتی که گفته میشود در حال حاضر با ایرانخودرو در حال مذاکره است. حدود یک سال پیش بود که مدیرعامل ایرانخودرو از انتخاب فیات بهعنوان شریک جدید این شرکت خبر داد و اعلام کرد مذاکرات با این خودروساز بهزودی آغاز خواهد شد.
این البته در حالی است که یک مشکل بزرگ بر سر راه ایرانخودرو و فیات وجود دارد و آن، کرایسلر آمریکا است. فیات در حال حاضر سهامدار کرایسلر به شمار میرود و از همین رو بسیاری از کارشناسان معتقدند ورود خودروساز ایتالیایی به ایران با وجود این شریک آمریکایی، بسیار سخت و حتی شاید فعلاً غیرممکن باشد.
البته از آنسو گمانهزنیهایی مبنی بر باز شدن پای کرایسلر به ایران نیز مطرح است، چه آنکه اگر فیات در نهایت مجوز مشارکت با ایرانخودرو را دریافت کند، در ادامه احتمالاً شریک آمریکاییاش هم راهی جاده مخصوص خواهد شد.
البته تحقق این موضوع بهطور مستقیم بستگی به سیاستهای دولتهای ایران و آمریکا دارد و باید منتظر ماند و دید دو کشور در آینده چه نوع روابط سیاسی و اقتصادی را تجربه خواهند کرد.
هرچه هست، در صورت حضور توام با تولید فیات و البته کرایسلر در ایران، رقابت در بازار خودرو کشور بسیار بالا خواهد رفت و این موضوع نفع مشتریان و البته صنعت خودرو را در پی خواهد داشت.
فرصتهای پسابرجام برای صنعت خودرو
اما بشنویم از منصور معظمی، مدیرعامل ایدرو که معتقد است «فضای پسابرجام، فرصتهای کمنظیری را برای اقتصاد ملی و صنایع کشور بهخصوص خودروسازی فراهم کرده تا از تحولات موجود به نفع ارتقای صنعت داخلی بهره ببریم.»
به گفته او «شرایط به شکلی است که در حال حاضر با استفاده از دانش فنی و گسترش ساخت داخل و همچنین ایجاد مشارکتهای جهانی (بهواسطه سرمایهگذاری) با شرکتهای مطرح بینالمللی از جمله خودروسازان بزرگ، میتوانیم توان کمی و کیفی خود را ارتقا دهیم. به همین دلیل بنگاههای ما بهخصوص خودروسازان و حتی قطعهسازان باید بتوانند در بازارهای جهانی حضور پیدا کنند و اتفاقاً با توجه به قراردادها و توافقنامههایی که با خارجیها امضا شده، نگاه ما در این صنایع به سمت تولید صادراتگرا میل کرده است.»
معظمی تاکید میکند: «نمیتوانیم از جامعه جهانی جدا باشیم و این جامعه البته مولفههای خاص خود را دارد. باید بتوانیم با توجه به تحولات سریع جهان از مزیتهای ملی خود مانند مزیتمان در حوزه انرژی استفاده بهینهای کنیم. در این شرایط اگر بنگاههای داخلی از جمله خودروسازان بزرگ نتوانند خود را با این تغییرات همراه کنند، در بازی بنگاهها بازنده بوده و نفع چندانی از توافق هستهای و برجام نخواهند برد.»
از نظر مدیرعامل ایدرو «در این راستا توانمندسازی سازمانهای صنعتی ایرانی یکی از راهکارهای اثربخش به منظور تحقق ابلاغیه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در شرایط پسابرجام به حساب میآید.»
راه میانبر برای توسعه خودروسازی
اما مدیرعامل ایدرو در ادامه میگوید: «یکی از مسائلی که آقای روحانی رئیسجمهور همواره روی آن تاکید داشته، مشارکت خارجی در صنعت خودرو است. به اعتقاد رئیسجمهور، راه میانبر برای توسعه خودروسازی کشور، واگذاری سهام به خارجیهاست. بنده هم صد درصد به این راه میانبر اعتقاد دارم؛ آنهایی در دنیا خودروساز شدهاند که با برندهای مختلف همکاری مشترک داشته و ما نیز باید از همین مسیر برویم. البته باید حواسمان باشد که در مذاکره با خودروسازان خارجی، کلاه سرمان نرود. به شخصه میتوانم ادعا کنم در قراردادهای ایرانخودرو با پژو و سایپا با سیتروئن و البته توافقنامه سازمان گسترش با رنو، کلاه سرمان نرفته است.»
گفته میشود فولکسواگن و گروه صنعتی ماموت، با یکدیگر به توافق نهایی رسیده و حتی شرکت مشترکشان به نام «ماموت خودرو» را نیز ثبت کردهاند. البته هنوز هیچ یک از دو شرکت اظهارنظری رسمی در مورد توافق مشترک خود نکرده و مشخص نیست جزئیات همکاری آنها به چه شکل است.
به گفته معظمی «بر مبنای قانون اجرای سیاستهای ابلاغی اصل 44 قانون اساسی، سازمانهای توسعهای مانند سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در مناطق کمترتوسعهیافته یا در زمینههای فناوریهای نوین و سرمایهگذاریهای با ریسک بالا، میتوانند تا سقف 49 درصد با بخشهای غیردولتی مشترکاً سرمایهگذاری کنند. در این موارد دولت مکلف است سهام دولتی را در بنگاه جدید حداکثر ظرف سه سال پس از بهرهبرداری به بخش غیردولتی واگذار کند. بنابراین به این واقعیت میرسیم که لزوم حمایت از سازمانهای توسعهای در بخش صنعتی، با توجه به وضعیت فعلی کشور بهویژه در فضای پسابرجام اهمیت دارد.»
مدیرعامل ایدرو اما در واکنش به انتقادهایی که از این سازمان و وزارت صنعت در مورد قراردادهای خودرویی میشود، تاکید میکند «اگر ما بد را بدتر کردهایم، حق دارند انتقاد کنند اما اگر بد را بهتر کردهایم، پس یک گام به جلو برداشتهایم. البته قبول دارم که باید «بهتر» را هم به «بهترین» تبدیل کنیم. به اعتقاد من همین که توانستهایم سه قرارداد و توافقنامه مهم در خودروسازی منعقد کنیم، معنایش اعتقاد کامل به نظریه رئیسجمهور مبنی بر مشارکت با خودروسازان خارجی است.»
دیدگاه تان را بنویسید