گزارشی از تولد و رکود صنعت فولاد ایران
فولاد سازان کمو نیست
۲۳ دیماه ۱۳۴۴، پروتکل همکاریهای فنی و اقتصادی بین ایران و شوروی به امضا و احداثکارخانه ذوب آهن به تصویب مجلس میرسد.
23 دیماه 1344، پروتکل همکاریهای فنی و اقتصادی بین ایران و شوروی به امضا و احداث کارخانه ذوب آهن به تصویب مجلس میرسد. هیات روس مخفیانه بدون آنکه آمریکاییها متوجه شوند به ایران آمدهاند. این برای چهارمین بار است که ایران شانس خود را امتحان میکند. تا به حال سه بار تلاش کرده اما هر بار به یک دلیل نتوانسته کار را یکسره کند. اما انگار قرار است این بار همه چیز تمام شود. آمریکاییها میدانند رفت و آمدهایی بین سفارت شوروی و مدیران وزارت اقتصاد وقت در حال جریان است. با اینکه همه چیز محرمانه پیش میرود اما انگار آنها متوجه اصل قضیه شدهاند. تا به حال هر وقت ایران خواسته سراغ صنعت فولاد برود جلویش را گرفتهاند. این بار بازی بزرگی میخورند. وقتی متوجه میشوند داستان از چه قرار است که قرارداد تاریخی به امضا رسیده است.
روسها متعهد میشوند صنعت فولاد را به ایران بیاورند. تا آن روز نیاز کشور به تیرآهن و سایر محصولات فولادی از خارج وارد میشد. ایران با داشتن منابع غنی سنگآهن، گاز و تا حدی زغالسنگ نتوانسته صنعت فولاد را درون خود به وجود بیاورد. این در حالی است که مردمان پارس جزو معدود تمدنهایی هستند که فلز آهن را شناختند و آن را در ادوات جنگی خود به کار بردند.
ذوبآهن پایگاه کمونیستها
ورود شوروی همزمان با قدرت گرفتن نظام کمونیستی در دنیاست. این کشور برای انتشار افکار کمونیستی پایگاههای محکمی در ایران ایجاد کرده است. حزب توده یکی از این پایگاههاست که دو دههای است شکل گرفته است. از روزی که این قرارداد بسته میشود هراس افتادن ایران در دام چپها به وجود میآید. نمیتوان قاطعانه گفت تاسیس ذوب آهن و هجوم صدها کارشناس و دانشمند روسی به اصفهان و کرمان آیا به توسعه چپزدگی در ایران کمک کرد یا خیر. آنان که در این شرکت فعالیت خود را آغاز کردهاند سندی بر این موضوع ندارند و معتقدند روسها بودند که صنعت معدنکاری مدرن را در ایران نهادینه کردند و دانش استخراج از معادن زغالسنگ و سنگآهن را به طور عملی به ایرانیان آموختند.
توافقنامه ایران با شوروی ابعاد گستردهتری دارد که یکی از آنان ایجاد کارخانه ذوب آهن است. بر همین اساس و به دنبال تصویب مجلس شرکت ملی ذوب آهن ایران قراردادی با موسسه تیاژپروم اکسپورت شوروی برای تهیه طرح و تجهیزات لازم کارخانه و تجهیز معادن سنگآهن و زغالسنگ و سنگآهک منعقد میکند. کارشناسان شوروی با توجه به محدودیت منابع مالی و مواد اولیه خصوصاً ذخایر شناختهشده زغالسنگ، ظرفیت کارخانه را در فاز اول550 هزار تن فولاد در سال تعیین میکنند. متعاقباً کارشناسان ایرانی و شوروی اطراف شهر اصفهان را از نظر استحکام طبقات زمین، موقعیت محل از نظر زلزله، تامین آب، انرژی الکتریکی، مواد اولیه، خطوط ارتباطی و عوامل فنی، اقتصادی اجتماعی مورد بررسی قرار میدهند که در نتیجه مطالعات آنها دشت طبس واقع در 45کیلومتری جنوب غربی اصفهان برای احداث کارخانه مناسب تشخیص داده میشود. کارهای اجرایی احداث ساختمان واحدهای مختلف کارخانه از سال 1346 آغاز و با ایجاد کارگاههای ککسازی، اگلومراسیون و کوره بلند شماره یک، در نیمه اول دیماه 1350، بهرهبرداری از مجتمع با تولید چدن آغاز میشود. تولید محصولات فولادی نیز با راهاندازی بخش
فولادسازی و مهندسی نورد در دیماه 1351 با ظرفیت 550 هزار تن در سال شروع میشود و متعاقب آن در سال 1351 کارهای ساختمانی و اجرایی طرح توسعه برای رسیدن به ظرفیت یک میلیون و 900 هزار تن فولاد در سال با احداث کوره بلند شماره 2 و توسعه بخشهای مختلف آگلومراسیون، ککسازی، فولادسازی، نورد و... شروع میشود که عملیات ساختمانی کمپلکس چدن در سال 1357 به اتمام میرسد.
ذوب آهن در امروز
23 دیماه 1392، تا به امروز 48 سال از امضای این توافقنامه گذشته است. نخستین کارخانه بزرگ تولید فولاد در ایران که از آن به عنوان مهد صنعتی شدن کشور یاد میکنند با روی کار آمدن دولت نهم و دهم بدترین دوران خود را گذرانده است. این واحد تولیدی که روزگاری از پولدارترین شرکتهای کشور بود به روزگاری افتاده که نمیتواند دخل و خرج خود را تنظیم کند. تغییر سه مدیر عامل در طول این هشت سال سبب میشود ذوب آهن نتواند اهداف توسعهای خود را به پیش ببرد و از سویی هم با تامین نشدن اعتبارات مورد نیاز و تحریمها طرح توازن که بر اساس آن ظرفیت تولید در این کارخانه را به بیش از پنج میلیون تن میرساند به کندی پیش میرود. صنعت فولاد ایران در حالی 48سالگی خود را جشن میگیرد که توسعه آن با شکسته شدن تابوی ایجادش، متوقف نشد و به پیش رفت. پس از تاسیس ذوب آهن بود که طرحهای توسعه فولاد یکی پس از دیگری تعریف شد. فولاد خوزستان و فولاد بندرعباس دو طرح بزرگ بودند که با توجه به وفور ذخایر گازی در ایران طراحی شدند. این دو کارخانه پس از انقلاب به تولید محصول رسیدند.
بندرعباس در اصفهان
فولاد بندرعباس با اینکه قراردادش با ایتالیاییها امضا شده بود و مراحل اجرایی آن نیز شروع شده بود پس از انقلاب متوقف شد و بنا به مصلحت شورای اقتصاد وقت به اصفهان منتقل و به نام فولاد مبارکه معروف شد. با انتقال این کارخانه، اصفهان بزرگترین قطب صنعت فولاد کشور شد و دو غول بزرگ فولادی را در خود جای داد.
صنعت فولاد ایران در حالی به نیم قرن نخست فعالیت خود نزدیک میشود که امروز به یکی از صنایع مهم کشور تبدیل شده است. کشف معادن بزرگ سنگآهن در مناطق گلگهر، جلالآباد، بافق و سنگان ایران را در جمع بزرگان دارنده ذخایر سنگآهن دنیا قرار داده است. با این حال توسعه صنعت فولاد در این سالها پا به پای ذخایر سنگآهن پیش نرفته و سبب شده به رغم داشتن این حجم از ذخایر هنوز در صنعت فولاد جزو واردکنندگان باشیم.
در این میان اشتباهات بزرگی نیز به وقوع پیوسته که هشت طرح فولادی در دولت قبل سمبل این خطاهاست. در حالی که استانداردهای جهانی کارخانههای فولاد با ظرفیت زیر دو میلیون تن را اقتصادی نمیداند، دولت نهم تصمیم گرفت هشت طرح فولاد 800 هزار تنی را در هشت نقطه کشور ایجاد کند. این در حالی بود که بسیاری از این نقاط فاقد زیرساختهای لازم بودند و هنوز که هنوز است پس از گذشت شش سال با پیشرفت فیزیکی نامناسبی روی دست دولت یازدهم مانده است. ایرانیان که نام خود را در میان فولادسازان دنیا قرار دادهاند هنوز نتوانستهاند در این صنعت به خودکفایی کامل برسند. این در حالی است که دانش ایجاد کارخانه فولاد تقریباً بومی شده و برای دسترسی به منابع اولیه معدنی مشکلی وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید