تاریخ انتشار:
زلزلههای قیمتی در آغاز سال ۲۰۱۶
تغییر کانال بازارهای ارز و سهام
پس از مدتها نوسانات محدود، هفته گذشته شاهد تحرکاتی جدی در بازارهای مالی داخل و خارج از کشور بودیم. به طوری که بورس تهران توانست پس از مدتها با رشد قابل توجهی مواجه و مجدداً وارد کانال ۶۲ هزارواحدی شود. دلار نیز توانست در ادامه روند صعودی وارد محدوده ۳۷۰۰تومانی شود.
پس از مدتها نوسانات محدود، هفته گذشته شاهد تحرکاتی جدی در بازارهای مالی داخل و خارج از کشور بودیم. به طوری که بورس تهران توانست پس از مدتها با رشد قابل توجهی مواجه و مجدداً وارد کانال 62 هزارواحدی شود. دلار نیز توانست در ادامه روند صعودی وارد محدوده 3700تومانی شود. در بازارهای جهانی اما، رویدادهای ژئوپلتیک، از جمله اختلافات دیپلماتیک کشورمان با عربستان و آزمایش بمب هیدروژنی توسط کره شمالی، در کنار وضعیت نگرانکننده اقتصاد چین باعث نوساناتی قابل توجه در این بازارها شد. به طوری که بورس شانگهای چین افت هفتدرصدی را در نخستین روز سال 2016 تجربه کرد و برای نخستین بار در طول تاریخ این کشور، معاملات سهام پیش از زمان قانونی متوقف شد. عاملی که با ایجاد نگرانی از موتور محرک اقتصاد جهانی در دهه اخیر، موجب افت سایر بازارهای سهام جهانی در ابتدای سال میلادی شد. در این میان، برنده این نوسانات قیمتی، رشد قیمت طلا به عنوان کالایی امن بود که توانست در مقابل فشار رشد شاخص دلار و انتظار افزایش نرخ بهره توسط فدرالرزرو، تا نزدیکی مرز 1100دلاری پیش رود.
طلا بر بال خاوران
سال جدید کاری بازار طلا روز دوشنبه هفته گذشته در حالی آغاز شد که جهان خبر نداشت اولین هفته سال 2016 را انبوهی از خبرهای حاکی از تنش در فضای بینالمللی پر خواهد کرد. فلز زرد در سایه بیم و وحشت از آینده سیاسی منطقه بحرانزده خاورمیانه و پا گرفتن بحران جدیدی که بازیگر محوریاش کره شمالی است، برای سه روز متوالی رشد قیمت ثبت کرد تا در آستانه فرار از کانال هزاردلاری اونس قرار بگیرد. با وجود اینها، چشم بسیاری از معاملهگران همچنان به دستان باز فدرالرزرو برای بالا بردن دوباره نرخ بهره «فد فاند» دوخته شده است که در صورت تداوم این دست از اقدامهای این نهاد، همچنان که وعدهاش را برای ماههای آینده پیشتر داده است، طلا میتواند بیش از پیش متضرر شده و به قهقرایی کمنظیر سقوط کند.
اونس جهانی سال 2015 را با ناامیدی و با ارزشی در حدود 1060 دلار به پایان برده بود. اما پیش از آغازین ساعتهای کار بازار در سال 2016 خبرهایی از خاورمیانه مخابره شد که شاید تنها برای طلا به عنوان «کالای امن» امیدوارکننده تلقی شد. یکی از بیسابقهترین تنشهای سیاسی میان دو بازیگر قدرتمند عرصه سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه، ایران و عربستان، باعث شد ترس و التهاب ناشی از تبعات این تنشها بازارها را فرا بگیرد. عربستان به اعدام 47 نفر از مخالفان حکومت از جمله یکی از روحانیان شیعه اقدام کرده بود و در ایران در واکنش به این اعدام، سفارت عربستان مورد هجوم عدهای قرار گرفت. گرچه دولت ایران این اقدام را، که انجام آن را به عدهای که آنها را «خودسر» معرفی کرد، نسبت داد و محکوم کرد و به طور همهجانبه لزوم صیانت از اماکن دیپلماتیک را اعلام داشت، اما عربستان در واکنش به حمله به سفارت کشورش اعلام کرد روابط سیاسی با ایران را قطع میکند، به شورای امنیت سازمان ملل شکایت میکند و تقاضای برگزاری نشست فوقالعاده شورای همکاری کشورهای خلیج فارس در هفته آینده را صادر خواهد کرد. در سطح منطقه نیز چند کشور ریز و درشت با عربستان از در تقابل
با ایران درآمده و با عربستان همآوایی کردند و بسیاری کشورها نیز مواضعی به سمت ایران یا ممتنع و بیطرفانه اتخاذ کردند. با بالا گرفتن درگیری لفظی و سیاسی میان ایران و عربستان، امیدواری به حل بحران سوریه که این دو کشور در آن نقش تعیینکنندهای دارند، اکنون تا اندازهای کمرنگ شده است. همچنین، این امید که ایران و عربستان که حالا هر دو به خاطر کاهش قیمت نفت در ورطه خطیری به لحاظ اقتصادی گرفتار آمدهاند، در کوتاهمدت بر سر میز مذاکره درباره آینده بازار نفت بنشینند، دیگر یک رویا میتواند باشد. با در نظر گرفتن این اوصاف و به وجود آمدن این فضای پراضطراب بینالمللی، طلا پس از مدتها نزد معاملهگران ارج پیدا کرد و توانست معنای خود را به عنوان کالایی امن و پناهگاهی برای سرمایه در زمانهای جنگ و مناقشهها یادآوری کند. تابلوی قیمت برای فلز زرد سه روز متوالی سبزرنگ شد و توانست بعد از نزدیک به سه ماه بیشترین رشد بیوقفه را ثبت کند.
اما نباید از یاد برد که طلا این رشد را تنها مرهون خاورمیانه نیست. کیلومترها دورتر در آسیا، یک کشور خبرساز دیگر نیز به آتش بازار طلا دامن زد و آن کره شمالی بود. صبح روز چهارشنبه در حالی که نیمکره غربی در خواب به سر میبرد، بخشهایی از نیمکره شرقی زلزلهای در حدود پنج ریشتر را تجربه کرد که به گفته تحلیلگران به نظر میآمد «ریشه انسانی» داشته باشد. این حدس درست بود و کره شمالی اندکی بعد اعلام کرد یک بمب «هیدروژنی» را آزمایش کرده است. ابعاد تبعات صحت داشتن این ادعای کره شمالی در حدی بود که در همان دقایق ابتدایی در پایتخت کشورهای همسایه چون کره جنوبی و ژاپن جلسات اضطراری کابینه برگزار شد. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز همان روز تشکیل جلسه داد و از سوی قریب به اتفاق قدرتهای جهانی از جمله آمریکا و انگلیس بیانیههایی در محکومیت این اقدام کره شمالی و خطرناک برشمردن نتایج آن صادر شد. پیام تنشزایی که از سوی کره شمالی روز چهارشنبه صادر شد دمی تازه در آتش بازار طلا در نخستین هفته سال 2016 دمید و قیمت این فلز را به بیش از 1086 دلار در هر اونس رساند.
اما در زمینه این بحرانها در خاور دور و نزدیک، عوامل اقتصادی نیز به رشد قیمت طلا کمک کردند. آمارهایی که از وضعیت اقتصادی چین در هفته گذشته منتشر شد نشان میداد همچنان اقتصاد این کشور از رمق مطلوب برخوردار نیست و آینده رشد آن در ابهام قرار دارد. با افت شاخص سهام در بازارهای چین و آسیا و به تبع آن در اروپا، طلا توانست تا اندازهای مامن نقدینگی فرارکرده از بازار سرمایه شود و ارزش خود را بازیابد. همچنین، رشد مقطعی قیمت نفت نیز که در ابتدای هفته گذشته متاثر از تنشهای میان ایران و عربستان اتفاق افتاد، به عنوان عاملی حمایتی برای طلا نیز توانست نقش ایفا کند. با وجود اینها، طلا برای صعود بیشتر و فرار از سقوط به زیر هزار دلار راه دشواری در پیش دارد. غیر از اینکه سایه سنگین رشد ارزش دلار بر بازار این فلز گرانبها افتاده، مقاومتهای محکمی نیز برابر آن قرار دارد. طلا ابتدا باید از سد 1088دلاری اونس بگذرد تا خود را به مرز روانی 1100 نزدیک کند. با عبور از قیمت 1088 دلار، از نظر تکنیکال در نمودار الگوی کف دوقلویی شکل خواهد گرفت که در نتیجه از موقعیت خرید توسط معاملهگران تکنیکال به طور چشمگیری حمایت خواهد شد. به نظر
میرسد برای فلز زرد فرصتی دست داده تا با حفظ مومنتوم صعودی فعلی، ورق را برگرداند و از منطقه خطرناک فعلی فرار کند
.
آتش سفارت به بازار نفت
شاید اگر چنین رویدادها و درگیریهایی میان کشورهای منطقه نفتخیز خاورمیانه پنج سال پیش اتفاق میافتاد، قیمت طلای سیاه از 200 دلار در هر بشکه هم فراتر میرفت. اما این روزها با اینکه تنش میان کشورهای دو سوی شاهراه نفتی خلیج فارس به بالاترین سطح در بیش از سه دهه اخیر رسیده، بازار نفت تنها واکنشی مانند یک «عطسه» از خود بروز میدهد و تغییر محسوسی در قیمتها اتفاق نمیافتد. قیمت نفت پایه آمریکا که سال میلادی را با حدود 5 /38 دلار در بشکه شروع کرده بود، با داغ شدن خبرهای روابط بین ایران و عربستان تنها تا نزدیک 39 دلار افزایش یافت و سپس به حدود 37 دلار عقبنشینی کرد.
آنچه این لنگر سنگین را به پای بازار نفت بسته است، همچنان که بارها و بارها در سخن صاحبنظران این بازار و فعالان اقتصادی اشاره شده و در متن اخبار تحلیلها به وفور میتوان سراغ گرفت، مازاد عرضه و وضعیت اشباعی است که بیسابقه تلقی میشود. سطح تولید اوپک از 32 میلیون بشکه در روز فراتر رفته و بازگشت احتمالی 500 تا 600 هزار بشکه نفت ایران به بازار به این وضعیت دامن خواهد زد. حتی برخی ابراز میکنند حالا با بالا گرفتن مناقشه میان ایران و عربستان، این کشور عرب سعی خواهد کرد با تولید و عرضه بیشتر نفت جا برای عرضه نفت ایران را تنگتر کند تا ایران را تحت فشار قرار بدهد. غیر از اینها، خبرها و نماگرهای نامطلوبی که از وضعیت اقتصادی چین منتشر میشود امیدواری را در مورد شتاب گرفتن چرخ اقتصادی این کشور به یأس مبدل میکند. نمونهای از این هفته گذشته با انتشار چند شاخص اتفاق افتاد و در پی آن بازارهای سهام در چین و سایر کشورها قرمزپوش شدند. به نظر میآید برای پایان یافتن بحران بازار نفت اکنون یا باید معجزهای در خاورمیانه اتفاق بیفتد و عربستان و دیگر کشورهای تولیدکننده عمده از تولید نفت خود بکاهند، یا چین و دیگر اقتصادهای
نوظهور بتوانند برنامههای پیشبینینشده و خلقالساعهای را برای دست یافتن به رشدهای اقتصادی رویایی سالهای گذشته معرفی و اجرا کنند. با دور از ذهن بودن امکان چنین وقایعی در کوتاهمدت، شاید بهترین سناریو برای طلای سیاه آن باشد که یک سال آینده را در کانال 30 تا 40دلاری دوام بیاورد و منتظر فرو نشستن سطح انبارهای نفتی و ذخیره نفتکشهای شناور روی دریاها بماند، تا مگر پس از آن کورسوی امیدی پدیدار شود. به گفته تحلیلگران، گرچه چنین سناریویی محتمل به نظر میرسد، اما با توجه به کاهش وابستگی اقتصادها و صنایع جهانی به سوختهای فسیلی و ظاهر شدن منابع انرژی جایگزین از یکسو و پیدا شدن تولیدکنندههای جدید نفت در بازار از سوی دیگر، نباید انتظار داشت حتی تا دو سال آینده قیمت هر بشکه نفت به فراتر از 60 یا 70 دلار افزایش پیدا کند.
جشن بورس در دوسالگی رکود
شاید مهمترین تحول در بازارهای داخلی هفته گذشته را بتوان جهش ناگهانی قیمتها در بازار سهام دانست. شاخص کل بورس تهران که از ابتدای دیماه به مدت 10 روز معاملاتی مسیر صعودی را در پیش گرفته بود، طی دو روز معاملاتی پایان هفته گذشته، مسیر افزایش را با شتاب بیشتری طی کرد. به طوری که تعداد و ارزش معاملات در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته به بیشترین حد از زمان اعلام توافق هستهای (23 تیر) رسید. همچنین، شاخص کل با رشد 5 /1درصدی بهترین عملکرد را از هفته پایانی مهر تجربه کرد تا با رسیدن به دومین سالروز اوج بورس تهران در 15 دی 92، نشانههایی از احیای بازار سهام مشاهده شود.
افزایش مشارکت سهامداران حقیقی که با ورود نقدینگی جدید در روزهای اخیر موجب رونق نسبی در بازار سهام شده است، همچنان نگرانی هیجانزدگی در این بازار را به همراه دارد. موضوعی که با وجود بهبود بورس تهران، بسیاری از کارشناسان را نگران آینده این بازار کرده است. در حالی که به نظر میرسد سهامداران با توجه به تجربههای یکی، دو سال اخیر و در رکود بازار سهام، رفتار منطقیتری در پیش گرفتهاند، اما همچنان ممکن است رفتارهای هیجانی و رشدهای دستهجمعی نگرانیهایی را در مورد حبابی شدن قیمتها به وجود آورد.
با این حال، فارغ از بحثهای هیجانی، عوامل مثبتی که میتوان در وضعیت مثبت فعلی بورس در نظر گرفت در سه موضوع خلاصه میشوند. نخست بحث خوشبینی به گشایشهای هستهای است؛ امری که با کاهش هزینههای ارزی برای بسیاری از صنایع وابسته به تامین مواد به صورت ارزی و همچنین اتصال مجدد به شبکه سوئیفت میتواند اثر مثبتی بر برخی گروههای مهم داشته باشد. همچنین، ایجاد بازارهای هدف جدید با امکان صادرات مجدد به بازارهای جهانی، میتواند ظرفیت تولید را در صنایع بزرگی چون پتروشیمی و خودرو بهبود بخشد. از سوی دیگر، خوشبینیهایی درباره رو به تغییر بودن سیاستهای اقتصادی دولت به وجود آمده است. در واقع، پس از گذار از یک دوره جراحی اقتصادی و کنترل نسبی نرخ تورم، اکنون سیاستهای نسبتاً انبساطی مشاهده میشود. موضوعی که میتواند به تدریج اثر خود را بر رونق اقتصادی و بازارها، به ویژه بورس تهران نمایان کند. سومین عامل بحث رشد نرخ دلار است که تا سطح 3700 تومان پیشرفت کرده است. با توجه به وابستگی بورس کشورمان به شرکتهای کالایی (سهم بیش از 50درصدی این شرکتها از ارزش بازار) رشد نرخ ارز میتواند سودآوری آنها را بهبود بخشد.
در مقابل این عوامل خوشبینانه، برخی نگرانیها و چالشهای اساسی همچنان پیش روی بازار سهام است. در کوتاهمدت، شاید بتوان گزارشهای 9ماهه شرکتها و نحوه بودجهبندی دولت برای سال 1395 را مهمترین چالشهای بازار سهام ارزیابی کرد. گزارشهای 9ماههای که با توجه به افت شدید قیمت جهانی کالاها در این مدت، احتمالاً نتیجه مطلوبی به همراه نخواهند داشت. از سوی دیگر، بحث اثرگذاری دقیق تحریمها و میزان ورود سرمایههای خارجی که در مجموع سرعت رشد اقتصادی را تعیین میکنند، موضوع دیگری است که مقصد بعدی بازار سهام را مبهم نشان میدهد.
همچنین، بازارهای جهانی کالاها یکی از مهمترین و شاید اثرگذارترین عاملی است که میتواند آینده بازار سهام و شرکتهای فعال در آن را تعیین کند. برخلاف دورههای رکود بازارهای جهانی، در شرایط فعلی عمده کارشناسان و موسسات معتبر، چشمانداز روشنی را برای این بازارها متصور نیستند. موضوعی که ممکن است با توجه به سهم بالای شرکتهای کالایی در بازار سهام، احیای قیمتهای بورس را دشوار نشان دهد. به هر حال، آنچه واضح است تغییر نسبی فضای معاملاتی در بازار سهام است. در این میان، نشانههای کاهش نرخ سود بانکی مهمترین عاملی است که توانسته بخش مهمی از سرمایهها را به این بازار جذب کند. با توجه به حجم بالای نقدینگی در کشورمان که عمدتاً به صورت شبهپول در بانکها قرار دارند، کاهش تدریجی نرخ سود میتواند با افزایش ریسکپذیری سرمایهگذاران، جذابیت بازارهایی مثل بورس را مجدداً افزایش دهد. این در حالی است که نحوه کاهش نرخ سود، چالش اساسی اقتصاددانان و نظام پولی کشور محسوب میشود و در نتیجه روند این اقدام بر بازار سهام نیز اثرگذاری جدی خواهد داشت.
چرت دلار پاره شد
پس از اینکه ماه پیش قیمت اسکناس سبز نتوانست در یک ضرب از مرز 3700 بگذرد، چند وقتی در کانال 3600 تومان و بیشتر در اواسط آن محبوس مانده بود. به نظر میآمد فقدان عوامل بنیادین محرک از یکسو و نزدیک شدن برجام به «روز اجرا» بتواند غول دلار را برای مدت قابل قبولی داخل چراغ نگه دارد. حتی در این میان مسوولان بانک مرکزی وعده میکردند که به زودی و با اتصال قریبالوقوع ایران به «سوئیفت» قیمت ارز در بازار غیررسمی تا اندازهای تعدیل شود. با وجود اینها، اتفاقات هفته گذشته میان ایران و عربستان خواب زمستانی دلار را نیمهتمام گذاشت. همزمان با اعلام قطع روابط سیاسی عربستان با ایران، قیمت ریال سعودی و درهم امارات افزایش قابل ملاحظهای در بازار آزاد تجربه کرد و دلار آمریکا نیز از این رشد ارزش منتفع شد. دلار که هفته گذشته را آرام و کمنوسان در محدوده 3670 تا 3680 تومان شروع کرده بود، با تکانه ریال عربستان و درهم توانست از دیوار 3700تومانی بالا برود و رکورد تازهای در سال اخیر ثبت کند. البته، به نظر میرسد با وجود افزایش قیمت دلار، معاملهگران همچنان به ارقام جدید مشکوک هستند و محتاطانه عمل میکنند.
شاهد این مدعا، محدودهای سه تا پنجتومانی بیش از 3700 تومان است که دلار فعلاً و تا اواخر روز کاری چهارشنبه هفته پشت سر گذاشته شده نتوانسته است بیشتر از آن تجاوز کند. در این میان، سکه نیز توانست با برخاستن از محدوده 930 تا 933 هزار تومان ابتدای هفته، خود را به بالای 940 هزار تومان برساند. به نظر میرسد اوضاع در حال حاضر بیش از همه به نفع سکه باشد؛ چرا که از یک طرف اونس جهانی رو به صعود گذاشته و از سوی دیگر با رشد قیمت دلار نیز تقویت میشود. با تمام این اوصاف و با وجودی که برخی معاملهگران در بازار غیررسمی ارز و طلا سعی میکنند با معاملههای آتی و «فردایی» بازار را داغ و پرهیجان نگه دارند، تشدید برخوردهای انتظامی با دلالها که اخیراً و برای چندمین بار شدت گرفته میتواند مانعی برای پر و بال گرفتن این بازار تلقی شود.
دلار اکنون با مقاومت خود در سطح 3705 تا 3710 تومان در جدال است و در صورت گذر از آن، جدیترین سد پیش رو در حدود 100 تومان بالاتر خواهد بود. این موضوع اینطور میرساند که در صورتی که دلار بتواند خود را بالای 3700 تومان تثبیت کند، بعید است تا رقم صدگان بعدی راه دشواری پیش رو داشته باشد. اما در صورت رسیدن دلار به محدوده 3810 تا 3820 تومان، الگوی هارمونیکی در تحلیل تکنیکال میتواند فعال شود که روند صعودی اخیر را با چالش روبهرو کند. درباره سکه تمام نیز باید گفت که در گام نخست باید از پس 950 هزار تومان بر آید. به نظر میرسد برای رصد کردن آینده قیمت سکه، بهترین راهبرد پایش وضعیت طلای جهانی است که در صورت عبور از مرز 1100دلاری اونس به شدت میتواند بازار طلا را در داخل کشور تحت تاثیر قرار داده و امیدوار به صعودی شدن بگرداند.
دیدگاه تان را بنویسید