تاریخ انتشار:
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
بورس «دلواپس» دارد؟
اتفاقات پیشآمده پس از انعقاد توافقنامه وین در بازارهای مالی ایران بسیاری را غافلگیر کرد. چه آنان که این رفتار را منطقی و چه آنان که این رفتار را ناشی از دستکاریهای عمدی دانستند. تا آنجا که رشد قیمتی در بازار طلا و ارز و افت قیمتها در تالار سهام برخی تحلیلگران را بر آن داشت تا از دستهای پشت پرده صحبت به عمل آورند.
اتفاقات پیشآمده پس از انعقاد توافقنامه وین در بازارهای مالی ایران بسیاری را غافلگیر کرد. چه آنان که این رفتار را منطقی و چه آنان که این رفتار را ناشی از دستکاریهای عمدی دانستند. تا آنجا که رشد قیمتی در بازار طلا و ارز و افت قیمتها در تالار سهام برخی تحلیلگران را بر آن داشت تا از دستهای پشت پرده صحبت به عمل آورند. انتظار میرفت با توجه به اتفاقات مثبت پیشآمده، رفتهرفته شرایط بازار سرمایه بهتر شده و زیان انباشته سهامداران از دیماه 92 تاکنون جبران شود؛ به طوری که پیشبینی میشد با توجه به رسیدن قیمتها به پایینترین سطح خود در ماههای اخیر، فعالان بازار سرمایه تا پایان سال سودآوری معقولی را از این بازار کسب کنند؛ هر چند برخی از کارشناسان رشد هیجانی احتمالی بورس را در دوره پس از اعلام توافق خلاف واقعیات اقتصادی میدانستند. اما بازیگران حقیقی و حقوقی انتظار داشتند بورس و سایر بازارهای موازی همانند تجربه اتفاقات پس از بیانیه لوزان، مسیر قبل از اعلام توافق را با شتاب بیشتر دنبال کنند. جایی که دلار با کاهش حدوداً 100تومانی مواجه شد و شاخص کل بورس نیز با رشد پنج هزارواحدی به 69 هزار واحد رسیده بود. برخی
کارشناسان معتقدند فعل و انفعالات بازارها مدتها قبل از «تایید خبر توافق» باعث شد اثرگذاری خبر در روز آخر، شدت خود را از دست بدهد و به عبارتی تمام اخبار خوب پیشخور شده باشند. کارشناسان بر این باورند برخی سرمایهگذاران طی همین روزهای اخیر بازدهی مدنظر خود را شناسایی و در هفته گذشته اقدام به عرضه سهام خود داشتهاند. مضافاً اعلام وقفه زمانی تا عملی شدن لغو تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی بر واکنش آنی بازارها به خبر توافق اثر منفی برجای گذاشته است. همچنین نمیتوان از اثر میزان سود تقسیمی سهامداران در برخی از صنایع بزرگ که کمتر از پیشبینیها بود، غافل شد. چراکه این عامل باعث شد برخی از سهامداران، ترجیح دهند در مجمع حضور نیابند و سهام خود را عرضه کنند. به علاوه در صنعت بانکی که مستقیماً در تیررس تحریمها قرار داشته است جهش مناسبی پس از انعقاد توافقنامه ایجاد نشد. چرا که برخی بانکها نظیر صادرات و پارسیان قصد دارند سودهای نقدی اندکی (معادل 10 درصد قانون تجارت) را به دلیل محدودیتهای اعمالشده توسط بانک مرکزی جهت پرداخت سود میان سهامداران خود تقسیم کنند. برخی هم خبر از تخریب جدید دولت با اخلال در بازار سرمایه
دادند. آنها معتقدند برخی با برنامهریزی و آمادگی قبلی پولهای کثیف و بادآورده را از پستوها بیرون کشیده و کمر به یأس مردم بستهاند. آنها اتفاقات رخداده در بازار سرمایه را به خاطر دلواپسی یک گروه خاص آن هم با هدف دهنکجی به دولت بیان کردند. برخی هم تیرهای اتهامات را به سمت سازمان بورس نشانه گرفتهاند. اتهاماتی که پس از بیانیه لوزان هم سازمان را با انتقادهای زیادی برای جلوگیری از رشد قیمتها همراه ساخته بود. با این حال فارغ از این دو دیدگاه بدبینانه، همه واقفاند که تا ظهور نتایج عملی رفع تحریمها در صورتهای مالی شرکتها زمان لازم است و P /E بورس در حدود 8 /5 به نظر معرف مناسبی از واقعیات اقتصادی فعلی است. در چنین شرایطی سازمان بورس نیز میتواند با شفافسازی بیشتر معاملات پرده از ابهامات به وجودآمده گشوده و معاملات را برای آحاد سرمایهگذاران روشن سازد تا اتهام دخالت یا بازیگران انحصاری بورس مشخص شود. سهامداران نیز در فضایی منصفانه قادر خواهند بود با گشایشهای تجاری در اقتصاد کشور نهتنها پاداش صبر خود در سهامداری بلکه صرف ریسک خود را هم دریافت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید