شناسه خبر : 692 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سه تصویر از ضعف در ارائه خدمات عمومی به شهروندان

قصه ناکارآمدی

چندین و چند اتفاق در تعطیلات عید فطر، کام مردم را تلخ کرد. در شروع ایام تعطیلات، وقتی خانواده‌ها خود را برای رفتن به سفر آماده می‌کردند، سیستم هوشمند توزیع سوخت دچار ایراد فنی شد و بسیاری از جایگاه‌ها از ارائه بنزین معذور ماندند.

یاسر میرزایی

چندین و چند اتفاق در تعطیلات عید فطر، کام مردم را تلخ کرد. در شروع ایام تعطیلات، وقتی خانواده‌ها خود را برای رفتن به سفر آماده می‌کردند، سیستم هوشمند توزیع سوخت دچار ایراد فنی شد و بسیاری از جایگاه‌ها از ارائه بنزین معذور ماندند. بلافاصله پس از عید فطر، مواجهه با تنش‌های شدید جوی پیش‌بینی‌نشده، منجر به غافلگیری بسیاری از مردم شد و در برخی مناطق، آسیب‌های جانی و مالی قابل توجهی را به برخی از هموطنان وارد ساخت. در کنار این غافلگیری، ضعف برخی زیرساخت‌ها، شدت آسیب را بیش از چیزی کرد که به طور معمول در چنین اتفاقات غیرمترقبه‌ای انتظار می‌رود.
اتفاقات اخیر موضوعات گونه‌گونی را در خود داشت که می‌توان فهرستی کلی از آنها تهیه کرد.
1- قطع چندساعته عرضه بنزین در برخی جایگاه‌های کشور نشان داد مدیریت کارت هوشمند سوخت، برنامه‌ای برای وضعیت‌های پیش‌بینی‌نشده ندارد، به نحوی که یک ایراد فنی در این سیستم منجر به عدم عرضه می‌شود. فارغ از نکات فنی و مهندسی، به جهت مدیریتی مهم است که این سیستم به نحوی طراحی می‌شد (البته در زمان حال باید گفت «اصلاح شود»؛ چون دست ما کوتاه است از اتفاقات گذشته) که در مواقع این‌چنین، بتواند به طریقی دیگر به عرضه سوخت بپردازد. البته اشاره به این اشکال به معنای عدم توجه به کار عظیمی که در هوشمندسازی عرضه سوخت در ایران صورت گرفته است، نیست؛ اما اتفاقاً کارهای عظیم برای حفظ و ماندگاری ارزش خود در ذهن جامعه، نیازمند پشتیبانی‌ها و در نظر گرفتن وضعیت‌های بدیل متفاوت است.
از منظری کلان‌تر، ایجاد سیستم پیچیده و بزرگی که بیش از 3200 جایگاه سوخت را به صورت یکپارچه مدیریت می‌کند، خود از آفات «مدیریت متمرکز» است که از نشانه‌های «دولت بزرگ» و حاکمیت تفکر متضاد با «اقتصاد بازار» است. عدم باور به نیروهای خودانگیخته اقتصاد بازار است که سبب می‌شود برای کنترل رفتار مردم، چنین تشکیلات عظیم و به جهت فنی پیچیده‌ای خلق شود که به همان میزان مستعد آسیب دیدن از موضوعات جزیی است. اقتصاد بازار مبتنی بر این فرض است که نیروهای خودانگیخته در نظمی طبیعی، خود به بهترین نحو می‌دانند سازوکارهای عرضه و تقاضا را چطور تنظیم کنند که مصرف در بهینه‌ترین نقطه خود قرار گیرد. در چنان وضعیتی، این نیروهای متکثر هستند که آسیب‌ها را شناسایی و رفع می‌کنند و در صورت عدم رفع آن نیز آناتومی چنان سیستمی به نحوی است که تنها دامنه کوچکی در اطراف نقطه آسیب‌دیده، متحمل ضرر و زیان می‌شوند. اما وقتی همین ماجرا به صورت متمرکز و در ساختاری بالا به پایین شکل می‌گیرد، یک گروه اندک باید تمام دانش و دسترسی به اطلاعات و انعطاف عملکرد نیروهای متکثر را در خود جمع کند. هایک در مقاله «استفاده از دانش در اجتماع» می‌گوید آن گروه کوچک مدیریت مرکزی، هرقدر هم مستعد و متخصص و توانمند باشد، از پس کاری که نیروهای متکثر بازار انجام می‌دهند، برنمی‌آید. اتفاقی که در هفته گذشته برای سیستم هوشمند عرضه سوخت کشور رخ داد، مصداقی از این اصل هایک است.
2- توفان پیش‌بینی‌نشده روزهای پس از عید فطر، خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه داشت. فارغ از ضعف‌های جدی در پیش‌بینی آب و هوا، پیش‌آگاهی عمومی بحران و مدیریت صحیح در حین و پس از بحران، برخی از این خسارات ناشی از ضعف‌های مربوط به زیرساخت‌های عمومی است که بار دیگر مساله بهره‌وری در ارائه خدمات عمومی دولت را مطرح می‌سازد. توسعه بهینه زیرساخت‌ها از مهم‌ترین خدماتی است که دولت‌ها موظف به ارائه آن هستند. توفان‌هایی که در دو سه سال اخیر به تناوب در تهران رخ می‌دهد به شهروندان آموخته که کمتر می‌توان به امنیت محیط‌های شهری در دل توفان اطمینان داشت. سیل‌های هفته گذشته نشان داد امنیت جاده‌های بین‌شهری نیز در برابر این حوادث طبیعی چندان قابل اتکا نیست. وقوع این حوادث این سوال را در ذهن برجسته می‌سازد که «چرا خدمات عمومی-دولتی در ایران این‌چنین کم‌کیفیت است؟» این سوال البته سوالی کلان و نیازمند بررسی‌های متعدد و ذوابعاد است، اما به طور خلاصه یک پاسخ تکراری، عدم مسوولیت‌پذیری دولت‌هایی است که بودجه‌شان را با درآمد نفت و نه درآمد مالیاتی تنظیم می‌کنند. اما این پاسخ اگرچه تا حدی مساله را روشن می‌سازد، همه جوانب را در نظر نمی‌گیرد. حتی یک دولت مبتنی بر درآمدهای نفتی نیز می‌تواند دولتی بهره‌ورتر باشد. تکیه بر عقلانیت، تخصص و پذیرش نتایج علمی در برخورد با مسائل، حداقل‌هایی است که می‌توان از چنین دولت‌هایی انتظار داشت.
3- بعد دیگر بحران اخیر، ناشی از عدم پیش‌بینی آب و هوایی و پیش‌آگاهی نسبت به واقعه بود. این موضوع خصوصاً وقتی تبدیل به یک معضل می‌شود که تناوب آن را در چند سال اخیر مشاهده می‌کنیم. شدت تحقیقات روز دنیا در حوزه آمایش سرزمینی و انواع و اقسام جمع‌آوری و تحلیل داده‌های جغرافیایی، محیط‌زیستی و آب و هوایی نشان از یک روند رو به رشد در توجه جهانی به مساله پیش‌بینی شرایط جوی و محیطی دارد. محیط‌زیست زمین، هر روز ناپایدارتر می‌شود و این به معنای انتظار بیشتر مردم جهان نسبت به وضعیت‌های افراطی جوی است. توفان‌های اخیر در ایران، تنها ناشی از اثرات نامطلوب برنامه‌ریزی‌های توسعه غافل از محیط‌زیست دولت‌ها نیست؛ بلکه نشانه‌های یک اتفاق بزرگ‌تر در ابعاد کره زمین نیز هست. محققان حوزه گرمایش زمین، هشدار داده‌اند که عوارض ناشی از گرم شدن بیشتر زمین، در مناطقی که آب و هوای غیرمعتدل‌تری دارند، شدیدتر و دارای نوسان بیشتر است. ایران قطعاً آب و هوای غیرمعتدل‌تری از بسیاری از نقاط جهان دارد و داده‌های مربوط به متوسط درجه هوای این کشور در سال‌های گذشته نشان داده است که افزایش دمای هوا در سال‌های گذشته نسبت به متوسط جهان بیشتر بوده است. این را بگذارید در کنار این حقیقت که ایران به ادعای گزارش‌های کارشناسی مجلس یکی از خطرپذیرترین کشورها به لحاظ قرارگیری در معرض مخاطرات طبیعی به شمار می‌رود.
اما مخاطرات محیط‌زیستی چقدر مورد توجه دولت به عنوان مهم‌ترین عرضه‌کننده خدمات عمومی در ایران است؟ از برخی نکات کلی مثل عدم جدیت در اعمال محدودیت‌های زیست‌محیطی در فعالیت‌های صنعتی و عمرانی و مصرفی که بگذریم، رجوع به گزارش کارشناسی مجلس با عنوان «بررسی لایحه بودجه 1394؛ بخش‌های هواشناسی و مدیریت بحران» نشان می‌دهد که مساله پیش‌بینی آب و هوایی به عنوان پیش‌نیاز بسیاری از مسائل بعدی در حوزه محیط‌زیست تا چه حد مورد غفلت است.
سازمان هواشناسی کشور متولی اصلی تحقیق و شناخت کلیه پدیده‌های جوی، تنظیم و تجزیه و تحلیل اطلاعات و آمارهای هواشناسی و ارائه نتایج حاصله به منظور کمک به برنامه‌ریزی و افزایش بازدهی موثر در فعالیت‌های کشاورزی، آب، تامین انرژی، سلامتی و بهبود ارتباطات هوایی، دریایی و زمینی و مطالعات زیست‌محیطی است. این در حالی است که ایران فاقد آزمایشگاه ملی و مرجع تخصصی در زمینه علوم جو و هواشناسی کاربردی است.
بررسی اعتبارات بخش هواشناسی در لایحه بودجه سال 1394 نشان می‌دهد بودجه این سازمان نسبت به سال گذشته 17 درصد رشد داشته، اما تنها به رقم 56 میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که رقم تحقق‌یافته بودجه سال گذشته هم تنها 60 درصد بوده است. شاید توجه به این نکته بتواند درکی از اهمیت بودجه این سازمان ایجاد کند که عدم پیش‌بینی هر پیشامد نامطلوب جوی، چندین برابر بودجه سالانه این سازمان به سرمایه‌های کشور آسیب وارد می‌کند و به طور غیرمستقیم نسبت تحقق تمام بودجه را نیز کاهش می‌دهد. به عنوان مثال گرچه میزان خسارات واردشده در توفان اخیر هنوز محاسبه نشده است اما یک تخمین اولیه تنها در استان‌های البرز و مازندران حاکی از خسارت چند ده میلیاردتومانی است. واضح است که پرداختن به میزان بهره‌وری سازمان هواشناسی تنها از منظر بودجه، تحقیقی ناقص و ناتمام است اما این مشتی است نمونه خروار. بنا به همین گزارش، بهینه‌سازی شبکه‌های دیده‌بانی برای تکمیل داده‌های مورد نیاز کاربران، استفاده از ابزارهای نوین برای تجزیه و تحلیل‌ها و مدل‌سازی اقلیمی، توجه کافی به اهمیت مدیریت ریسک هواشناسی به جای مدیریت بحران و تغییر اقلیم در برنامه‌های کلان کشور برای توسعه پایدار الزامی است. مواردی که اقدام در مورد هر کدام از آنها نیازمند بودجه‌های کلان‌تری است.
هر توفان و بحران جدید تلنگری است برای دوباره پرسیدن از موضوعات کلانی که هدف نهایی‌شان افزایش رفاه اجتماعی است. امید آن است که این تلنگرها تنها در حد طرح مساله باقی نماند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها