تاریخ انتشار:
دستاوردهای تیم مذاکرهکننده ایران در گفتوگو با سیدصادق خرازی
افسار پاره تحریمها را دادیم
ساعتی پس از قرائت بیانیه مشترک محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگوی ویژه خبری سیما گفت. سفیر سابق ایران در فرانسه که پیشتر در تیم مذاکرهکننده هستهای ایران فعالیت داشت، شب ۱۳ فروردین، مذاکراتی را که میان ایران و ۱ + ۵ در لوزان سوئیس به تفاهم منجر شده بود در تاریخ مذاکرات جهانی بیسابقه دانست.
«امروز روز عزای اسرائیل و مخالفان توافق است»، این را سیدمحمدصادق خرازی، ساعتی پس از قرائت بیانیه مشترک محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتوگوی ویژه خبری سیما گفت. سفیر سابق ایران در فرانسه که پیشتر در تیم مذاکرهکننده هستهای ایران فعالیت داشت، شب 13 فروردین، مذاکراتی را که میان ایران و 1+5 در لوزان سوئیس به تفاهم منجر شده بود در تاریخ مذاکرات جهانی بیسابقه دانست. خرازی معتقد است یکی از مهمترین دستاوردهای این تفاهم اذعان قدرتهای جهانی به حق برخورداری ایران از غنیسازی اورانیوم و استمرار روند تحقیق و توسعه با دستگاههای پیشرفته بوده است و نیز لغو تمامی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل با قطعنامهای که با اجرای توافق هستهای تصویب میشود.
طبق بیانیه مشترکی که روز 13 فروردین پس از مذاکرات لوزان منتشر شد، ایران با توافق نهایی هم غنیسازی را ادامه میدهد و هم تحریمها لغو خواهد شد. ارزیابی شما از این تفاهم ایران و 1+5 چیست و به نظر شما تیم مذاکرهکننده هستهای توانسته با امتیازاتی بزرگ از لوزان بازگردد؟
در سپتامبر 2003 تعلیق غنیسازی اورانیوم الزامی شد و ایران دو سال «داوطلبانه» تعلیق غنیسازی را به اجرا درآورد. در بیانیه سعدآباد که پس از سفر وزرای خارجه تروئیکای اروپایی به تهران در 29 مهرماه 1382 منتشر شد، تاکید شده بود که «دولت ایران در حالی که در چارچوب نظام عدم گسترش حق دارد انرژی هستهای را برای اهداف صلحآمیز توسعه دهد، داوطلبانه تصمیم گرفته است همه فعالیتهای غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری را به صورتی که آژانس تعریف مینماید، تعلیق کند.» اما در تمام مدت تعلیق، تاسیسات نطنز و اصفهان توسعه پیدا کرد و فقط گازدهی در نطنز متوقف شده بود. تعلیق غنیسازی در اختیار ایران و کاملاً داوطلبانه بود که ایران بهطور اختیاری برای ارائه حسن نیت جهت همکاریهای خارج از چارچوب انپیتی، غنیسازی را تعلیق و کاملاً داوطلبانه رفع تعلیق کرد. در مرداد 84 ایران طی نامهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز غنیسازی در تاسیسات UCF اصفهان را اعلام کرد، گرچه این مرکز از ابتدا در تعریف آژانس مشمول فعالیتهای مرتبط با غنیسازی نبود. تعلیق غنیسازی در آن مقطع از نظر حقوقی غیرالزامآور بود و زمان آغاز و پایان آن به صورت داوطلبانه
در اختیار ایران بود.
پس از آن آمریکاییها تعلیق غنیسازی را پیششرط مذاکره با ایران و جلوگیری از تحریمهای بیشتر اعلام کردند و وزیر خارجه وقت آمریکا صراحتاً اصل «تعلیق در مقابل تعلیق» را پیشنهاد میداد که ایران غنیسازی و آمریکا تحریمهای بیشتر را تعلیق کنند. حتی پس از ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، مهمترین خواسته قطعنامههای صادرشده تعلیق غنیسازی از سوی ایران بود. اینکه ایران در مذاکره با 1+5 توانست به تفاهمی دست یابد که در آن هیچ اشارهای به تعلیق غنیسازی اورانیوم نشده و حتی با چرخش بیش از پنج هزار دستگاه سانتریفیوژ موافقت کردهاند، دستاورد بزرگی است که در سایه ایستادگی چندساله ملت بزرگ ایران و رهنمودهای مقام معظم رهبری و هوشمندی دولت یازدهم و تیم مذاکرهکننده هستهای به دست آمده است. روزگاری غربیها حتی با فعالیت یک دستگاه سانتریفیوژ در ایران موافقت نمیکردند، اما امروز چنان که در بیانیه مشترک ایران و 1+5 قید شده، بر سر تحقیق و توسعه غنیسازی در ایران بر روی ماشینهای سانتریفیوژ پیشرفته توافق کردهاند و پروسه تحقیقات هستهای ایران با دستگاههای سانتریفیوژ IR-8 پیش خواهد رفت که ظرفیت آن بیست برابر
دستگاههای IR-1 است. در فردو که تبدیل به مرکز پیشرفته تحقیقات هستهای و فیزیک خواهد شد، هزار دستگاه سانتریفیوژ خواهد ماند ولی فقط غنیسازی نخواهد کرد، در حالی که غربیها به کمتر از تعطیلی فردو رضایت نمیدادند. اینها دستاوردهای کم و ناچیزی نیست و در عجبم که چطور برخی منتقدان محترم بهراحتی از این پیروزی بزرگ فنی و دیپلماتیک که در چندین دور مذاکره آقایان دکتر جواد ظریف و علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و معاونانشان با طرفین 1+5 به دست آمده چشمپوشی میکنند؟
اذعان طرف غربی و به ویژه آمریکاییها به پروسه غنیسازی اورانیوم در ایران و حتی پیشنهاد همکاریهای پیشرفته هستهای بدون شک یکی از برگهای زرین مذاکرات در تاریخ دیپلماسی ایران است. هیچ کدام از تاسیسات هستهای ایران طبق تفاهم سوئیس تعطیل نخواهد شد، حتی تاسیسات آبسنگین اراک به فعالیت خود ادامه خواهد داد و آبسنگین خواهد ماند، در حالی که یکی از چهار شرطی که رئیسجمهور فرانسه برای توافق با ایران اعلام کرده بود، توقف فعالیت آبسنگین اراک بود.
ایران و 1+5 به تفاهم رسیدهاند که یک قطعنامه جدید در شورای امنیت صادر شود که در آن برنامه جامع اقدام مشترک تایید شده و کلیه قطعنامههای قبلی مرتبط با موضوع هستهای لغو خواهد شد و برخی تدابیر محدودیتساز مشخص را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد. به نظر شما این قطعنامه جدید خواهد توانست ضمانت اجرای این موافقتنامه شود؟
ما با چهار نوع تحریم علیه ایران مواجه هستیم: تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا، دولت و کنگره آمریکا. تحریمهای شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد تصویب شده که به ناحق برنامه صلحآمیز هستهای ایران را جزو موارد تهدید صلح و امنیت بینالمللی بررسی میکند. برای رفع تحریمهای شورای امنیت باید در خود این شورا قطعنامهای صادر شود که تحریمهای قبلی را ملغی کند. تصویب قطعنامه جدید در شورای امنیت، توافق هستهای ایران و هرآنچه مورد تفاهم قرار گرفته از قبیل استمرار پروسه غنیسازی، تحقیق و توسعه و... را تبدیل به سندی بینالمللی میکند که برای همه دولتهای عضو شورای امنیت لازمالاجراست.
تصویب قطعنامه جدید در شورای امنیت علاوه بر اینکه تحریمهای پیشین را ملغی میکند، چون ذیل توافق جامع تصویب میشود، غنیسازی اورانیوم در ایران را در سندی فرادستی و بینالمللی به رسمیت خواهد شناخت. غنیسازی اورانیوم که سالهاست از طریق طرفین غربی تهدیدآمیز شناخته میشد و ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد تحریم میشد، حالا بنا به توافقی که اعضای دائم و دارای حق وتوی شورای امنیت امضا کردهاند، نهتنها تهدیدی برای صلح و امنیت بینالملل نیست، بلکه همگان اعتراف میکنند که با این توافق امنیت پایدار حاصل میشود. نه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران را که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است کسی میتواند تهدید بداند و نه کسی میتواند ایران را برای پیشبرد برنامه اتمی خود تهدید کند.
عزای امروز اسرائیل بهترین نشانه برای توفیق ایران در صحنه مذاکرات هستهای است. تفاهم سوئیس توانسته در شطرنج دیپلماتیک، دشمنان قسمخورده ملت ایران را کیش و مات کند.
منتقدان تفاهم سوئیس چه راهکار پیشنهادی داشتند و دارند که بهجای ادامه چرخه تحریم و تهدید ایران، با رفع تحریم و پیشنهاد همکاری مشترک هستهای، دستاورد بزرگ چرخه سوخت هستهای را حفظ کرده و آن را از ادعاها و تهدیدات خارجی مصون نگه دارد؟
به نظر شما چه عاملی موجب شد غربیها تغییر رویه دهند و با لغو تحریمها با وجود ادامه پروسه غنیسازی موافقت کنند؟
فتوای مقام معظم رهبری درباره منع ساخت و استفاده از سلاحهای هستهای در توفیقات اخیر بسیار موثر و کارگشا بوده است. رئیسجمهور آمریکا دقایقی بعد از قرائت بیانیه لوزان در سخنانی گفت که این فتوا را باید به عنوان یک پایه جهت راهکاری عملی در نظر گرفت. ساخت سلاح اتمی در دکترین دفاعی ایران هیچ جایگاهی ندارد و وقتی نظر رهبر نظام که فتوای یک مرجع دینی است، بر منع ساخت سلاح اتمی است باید با شفافسازی و همکاریهای بینالمللی، جهان را به حقانیت خود معترف کرد. نه اینکه با شعارهای آسمانکوب فقط هزینه برای مملکت تراشید و در نهایت تصویری نشان داد که نه ما در پی خلق آن هستیم و نه مطلوب جهان است.
امروز به یمن مقاومت مردم، ایستادگی مقام معظم رهبری و تدبیر دولت یازدهم، آنها که برنامه هستهای ایران را تهدید میخواندند، همانند اسرائیل و منافقین، در انزوا به سر میبرند. آقای اوباما در گفتوگو با نیویورکتایمز به نکته بسیار مهمی اشاره کرد و گفت: «با توجه به این واقعیت که ایران کشوری است که در برابر یک جنگ هشتساله مقاومت کرده و یک میلیون کشته داده، به نظرم آنها نشان دادهاند که مایلاند در ارتباط با این برنامه که آن را مایه غرور ملی و در مواردی بقای ملی میدانند، سختیها را تحمل کنند.» جهان به این برداشت رسیده که راه درست توافق با ایران است، نه فشار و تحریم و این تحریمهای آنها نبود که ایران را به مذاکره با 1+5 و در نهایت توافق مجاب کرد، بلکه بنا به اعتراف خود اوباما، این ملت حاضر بود سختیها را تحمل کند، اما تن به خواستههای ناحق ندهد. تفاهم سوئیس تجلی این مقاومت بود. حتی نخستوزیر اسرائیل که میگوید این توافق بدی است، در کمال عجز میگوید باید برنامه هستهای ایران را محدود کرد، حتی او هم میداند که زمان درخواستهای رویایی مثل توقف غنیسازی اورانیوم یا برچیدن تاسیسات هستهای گذشته و با چنین درخواستهایی
نمیتوان پای میز مذاکره نشست. دنیای مذاکرات، دنیای بدهبستان است؛ انعطاف لازمه هر تفاهم دوجانبهای است. رهبری در جایی اشاره کردند اگر فرماندهای به این نتیجه برسد که باید عقبنشینی انجام شود اما این کار را نکند، خیانت کرده است. مذاکره باید منافع محور باشد؛ مذاکراتی که در آن منافع طرفین تامین نشود، باید در ماندگاریاش تردید کرد چون یکی از طرفین وقتی ببیند دارای سهم نیست، دلیلی ندارد بایستد و به مذاکرات ادامه دهد. اتاق مذاکره جای شعار دادن و سخنرانی نیست. باید فهمی مشترک از مساله به وجود بیاید، سهمی برای رفع دغدغههای طرفین در نظر گرفته شده و منافع آنها تامین شود. توفیقات ایران بهخاطر همین استراتژی مذاکراتی است. گشایش و انفتاح در سیاست خارجی از طریق حل مساله هستهای فرصتهای زیادی را پیش روی ایران میگذارد که در پرتو آن میتوان به پیشرفتهای خوبی رسید و موقعیت منطقهای و جهانی ایران را ارتقا بخشید. بخشی از مخالفتهای اسرائیلیها و برخی کشورهای عربی با توافق ایران و آمریکا بهخاطر نگرانی آنها از قدرت منطقهای ایران است.
در روزهای اخیر دو متن از جزییات تفاهم سوئیس منتشر شده، یکی را رسانههای داخلی منتشر کردند و دیگری فکت شیت آمریکاییهاست. اختلافاتی در این دو متن درباره برخی ابعاد برنامه هستهای و نیز لغو یا تعلیق تدریجی تحریمها دیده میشود. به نظر شما این مساله بهخاطر وجود اختلافات دو طرف و نهایی نشدن توافق درباره این موضوعات است یا دلایل سیاسی دارد؟
آمریکاییها در داخل با مخالفت جمهوریخواهان و لابیهای صهیونیستی مواجهاند؛ ناچارند برای مدیریت فضای داخلی موضوع را بهگونهای دیگر جلوه دهند. اصل همین بیانیه مشترکی است که توسط آقای دکتر ظریف و خانم موگرینی خوانده شد که راهحلهایی برای دستیابی به توافق نهایی را آشکار میکند. بقیه موارد صرفاً پیشنهاداتی است که طرفین برای توافق ارائه کردهاند.
نگارش پیشنویس باید آغاز شود و به قول آقای دکتر ظریف آنچه منتشر شده صرفاً چرکنویس راهحلهاست. البته بهرغم فکت شیت منتشرشده از سوی کاخ سفید، ارنست مونیز وزیر انرژی آمریکا اخیراً گفته ایران و آمریکا درباره مفاد تفاهم لوزان اختلافی ندارند ولی فعلاً هر طرف بر نکات مختلفی از متن تفاهم تاکید میکنند. برخلاف اختلافاتی که ایران و آمریکا درباره لغو یا تعلیق تحریمها دارند اما بیانیه مشترک که روز 13 فروردین قرائت شد، بر لغو کامل تحریمها تاکید دارد. در همین متن گفته شده تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا مرتبط با برنامه هستهای خاتمه خواهد یافت و تحریمهای مالی آمریکا متوقف خواهد شد. من تصور میکنم جای تاویل و تفسیر بیشتری نیست و باید به همین بیانیه اکتفا کرد و به تیم مذاکرهکننده کشورمان که به این متن استناد میکنند، اعتماد کرد.
اخیراً حسین شریعتمداری، مدیرمسوول روزنامه کیهان از اظهارات شما در صدا و سیما درباره منتقدان تفاهم لوزان انتقاد کرده و شما هم به ایشان پاسخ دادهاید. مخالفان مدعیاند همفکران دولت روحانی از این تفاهم ذوقزده شدهاند. پاسخ شما به این دست منتقدان چیست؟
گویا دوستان فراموش کردند که قبلاً برای هر کار ناکردهای جشن میگرفتند. برای دختربچهای که در قابلمه غنیسازی میکرد جشن هستهای گرفتند. ذوقزدگان کسانی بودند که با جشنهای هستهای بهجای رفع تهدیدات بینالمللی، فرافکنی کرده و تهدیدات مضاعف را بر مردم تحمیل کردند. من در پاسخ به حسین شریعتمداری، مدیرمسوول کیهان نوشتم که همان اسب زینکردهای که ایشان در واکنش به تفاهم سوئیس به آن اشاره کرده و مدعی است که بهجایش «افسار پاره» گرفتهاند، با 6 قطعنامه شورای امنیت، تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا و تهدیدآمیز کردن برنامه اتمی ایران با ادعاهایی چون انکار هولوکاست، زخمی شده بود. خوب است بگویند پرونده هستهای ایران و موفقیتهای بینظیر به دست آمده که الان با تعبیر اسب زینکرده از آن یاد میکنند، توسط کدام دولت صورت گرفته است؟ دولت مدعی جشنهای زنجیرهای بر سر سفره آماده نشست و با نگاه انتزاعی برخلاف مصالح ملی، کشور را در ورطه گرفتاری افکند.
اسب را دولتهای قبل زین کردند اما دولت قبل خستهاش کرد. حالا همان تفکر مدعی است که این تفاهم، اسب زینکرده داده و افسار پاره گرفته است؟ افسار پاره همان قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای ظالمانه آمریکا و اروپا علیه ایران است. افسار پاره همان نگاه امنیتی به برنامه صلحآمیز هستهای ایران است که با برخی هیجانافکنیها هزینههای زیادی برایش پرداخت شد. افسار پاره همان خوشحالی اسرائیل از فشار و تحریم بیشتر علیه ایران بود که امروز میگوید این توافق بد است و نخستوزیر این رژیم خشمگین است که با این توافق یک سانتریفیوژ هم برچیده نمیشود و حتی یکی از تاسیسات هستهای تعطیل نخواهد شد. وقتی مقام معظم رهبری مذاکرهکنندگان هستهای را بچههای انقلاب مینامند و میفرمایند: «هیچ کس نباید مذاکرهکنندگان ما را سازشکار بداند و نباید ماموری را که مشغول کاری است، تضعیف کند»، چطور میتوان برخلاف باور و اعتماد رهبری، گام برداشت؟ تیم مذاکرهکننده مورد اعتماد و وثوق رهبر انقلاب است و امیدوارم افرادی که خود را تابع ولایت میدانند، به درایت رهبری و خدمتگزاران نظام اعتماد کنند. اظهارنظر حق همه است اما وقتی زبدهترین دیپلماتهای کشور در
میدان مذاکره برای احقاق حقوق ملت در حال تلاش هستند، نگاه جناحی و قطببندی سیاسی و خالی کردن پشت آنان خدمت به منافع ملی نیست.
عزای امروز اسرائیل بهترین نشانه برای توفیق ایران در صحنه مذاکرات هستهای است؛ امروز بین آمریکا و اسرائیل، دو متحد دیرین شکاف افتاده، اسرائیل منزوی شده، حرفشان در جهان خریدار ندارد، برعکس رقابت شدیدی از سوی قدرتهای جهان برای همکاری با ایران و اعتراف به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی در منطقه و جهان وجود دارد. امروز مخالفان توافق هستهای اسرائیل و منافقین هستند، چه مصداقی بارزتر از اینکه راه در جهت درست در حال پیش رفتن است؟ چه نشانهای روشنتر از اینکه تفاهم سوئیس توانسته در شطرنج دیپلماتیک، دشمنان قسمخورده ملت ایران را کیش و مات کند؟ این توفیق بزرگ حاصل مجاهدتهای مردم شریف ماست، مخالفان داخلی شیرینی این پیروزی را به کام مردم تلخ نکنند.
دیدگاه تان را بنویسید