بازار داخلی هیجانزده نخواهد شد
طلا اسیر نرخ بهره
با شروع بحران مالی در سال ۲۰۰۸ و اتخاذ سیاستهای انبساطی پس از آن، از جمله خرید اوراق قرضه یا نگهداشتن نرخ بهره در سطح بسیار پایین، طلا ناگزیر در پاسخ به بیارزش شدن دلار و خطر افزایش تورم، رکوردهای تاریخی را ثبت کرد.
با شروع بحران مالی در سال 2008 و اتخاذ سیاستهای انبساطی پس از آن، از جمله خرید اوراق قرضه یا نگهداشتن نرخ بهره در سطح بسیار پایین، طلا ناگزیر در پاسخ به بیارزش شدن دلار و خطر افزایش تورم، رکوردهای تاریخی را ثبت کرد. اما این انتظار بازار در ابتدای سال 2013 عوض شد. اقتصاد آمریکا رو به بهبودی بود و دیگر نیازی به پمپاژ دلار در بازار مانند گذشته نبود و انتظار میرفت روند سیاستهای انبساطی معکوس شود. بنابراین موضوع اصلی طلا در سال 2013 و نیمه اول سال 2014، کاهش میزان خرید اوراق قرضه توسط فدرالرزرو بود. با خاتمه یافتن موضوع خرید اوراق قرضه، مساله مهم بعدی افزایش نرخ بهره است. اما تبعات افزایش نرخ بهره چیست؟
افزایش نرخ بهره به معنای کشیدن ترمز اقتصاد است. افزایش نرخ بهره برای شرکتها به معنای افزایش هزینه مالی و کاهش تمایل آنها به وامگیری و توسعه کسب و کار است. افزایش نرخ بهره برای دولت به معنای افزایش هزینه استقراض و نیز کاهش ارزش اوراق قرضه موجود است. برای اقتصاد به طور کلی نیز افزایش نرخ بهره یعنی مهار رشد اقتصادی، تمایل به کاهش تورم، افزایش بیکاری و از همه مهمتر افزایش ارزش پول کشور. در مورد آمریکا به دلیل اینکه دلار این کشور ارز ذخیره دنیاست، تبعات افزایش نرخ بهره این کشور، فراتر از مرزهای این کشور است و به خصوص روی طلا اثرات جدی خواهد داشت.
عوامل جهانی
افزایش نرخ بهره نیروی کاهشی برای قیمت طلاست. اثر کاهشی قیمت طلا در اثر افزایش نرخ بهره بر طلا، قطعی است. دلیل این است که افزایش نرخ بهره در آمریکا تقویت دلار را در پی خواهد داشت و تقویت دلار به طور سنتی با قیمت کالاها از جمله طلا و نفت رابطه معکوس دارد یعنی اگر دلار تقویت شود باید قیمت طلا کاهش یابد. با توجه به «انتظار افزایش نرخ بهره» و نیز فاصله گرفتن اقتصاد آمریکا از اروپا به عنوان مهمترین شریک تجاریاش، شاخص دلار در یک سال گذشته تقریباً 20 درصد افزایش داشته است. رخداد واقعی افزایش نرخ بهره در کنار مشکلات حوزه یورو، میتواند به معنای تقویت بیشتر شاخص دلار و نیروی کاهشی بیشتر بر قیمت طلا باشد. اما تقویت دلار در خود مکانیسم خودتعادلی دارد به این معنا که تقویت دلار سبب تخریب اقتصادی میشود و این انتظارات افزایش نرخ بهره را از بین میبرد. بنابراین میتوان انتظار داشت شاخصهای اقتصاد آمریکا تا مدتی تحت تاثیر تقویت دلار، بدتر از حد انتظار باشد که همین موضوع میتواند ترمز تقویت بیشتر دلار باشد. همین اتفاق هم در ماه اخیر افتاد وقتی که آمارهای مربوط به اشتغالزایی
آمریکا کمتر از انتظار بود که دلیل آن هم تقویت دلار بوده است. این خبر کاهش ارزش شاخص دلار و افزایش قیمت طلا را در پی داشت.
در عین حال افزایش نرخ بهره به معنای شروع سیاستهای انقباضی و کاهش انتظارات تورمی است. تورم آمریکا همین الان نیز در جای خوبی قرار ندارد و افزایش نرخ بهره مساله آن را جدیتر خواهد کرد. اما فارغ از این مشکل در تورم آمریکا، افزایش نرخ بهره دوباره به طور غیرمستقیم یکی از کارکردهای طلا به عنوان پوشش مخاطرات تورم را از بین میبرد و از جذابیت آن میکاهد. پس علاوه بر افزایش ارزش دلار، نرخ بهره از طریق کاهش تورم نیز سبب کاهش قیمت طلا میشود.
اما با وجود این تحلیلها قیمت طلا کاهش چندانی را در ماههای اخیر تجربه نکرده است. چرا؟
یک دلیل این است که طلا پیشاپیش از سال 2013 به اتفاقات آتی در کاهش سیاستهای انبساطی پاسخ داده است. سقوطهای تاریخی طلا در سال 2013 خود بیانگر پیشبینی بازار برای این کاهش بوده است و بازار مسلماً منتظر نمیماند تا اتفاقات اقتصادی رخ دهند و سپس خود را با آن هماهنگ کند. بخش عمده قیمتها با انتظارات شکل میگیرند. در ضمن اگرچه شاخص دلار و تورم آمریکا نیروهای کاهشی هستند اما در عین حال نیروهای افزایشی برای قیمت طلا نیز در بازار وجود دارد و مهمترین آن افزایش تقاضا و نگرانی از سقوط بازار سهام است. بنابر آمار انجمن طلا، تقاضای جهانی در آخرین فصل سال 2014 رشد داشته است. اما مهمترین تقاضا در سال 2014، افزایش چشمگیر خرید طلا توسط بانکهای مرکزی بوده است. در میان بانکهای مرکزی روسیه بیشترین تقاضا را داشته است که با توجه به اتفاقات اوکراین و تحریمهای بینالمللی طبیعی به نظر میرسد. در ضمن با توجه به سیاستهای انبساطی در اروپا و شروع برنامه تسهیل کمی در این حوزه پولی، میتوان انتظار داشت تقاضای طلا در اروپا تقویت شود. البته این تقاضا خیلی شدید نخواهد بود زیرا به طور سنتی مردم اروپا به دنبال خرید طلای مصرفی مانند مردم
آسیا نیستند و بنابراین بیارزش شدن یورو، تاثیر شگرفی در تقاضای مصرفی اروپا نخواهد داشت.
در مورد نگرانی از سقوط بازار سهام نیز باید اشاره شود که افزایش نرخ بهره خبر خوبی برای شرکتها نیست و بنیه مالی و چشمانداز توسعه کسب و کار آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. با توجه به اینکه در حال حاضر بازار سهام در بالاترین زمانهای خودش به سر میبرد، سقوط بازار سهام دور از انتظار نیست. سقوط بازار سهام نیز به معنای ریسک بالای بازار خواهد بود که این اتفاق تقاضا برای طلا را افزایش میدهد. بنابراین طلا هنوز تحت نیروی شدید کاهشی افزایش نرخ بهره است، اما در کنار رشد تقاضا و نیز خطر سقوط بازار سهام در حال مقاومت در برابر افت بیشتر است.
بازار داخلی
سه پارامتر بازار داخلی را متاثر میکنند. یکی قیمت جهانی طلا به دلار، دوم قیمت دلار در بازار آزاد و سوم نیز عرضه و تقاضا. در حال حاضر بازار جهانی طلا در وضعیت رکود به سر میبرد و قیمت طلا نیز نتوانسته است در برابر موج افزایش نرخ بهره افزایش یابد اگرچه به دلایل گفتهشده نیز کاهش محسوسی را تجربه نکرده است. به هر حال بازار جهانی طلا حاکی از این است که در این بازار افزایش قیمتی معنادار مهمی در کوتاهمدت رخ نخواهد داد.
بازار ارز داخلی نیز متاثر از توافق هستهای است. توافق سوئیس در شب سیزدهم فروردین در لوزان سوئیس، نشان داد گامهای مهمی در توافق هستهای برداشته شده است و به همین دلیل، انتظار تشدید تحریمها یا تداوم آنها مانند گذشته وجود ندارد و این خبر خوبی برای محتکران دلار نیست. بسیاری که دلار را در زمانهای اوج قیمتی خریداری کردهاند، حالا با این مساله روبهرو خواهند شد که دلار نهتنها رشد قیمتی نخواهد داشت بلکه ممکن است افت بیشتری را تجربه کند. این برداشت سبب عرضه دلارهای مردم به بازار خواهد شد که در کنار آزادسازی ذخایر ارزی ایران در خارج از کشور، میتوان پیشبینی کاملاً کاهشی را برای دلار داشت. اما یک احتمال هم دخالت بانک مرکزی برای عدم کاهش بیشتر قیمت دلار است. به هر حال دلار در بازار داخل ثابت یا رو به کاهش خواهد بود.
هیجان تقاضای سکه در ایران نیز همزمان با هیجان رشد قیمت طلا در بازار جهانی یا دلار در داخل است که هر دو این بازارها بازدهی مناسبی حتی به نسبت سود بانکی نخواهند داشت و جذابیتی ندارند. پس میتوان تصور کرد تقاضای سکه نیز حالت عادی داشته و از هیجان به دور باشد. با این اوصاف قیمت سکه تمام در سال 94، نوسان در محدوده فعلی و با تمایل به کاهش بیشتر پیشبینی میشود.
دیدگاه تان را بنویسید