نشانههایی از وضعیت عرضه و تقاضا
فلز زرد در انتظار جهش
اگر به این فکر میکنید که بازار طلا به کدام سو میرود، فقط کافی است به وضعیت عرضه و تقاضا نگاه کنید. به این دادهها باید توجه کرد، این دو عامل بنیادی نشان میدهند قیمت کنونی طلا پایین است.
اگر به این فکر میکنید که بازار طلا به کدام سو میرود، فقط کافی است به وضعیت عرضه و تقاضا نگاه کنید. به این دادهها باید توجه کرد، این دو عامل بنیادی نشان میدهند قیمت کنونی طلا پایین است. به مشاوران بازارهای سهام و اقتصاددانان جریان اصلی گوش نکنید. آنها شما را متقاعد خواهند کرد که فلز زرد ارزش ندارد، اینکه طلا کمکی به افزایش سرمایه نمیکند و در نهایت باعث میشود شما پول از دست بدهید. اما به خاطر داشته باشید که آنها ید طولایی در پیشبینیهای نادرست دارند. در شرایط حاضر هم من روی درست بودن حرف آنها شرط نمیبندم.
بانکهای مرکزی طلا میخرند
من در چند سال گذشته به شدت روی اقدامات بانکهای مرکزی تمرکز کردهام. معتقدم که آنها بزرگترین محرک حرکت قیمتهای طلا به جلو خواهند بود. دلیل این امر آن است که این بانکها بدون توجه به قیمت طلا در حال خرید طلا هستند. در سال 2014، بانکهای مرکزی چیزی حدود 477 تن فلز زرد خریداری کردند. آنها 16 فصل متوالی است که برای افزایش ذخایر خود مشغول خرید فلز زرد هستند. من باور دارم که این بانکهای مرکزی کوچکتر هستند که این فلز را خریداری خواهند کرد. یک نکته مهم این است که آنها این کار را بدون آنکه کسی را در جریان بگذارند انجام میدهند و تنها وقتی کارشان به پایان رسید گزارش آن را منتشر میکنند. اگر اینچنین نمیکردند، این خطر وجود داشت که سرمایهگذاران به بازار هجوم بیاورند و قیمتها قبل از اینکه بانکها بتوانند خرید کنند، بالا رود. اما چرا بانکهای مرکزی کوچکتر طلا خواهند خرید؟ دلیل این رفتار عمدتاً نوسانهای بازارهای ارز است که چندی است در گرداگرد جهان در حال تجربه آن هستیم، نوسانهایی که در آینده شاهد تشدید آن خواهیم بود. طلا به این بانکها کمک میکند در
برابر پولهای رایج پرنوسان کسب مصونیت کنند. یک نکته دیگر این است که حتی برای یک لحظه نباید بانکهای مرکزی را با سفتهبازان مقایسه کرد. هنگامی که بانکهای مرکزی چیزی میخرند، آن را برای مدتی طولانی نگه میدارند و با آن معامله نمیکنند. باید انتظار داشت طلایی که این بانکها تا به حال خریدهاند مدتها نزد خودشان بماند.
2015، اوج تولید؟
اقتصاددانان به ما میگویند که با افزایش تقاضا از سوی بانکهای مرکزی، تولید نیز باید افزایش پیدا کند. این را هم باید به یاد داشت که هند و چین نیز در حال خرید مقادیر معتنابهی شمش طلا هستند. اما ارقام طرف عرضه ضعیف هستند و بدتر هم خواهند شد. برای مثال آفریقای جنوبی را در نظر بگیرید، کشوری که به تولید طلایش شناخته میشود. آفریقای جنوبی کاهش شدیدی را در تولید خود گزارش کرده است. جداول آماری نشان میدهد که تولید طلا در این کشور در پنج ماه از شش ماه گذشته با کاهش روبهرو بوده است. اما آفریقای جنوبی تنها یک منطقه جغرافیایی است. اگر به ارقام جهانی نگاه کنیم، تولید طلا در جهان در سال 2015 به اوج خود خواهد رسید. این به آن معناست که معادن گرداگرد جهان از حالا به بعد سال به سال تولید خود را کاهش خواهند داد. نهایتاً باید توجه کرد که برای افزایش تولید، نیاز به اکتشاف معادن جدید است و متاسفانه اوج این اکتشافات در میانه دهه 1980 بوده است.
چشمانداز درازمدت
میبینید که من نگران آنچه در کوتاهمدت اتاق میافتد نیستم. با قاطعیت فدرالرزرو در افزایش نرخهای بهره، من تعجب نمیکنم اگر قیمتهای طلا با نوسانهای شدید همراه شود. بازارها در کوتاهمدت تحت تاثیر بیمنطقی و احساسات هستند. به طلا باید به چشم سرمایهای بلندمدت نگاه کرد. در حال حاضر، وضعیت عرضه و تقاضا پیچیده است، افزایش تقاضا و کاهش عرضه وجود دارد و با این حال قیمتها پایین ماندهاند. اقتصاددانان میگویند طلا بالاخره با حرکتی جهشی روبهرو خواهد شد. با توجه به این واقعیت، من معتقدم سرمایهگذاران باید به بخش معدن توجه بکنند. من درک میکنم که همه شرکتها از پس این اوضاع برنخواهند آمد، اما اگر به معادن بزرگ با مقدار ذخایر آنها نگاه کنید، میتوانید فرصتهایی را برای استفاده از روند طلا بیابید.
دیدگاه تان را بنویسید