فرسودگی ناوگان مانع جدی در توسعه حملونقل کشور
کُندی در تصمیم و عمل
حملونقل یکی از ارکان توسعه هر کشوری محسوب میشود و نمیتوان به سادگی از نقش و اهمیت این بخش گذشت. در دولت قبلی بیتوجهی به بخش حملونقل و کاسته شدن از بودجه عمرانی باعثشد تا شاهد توقف پروژههای عمرانی و عدم توسعه زیرساختهای کشور باشیم.
حملونقل یکی از ارکان توسعه هر کشوری محسوب میشود و نمیتوان به سادگی از نقش و اهمیت این بخش گذشت. در دولت قبلی بیتوجهی به بخش حملونقل و کاسته شدن از بودجه عمرانی باعث شد تا شاهد توقف پروژههای عمرانی و عدم توسعه زیرساختهای کشور باشیم. در این شرایط بود که دولت یازدهم کار خود را آغاز کرد. بهرغم اینکه در یک سال گذشته دولت در راه و شهرسازی در جهت سامانبخشی به حملونقل برنامههایی را اجرا کرده است اما کافی نیستند و نیاز است دولت شتاب بیشتری به اجرای برنامههای خود در راستای بهبود وضعیت ناوگان حملونقل کشور بدهد.
حملونقل جادهای؛ در انتظار نوسازی
در کشور بالغ بر 260 هزار ناوگان وجود دارد که بخش عمده آن فرسوده و دارای سن بیشتر از 25 سال هستند، اما تاکنون برنامههایی که در جهت نوسازی آن داشتهایم اجرایی نشده است. در حالی که از سال گذشته تاکنون این امکان وجود داشت که حداقل 10 هزار دستگاه را نوسازی کنیم. این نوسازی نهتنها باعث بالا بردن کیفیت ناوگان و کاهش خطرات میشد بلکه هزینه کمتری نسبت به خرید ناوگان جدید داشت و در مصرف سوخت نیز بیشترین صرفهجویی انجام میشد. به طور مثال در بخش جادهای و ناوگان حملونقل، هر کامیون موجود در هر 100 کیلومتر 70 لیتر سوخت میسوزاند در حالی که اگر این کامیونها نوسازی میشدند هر کامیون جدید در هر 100 کیلومتر 31 لیتر سوخت مصرف میکند و این به معنی کاهش مصرف تا 50 درصد است که این امر خود باعث افزایش ظرفیت باربری هم خواهد شد، چرا که این کامیونهای جدید ظرفیت باربری بیشتری تا حتی دو تن را دارند زیرا کشندهها وزنی معادل دو تن کمتر از کامیونهای قدیم دارند. برخی بر این باورند که این نوسازی نیازمند هزینه و بودجه بالایی است در حالی که نوسازی این ناوگان هیچ مشکل
مالی نداشت و تنها مشکل فرآیند کند تصمیمگیری بود که تاثیر خود را گذاشت. اگر این تصمیمات هر چه زودتر انجام میشد، موضوع فرسوده بودن ناوگان تا این اندازه مشکلساز نمیشد. حتی گاهی مشکل بودجه در زیرساختها هم مطرح شد اما بودجه در نظر گرفتهشده واقعاً کم است؛ چرا که بودجه تخصیصیافته بیشتر برای زیرساختها هزینه میشود. منابع مالی در این بخش ضعیف است چرا که از بودجه تخصیصیافته سال گذشته حدود چهار هزار میلیارد به وزارت راه و شهرسازی رسید که آن هم بابت طلب پیمانکاران پرداخت شد و خود پیمانکاران نیز این مبالغ را بابت هزینههای در نظر گرفته شده پرداخت کردند و هرگز به هزینههای تبلیغی نرسید. امسال نیز هنوز بودجه بخش عمرانی اعلام نشده و پولی به دستگاههای عمرانی واریز نشده است. امیدوارم این بودجهها ابلاغ شود و تحرکی در بخش راه و شهرسازی ایجاد شود. از دیگر مباحثی که میتوان به آن پرداخت، استفاده از فاینانس و سرمایهگذاری داخلی و خارجی در کشور است. ایران این پتانسیل را دارد و دولت هم باید در این میان تعیین تکلیف میکرد اما متاسفانه تعللی ایجاد شد و به نظر میرسد پروژههای زیربنایی امسال نیز بیش از 80 درصد با مشکل
تامین مالی مواجه شوند. به عبارتی پیشبینی میشود بیشتر پروژههای عمرانی در سال جاری کند شود و حتی بخوابد. در این میان تعویض دولت که با تغییرات اساسی که گمان میرفت صورت نگرفته است و از همه مهمتر تحریمها همچنان پابرجاست که این امر باعث شده رکود ادامه داشته باشد.
حملونقل هوایی در رکود
در حملونقل هوایی از 215 هواپیما حداقل 110 فروند هواپیما زمینگیر است. با وجود اینکه ناوگان حملونقل هوایی با تقاضای بالایی مواجه است اما فرسودگی ناوگان این بخش را با مشکلات جدی مواجه کرده است. برخی مشکلات صنعت حملونقل هوایی را ناشی از تحریمها میدانند در حالی که در همین شرایط نیز ما میتوانستیم اقداماتی انجام دهیم که ناوگان به سمت پویایی حرکت کند. به طور مثال، تعمیر موتور هواپیما در شرایط تحریم اقدامی نشدنی نیست. در حال حاضر حدود 180 موتور به تعمیر نیاز دارند که میشد همین قطعات موتورها را برای تعمیر به کشورهای دارای امکانات ارسال کرد و دستگاه تعمیرشده را تحویل گرفت و این، از نبود موتور بهتر بود. حتی در مواردی پیشنهاد داده شد که هر چند وقت یک بار حدود چهار دستگاه موتور به خارج از کشور ارسال شود اما به دلیل کندی اقدامکنندگان این امر هم محقق نشد و مدام به امید رفع تحریمها نشستند. مشکل اینجاست که در کشور دستگاههای تست سیستم نداریم؛ بنابراین در تعمیر این قطعات به مشکل بر میخوریم و این مشکلات در حالی است که همین امروز باید تصمیم گرفت تا اگر
تحریمها برداشته شد این تعمیرات هم بتواند راه خوبی برای بهبود ناوگان هوایی باشد. به طور مثال از جمله اقداماتی که در وزارت راه و شهرسازی میتوان انجام داد ایجاد ITS یا همان سیستم امنیت جادههای کشور است. جالب است که این طرح در صورتی اجرایی نمیشود که قرارداد، طرح و فاینانسر آن آماده است. همچنین GPS مورد نیاز برای وسایل نقلیه نیز تهیه شده و آماده است اما به دلیل تصمیمگیریهای کند اجرایی نمیشود. در صورتی که اگر این طرح اجرایی شود میتواند اشتغالزایی کند و در مقابل تعداد کشتهشدگان جادهای را تا 50 درصد کاهش دهد. بدین معنی که اگر جادههای کشور به این سیستمها مجهز شوند، با مدیریت هوشمند تلفات جادهای به زیر 50 درصد میرسد. اما مشکل بخش راه کشور این است که بسیاری از پروژهها با فاینانس یا تهاتر با نفت خام اجرایی است اما در حال حاضر انجام نمیشود.
حملونقل ریلی؛ بهبود عمومی
گرچه در بخش ریلی در کشور تغییرات چندانی همچون افزوده شدن خط ریلی به مدار صورت نگرفته و پروژههای این بخش نیز به آهستگی انجام میشود، اما تغییر و تحول در بهرهبرداری و تمرکز فروش بلیت صورت گرفت که پیشرفت مثبتی در این بخش بود. از سال گذشته تاکنون به دلیل کمبود اعتبارات هیچ خط ریلی به مدار اضافه نشده است اما تعمیرات با سرعت مناسبتری نسبت به سالهای قبل در حال انجام است.
حملونقل دریایی؛ نیازمند توجه
مهمترین مسالهای که باید در این بخش دنبال شود درآمد بنادر و دریانوردی نسبت به قبل است که این درآمدها در حال حاضر اندکی کاهش یافته است. حال به دلیل تحریم تعداد اسکلههای خالی افزایش یافته و این امر منجر به فعالیت کمتر این بنادر شده است. این در حالی است که فعال شدن بخش حملونقل دریایی بیشترین وابستگی را به تحریمها دارد و به نظر میرسد با وجود تحریم باید به راهکارهای دیگری پناه ببریم و هر حرکتی را که در کشور باعث تجمیع پول از جامعه و تزریق و توزیع مجدد در داخل میشود باید انجام داد به شرط آنکه این آثار غیرتورمی باشند. در این راستا نیز وزارت راه و شهرسازی اقدامی کرد و نتیجه مثبتش را هم گرفت. این نتیجه به گونهای بود که اوراق مشارکتی عرضه و در فاصله زمانی مناسبی فروخته شد. مشکل اساسی در این است که بر خلاف برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب در عملیاتی کردن پروژهها ضعف داریم. کشور ما همان اندازه که در برنامهریزی و سیاستگذاری قوی است به همان اندازه در عملیاتی کردن برنامههایش ضعف دارد.
ادغام؛ خوب یا بد؟
یکی از بدترین اتفاقاتی که در چند سال اخیر گریبان وزارت راه و ترابری و مسکن و شهرسازی را گرفت ادغام این دو وزارتخانه بود. من نیز از اول مخالف این ادغام بودم و معتقد بودم هر دو دستگاه در این شرایط لطمه میبینند. چرا که هر یک از این دو دستگاه اجرایی هستند و هیچ سنخیتی با یکدیگر ندارند. هر سازمان وزارت راه و ترابری به اندازه کل وزارت مسکن و شهرسازی است و اینکه این دو سازمان با یکدیگر ادغام شدند به هیچ عنوان حرکت مناسبی در جهت کوچکسازی دولت نبود. با کم شدن وزارتخانهها دولت کوچک نمیشود. در برخی کشورها تعداد وزارتخانهها حتی به 365 هم میرسد و حتی کوچکسازی نیز انجام شده است. این در حالی است که برای کشورهای در حال توسعه همچون ایران بهتر است تعداد این سازمانها و وزارتخانهها بیشتر باشد تا مدیریت برنامهها بهتر انجام شود. اما در نهایت ادغام وزارت راه و ترابری و مسکن و شهرسازی حتی برای هدف چندساله نیز مناسب نبود.
دیدگاه تان را بنویسید