حساسترین چالشهای صنعت نوپای رتبهسنجی اعتباری
حلقه گمشده بازار مالی ایران
در شرایط کنونی و مانند اغلب کشورهای در حال توسعه، بانکهای تجاری بر بازار مالی کشور تسلط دارند و عمده منابع مالی کوتاهمدت و درازمدت مورد نیاز فعالیت بنگاههای اقتصادی، از محل منابع بانکی تامین میشود.
در شرایط کنونی و مانند اغلب کشورهای در حال توسعه، بانکهای تجاری بر بازار مالی کشور تسلط دارند و عمده منابع مالی کوتاهمدت و درازمدت مورد نیاز فعالیت بنگاههای اقتصادی، از محل منابع بانکی تامین میشود. اما باید توجه داشت که ماهیت کوتاهمدت منابع و تعهدات بانکها و همچنین مقررات موجود برای نگهداری ذخایر قانونی، مانعی برای تامین منابع مالی درازمدت از طریق نظام بانکی است و از اینرو، بازار سرمایه به عنوان جایگزین مناسب برای تامین مالی فعالیتهای اقتصادی، باید در نظر گرفته شود. تجربه کشورهای توسعهیافته هم نشان میدهد، بازار سرمایه با توجه به ویژگیهای قابل ملاحظه خود، بازار بهتری برای تجهیز منابع مالی درازمدت دولت، شرکتها و حتی پروژههای بزرگ است. چون این بازار با ایجاد سازوکاری ساده برای انتقال منابع، دسترسی به تعداد زیادی سرمایهگذار، تنوع محصولات مالی و همچنین استفاده از سازوکار بازار برای علامتدهی و تعیین قیمت، تخصیص و انتقال منابع میانمدت و درازمدت را کارآمدتر انجام میدهد.
موضوع فوق یعنی بهبود ساختار نظام تامین مالی و استفاده از ظرفیتهای بازار سرمایه برای تامین مالی فعالیتهای اقتصادی در کشور، راهبردی است که در یک دهه اخیر، به دفعات از سوی دولت و دستاندرکاران اقتصادی و مالی مطرح شده و همایشها و کارگروههای مختلفی برای تبیین جزییات آن برگزار شده است. اما باید توجه داشت که توسعه نظام مالی، فرآیندی سخت و زمانبر است و دستیابی به آن، نیازمند ارتقای زیرساختهای بازار سرمایه از جمله قوانین و مقررات کارآمد و نهادهای مالی توسعهیافته است. خوشبختانه قانون بازار اوراق بهادار، علاوه بر ایجاد بسترهای قانونی مناسب، زمینهساز فعالیت بخش مهمی از نهادهای مالی مورد نیاز بازار شده است که از آن جمله میتوان به شرکتهای تامین سرمایه، صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری اشاره کرد. البته برخی از نهادهای مالی تصریحشده در قانون بازار اوراق بهادار، هنوز فرصت فعالیت در بازار را پیدا نکردهاند که مهمترین آنها شرکتهای رتبهبندی هستند. البته طی دو سال اخیر، اقدامات مقدماتی توسط سازمان بورس و اوراق بهادار برای ایجاد موسسات رتبهبندی در کشور انجام شده است که امید میرود با توجه به
حساسیت فعالیت این شرکتها در بازار، هرچه سریعتر به سرانجام برسد. شرکتهای رتبهبندی نقش مهمی در تخصیص بهینه منابع و تعیین هزینههای سرمایه دارند. زیرا هزینه سرمایه شرکتها بر اساس ریسک اعتباری آنها تعیین میشود و ریسک اعتباری، افزایش هزینه سرمایه را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، کارکرد اصلی شرکتهای رتبهبندی اعتباری، حذف ریسک اطلاعات و ایجاد کارایی تخصیصی در بازار است، به گونهای که قیمت اوراق بهادار بهطور مناسب و عادلانه و بر اساس ریسکهای واقعی ناشر تعیین شود. علاوه بر این، مدیریت ریسک و اعتبارسنجی داخلی شرکتها نیز کمکی است که از طرف شرکتهای رتبهبندی به ناشران ارائه میشود.
البته باید توجه داشت در کنار نقش موثر این شرکتها در تقویت و توسعه بازار سرمایه، باید فعالیت آنها در چارچوب مقررات و تحت نظارت کامل باشد. چرا که اثرات منفی تصمیمات این شرکتها بسیار سنگینتر از عدم فعالیت آنها در بازار است ... چنان که برخی از تحلیلگران مالی، اشتباه سهوی یا عمدی این موسسات در مورد اعتبارسنجی برخی از شرکتها و ابزارها را از عوامل اصلی بحران سال 2008 بازارهای جهانی میدانند.
یکی از مهمترین و حساسترین چالشهای این موسسات، حفظ استقلال در تصمیمگیریهاست. موسسات رتبهبندی باید اظهارنظر اعتباری مستقل بر اساس مجموعهای از معیارهای دقیق و عینی ارائه کنند. بر اساس اصل دوم سازمان بینالمللی کمیسیونهای اوراق بهادار (IOSCO) که به استقلال و تضاد منافع اشاره دارد، تصمیمات شرکتهای رتبهبندی اعتباری، باید مستقل و به دور از فشارهای سیاسی یا اقتصادی و تضاد منافعی باشد که از ساختار مالکیت، فعالیتهای مالی یا تجاری و منافع مالی کارکنان موسسات رتبهبندی اعتباری ناشی میشود. اگرچه این موسسات حقالزحمه خود را از دولتها یا شرکتهای رتبهبندیشده دریافت میکنند، اما باید اعتبار اظهارنظرهای خود را حفظ کنند تا بتوانند در این کسبوکار باقی بمانند. نمونه استقلال این شرکتها، تصمیم موسسه رتبهبندی اس اند پی برای کاهش رتبه اعتباری دولت آمریکا در سال 2008 بود که بهرغم همه فشارهای سیاسی، حاضر به عقبنشینی از تصمیم خود نشد. بنابراین، ضروری است رویههای مدون و دقیقی برای رتبهبندی تدوین و افشا شود تا در کنار نظارت کامل مقام ناظر، از تبدیل شدن موسسات رتبهبندی به نهادهایی برای فروش اعتبار به شرکتها
در کشور جلوگیری کند.
نوپایی این صنعت در ایران و پیرو آن، فقدان حضور نیروهای متخصص بومی که تجربه چنین فعالیتی را داشته باشند، چالش دیگری است که موسسات رتبهبندی اعتباری در کشور با آن مواجه خواهند شد. استفاده از دانش، تجربه و تخصص موسسات رتبهبندی بینالمللی، علاوه بر انتقال دانش و تجربه آنها به کارشناسان، زمینهساز اعتماد بیشتر و سریعتر مشارکتکنندگان بازار به این موسسات و حضور فعالتر آنها در بازار سرمایه خواهد بود. بدین ترتیب احتمال دسترسی به بازارهای بینالمللی و منطقهای نیز افزایش مییابد.
رتبهبندی اعتباری همواره با نوعی خاصیت چسبندگی همراه است؛ بدین معنا که در صورت تغییر رتبه یک شرکت، عکسالعمل بازار بیش از ماهیت تغییر رخداده خواهد بود. این موضوع در نهایت، اعتبار موسسات رتبهبندی را نیز به همراه اعتبار شرکتها کاهش خواهد داد. به همین دلیل، موسسات رتبهبندی ضمن اینکه باید از معیارهای دقیق و کارشناسیشده بر اساس تجربیات جهانی این صنعت استفاده کنند، برای تخصیص رتبههایی ثابت و معقول، باید عملکرد مورد انتظار میانمدت و بلندمدت شرکت و محیط فعالیت آن و نیز تاثیر سناریوهای احتمالی مختلف که در آینده میتواند وضعیت مالی، رقابتی یا اعتباری شرکت را تحت تاثیر قرار دهد نیز مدنظر قرار دهند.
توجه به این نکته نیز ضروری است که موسسات اعتباری صحت اطلاعات شرکتها را بررسی نمیکنند، بلکه از این اطلاعات بهمنظور برآورد میزان ریسک اعتباری شرکت و تخصیص رتبه مناسب استفاده میکنند. از اینرو، برای اینکه بستر مناسب برای فعالیت این صنعت فراهم شود، نقش موسسات حسابرسی و نهاد ناظر بازار سرمایه حساستر از پیش خواهد بود. شفافیت اطلاعاتی و افشای دقیق، روشن و کامل اطلاعات به صورت عمومی یا اطلاعات محرمانه که تنها در اختیار این موسسات قرار میگیرد، پیشزمینه فعالیت موسسات رتبهبندی است تا بتوانند نظرات دقیقتر و قابل اطمینانتری در مورد وضعیت اعتباری شرکتها اعلام کنند.
با توجه به اهمیت اساسی وجود حلقه اعتبارسنجی و رتبهبندی اعتباری در فرآیند تامین مالی و جذب سرمایه در بازارهای پول و سرمایه و نوپا بودن این صنعت در ایران، چالشهای بسیاری در انتظار این صنعت خواهد بود که هوشیاری، تلاش و توجه عمیق نهادهای ناظر و بازیگران فعال در بازار را میطلبد.
اعتبار این اعتبارسنجیها، خود مقولهای است که در صورت خدشهدار شدن، قطعاً جبران آن اگر نه غیرممکن، بسیار مشکل خواهد بود. توجه و تامل کافی در همین ابتدای مسیر با هدف بنا کردن ساختاری درست و قابل اعتماد برای فعالیت تخصصی سالم، موثر و دقیق موسسات رتبهبندی باعث شکوفایی این صنعت و پیوستن گام به گام بازار سرمایه ایران و فرصتهای سرمایهگذاری آن به بازارهای بینالمللی، در کنار کارایی بیشتر بازار داخلی خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید