فاصله بین جایگاه فعلی موسسات رتبهبندی و اعتبارسنجی در ایران تا جایگاه واقعی آنها
ارزیاب ریسک اعتباری
بحرانهای ارزی، بحرانهای بانکی، استرس مالی، فشار بازار ارز، ورشکستگی، نکول، مطالبات معوق و سوختشده و… واژههایی هستند که فراوان در ادبیات اقتصادی به کار میروند و هر واژه همراه با اضطراب و ترس بیان میشود.
بحرانهای ارزی، بحرانهای بانکی، استرس مالی، فشار بازار ارز، ورشکستگی، نکول، مطالبات معوق و سوختشده و... واژههایی هستند که فراوان در ادبیات اقتصادی به کار میروند و هر واژه همراه با اضطراب و ترس بیان میشود. هنر اقتصاددانان، متخصصان مالی و حتی سیاستگذاران آن است که وقوع این پدیدههای شوم اقتصادی را متوقف کنند یا احتمال رخداد آنها را کاهش دهند. اقتصاددانان سعی دارند با ترکیب بهینه سیاستهای مالی و سیاستهای پولی و با استفاده از نهادهای کارشناسی همچون بانک مرکزی ثبات همراه با رشد را برای اقتصاد به ارمغان بیاورند. نهادهای ناظر بر بازار سرمایه سعی دارند با طراحی قواعد و ابزارهای مناسب، ضمن شکوفایی بازار مانع شکلگیری حباب و سقوط بازار شوند. اما با همه این اقدامات باز هم بحرانها رخ میدهند و تبعات ناگواری به بار میآورند.
در کشورهای پیشرفته علاوه بر تمامی تلاشهای صورتگرفته از طرف نهادهای دولتی و سیاستگذاری برای مهار بحرانهای فوقالذکر، موسسات رتبهبندی و اعتبارسنجی کمک بسیار زیادی در جلوگیری از وقوع آن بحرانها انجام میدهند. این موسسات در این کشورها از جایگاه بسیار بالایی برخوردار هستند و گزارشهای آنها بر رفتار سرمایهگذاران تاثیر میگذارد. سابقه این موسسات بسیار طولانی است؛ به عنوان مثال موسسه استاندارد اند پورز از سال 1860 میلادی شروع به فعالیت کرد و در حال حاضر بیش از 1400 تحلیلگر در کل دنیا دارد و رتبهبندی بیش از 127 کشور دنیا و ارزیابی یک میلیون اوراق بهادار با بیش از 60 تریلیون دلار را انجام میدهند. در حال حاضر بیش از 75 آژانس رتبهبندی اعتباری در دنیا وجود دارد.
بسیاری از کارشناسان، بحران اخیر سالهای 2009-2007را ناشی از ارزیابیهای نادرست از اوراق بهادار و وامهای رهنی دانستهاند. موسسه استاندارد اند پورز رسماً به این نقصان اعتراف کرده و اشاره داشته است که از سال 2007 تا آخر سال 2013 بالغ بر 400 میلیون دلار جهت ارتقای سیستم خود و برطرف کردن نقصانهای سیستم ارزیابی خود هزینه کرده است. این موسسه اعلام داشته است بعد از این بحران یکی از معیارهای جدیدی که به سیستم خود اضافه کرده است، معیار کنترل نظارتی دولت بر اوراق است. بعد از بحران سال 2007 سازمان جهانی کمیسیون اوراق بهادار (IOSCO) نقش موثرتری در برقراری ارتباط بین آژانسهای رتبهبندی به ویژه در انتقال اطلاعات ایفا کرده است. همچنین این سازمان فعالیتهای بسیار زیادی در بالا بردن استانداردها و نظارتهای بینالمللی داشته است. یکی از مواردی که تاکید زیادی بر آن میشود و آن را جزو رموز موفقیت موسسات رتبهبندی ذکر میکنند بحث استقلال و شفافیت است. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که مدیر عامل موسسه استاندارد اند پورز در سخنرانی سال 2013 خود بیان میکند مهمترین هدف این آژانس، شفافیت (Transparency) است و بیان میکند
که برای این منظور متدولوژی محاسبه رتبهبندی موسسه در وبسایت این آژانس قرار داده شده است تا استفادهکنندگان فهم کافی از نحوه ارزیابی ریسک اعتباری داشته باشند. ایشان همچنین در سخنرانی خود اشاره دارد که افراد جهت کسب اطلاعات اعتباری خود از تمامی کانالهای ممکن استفاده میکنند. برای این منظور از حس درونی خود، مذاکرات شفاهی، بررسیهای میدانی و... استفاده میکنند و درباره صحت و سقم اطلاعات کاملاً حساس هستند و در صورتی که موسسات رتبهبندی اطلاعات ناقصی به آنها ارائه دهند، اعتماد آنها به این موسسات از بین میرود.
در باب اهمیت و جایگاه موسسات رتبهبندی مطالب زیادی بیان شده است که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- موسسات رتبهبندی میتوانند با ارائه اطلاعات باکیفیت، شکاف اطلاعاتی (GapInformation) بین دو طرف معامله (مثلاً بین قرضدهندگان و قرضگیرندگان) را کاهش دهند. به عبارت دیگر با ارائه اطلاعات مناسب، میتوانند منجر به تقارن اطلاعاتی (Information Asymmetry) شوند. اهمیت این موضوع از این جهت است که با گستردگی جوامع و شهرها، کسب اطلاعات دقیق درباره افراد، موسسات و بنگاهها بسیار مشکل است که وجود یک نهاد کاملاً حرفهای و مستقل را میطلبد.
2- با کاهش یا از بین رفتن شکاف اطلاعاتی، امکان دستیابی به نرخهای بهینهتر امکانپذیر میشود. به عنوان مثال با شناسایی افراد ریسکپذیرتر، شرکتهای بیمه با اعمال نرخهای بالاتر برای این گروه، نرخهای خود را برای گروه ریسکگریزتر کاهش میدهند. به عبارت دیگر با شناسایی دقیق رفتار افراد، امکان اعمال نرخهای عادلانهتر وجود خواهد داشت.
3- لازمه رشد اقتصادی سلامت و شفافیت در نهادها و موسسات مالی است. آژانسهای اطلاعاتی نقش بسیار مهمی در فراهم آوردن شفافیت و کارایی در اقتصاد دارند. این عمل را از طریق کاهش فاصله اطلاعاتی بین خریدار و فروشنده انجام میدهند.
بررسی وضعیت بازارهای مالی در ایران حاکی از آن است که این بازارها رشد قابل ملاحظهای داشتهاند. مقایسه تعداد بانکها و موسسات اعتباری حال حاضر با یک دهه گذشته نشان از رشد کمی این موسسات است. بررسی نقدینگی واردشده به بورس و همچنین حدود سه برابر شدن حجم معاملات در سال گذشته نیز نشان از روند رو به رشد بازار سرمایه در کشور دارد. تعداد شرکتهای بیمه نیز موید این موضوع است. بهرغم گستردگی نسبتاً زیاد موسسات و نهادهای مالی، موسسات و آژانسهای رتبهبندی و اعتبارسنجی هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکردهاند.
بیش از یک دهه از شروع تصمیمگیری درباره فعالیتهای شرکتهای اعتبارسنجی در ایران میگذرد. در این مدت موسساتی در ایران آغاز به فعالیت کردهاند که شرکتهای خصوصی و مجری سامانه ملی اعتبارسنجی هستند. باید اشاره شود اگر چه این موسسات و سایر موسسات دیگر که عمدتاً کاربرد داخلی برای سازمان خود دارند، تلاشهایی در جهت سامان دهی رتبهبندی و اعتبارسنجی در کشورمان انجام دادهاند، اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی وجود دارد. متاسفانه اطلاعات این سامانهها اندک و غیرکاربردی است و اغلب برای بانکها تهیه میشوند یعنی عمدتاً با رویکرد استفاده برای بانکها طراحی شدهاند، (خود بانکها نیز به جز موارد خاص به اطلاعات این سامانهها اکتفا نکرده و بر اساس اطلاعات داخلی خود بانک تصمیمگیری میکنند) در حالی که موضوع رتبهبندی دامنه بسیار وسیعتری دارد و میطلبد که با یک برنامهریزی دقیقتر رتبهبندی در حوزههای مختلف وارد شود. باید اشاره کنیم که عمده محدودیتهای سامانههای رتبهبندی و اعتبارسنجی در ایران مربوط به دو حوزه است. اولین و مهمترین عامل، کمبود داده و اطلاعات است که یک مشکل ساختاری در کشورمان است که برای حل این
مشکل یک عزم ملی و برنامهریزی مدون لازم است. عامل دوم، ضعف دانش در این حوزه است. بهرغم مفهوم نسبتاً ساده رتبهبندی یا اعتبارسنجی، عملیاتی کردن آن کار چندان سادهای نیست و مستلزم استفاده از دانش بالای ریاضیات، آمار، اقتصادسنجی، کامپیوتر و هوش تجاری (BI) است. به دلیل نو بودن این مفاهیم در ایران دانش آن در کشور اندک است که میطلبد با توجه به کاهش تحریمها و گشایش فضای سیاسی رابطه با شرکتها و موسسات معتبر در این زمینه برقرار شود تا تجربیات آنها مورد استفاده قرار گیرد.
باید اشاره شود که صرف خرید یک نرمافزار معتبر جهانی دلیل بر قابلیت رتبهبندی مفید نخواهد بود. همانطور که در سیستم بانکداری ایران متناسب با بانکداری اسلامی، نرمافزارهای بانکی (Core Banking) طراحی شده است و نسبتاً از کارایی بالایی برخوردار است در این حوزه نیز لازم است ضمن استفاده از تجربیات و دانش موسسات معتبر خارجی، بحث بومیسازی نیز دنبال شود تا بتوان رتبهبندی شرکتها و موسسات، اوراق بهادار، مشتریان بانکها، شرکتهای بیمه، لیزینگها و حتی خریدارن معمولی یک مغازه نسبتاً بزرگ را در سطح مقبول انجام داد.
باید یادآور شویم که موضوع رتبهبندی و اعتبارسنجی موضوعی جهانی و فراگیر شده است. آژانس بینالمللی IOSCO در آخرین توصیههای خود به این موضوع اشاره دارد و تاکید میکند که تمامی آژانسهای رتبهبندی ضمن تهیه اطلاعات داخلی، نگاهی جهانی داشته و سعی کنند اطلاعات بینالمللی را تهیه کنند و با سایر آژانسها همکاری داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید