چرا وضعیت آموزش و سلامت ما «زرد» است؟
رویِ زردِ رفاه
موسسه پژوهشی لگاتوم وضعیت «آموزش» و «سلامت» در ایران را «زرد» ارزیابی کرده است.
موسسه پژوهشی لگاتوم وضعیت «آموزش» و «سلامت» در ایران را «زرد» ارزیابی کرده است. در آخرین گزارشی که این موسسه از وضعیت رفاه 142 کشور مختلف ارائه کرده، رتبه ایران در شاخص «آموزش» 65 و در شاخص «سلامت» 67 است. این در حالی است که وضعیت ایران در این دو شاخص نسبت به سایر شاخصها قابل قبول محسوب میشود. بر اساس گزارش این موسسه که سالانه وضعیت رفاه کشورها در هشت حوزه مختلف را میسنجد، رتبه کلی رفاه ایران در سال 2015 در میان 142 کشور 106 است. کشور ما در شاخص «فرصتهای کسب و کار» رتبه 92 و در شاخص «اقتصاد» رتبه 105 را داراست و در وضعیت «نارنجی» قرار گرفته است. در شاخصهای «امنیت و ایمنی»، «حکومتداری»، «سرمایه اجتماعی» و «آزادیهای فردی» نیز وضعیت ایران با رتبههای 120، 122، 115 و 131 «قرمز» ارزیابی شده است.
در این شرایط میتوان وضعیت «آموزش» و «سلامت» ایران را بهرغم اینکه در طبقهبندی «زرد» قرار دارد، نسبتاً قابل قبول ارزیابی کرد و حتی قرار گرفتن در این وضعیت را نوعی موفقیت دانست، اما آیا میتوان شاخصهای رفاه را جدا از هم در نظر گرفت و به صورت تفکیکشده به ارزیابی آنها پرداخت؟ آیا پژوهشگران لگاتوم در بررسیهای خود وضعیت کشورها را در هر کدام از این هشت حوزه کاملاً جدا از سایر حوزهها میسنجند؟ به طور کلی رتبهبندیهای این چنینی از وضعیت رفاه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورها چه کاراییها و کاربردهایی دارد؟ با توجه به اینکه وضعیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برخی کشورها با سایر کشورهای جهان تفاوتهایی آشکار دارد و تعریف مردم و دولت هر کشور از برخی مفاهیم با تعریفی که مردم و دولت سایر کشورها از همان مفاهیم دارند متفاوت است، چگونه میتوان به معیارهایی دقیق برای اندازهگیری و مقایسه وضعیت رفاهی کشورهای مختلف رسید؟
اگر وضعیت رفاهی ایران در دو حوزه «سلامت» و «آموزش» را نسبتاً جدا از سایر حوزهها مورد بررسی قرار دهیم، با توجه به رتبه نسبتاً قابل قبولی که لگاتوم در این حوزهها به ایران داده، این پرسش به ذهن خطور میکند که ما چه کردهایم که وضعمان در این دو شاخص قابل قبول شده است؟ کدام اقدامات و سیاستها منجر به این رتبهها شده است؟ در حوزه «سلامت» آیا میتوان گفت اجرای طرح تحول نظام سلامت که اجرای آن از اردیبهشتماه سال 1393 آغاز شده، در قابل قبول بودن رتبه ایران در این حوزه موثر بوده است؟ با توجه به اینکه هدف از این طرح «حفاظت مالی از شهروندان در برابر هزینههای سلامت، ساماندهی خدمات بیمارستانی و ارتقای کیفیت و دسترسی عادلانه مردم به خدمات درمانی» عنوان شده، آیا میتوان گفت جایگاه کنونی ایران در حوزه سلامت حاصل اجرای این طرح است؟ رتبه ایران در شاخص «آموزش» از وضعیت کشور در حوزه «سلامت» هم اندکی بهتر است. کدام اقدامات و سیاستها در بهتر شدن وضعیت ایران در این شاخص اثرگذار بوده است؟ با در نظر گرفتن معیارهایی مانند اندازه کلاس و سرانه استاد و معلم به دانشجو و آموزش، چه اقداماتی در ایران منجر به ارتقای خدمات آموزشی شده
است؟ چه معیارهای دیگری در ارتقای کمی و کیفی آموزش مهم و اثرگذار است؟
چگونه میتوان وضعیت کشور را در دو شاخص «آموزش» و «سلامت» باز هم بهبود داد و رتبه ایران را در این دو حوزه به جایگاه مطلوبتری رساند؟ اساساً چگونه میتوان وضع شاخصهای رفاه فرهنگی و اجتماعی را ارتقا داد؟ بر سر راه ارتقای وضعیت رفاه اجتماعی کشور چه موانعی قرار دارد؟ چشمانداز آینده نظام آموزشی و سلامت در ایران چیست؟
دیدگاه تان را بنویسید