تاریخ انتشار:
چرا واگذاری نمایشگاه به صداوسیما اشتباه است
بازی سیاسی در اراضی ولنجک
از حدود چهار سال پیش که مدیران سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح حکم دولت دهم را در دست گرفتند و به نمایشگاه بینالمللی تهران اسبابکشی کردند تا به امروز که معاون اول رئیسجمهور به طور خلقالساعه قباله ۸۵ هکتار اراضی نمایشگاه بینالمللی را به نام سازمان صداوسیما میزند، روزهای سختی بر صنعت نمایشگاهی ایران گذشته است.
از حدود چهار سال پیش که مدیران سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح حکم دولت دهم را در دست گرفتند و به نمایشگاه بینالمللی تهران اسبابکشی کردند تا به امروز که معاون اول رئیسجمهور به طور خلقالساعه قباله 85 هکتار اراضی نمایشگاه بینالمللی را به نام سازمان صداوسیما میزند، روزهای سختی بر صنعت نمایشگاهی ایران گذشته است. طی این سالها، آنچه نمایشگاه بینالمللی تهران را پراهمیت جلوه داده، زمینهای ناب و طلایی است که بزرگترین مرکز همایشی و نمایشگاهی ایران روی آن نشسته است؛ چه ماهیت اصلی این مرکز که برپا کردن نمایشگاهی در سطح بینالمللی و معرفی توانمندیهای تولیدی و صادراتی کشور است، چندان مورد توجه قرار نگرفته و کمتر شاهد رونق این صنعت در ایران بودهایم. بنابراین آنچه سایت نمایشگاهی تهران را در نوع خود منحصربهفرد و بیهمتا کرده است، جغرافیا و موقعیت مکانی آن است و همچنین وسعتی که اراضی این مرکز در بهترین نقطه پایتخت دارد که هر نوع کاربری از آن سودآور و پرمنفعت خواهد بود. چند سال پیش، و در هنگامهای که دولت دهم میراثدار عملکردهای نامناسب دولت نهم شده بود، عدهای برای تصاحب اراضی و زمینهای سایت نمایشگاهی
تهران خیز برداشتند. ابتدا این مساله مطرح شد که دولت به منظور رد دیون، نمایشگاه بینالمللی تهران را به سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح واگذار کرده است. این اتفاق افتاد و چند روزی نیز درگیری و جنجال، چاشنی این واگذاری بود. در حالی که هیچ سنخیتی میان آن سازمان (ساتا) و صنعت نمایشگاهداری دیده نمیشد. آنها تنها به واسطه رد دیون و تسویه طلبهایی که از دولت داشتند، چشم به سایت نمایشگاه بینالمللی تهران دوخته بودند. هر چند حکم دولت دهم مبنی بر واگذاری این مرکز را نیز در دست داشتند اما اعتراض یکپارچه و هماهنگ بخش خصوصی و وزارت بازرگانی وقت اگر نبود، سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح مالکیت نمایشگاه بینالمللی تهران را در اختیار میگرفت و امروز نمیدانستیم چه بر سر این مرکز و امکانات آن میآمد. آن اقدام دولت دهم را اگر خارج از مقوله خصوصیسازی و واگذاریها بر اساس قانون اصل 44 نیز بنگاریم، توجیه قابل قبولی نمیتوان برای آن پیدا کرد. اگر بپذیریم که دولتمردان ما اساس و مفاد خصوصیسازی را که بر واگذاری بنگاههای دولتی به اهل آن و صاحبان بخش خصوصی تاکید میکند، قبول ندارند، اما سپردن یک بنگاه اقتصادی آن هم از نوع
شرکت نمایشگاههای بینالمللی به سازمانی که اهلیت آن را ندارد، در قاموس هیچ تفکر اقتصادی نمیگنجد. با این حال دولتمردان ما نشان دادند از منظر غیراقتصادی به اینگونه واگذاریها و به خصوص واگذاری نمایشگاه بینالمللی تهران مینگرند و باید اذعان داشت پشت صحنه بذل و بخشش سایت نمایشگاهی ایران به سازمانها و نهادهای غیرمرتبط، اهداف و جوانب دیگری خوابیده است که از چشم ناظران تا حدودی غیب است.
بیگانگی با اقتصاد و تجارت
در مقوله واگذاری اراضی نمایشگاه بینالمللی تهران که معاون اول رئیسجمهور وعده آن را اخیراً به رئیس سازمان صداوسیما داده است، نکته قابل تامل دیگری هم پنهان است. آنگونه که در رسانهها آمده است، آقای محمدرضا رحیمی عنوان کردهاند کل زمینهای نمایشگاه بینالمللی که در مجاورت سازمان صداوسیماست، به این سازمان واگذار میشود، و هدف دولت از این واگذاری را کمکرسانی به سازمان صداوسیما به منظور توسعه شبکههای تلویزیونی و رادیویی در پنج قاره بیان داشتهاند. چگونه است که دولتمردان ما در اندیشه گسترش شبکههای تلویزیونی ایران در سر تا سر جهان هستند اما به راحتی از کنار ابزار توانمند و کارا همچون سایت نمایشگاهی ایران عبور میکنند؟ مگر نه این است که نمایشگاههای تجاری و صنعتی امروزه به برگ برنده در عرصه رقابتهای بینالمللی در حوزه اقتصادی تبدیل شدهاند؟ نباید کتمان کرد آنانی که46 سال پیش کلنگ احداث سایت نمایشگاه بینالمللی تهران را در اراضی ولنجک به زمین زدند، هدفی جز این نداشتند که از آن برای توسعه اقتصادی کشور بهره برند. این در حالی بود که تا آن زمان، یعنی در سال1346خورشیدی، نهتنها کشورهای همسایه، که کشورهای
آسیایی نیز با سایت نمایشگاهی بیگانه بودند و اصولاً کمترین آگاهی نسبت به این صنعت نداشتند. در حالی که در ایران نخستین و بزرگترین مرکز نمایشگاهی خاورمیانه و آسیا راهاندازی شده بود. بهرغم چنین سابقهای، امروز جامعه اقتصادی و کارآفرینان کشور شاهد بذل و بخشش بهترین سایت نمایشگاهی نهتنها آسیا که جهان از سوی دولت به نهادهای غیرمرتبط هستند و این اقدام چنان وهمانگیز است که حتی متولیان دولتی شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی ایران نیز نسبت به آن اعلام موضع کرده و آن طور که مدیرعامل این شرکت در رسانهها بیان داشته، در اعتراض به واگذاری اراضی نمایشگاه تهران، استعفا خواهد کرد. حتی مسوولان وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز این اقدام خلقالساعه دولت را برنتابیدهاند و اعتراضهای خود را به گوش مسببان آن رساندهاند. از این رو به نظر میرسد که دولت فخیمه دهم، در روزهای پایانی استقرار خود، کمر به تضعیف بخشهای استراتژیک اقتصادی کشور بسته است و سعی دارد میراث پردردسری را برای دولتمردان بعدی که از نیمه دوم مردادماه امسال زمام امور را به دست میگیرند به یادگار بگذارد.
تقویت و توسعه اراضی
اما چرا تصمیمگیرندگان واگذاری اراضی نمایشگاه بینالمللی تهران به سازمان صداوسیما، تنها در اندیشه انتقال زمین و اراضی سایت نمایشگاهی تهران هستند در حالی که شرکت نمایشگاههای بینالمللی ایران که یک بنگاه اقتصادی دولتی است اصلاً دیده نشده و بحث واگذاری آن مطرح نیست؟ این هم نکتهای است که پاسخ به آن قدری دشوار است و با معادلات یک واگذاری هیچ همخوانی و قرابتی ندارد. چنین رویکردی از ناحیه دولت مانند طرح این نکته است که دولت بخواهد زمینها و اراضی کارخانه ذوبآهن اصفهان را به دیگری واگذار کند در حالی که بخش سختافزاری کارخانه بدون جابهجایی و انتقال باقی بماند. اگر دولتمردان ما علاقهمند شدهاند که یک بنگاه اقتصادی مانند نمایشگاه بینالمللی تهران را واگذار کنند، باید مالکیت این شرکت را با تمام امکانات و داراییهای آن واگذار کنند، نه آنکه تنها اراضی آن را. مگر میشود بال و پر یک سازمان و بنگاه اقتصادی را از آن گرفت، سپس گفته شود بپر!؟
شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی ایران با امکانات ساختمانی و تجهیزات سختافزاری که شامل سالنها و ابزارهای زیربنایی میشود، میتواند به چرخه حیات خود ادامه دهد. اگر حتی به اعتقاد معاون اول رئیسجمهوری و تمامی کسانی که حکم به واگذاری اراضی نمایشگاه بینالمللی تهران دادهاند، تنها بخشهای محدودی که در همسایگی و نزدیکی سازمان صداوسیماست، به این نهاد واگذار میشود، باز هم نمیتوان بر چنین واگذاری مهر تایید گذاشت. شرکت سهامی نمایشگاههای بینالمللی ایران در حال حاضر از سالنها و امکاناتی برخوردار است که عمری بیش از سه، چهار دهه را یدک میکشد. هر چند طی سالهای گذشته نوسازی و ساخت چند سالن به بهسازی امکانات این بخش افزود اما بهروزرسانی بزرگترین سایت نمایشگاهی ایران همچنان نیاز به تکمیل و ارتقای خود دارد. اگر قرار است مانند سایر کشورهای جهان، ما نیز از پدیدهای همچون سایت نمایشگاهی در جهت توسعه صادرات و تولید داخلی استفاده کنیم، برای نمایش و نشان دادن و نیز جذب سرمایهگذاران خارجی فضای مدرن و امروزی فراهم کنیم، و اگر بنا این است که از حیطه تحریمها خارج شویم و دیگران کلاه خود را در مقابل پیشرفت صنعتی و
بازرگانی ایران از سر بردارند، چارهای جز این نداریم که علاوه بر اینکه موقعیت فعلی و سختافزاری سایت نمایشگاهی ایران را حفظ کنیم، به توسعه و آبادانی آن نیز کمک کنیم. در اراضی بلااستفاده نمایشگاه بینالمللی تهران ساخت و ساز مدرن راه انداخته و به فضای نمایشگاهی آن اضافه کنیم. در این صورت است که دیگران این اجازه را به خود نخواهند داد حتی به منظور مقاصد سیاسی گوشه چشمی به اراضی و زمینهای سایت ولنجک که میتواند نقطه قوت اقتصاد ما باشد، بیندازند.
دیدگاه تان را بنویسید