تاریخ انتشار:
هیات رئیسه اتاقهای ایران و تهران تغییر کرد
از انتخاب تا اعتماد
برای انتخاب تکتک افرادی که بر کرسی هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران هم تکیه بزنند، اجماع صورت گرفته بود. محسن جلالپور، رئیس کنونی اتاق بازرگانی ایران که در همین مدت محدود از آغاز به کار خود در قامت رئیس پارلمان بخش خصوصی، جای خود را در دل بخش خصوصی و دولتی و حتی تعاونیها و صنفیکاران باز کرده، تنها کاندیدای کرسی رئیس اتاق بازرگانی ایران بود.
بیش از 365 روز از روزی میگذرد که انتخابات اتاقهای بازرگانی در تهران و شهرستانها انجام شده است. انتخاباتی که شاید یکی از شگفتیهای رایدهی را بتوان به خوبی در آن مشاهده کرد. همه چیز گویا مهیای انجام یک تحول از سنت به مدرنگرایی بود. رایهایی هم که به صندوق ریخته شد، خواستار این بودند که اتاق، رخت قدیمی خود را از تن به در کرده و این بار، با حضور ترکیبی جوان در کنار تجربیات کهنهکاران، خود را برای حضور در شرایط جدید اقتصاد ایران مهیا کند. سال 94 هم از همان روزهای ابتدایی خود، گامهایش را انگار با همین تغییر در ساختار اتاقهای بازرگانی همراستا کرده بود. درست در روزهای ابتدایی نو شدن سال، توافق لوزان امضا شد و فضای سیاسی خاکستری ایران به سمت افقهای روشن حرکت کرد و همین سیگنالها هم کافی بود تا اقتصاد هم به تحرک واداشته شود. همه چیز در یک فضای امید، شرایط را به نحوی پیش میبرد که بار دیگر، روزهای درخشانی در انتظار اقتصاد ایران باشد.
در همین حال، تغییر در اتاقهای بازرگانی و شیوه تفکر بخش خصوصی هم باید کمکم، آغاز میشد. دور، دور حضور پررنگ بخش خصوصی در اقتصاد ایران است. هیات رئیسه اتاقهای بازرگانی هم باید به مرور انتخاب میشدند. افرادی که مسوولیت سنگینی به دوش داشتند و بهطور قطع باید با همراهی و همرایی همه اعضای هیات نمایندگان انتخاب میشدند تا در یک نقطه دید مشترک، در بزنگاههای اقتصاد ایران تصمیمگیری کنند. اکنون این وفاق و همراهی است که بخش خصوصی را میتواند به آرزوهای چندین و چندسالهاش برای حضور در اقتصاد برساند. اینطور بود که در اولین جلسه هیات نمایندگان هشتمین دوره اتاقهای بازرگانی، باید هیات رئیسه جدید انتخاب میشدند. همه چیز از قبل با هماهنگی و رای اکثریت تقریباً تمام شده مینمود و به همین دلیل، بدون کمترین چالش و صرف وقت، هیات رئیسه جدید انتخاب شدند. در ترکیب جدید، همه نیروها جوان بودند و البته برخی از آنها برای تصاحب کرسیهای هیات رئیسه، بیرقیب. شاید این اولین دوره در تاریخ انتخابات اتاق بازرگانی تهران بود که کار به این شکل پیش میرفت.
رایگیری کاملاً بیحاشیه و به اعتقاد فعالان اقتصادی بیحرف و حدیث انجام شد. در اکثر شهرستانها هم همین روال پیش رفت؛ اگرچه، این پایانی برای این دوره از رایگیری انتخابات هیات رئیسه اتاقها نبود. حال نوبت به این رسیده بود که پارلمان بخش خصوصی هم صاحب هیات رئیسه شود. فضای پیش از انتخابات هم به خوبی این را نشان میداد که اجماع کلی حاصل شده و شاید هم بتوان با درصد اطمینان بالا گفت که از پیش، برای انتخاب تکتک افرادی که بر کرسی هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران هم تکیه بزنند، اجماع صورت گرفته بود. محسن جلالپور، رئیس کنونی اتاق بازرگانی ایران که در همین مدت محدود از آغاز به کار خود در قامت رئیس پارلمان بخش خصوصی، جای خود را در دل بخش خصوصی و دولتی و حتی تعاونیها و صنفیکاران باز کرده، تنها کاندیدای کرسی رئیس اتاق بازرگانی ایران بود. همه این بار، به او اعتماد کردند. در 37 سالی که از انقلاب ایران میگذرد تا پیش از انتخابات اخیر، اتاق بازرگانی ایران تنها سه رئیس به خود دیده بود؛ علینقی خاموشی، محمد نهاوندیان و غلامحسین شافعی. مدت ریاست اولی 26 سال، دومی شش سال و در نهایت آخری به کمتر از دو سال رسید و اکنون، این محسن جلالپور بود که به عنوان چهارمین رئیس در طول 37 سال اخیر، به صندلی ریاست تکیه میزند. همان روزی هم که او با رای اکثریت انتخاب شد، همه رایدهندگان یکصدا بر جوانگرایی و روی کار آمدن تفکرات نو بر پایه اقتصادی شکوفا و غیردولتی، تاکید داشتند و این پایانی بر انتخابات هیات رئیسه و در واقع، آغازی برای روزهای سخت اقتصاد ایران در گذار از دوران سخت تحریم به سمت دوران شکوفایی و احتمالاً رونق اقتصادی است.
در همین حال، تغییر در اتاقهای بازرگانی و شیوه تفکر بخش خصوصی هم باید کمکم، آغاز میشد. دور، دور حضور پررنگ بخش خصوصی در اقتصاد ایران است. هیات رئیسه اتاقهای بازرگانی هم باید به مرور انتخاب میشدند. افرادی که مسوولیت سنگینی به دوش داشتند و بهطور قطع باید با همراهی و همرایی همه اعضای هیات نمایندگان انتخاب میشدند تا در یک نقطه دید مشترک، در بزنگاههای اقتصاد ایران تصمیمگیری کنند. اکنون این وفاق و همراهی است که بخش خصوصی را میتواند به آرزوهای چندین و چندسالهاش برای حضور در اقتصاد برساند. اینطور بود که در اولین جلسه هیات نمایندگان هشتمین دوره اتاقهای بازرگانی، باید هیات رئیسه جدید انتخاب میشدند. همه چیز از قبل با هماهنگی و رای اکثریت تقریباً تمام شده مینمود و به همین دلیل، بدون کمترین چالش و صرف وقت، هیات رئیسه جدید انتخاب شدند. در ترکیب جدید، همه نیروها جوان بودند و البته برخی از آنها برای تصاحب کرسیهای هیات رئیسه، بیرقیب. شاید این اولین دوره در تاریخ انتخابات اتاق بازرگانی تهران بود که کار به این شکل پیش میرفت.
رایگیری کاملاً بیحاشیه و به اعتقاد فعالان اقتصادی بیحرف و حدیث انجام شد. در اکثر شهرستانها هم همین روال پیش رفت؛ اگرچه، این پایانی برای این دوره از رایگیری انتخابات هیات رئیسه اتاقها نبود. حال نوبت به این رسیده بود که پارلمان بخش خصوصی هم صاحب هیات رئیسه شود. فضای پیش از انتخابات هم به خوبی این را نشان میداد که اجماع کلی حاصل شده و شاید هم بتوان با درصد اطمینان بالا گفت که از پیش، برای انتخاب تکتک افرادی که بر کرسی هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران هم تکیه بزنند، اجماع صورت گرفته بود. محسن جلالپور، رئیس کنونی اتاق بازرگانی ایران که در همین مدت محدود از آغاز به کار خود در قامت رئیس پارلمان بخش خصوصی، جای خود را در دل بخش خصوصی و دولتی و حتی تعاونیها و صنفیکاران باز کرده، تنها کاندیدای کرسی رئیس اتاق بازرگانی ایران بود. همه این بار، به او اعتماد کردند. در 37 سالی که از انقلاب ایران میگذرد تا پیش از انتخابات اخیر، اتاق بازرگانی ایران تنها سه رئیس به خود دیده بود؛ علینقی خاموشی، محمد نهاوندیان و غلامحسین شافعی. مدت ریاست اولی 26 سال، دومی شش سال و در نهایت آخری به کمتر از دو سال رسید و اکنون، این محسن جلالپور بود که به عنوان چهارمین رئیس در طول 37 سال اخیر، به صندلی ریاست تکیه میزند. همان روزی هم که او با رای اکثریت انتخاب شد، همه رایدهندگان یکصدا بر جوانگرایی و روی کار آمدن تفکرات نو بر پایه اقتصادی شکوفا و غیردولتی، تاکید داشتند و این پایانی بر انتخابات هیات رئیسه و در واقع، آغازی برای روزهای سخت اقتصاد ایران در گذار از دوران سخت تحریم به سمت دوران شکوفایی و احتمالاً رونق اقتصادی است.
دیدگاه تان را بنویسید