سازمان تامیناجتماعی، سازمانی است مردمبنیاد، مشاع، بینالمللی و مبتنی بر قواعد بازی جامعیت و کفایت مبتنی بر عدالت. بدیهی است که میزان شناخت مردم(مشترکان) و مسوولان از این قبیل سازمانها در سطح نازلی قرار دارد و حتی به جرات میتوان گفت که میزان شناخت مسوولان از کارکرد این سازمانها به مراتب کمتر از مردم است و گاه این شناخت، نادرست نیز هست
رزاق صادق/ عضو سابق هیات مدیره سازمان تامین اجتماعی
سازمان تامیناجتماعی، سازمانی است مردمبنیاد، مشاع، بینالمللی و مبتنی بر قواعد بازی جامعیت و کفایت مبتنی بر عدالت. بدیهی است که میزان شناخت مردم (مشترکان) و مسوولان از این قبیل سازمانها در سطح نازلی قرار دارد و حتی به جرات میتوان گفت که میزان شناخت مسوولان از کارکرد این سازمانها به مراتب کمتر از مردم است و گاه این شناخت، نادرست نیز هست. برای شناسایی عواملی که سازمان را به ورطه حاشیهسازی کشانده است، «دیدگاههای مختلف مسوولان نسبت به موجودیت این نوع سازمانها»، «درک ضعیف بیمهشدگان از اطلاعرسانی شفاف و نمایشها و رفتارهای چندگانه مسوولان»، «عدم شفافیت مالی سازمان تامین اجتماعی»، «سیاستزدگی شدید در انتخاب اعضای هیات امنا، هیاتمدیره و مدیرعامل سازمان» و البته «گستردگی بیش از حد سازمان تامین اجتماعی» از عواملی هستند که نفیاً یا اثباتاً میتوانند سرنوشت این سازمان بیمهگر را تعیین کند. اما بدیهی است، چنانچه سازمان به سوی توسعه و بالندگی حرکت کند، مردم و افراد تحت پوشش این سازمان به خدمات مناسب، رفاه نسبی و نشاط دست خواهند یافت. در حالی که اگر سازمان در این مسیر، دچار انحراف شود، سرنوشتی شوم در انتظار
سازمان و بیمهشدگان خواهد بود؛ به طوری که در شرایط بحرانی، حتی قویترین دولتها، دولتهایی که منابع درآمدی بالایی در اختیار دارند نیز از عهده مدیریت بهینه این سازمان و منابع آن برنخواهند آمد. حال شنیده میشود که فساد در میان برخی مقامات عالی این سازمان رخنه کرده و رانتخواری و سوءاستفاده از امکانات آن علنی شده است. البته زمزمه شکلگیری فساد در این سازمان، چندسالی است که شنیده میشود اما این زمزمهها با انتشار گزارش تحقیق و تفحص نمایندگان مجلس، گویی به فریاد تبدیل شد. اما نباید از رو شدن دست سوءاستفادهگران و افشای عوامل فساد و ریخت و پاش ذوقزده شد یا آن را نادیده گرفت؛ بلکه عقلانیت حکم میکند که به جستوجوی ریشههای فساد و رانتخواری که به مرز نگرانکنندهای رسیده است، بپردازیم. اگرچه، بیان این دغدغه، مربوط به امروز نیست. کارشناسان و صاحب نظران حوزه رفاه و تامین اجتماعی چندسالی میشود که به عناوین مختلف، وقوع چنین فاجعهای را هشدار میدهند. آنان این هشدار را مطرح کردند که از رخنه فساد در سازمان تامین اجتماعی نگران باشید و نگویید که این رانتخواریها در بسیاری از سازمانهای مشابه وجود دارد و اساساً آن را
پدیدهای رایج بپندارید. البته اگر، رانتجویی و فساد در یک وزارتخانه پدیدار شود، ممکن است بتوان با تسامح از کنار آن گذشت یا با برخورد قانونی آن را رفع و رجوع کرد. اما جایگاه سازمان تامین اجتماعی متفاوت است. این سازمان، اموال مردم را اندوخته است و چشم یک ملت آن هم از همه اقشار، از فقرا گرفته تا طیف گستردهای از جوانان شاغل یا سالخورده، زنان بیوه و در نهایت فرودستان جامعه، بدان دوخته شده است. از این رو، تساهل و تسامح در قبال هدررفت منابع یا بذل و بخششهای بیضابطه بر کسی جایز نیست. بنابراین لازم است که پیش از برخوردهای قهری، کارشناسانی به بررسی و ریشهیابی و ریشهکنی این پدیده اقدام کنند. اگرچه نباید فراموش کرد که ریشهکنی فساد و رانتخواری در این سازمان و سازمانهای مشابه، در سایه شفافیت و اطلاعرسانی به موقع تحقق مییابد. البته اصلاح نوع نگرش مسوولان نیز از موارد ضروری است؛ چرا که هنوز اکثریت مسوولان سازمان را پولدار و فربه میبینند و تعهدات آتی آن را نادیده میگیرند. البته مسوولان عالیرتبه سازمان تامین اجتماعی، در مقابل صاحبان اصلی منابع این سازمان، یعنی بیمهشدگان از نداری و فقر و ورشکستگی سازمان دم
میزنند؛ عامل اساسی و دیگری که باید بدان پرداخت، گستردگی سازمان است که ظاهر آن را فریبنده جلوه میدهد. فساد و ریخت و پاش در تامین اجتماعی نگرانکننده است و این افشاگریها، تحقیق و تفحص یا بخشنامه اخیر وزیر کار، تعاون و رفاه مبنی بر بسیج همه امکانات برای خدمت به بیمهشدگان اگرچه موثر است، اما از نگرانیها نمیکاهد. نباید تصور کرد که با این اقدامات، ریخت و پاش در این سازمان در نطفه خفه شده است. به عقیده من، مواردی که تاکنون افشا شده است، دم خروس هم نیست و اگر اسناد این فساد منتشر شده است، دلیل عمده آن، مچگیری یا اعلان این هشدار به مسوولان جدید است که راه اسلاف خود را در پیش نگیرند و از یک سوراخ برای چندمین بار گزیده نشوند. فساد و ریخت و پاش به ویژه در بنگاههای تحت پوشش و شرکتهای تابعه بسیار عظیمتر و بزرگتر از آن است که به سادگی بتوان بدان دست یافت، مگر آنکه دولت، زیر و بم سازمان را به خوبی بشناسد و آن را با یاری و توان مردم اصلاح کند. در غیر این صورت، فساد سر ریز کرده، دامن سازمان را خواهد سوزاند و میلیونها بیمهشده را به رنج خواهد کشاند. این آسیب گریبانگیر طیف وسیعی از کارفرمایان نیز میشود و موجب تیرگی
شدید فضای کسب و کار خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید