تاریخ انتشار:
مروری بر اتفاقات اخیر بازار سهام
بورسی که در بورس نیست
بررسیها نشان میدهد در فاصله ۱۵ دیماه تا ۲۳ بهمنماه که شاخص کل از ۸۹۵۰۰ واحد و به رقم ۷۹۱۳۷ واحد رسید، چیزی حدود ۶/۱۱ درصد از شاخص کل کاسته شده است.
رالی رشد بازار سهام که پس از رشد نرخ دلار و سودآوری شرکتها در سال گذشته آغاز شده بود و با پیروزی حسن روحانی به سرعت گردنههایی را که روزگاری عبور از آنها سخت به نظر میرسید درمینوردید ناگاه در فتح قله 90 هزار واحدی ناکام ماند. سیگنال افت بازار همگام با علائم هشداردهنده کهنهکاران بازار به تازهواردان، ناگاه به حقیقت پیوست. دیگر از پاییز طلایی بورس خبری نشد تا بازار در نیمه زمستان روی سردی به سهامداران نشان دهد و حتی اجرایی شدن موافقتنامه ژنو که روزگاری حتی شایعاتی پیرامون توافقهای جزیی آن عطش تقاضا در بازار را دوچندان میکرد، دیگر کارساز نباشد. نیمههای دیماه و در یکشنبه سیاه بورس، شاخص کل با بیش از دو هزار واحد افت تب داغ معاملات سهام را به رخ آنهایی کشید که مدام بر کوس سرمایهگذاری در این بازار میکوبیدند. زمزمههای استعفای مدیران ارشد سازمان بورس مدام در گوش سهامداران میپیچید. در این بین هر روز نوسانات منفی شاخص کل، دلهره را در سهامداران خرد تشدید میکرد. تا جایی که هجوم مردم به صندوقهای سرمایهگذاری جهت ابطال واحدهای پذیرفتهشده این نهادهای مالی را با مشکل تامین نقدینگی مواجه ساخت که چارهای جز
فروش اوراق بهادار پرتفوی برای آنها باقی نمیماند. در ابتدا جمیع اظهارنظرها بر کوتاه بودن این روند و اصلاح طبیعی بازار متمرکز بود اما افت شدید حجم معاملات و خالی شدن تالار از فعالیت حقوقیها بر نگرانیها افزود و همین امر باعث شد این روند بیش از یک ماه ادامه یابد و شاخص در افتی کمسابقه و با ابعادی بیسابقه به 79 هزار واحد سقوط کند. از قضا عرضه اولیه عمومی دو شرکت توسعه فناوری اطلاعات خوارزمی و سرمایهگذاری دارویی تامین نیز بر بار عرضهها جهت تامین نقدینگی افزود. جالب اینجاست که در روزهای پررونق بازار که مدام توصیه میشد عرضه اولیه عمومی قادر است از عطش تقاضای بازار بکاهد، این مهم اتفاق نیفتاد و در روزهای رکود بازار، اجرایی و به تشدید عرضهها کمک کرد. در حالی که نشست حقوقیهای فعال بازار تنها تسکیندهنده موقت بازار بود، دیگر بار مصوبات بهارستانیها، اهالی تالار حافظ را نگران ساخت. تصویب نرخ بهره مالکانه 30 درصد برای معدنیها به همراه نرخ خوراک گازی 15 سنتی برای واحدهای پتروشیمی قریب به نیمی از بازار را از کار انداخت. نیمه دیگر نیز که رمق چندانی برایش نمانده بود تیر خلاص را پس از انتشار 30 میلیارد ریال اوراق
مشارکت 23 درصد بر پیکر نیمهجان خود دید. هرچند بسیاری از فعالان بازار این درصد سود را با توجه به سطح تورم فعلی غیرجذاب قلمداد کردند اما طبق ضربالمثل لنگه کفشی در بیابان نعمت است، عدهای عطای دارایی بورسی را به لقایش بخشیدند. ممکن است این میزان سود ناکافی باشد اما محتوای اطلاعاتی آن کافی است تا سرمایهگذار بخشی از دارایی بورسی خود را با اوراق مشارکت جایگزین کند. در این بین گاهی اعتراض سهامداران دامن محاسبات شاخص کل را نیز فرامیگرفت.
آیا محاسبات شاخص کل ایراد دارد
عدهای این خرده را گرفتند که چرا شاخص کل بورس افت نامتقارنی با آنچه در واقعیت میگذرد، دارد. بررسیها نشان میدهد در فاصله 15 دیماه تا 23 بهمنماه که شاخص کل از 89500 واحد و به رقم 79137 واحد رسید، چیزی حدود 6/11 درصد از شاخص کل کاسته شده است. حال آنکه در همین بازه زمانی، شاخص 30 شرکت بزرگ، 10 درصد و شاخص 100 سهم بزرگ بازار که قریب به 95 درصد بورس را در اختیار دارند، 5/12درصد کاهش داشته است؛ لذا افت زیاد قیمتی در برخی نمادها که تا 40 درصد هم رسیده بود، بیشتر شامل نمادهای کوچک بازار شده است. این شرکتها به دلیل ارزش بازار کم، طبیعتاً وزن کمتری هم در محاسبات دارند و نمیتوانند بر شاخص کل بازار اثر زیادی بگذارند. روی آوردن به سمت سهام کوچک و با انحراف معیار بالاتر به عنوان معیار ریسک هرچند ممکن است در برخی روزها بازدهی بالاتر از شاخص برای دارندگان خود به ارمغان بیاورد. اما بازدهی کمتر از شاخص بورس به عنوان میانگین بازار، دستاورد دیگر انحراف نامطلوب از میانگین آنهاست. از طرفی باید در نظر داشت با متوقف شدن نمادهای پتروشیمی که به تنهایی حدود 40 درصد ارزش بازار را در اختیار داشتند، از افت بیشتر شاخص جلوگیری شد.
به علاوه بار روانی صفوف فروش سنگین پتروشیمی نیز دیگر از دوش بازار برداشته شد و برخی نمادها به حالت عادی بازگشتند. مجموع عوامل فوق باعث شد تا فاصله افت شاخص کل بورس و افت برخی دیگر از نمادها نامتوازن جلوه کند.
دو امدادی شاخص کل
البته باید حقیقتی را قبول کرد که شاخص کل بورس مانند مسابقه دو امدادی عمل میکند. یعنی سهامداران منتظرند امروز یک نماد شاخص را به حدی برساند و فردا نمادی دیگر این راه را ادامه دهد. این یعنی بازار حرفشنوی دارد. پس اگر کسی قدرت و نفوذ بیشتری داشت میتواند باقی سهامداران را همراه خود کند. به علاوه بورس تهران دارای روند است. در حالی که در بازارهای کارا پدیده گشت تصادفی (Random walk) حاکم است. این تئوری بیان میکند در بازارهای کارا که تئوری گشت تصادفی حاکم است، رویههای متعدد تکنیکال و نموداری پیشبینی قیمت سهام کاملاً بیارزش خواهند شد. موضوع دیگر در همین راستا اینکه هرچند بورس بارها مردم را به سرمایهگذاری دعوت کرده است اما هیچگاه آداب سرمایهگذاری را به نحو مطلوب به آنها نیاموخته است. پدیده صفنشینی و خرید و فروش بر مبنای شایعات از جمله آثار ورود سرمایهگذار ناآگاه است. هرچند با خروج این نوع سرمایهگذار از بازار طلا و ارز، سفتهبازی در این بازار کم میشود، اما ورود او به بازار سرمایه و رفتار نابخردانه وی نباید به ضرر همه سهامداران بورس بینجامد. جنبه دیگر به کارگزاریها برمیگردد که در این چند ماه کد آنلاین
را به دلیل استقبال زیاد، راحتتر صادر کردهاند. مناسب است که سازمان بورس همانند کاری که برای اعطای کد معاملاتی سکه آتی در بورس کالا انجام و برای متقاضیان دوره آموزشی قرار داد، با توجه به لزوم تخصصی شدن بورس سهام، این دورهها را برای تمامی متقاضیان کد معاملاتی خصوصاً کد آنلاین الزامی کند. از طرفی به نظر میرسد با درس گرفتن از تجربه اخیر، نهاد ناظر باید نسبت به تعیین حداقل میزان نقدینگی در صندوقها برای مواجهه با تلاطمهای طبیعی بازار سهام اقدام کند.
بررسی آماری
تحلیل آمار و ارقام شاخصهای بورس طی مدت 15 دیماه تا 23 بهمن ماه حاکی از آن است که ارزش بازار بورس و فرابورس بالغ بر 621190767 میلیون ریال یعنی حدود 12 درصد کاهش یافته است. در این مدت 305 نماد با کاهش قیمت، 50 نماد با افزایش قیمت و 10 نماد بدون تغییر ارزش بازار مواجه شدهاند. صنعت مواد و محصولات دارویی با پنج درصد افزایش، بیشترین افزایش ارزش بازار و صنعت خردهفروشی به استثنای وسایل نقلیه موتوری با 35 درصد کاهش بیشترین افت را متحمل شده است. در بین نمادها نیز نماد خنصیر مربوط به شرکت مهندسی نصیر ماشین با 250 درصد بیشترین افزایش ارزش بازار را داشته و بیشترین کاهش ارزش بازار از آن نماد کسرام مربوط به شرکت پارس سرام به میزان 47 درصد بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید