تاریخ انتشار:
مقصر ریزش بازار دولت است
سهامداران خویشتنداری کنند
سازمان بورس نیز در این میان مدیریت مطلوبی نداشت. زمانی که بازار رو به رشد است باید سازمان بورس اجازه افزایش سرمایه به شرکتها بدهد اما از این کار غفلت کرد.
ضعف آموزش داریم
افراد غیرحرفهای و مبتدی وقتی بدون آموزشهای لازم وارد بازار میشوند طبیعی است که تحت تاثیر جو قرار میگیرند و بر اساس شایعات عمل میکنند. باید زمینه آموزش به این افراد را افزایش داد، تنها هشدارها کافی نیست. کارگزاران تنها برای سهامداران کوچک و مبتدی خرید و فروش انجام میدهند نباید اینگونه باشد. سرمایهگذاران حقیقی نیاز به آموزش دارند تا با آگاهی کامل وارد بازار شوند. نمیتوان به سهامداران مبتدی تنها تاکید کرد و هشدار داد از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بورس شوند. هجوم یکباره به این صندوقها نیز مشکل ایجاد میکند. باید زمینههای آموزشی را تقویت کرد. بازار سهام بازاری کاملاً تخصصی است با بازار دلار و سکه قابل قیاس نیست که مردم سرمایههایشان را به یکباره به بازار بیاورند و با مشاهده تزلزل و ریزش قیمتها از بازار خارج شوند. در بورس شرکتهای بزرگ قرار دارند که نباید اینگونه با قیمت سهامها در بورس بازی شود.
نظارتها تقویت شود
باید نظارت بر بازار افزایش یابد، نباید سازمان بورس اجازه دهد برخی سهامداران و کارگزاران عدهای را اغوا کند و اطلاعات گمراهکننده در بازار منتشر کنند. رشد یکباره سهام برخی از شرکتهای کوچک که همخوانی با پیشبینیها در صورتهای مالی آنها نداشت نشان میدهد دستکاری قیمتها رخ داده است و خوشبینیها بیش از اندازه بوده است. به طور مثال در سهام ساختمانی اتفاق خاصی نیفتاده بود که تا این حد قیمتها رشد کند؛ یا دیگر شرکتهای کوچک که تا چند برابر سهام آن رشد قیمت داشت. خوشبینیها بیش از اندازه بود که در اثر توافق ژنو ایجاد شده بود و از طرفی انتظارات از دولت جدید بالا بود. اینها باعث شد رفتارهای هیجانی در بورس غالب شود و با رکود بازارهای موازی سرمایهها به سمت بازار سهام سوق پیدا کند. در این میان نیز عدهای سودجو سعی میکنند روند بازار را برهم بزنند و با رانت اطلاعاتی و ابزارهایی که در اختیار دارند شایعات را افزایش میدهند تا بتوانند سود هنگفتی در برخی از سهمها از طریق گمراه کردن برخی از افراد به ویژه سهامداران غیرحرفهای و تازهوارد کسب کنند.
غفلت حقوقیها
سازمان بورس، شرکت بورس و حقوقیهای بازار باید دست به دست هم میدانند و از بازار با عرضههای مناسب حمایت میکردند تا سهامداران کوچک اینگونه متضرر نشوند. وقتی سرمایه هنگفتی برای اولین بار به سمت بورس آمد باید استقبال میشد و با برنامهریزی در جهت تقویت و ثبات بازار گام برداشته میشد اما از این امر غفلت شد. متاسفانه شرکتهای بورسی و حقوقیها نیز اسیر شایعات شدند و استراتژی نداشتند. این بیبرنامه بودن باعث میشود سهامداران حرفهای نیز مانند سهامدار مبتدی و غیرحرفهای عمل کنند و با شیوع شایعات به فروشنده تبدیل شوند و به این شکل ریزشهای بزرگ رقم بخورد.
عملکرد نامطلوب
سازمان بورس نیز در این میان مدیریت مطلوبی نداشت. زمانی که بازار رو به رشد است باید سازمان بورس اجازه افزایش سرمایه به شرکتها بدهد اما از این کار غفلت کرد. باید زمینه تقویت بازار اولیه را ایجاد میکرد. نباید اجازه میداد تقاضا اینگونه فشار بیاورد و قیمتها را افزایش دهد. باید از همان ابتدا که بازار را با رفتارهای هیجانی در خرید مشاهده میکرد اعمال محدودیت در برخی موارد ایجاد میکرد نه اینکه زمان بگذرد و قیمت برخی سهام بدون مبنای منطقی و کارشناسی رشد کند و در نهایت با حاکم شدن اخبار منفی بر بازار روند ریزش حاکم شود. همچنین با توجه به مطالبه عمومی برخی سهامداران، دولت در بازار دخالت و اقدام به اعمال محدودیت کند. سازمان بورس قبل از وقوع اینگونه اتفاقات باید ابزارهای نظارتی و حمایتی بر بازار را گسترش میداد.
خویشتنداری کنید
شرایط بازار همچنان پیچیده است. سهامداران حرفهای و غیرحرفهای بهجای فروش سهمهای خود بهتر است خویشتنداری کنند. سهامهای بنیادی را نباید ارزان بفروشند. دولت و مجلس بر سر نرخ خوراک و بهره مالکانه به توافقی خواهند رسید که به ضرر صنایع نیست. به هر شکل قبول داریم دولت و مجلس در زمینه تعیین نرخ خوراک پتروشیمی مناسب عمل نکردند اما باید نگاه به صنعت حمایتی باشد. متاسفانه تفکر دولتی بر وزارت نفت حاکم است و به بخش خصوصی بها نمیدهد. باید مدیریت جدید وزارت نفت جایگاه ویژهای برای بخش خصوصی قائل شود. باید با آنها تعامل داشته باشد و آنان را به رسمیت بشناسد. چرا در زمینه نرخ خوراک پتروشیمی تنها به دنبال افزایش قیمتها هستند. از این طریق بخش خصوصی دچار مشکل میشود در حالی که باید نرخ متناسب و معقول در نظر گرفته شود و توان رقابت از بخش خصوصی سلب نشود. نباید با تفکر منسوخ دولتی بر این بخش مدیریت کرد. اگر به بخش خصوصی بها داده شود و حمایتهای لازم به عمل آید، میتوان در کمترین زمان بیشترین بهره را برد. از طرفی مجلس نیز نباید با پتروشیمیها و بخش خصوصی به شکلی برخورد کند که گویا آنها مملکت را تاراج کردهاند. دولت و مجلس
باید حامی بخش خصوصی باشند نه اینکه با تهدید آنها حیاتشان را با مشکل مواجه کنند. مگر میشود نرخ خوراک را تا پنج برابر افزایش داد و انتظار داشت آن صنعت روی پای خود بایستد.
نمایان شدن ناهماهنگیها
مسائل اخیر بورس و چالشها بر سر نرخ خوراک و بهره مالکانه نشان داد تیم اقتصادی دولت همانطور که قبلاً از این بابت نگرانی وجود داشت با یکدیگر هماهنگ نیستند. درست است که در ظاهر دعوایی ندارند اما سیاستهایشان متناقض است. بانک مرکزی سیاستی را اعمال میکند که با سیاست وزارت اقتصاد در تناقض است. در این مقطع که بورس در حالت حساس و بحرانی قرار دارد چرا باید اجازه انتشار فروش اوراق مشارکت داده شود ظاهراً خط مشی مشخص و شفافی در سیاستهای تیم اقتصادی دولت وجود ندارد. باید دولت آقای روحانی به این مسائل توجه کند که ضرر این ناهماهنگیها را مردم میدهند. ریزش سنگین سهام که از ناهماهنگی تیم اقتصادی دولت نشات گرفته است موجب ضرردهی مردم شده است. نباید به سادگی از کنار این مسائل گذشت زیرا باعث بیاعتمادی مردم میشود. وقتی رئیسجمهور مردم را تشویق میکند سرمایههای خود را به بورس بیاورند باید مدیران اقتصادی دولت نیز به این امر اقبال نشان دهند و تمام تلاش خود را در جهت حمایت از بازار سهام بهکار بندند. شاهدیم سازمان خصوصیسازی در زمانی که باید عرضههای خود را افزایش میداد تا فشار خرید از برخی سهمها کاهش یابد وارد میدان نشد و
زمانی وارد شد که قیمت برخی از سهام به شکل هیجانی بالا رفته بود و دیگر عرضهها نه تنها نمیتوانستند اثر مثبت بر بازار بگذارند بلکه نتیجه منفی نیز داشت. باید دولت رشد بیسابقه بورس و ریزشهای سنگین را بررسی کند و عارضه اصلی را بیابند که مقصران چه کسانی هستند. به خوبی مشهود است که ضعف مدیران باعث بروز این بیسامانیها در بورس شده است.
دیدگاه تان را بنویسید