تاریخ انتشار:
گفتوگو با رئیس هیاتمدیره اتحادیه تعاونیهای صنایع آلومینیوم کشور
وعدههای دولت در کمک به تولیدکننده محقق نشد
هبتالله فاضلی رئیس هیاتمدیره اتحادیه تعاونیهای صنایع آلومینیوم کشور و مدیر عامل یک شرکت تولیدی آلومینیومکار با ۴۲ سال سابقه میگوید، دو سال پس از هدفمند کردن یارانهها، گرانی انرژی فشار زیادی بر تولیدکنندگان وارد میکند و این در حالی است که وعدههای دولت مبنی بر کمک مستقیم و غیرمستقیم به تولیدکننده تحقق نیافت.
هبتالله فاضلی رئیس هیاتمدیره اتحادیه تعاونیهای صنایع آلومینیوم کشور و مدیر عامل یک شرکت تولیدی آلومینیومکار با 42 سال سابقه میگوید، دو سال پس از هدفمند کردن یارانهها، گرانی انرژی فشار زیادی بر تولیدکنندگان وارد میکند و این در حالی است که وعدههای دولت مبنی بر کمک مستقیم و غیرمستقیم به تولیدکننده تحقق نیافت. وی نیاز آلومینیومکاران به شمش آلومینیوم را 300 هزار تن در سال ذکر میکند و میگوید، تولید شرکتهای داخلی جوابگوی نیاز دهها هزار واحد آلومینیومکار کشور نیست. گفتوگویی که در ادامه میخوانید به دنبال انعکاس بخشی از مشکلات اصناف و صنایع پاییندستی صنعت آلومینیوم است.
آقای فاضلی، به عنوان رئیس اتحادیه تعاونیهای صنایع آلومینیوم نقش این بخش را در اشتغال و اقتصاد کشور چگونه میبینید؟
صنایع پاییندستی آلومینیوم در کشور گستردگی بسیار زیادی دارند و حجم اشتغال آنها با کارخانههای بالادستی قابل مقایسه نیست. حدود 10هزار واحد تولیدی و صنفی محصولات ایرالکو، المهدی و هرمزال را تبدیل به در و پنجره و کالاهای به کار رفته در ساختمانها میکنند، به جز این واحدها، صدها کارگاه و کارخانه دیگر در «آنادایز»، «پاورکودینگ»، ساخت یراقآلات و اکستروژنساز هستند. زوارهای آلومینیومی، نردبانسازی، میلپرده، کرکره و تزیینات بخشی از تولیدات این کارخانهها هستند. امروزه ورقهای آلومینیوم کامپوزیت نقش ارزندهای در نماسازی ساختمانها پیدا کرده که ایمنی بسیار بیشتری در زلزله نسبت به نماهای سنگ و شیشه و آهن دارد. حتماً در شهر تهران مشاهده میکنید که ساختمانهای اداری و بانکها به سمت نماهای ورق آلومینیوم رفتهاند. کابلسازی، فویلسازی و نوردسازی نیز بخشهایی هستند که نقشی قوی در صنف آلومینیوم دارند.
آیا آمار دقیقی از واحدهای آلومینیومکار کشور داریم؟
متاسفانه در این سالها کسی یا نهادی به دنبال کار مطالعاتی و آماری در این بخش نرفته اما اشتغال این بخش از 300 تا 500 هزار نفر گفته شده است. اینها افرادی هستند که از کارخانههای مادر تا اصناف کوچک در حال فعالیت در این بخش هستند. نقش اشتغال این بخش هرگز نباید دستکم گرفته شود، به ویژه نقش اشتغال اصناف که در ابعاد بسیار گستردهای در سراسر شهرهای ایران گسترده شدهاند. این بخش در این سالها هرگز باری بر روی دوش دولت نبوده و بیمنت اشتغال و رونق را به اقتصاد آوردهاند.
نیاز این بخش به شمش آلومینیوم چند هزار تن در سال است؟
250 تا 300 هزار تن نیاز کلیه بخشهای آلومینیوم است. فقط نیاز در و پنجرهسازان سالانه 100 هزار تن است. اگر تولیدکنندگان شمش ناگزیر از صادرات برای تامین نیازهای خود نبودند ما از واردات بینیاز بودیم اما متاسفانه مجبور به تامین بخشی از نیاز خود از خارج هستیم. تحریمهای ناخواسته واردات آلومینیوم را نیز مشکل کرده بهویژه امسال که واحدها برای خرید شمش واقعاً دچار مشکل شدهاند. مشکلات السی و گران شدن ارز نیز مزید بر علت شده و ما آلومینیوم را با دردسر از امارات و بحرین وارد میکنیم.
آیا خرید شمش از داخل به صرفهتر است؟
خیر، متاسفانه قیمت شمش داخلی گرانتر است. اگر قیمت هر تن آلومینیوم در بورس LME لندن دو هزار دلار است اینجا این رقم بیشتر و گرانتر است و این در حالی است که کیفیت شمش داخلی هنوز با کیفیت آلومینیوم خارجی تفاوت دارد. ما در صنایع پاییندستی به دلیل وجود رقابت سنگین، در این سالها مرتب به کیفیت محصول خود افزودهایم اما صنایع بالادستی این کار را نکردهاند.
این مشکل کیفیت مربوط به چه کارخانههایی است؟
هنوز کیفیت بیلت ایرالکو مطلوب نیست و فاصله زیادی با آلومینیوم دوبال و آلبا (امارات و بحرین) دارد.
المهدی و هرمزال چطور؟
آنها شمش خوبی تولید میکنند اما تولیدکننده بیلت مورد نیاز در و پنجرهسازی ایرالکو است. ما تولید شمش استانداردی داریم.
مشکلات دیگر این بخش چیست؟
مشکلات ما چند بخش است. یکی بحث انرژی است. گاز، گازوییل و برق نقش بسیار زیادی در سودآوری و یا زیاندهی این بخش دارند. سالهای قبل قبض گاز یک واحد تولیدی ماهیانه چهار یا پنج میلیون تومان میآمده اما اکنون این رقم به هشت برابر افزایش پیدا کرده. در گازوییل این رقم به 10 برابر و در برق به دو برابر رسیده است. بحث حذف یارانه سوخت حرکت خوبی بود اما قرار نبود تولیدکننده تنها گذاشته شود. قرار بود زیان تولید و هزینههای آن جبران شود. در بخش آلومینیوم، رشد قیمت انرژی 300 تا 500 تومان در هر کیلو هزینههای ما را افزایش داد. ما هم قیمتها را تا حدودی میتوانیم افزایش دهیم. وقتی قدرت خرید مردم کاهش یابد، دیگر خریدی صورت نمیگیرد. یا قیمت خرید بیلت ما از 2500 تومان در کیلو به هشت هزار تومان رسید. این رقم حتی به 9500 تومان نیز رسیده بود. تولیدکننده چطور میتواند به این شکل کار را ادامه دهد؟ افزایش 10برابری انرژی و سهبرابری مواد اولیه مشکل بزرگ آلومینیومکاران است و این در حالی است که از آن سو بانکها، شرایط را سختتر کردهاند. بخشنامه بانک مرکزی دریافت تسهیلات را آنقدر مشکل کرده که تقریباً کسی دیگر نمیتواند تسهیلات
بگیرد. یک متقاضی تسهیلات باید وام معوقه، چکبرگشتی و حساب با کارکرد بالا داشته باشد و هیچ مشکلی هیچوقت نداشته باشد آنوقت تازه به او میگویند برای رقم مورد نیاز خود 150 درصد وثیقه سهلالوصول، ساختمان شهری و کارشناسیشده بیاورد. بخش خصوصی و تعاونی چگونه میتواند این مقدار ملک بیاورد؟ دولتیها میتوانند (چون ساختمان بزرگ دارند) از این تسهیلات استفاده کنند. اکنون که آمریکا و اروپا قصد زمین زدن ما را دارند، بهترین فرصت است که دست تولید را بگیریم. اگر آنها ورود آلومینیوم به ایران را سختتر کردهاند ما باید تولیدکننده داخلی را تقویت کنیم، نه اینکه شرایط را برایش سختتر کنیم. واحدهای تولیدی فشارهای زیادی را برای سرپا نگه داشتن خطوط تولید تحمل کردند.
فکر میکنید دولت چه کمکهایی میتواند بکند؟
مشکلات پیشآمده در اقتصاد که تقصیر تولیدکننده نبوده اما این مشکلات، پرداخت وامها را با مشکل مواجه کرده است. یکی از کمکهای دولتی میتواند استمهال بدهیها باشد. چرا با تولیدکنندگان نشست نمیگذارند؟ معاون اول رئیسجمهوری آقای رحیمی، چهار ماه قبل قول داد در هیات دولت مشکل اصناف و تعاونیها را حل میکند، اما چه شد؟ آقای غضنفری به عنوان وزیر صنعت، معدن و تجارت برای ما هنوز کار مشخصی انجام ندادهاند. ایشان از نظر شخصیتی فرد خوب و مورد تاییدی هستند اما وعده وام، مابهالتفاوت یارانهها و پول از صندوق توسعه ملی هیچکدام محقق نشد.
کارخانهها یا کارگاههایی که در یک سال اخیر تعطیل شده و یا کمتر از ظرفیت کار میکنند چه تعداد هستند؟
واقعیت این است که تولید در بخش آلومینیوم کاهش یافته اما آمار دقیق ندارم. فکر میکنم بین 20 تا 30 درصد کاهش تولید داشتهایم. البته روند کاهشی تولید در بخش آلومینیوم از شش سال قبل شروع شده و یکی از دلایلش هم کاهش ارتباطات ما با اروپاست البته افزایش روابط با کشورهای شرقی نظیر هند و چین بخشی از مشکل را جبران کرد اما صادرات و واردات ما با غرب مشکل پیدا کرده است.
چرا بخش خصوصی به دنبال تولید شمش آلومینیوم نمیرود؟ میتواند کارخانههای موجود را بخرد و یا آنکه کارخانه جدیدی بسازد.
کارخانههایی مانند ایرالکو و المهدی بیش از 500 میلیون دلار ارزش دارند، چه کسی میتواند چنین سرمایهای را فراهم کند؟
آیا اتحادیهها و تعاونیها به شکل کنسرسیوم نمیتوانند از عهده این کار برآیند؟
الان که توجیهی ندارد. قیمت انرژی و بحث تحریم هم که سرمایهگذار را فراری میدهد. تحریمها شوخی نیست، وقتی تعداد زیادی از اقتصادهای بزرگ دنیا از همکاری با شما خودداری میکنند شما چگونه میخواهید سرمایهگذاری سنگینی انجام دهید. روی کمک دولت هم نمیتوانید حساب کنید. بسته حمایتی که دکتر غضنفری چندین بار از آن نام برد کجاست؟ حرکتی که قرار بود برای حمایت از بخش تعاون انجام شود، چرا نشد؟ وزیر کار و تعاون ما نیز نتوانست کمکی به تولید کند. بانکها در این شرایط دارند وثیقهها را اجرا میکنند، من به عنوان یک تولیدکننده که مدیر عامل شرکت آبسکون هستم میبینم مدیران با چه سختی سعی میکنند پایهها و ستونهای کارخانجات را نگه دارند. ما همه بدهکاریم. مجلس نیز جلسه میگذارد به عنوان حمایت از تولید، اما اتفاقی نمیافتد. ما را در جلسات خود حتی دعوت نمیکنند. وقتی به تولیدکننده سرمایه در گردش و ارز نمیدهند و بانکها نیز سختگیرانهتر از قبل برخورد میکنند ما چطور میتوانیم اشتغال و افزایش تولید را حفظ کنیم.
علاقهای به خرید سهام شرکتهای بزرگ آلومینیومی توسط آلومینیومکاران نیست؟
واگذاریهای اخیر که مذاکره کردند و انجام شد و سازمانهای بازنشستگی و تامین اجتماعی بخشی از سهام را خریدند. در بخش دیگری از سرمایهگذاریها نیز سهام از اول در بورس عرضه شد. کسی نه نظر سندیکای آلومینیوم را پرسید، نه نظر کارخانهها و تعاونیها و اتحادیهها را و در بورس هم هر کسی پولدارتر است، میخرد. در بورس هدف سود است نه تولید، در آنجا شما با بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری طرف هستید.
دیدگاه تان را بنویسید