تاریخ انتشار:
گفتوگو با سفیر استرالیا در تهران درباره روابط اقتصادی و مهاجرت
اعتدالگرا هستم مثل رئیسجمهور شما
سوالات مصاحبه را دستهبندی کردم. موضوعات مشخص بودند؛ روابط اقتصادی ایران و استرالیا و قوانین جدید دولت کانبرا در برخورد با مهاجران غیرقانونی که متاسفانه بیشتر آنها ایرانی بودند.
استرالیا از جمله نخستین کشورهایی بود که انقلاب مردم ایران را به رسمیت شناخت و حتی حاضر به اجرای تحریمهای داماتو علیه تهران نشد. این کشور با وجود روابط درخور توجهی که با ایران داشت با اعمال تحریمهای سازمان ملل و کشورهای اروپایی و آمریکایی مناسبات خود را با تهران به نازلترین میزان خود رساند. به طوری که استرالیاییها علاوه بر اعمال تحریمهای جهانی سازمان ملل که به واسطه تصویب پنج قطعنامه به مرحله اجرا درآمده بود در کنار کشورهای اروپایی و آمریکا و حتی فراتر از آنها تحریمهای یکجانبهای را علیه اقتصاد ایران اعمال کردهاند.
این تحریمها به دلیل مشکلات غیرقابل انکار ایران با جامعه جهانی اعمال شده است. نگرانیهایی در مورد صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران در جامعه بینالمللی وجود دارد. قطعاً میدانید که شورای امنیت سازمان ملل پنج قطعنامه علیه ایران صادر کرده است و این قطعنامهها در واقع شدیدترین عکسالعمل و ابراز نگرانی جامعه جهانی نسبت به اقدامات هستهای ایران بوده است. استرالیا نیز جزیی از جامعه جهانی است و طبعاً از این قوانین تبعیت میکند. ما مسیر جامعه جهانی در اتخاذ تصمیمات و صدور قطعنامهها را دنبال میکنیم. اینکه اشاره کردید استرالیا تحریمهای یکجانبهای را علیه ایران اعمال میکند در واقع به شکلی تبعیت از همان تصمیمات جامعه جهانی بوده است. مصوباتی که توسط شورای امنیت و با هدف پاسخگو کردن ایران نسبت به ابهامات برنامههای هستهایاش در دستور کار قرار گرفته است. البته با روی کار آمدن رئیسجمهور جدید ایران و با لحاظ دیدگاههای ایشان نسبت به لزوم توجه به نگرانیها و دغدغههای جامعه جهانی از طریق مذاکرات امیدواریم این مشکلات حل شود.
یعنی کاهش 70درصدی سطح روابط اقتصادی ایران و استرالیا تنها به جهت اجرای قطعنامههای سازمان ملل بوده است؟
بله، همین طور است اما نه به میزان 70 درصد. بر اساس آنچه در سایت اداره تجارت و امور خارجه استرالیا آمده است مبادلات تجاری تهران و کانبرا در 15 سال گذشته بالغ بر یک میلیارد دلار بود که این رقم در سال 2012 به 456 میلیون دلار - البته دلار استرالیا - رسیده است. محصولات صادراتی نیز بیشتر از سوی استرالیا به ایران بوده است تا ایران به استرالیا که شامل محصولات کشاورزی چون گندم، جو و محصولات لبنی و گوشتی مانند کره و گوشت قرمز میشود. اقلام صادراتی ایران نیز دربرگیرنده محصولاتی چون برنج، محصولات خوراکی و میوه است. البته باید توجه داشته باشید که کاهش مناسبات تجاری ایران و استرالیا تا حدودی نیز وابسته به شرایط آب و هوایی دو کشور است. وضعیت جوی و خطر بروز خشکسالی از جمله مواردی است که بر افزایش یا کاهش مبادلات تجاری ایران و استرالیا تاثیرگذار بوده است.
علاوه بر صادرات محصولات کشاورزی و لبنیاتی، استرالیا توانایی سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی ایران را نیز دارد؟
در حال حاضر مناسبات اقتصادی ایران و استرالیا بیشتر در حوزه تجاری است اما در گذشته استرالیا در فعالیتهای مرتبط با حوزه نفت و گاز و امور مربوط به احداث لولههای نفتی و گازی و ترابری دام زنده ایران سرمایهگذاریهایی انجام داده بود که با توجه به شرایط بینالمللی فعلی و ابهامات پرونده هستهای ایران ما ناچار به کاهش سرمایهگذاریهایمان در کشور شما شدیم. هرچند که با وجود کاهش حجم مناسبات اقتصادی ایران و استرالیا دو کشور در زمینه گردشگری روابط بسیار خوبی با یکدیگر دارند. سفارت استرالیا سالیانه 9تا10هزار ویزای توریستی برای ایرانیها صادر میکند. طبیعتاً ایران هم جاذبههای گردشگری فراوانی دارد که میتواند در جذب گردشگران استرالیایی تاثیرگذار باشد. این کشور به جهت سوابق فرهنگی و تاریخی فراوان برای همه مردم جهان جذاب است. البته روابط ایران و استرالیا محدود به موارد فوق نمیشود. در حال حاضر نزدیک به سه هزار دانشجوی ایرانی در استرالیا مشغول به تحصیل هستند که این رقم هرساله در حال افزایش است.
آقای سفیر جنابعالی از معدود دیپلماتهایی محسوب میشوید که علاوه بر سیاست دانشآموخته حوزه اقتصاد نیز هستید. گمان نمیکنید تحریمهایی که شما حامی اجرای آن هستید در تضاد و تناقض با جریان آزاد تجارت باشد؟
من خود را اقتصاددان نمیدانم. اقتصاد رشته دانشگاهی بنده در سالهای بسیار دور بوده است و در حال حاضر نیز به عنوان سفیر استرالیا در ایران مشغول فعالیت هستم. ذکر این نکته نیز لازم است که من نمایندگی تمامی روابط سیاسی، اقتصاد و فرهنگی استرالیا در ایران را بر عهده دارم اما در مورد بحث تحریمها که مورد سوال شما بود نیز باید بگویم این بحث قابل انکاری نیست. تحریمها در واقع ناشی از وضعیت سیاسی و و روابط سیاسی ایران و دیگر کشورهای جهان است و منشاء آن هم مسائل سیاسی است. طبیعتاً تا زمانی که مسائل سیاسی پرونده هستهای ایران حل و فصل نشود و وضعیت بینالمللی فعلی بر پرونده هستهای ایران حاکم باشد مشکلات اقتصادی آن نیز حل و فصل نمیشود. ما با حسن نیت خواهان رفع هرگونه ابهام از پرونده هستهای ایران هستیم. امیدواریم که این کشور به خواسته جامعه جهانی تن در دهد.
شما بر حسن نیت دولت استرالیا در رفع ابهام از پرونده هستهای ایران تاکید میکنید. این در حالی است که ما شاهد عملکرد دوگانه دولت استرالیا در دستیابی ایران به دانش صلحآمیز هستهای هستیم. بر اساس اطلاعات موجود استرالیا در سال 1975 یعنی دقیقاً سه سال قبل از انقلاب ایران موافقت اصولی خود را در رابطه با فروش اورانیوم به ایران ابراز کرده بود اما در حال حاضر درخواست تهران برای دستیابی به اورانیوم مورد نیاز ساخت دارو و تجهیزات پزشکی را در راستای ساخت سلاح هستهای ارزیابی میکند.
استرالیا همیشه همگام با جامعه جهانی حرکت کرده است.
اما این تحریمها همزمان با سیاستهای اروپا و آمریکا و از سال 82 اعمال شده است. جامعه جهانی یا استرالیا چرا در سالهای پیش از انقلاب که طرح دستیابی به دانش هستهای در دستور کار قرار گرفته بود با آن مخالفت نکرد؟ در آن سالها نیروگاه هستهای بوشهر با کمک همین کشورها ساخته شد.
مایل هستم مجدداً پاسخم را تکرار کنم که شورای امنیت سازمان ملل به نمایندگی از جامعه جهانی نگرانی خود را نسبت به ماهیت برنامههای هستهای ایران در تصویب قطعنامهها نشان داده است و این نگرانیها برای همه شناختهشده و روشن است و امیدواریم که ایران به این نگرانیها پاسخ دهد.
بنده نیز میخواهم سوالم را دوباره تکرار کنم. چرا نگرانی شما نسبت به ابهامات برنامههای هستهای ایران پیش از انقلاب مطرح نشده بود. بحث نگرانی جامعه جهانی موضوع غیرقابل انکاری نیست، نتیجه آن نیز در قالب تحریمهای سازمان ملل قابل مشاهده است. اما موضوع سوال من در مورد همکاریهای هستهای گذشته استرالیا با ایران است و نه دغدغه دهه اخیر جامعه جهانی.
واکنش ما برآیندی از تغییر شرایط است. یعنی به جهت حاکم شدن شرایط جدید ما به مخالفت با ابعاد مبهم پرونده هستهای ایران پرداختهایم.
شما چند ماهی است که در ایران اقامت دارید. آیا در این مدت ایران و مردمانش را ترسناک و عجیب دیدید که حالا از تغییر شرایط حاکم صحبت میکنید و سوال دیگرم این است که آیا در این مدت متوجه درد مردم ایران برای تهیه دارو و غذا و رنجی که از جهت اعمال تحریمها متوجه آنها میشود، نشدهاید؟ آیا فکر نمیکنید این تحریمها بیشتر از آنکه در مخالفت با سیاستهای دولت ایران باشد علیه مردم ایران اعمال میشود؟
من در مدت اقامتم در ایران، مردم این کشور را مردمی مهماننواز دیدم و از آشنایی با فرهنگ ایرانی بسیار لذت بردم. اما در مورد مسائل اقتصادی که شما به آن اشاره کردید اظهار نظر نمیکنم و ارزیابی را به تحلیلگران اقتصادی و کارشناسان این حوزه واگذار میکنم.
این روحیه محافظهکاری تنها در شما وجود دارد یا تمامی گزارشهای وزارت خارجه استرالیا در مناسبات با ایران از این روحیه نشات میگیرد و توجهی به واقعیات امر نمیشود؟
این جزیی از خصلت بنده است که هم اعتدال را رعایت میکنم و هم مدبرانه سخن میگویم. شما که با بحث اعتدال آشنایی دارید. موضوعی رایج در سیاست این روزهای ایران است.
اجازه دهید به صورت صریحتری با شما سخن بگویم. مردم ایران در انتخابات خردادماه پیام خود را به روشنی مخابره کردند که خواهان ادامه شرایط فعلی چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی نیستند. یعنی جامعه جهانی پیام شفاف مردم ایران را نشنید و تغییرات ایجادشده در دولت ایران را ندید؟
من نمیخواهم به مطالب قبلیام موردی را اضافه کنم. تنها اینکه باید بدانید ما نمیتوانیم نظرات یک ملت را از حکومتاش جدا کنیم. ما دولت را نماینده ملت میدانیم یعنی برآیند سیاست سالهای گذشته دولت ایران را اقدامی در راستای خواست ملت قلمداد میکنیم. نتیجه این سیاستها را نیز خود مشاهده کردید؛ نگرانیهای جامعه جهانی که منجر به تصویب پنج قطعنامه سازمان ملل شد و همه ما نیز ملزم به تبعیت از آن هستیم. اما در مورد پیام تغییر مردم ایران نیز باید بدانید ما آن پیام را شنیدیم و بر همین اساس از مذاکرات ایران با 1+5 حمایت میکنیم. همانطور که رئیسجمهور جدید شما هم گفتند از طریق مذاکره قصد دارند بنبست پرونده هستهای ایران را حل و فصل کنند که این تصمیم با آرزوی موفقیت ما توام خواهد بود.
فکر نمیکنید عمده سوءتفاهم به وجود آمده در روابط ایران و استرالیا ناشی از عدم شناخت کافی از واقعیات کشوری به نام ایران و تبعیت بیچون و چرا از اروپا و آمریکا بوده باشد؟ چند هفته پیش یکی از سیاستمداران استرالیایی اسلام را یک کشور معرفی کرد و گفت کشور اسلام! آیا این یک اپیدمی در میان سیاستمداران کشور شما نیست؟
تاکید ما بر لزوم انجام مذاکرات به جهت رفع سوءتفاهمات است. اما روابط بینالملل حوزه روابط میان دولتهاست، نه ملتها. یعنی ما پیش از اینکه بخواهیم به پیام ملتها توجه کنیم بر عملکرد دولتها متمرکز میشویم. ممکن است نظرات دولتمردان با عامه جامعه مشابه باشد یا تفاوت داشته باشد. اما توجه جامعه جهانی به نظرات دولتهاست و شاید این مشکلی باشد که برای کشوری مانند ایران به وجود آمده است.
آقای سفیر ما الان میبینیم که کشورهای غربی و البته دولت استرالیا ملت سوریه را از دولتمردانشان جدا کردند و بحث حمله به سوریه را در حمایت از مردم این کشور مطرح کردهاند اما زمانی که بحث مردم ایران و دولت گذشته این کشور مطرح میشود مدعی میشوید که ما پیام مردم ایران را در قالب عملکرد دولتمردان این کشور مشاهده کردیم. نظر شما در مورد این تناقض گفتاری و رفتاری چیست؟
وضعیت ایران و سوریه کاملاً متفاوت از یکدیگر است.
مطمئناً متفاوت است. اما با این حال مردم ایران نیز از جهت اعمال تحریمها با وضعیت نامناسبی مواجه هستند و فشار مضاعفی را متحمل میشوند که بر اساس اظهارات جنابعالی ناشی از سیاستهای دولت گذشته بود.
شما اگر به نظرات کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری کشورتان رجوع کنید، میبینید که حتی آنها نیز در رابطه با چرایی دلایل مشکلات اقتصادی پیش آمده همنظر نبودند یعنی همان طور که در داخل ایران موضوعات مختلفی در رابطه با بروز مباحث اقتصادی این کشور مطرح میشود در خارج از این کشور نیز ما نمیتوانستیم ارزیابی یکسانی از این موضوع داشته باشیم که کدام یک از این صداها (اعلام موضع کاندیداها) به مردم ایران تعلق دارد. بالاخره هر یک از این کاندیداها نماینده طبقهای از مردم ایران بودند. ضمن اینکه معتقدم به جای این سوالات بهتر است در مورد موضوعات دیگری گفتوگو کنیم.
جنابعالی گفتید که ترجیح میدهید به سوالات سیاسی ما پاسخ دهید تا موضوعات اقتصادی.
من میخواهم از تجربیاتم در افغانستان و زمانی که به عنوان سفیر در کابل حضور داشتم با شما گفتوگو کنم. افغانستان همسایه ایران است و صلح و ثبات در این کشور برای ایران حائز اهمیت است. نقش ایران در آینده افغانستان به خصوص آینده اقتصادی افغانستان بسیار مهم است به ویژه در برداشت از منابع و مواد معدنی این کشور که بسیار غنی نیز هست. ایران میتواند در پروژههای مشترک با هند از این معادن بهرهبرداری کند یا در ساخت جاده چابهار به افغانستان وارد عمل شود.
در گذشته استرالیا در فعالیتهای مرتبط با حوزه نفت و گاز و امور مربوط به احداثلولههای نفتی و گازی و ترابری دام زنده ایران سرمایهگذاریهایی انجام داده بود که با توجه به شرایط بینالمللی فعلی و ابهامات پرونده هستهای ایران ما ناچار به کاهش سرمایهگذاریهایمان در این کشور شدیم. هرچند که با وجود کاهش حجم مناسبات اقتصادی ایران و استرالیا دو کشور در زمینه گردشگری روابط بسیار خوبی با یکدیگر دارند.
آقای سفیر هفتهنامه تجارت فردا یک هفتهنامه اقتصادی است که مخاطبان آن عمدتاً اساتید دانشگاهی این حوزه یا فعالان بازار صنعت و تجارت هستند. ما تمایل داریم که مباحث مطروحه این گفتوگو بتواند درک درستی از شرایط اقتصادی استرالیا را برای بازرگانان ایرانی یا کسانی که تمایل به مهاجرت به کشور شما دارند فراهم آورد. گمان نمیکنم وارد شدن به موضوع افغانستان و تجارب شما در این کشور برای خوانندگان ما دلچسب باشد. مگر اینکه شما تمایل داشته باشید به عنوان سفیر استرالیا در افغانستان با مردم ایران گفتوگو کنید.
صحبت کردن از وضعیت اقتصادی افغانستان موضوع بیاهمیتی نیست. اما اگر شما تمایل به گفتوگو در مورد روابط ایران و استرالیا یا وضعیت ایرانیهای ساکن در کشور ما را دارید باید بگویم که در حال حاضر حدود 30 هزار ایرانی در استرالیا زندگی میکنند که عمدتاً افراد سختکوشی هستند که تلاشهایشان دستاوردهای زیادی برای کشور ما داشته است. استرالیا کشوری است که بر اساس مهاجرت بنا نهاده شده و مهاجرپذیر است. من مایل هستم از طریق مجله شما با افرادی که تمایل به مهاجرت به استرالیا دارند سخن بگویم و از آنها بخواهم از طریق قانونی به کشور ما بیایند و مهاجرت از طریق مسافرت با قایق و مسیرهای غیرقانونی را فراموش کنند. در حال حاضر سالیانه نزدیک به دو هزار ایرانی به صورت قانونی به استرالیا مهاجرت میکنند و ما از تمام مردم ایران میخواهیم که از این روند مهاجرت استفاده کنند. سفر با قایق آن هم به صورت غیرقانونی بسیار خطرناک و ناموفق است. آنها خودشان را به دست شبکه قاچاقچیان میسپارند که معمولاً نتیجه این نوع از سفرها هم غرق شدن در دریاست. مرگ این افراد برای دولت استرالیا نیز مشکلات فراوانی به همراه داشته است به همین دلیل از ماه گذشته میلادی دولت استرالیا سیاست جدیدی را در دستور کار خود قرار داد و کسانی را که به شکل غیرقانونی به استرالیا مهاجرت میکنند، راهی گینهنو میکند. جزیرهای در نزدیکی استرالیا که حتی در صورت مورد قبول بودن دلایل مهاجرت این افراد آنها را در همان جزیره نگه میدارد و هیچوقت اجازه نمیدهد تا ساکن استرالیا شوند. از شما میخواهم این موضوع را به خوانندگانتان منعکس کنید تا کسانی که خواهان مهاجرت به استرالیا هستند از درخواستهای قانونی استفاده کنند.
آقای سفیر در دهه گذشته طرح ساماندهی مهاجرتهای غیرقانونی ایرانیان به استرالیا، و طراحی ویزای کار و تحصیلات برای ایرانیان میان دولتهای تهران و کانبرا به تصویب رسید. اما از وضعیت این طرح در سالهای گذشته یعنی طی هشت سال اخیر خبری در دست نیست. این امکان وجود دارد که مهاجران غیرقانونی را در قالب اجرای این طرح ساماندهی کنید.
در واقع طرحی که شما به آن اشاره کردید، یک یادداشت تفاهم همکاری بود که در سال 2003 به امضای مقامات ایرانی و استرالیایی رسید. یک یادداشت تفاهم کنسولی و برنامهای که جوانان ایرانی را که مایل به کسب تجارب بیشتر بودند به استرالیا میبرد و پس از چند سال به ایران بازمیگرداند. اما متاسفانه بیشتر کسانی که این طرح شامل حالشان شد هیچگاه به ایران بازنگشتند که این برنگشتنها با آن اصول و در واقع ماهیت توافقنامه ساماندهی مهاجرتهای غیرقانونی ایرانیان به استرالیا، و طراحی ویزای کار و تحصیلات برای آنها در تضاد بود و بر همین اساس اجرای آن پس از چند سال متوقف شد.
آیا امکان اجرای مجدد این طرح در دولت جدید ایران وجود دارد؟
بله، ممکن است. قاعدتاً این موضوع یکی از موارد مورد گفتوگو با دولت جدید ایران خواهد بود اما اجرای آن منوط به آن است که ما بتوانیم ایرانیانی را که در قالب اجرای این طرح به استرالیا رفتهاند به کشورشان بازگردانیم.
این امکان وجود دارد که از توان اتاقهای بازرگانی ایران و استرالیا در اجرای طرح ساماندهی مهاجرتهای غیرقانونی ایرانیان به استرالیا، و طراحی ویزای کار و تحصیلات برای ایرانیان استفاده کنیم. یعنی این اتاقها با شناسایی افراد واجدالشرایط به اجرای موفق آن کمک کنند؟
این بحثی میان دولتهای ایران و استرالیاست اما شاید بتوان در آینده آن را به بخشهای خصوصی دو کشور تعمیم داد. در حال حاضر میان دولتمردان دو کشور بحث قاچاق انسان و مباحث پیرامون آن گرم است. البته میخواهم در این مصاحبه به انتقادهایی که در زمان اجرای طرح ساماندهی مهاجرتهای غیرقانونی ایرانیان به استرالیا، و طراحی ویزای کار و تحصیلات برای ایرانیان متوجه دولت استرالیا شده بود نیز اشاره کنم. در آن مقطع زمانی هدف از اجرای طرحهای اینگونه کمک به رشد و پیشرفت نیروی کار ایران در کشورهای دیگر بود اما متاسفانه برخی میگفتند هدف دولت استرالیا جذب نخبگان و نیروی کار فعال ایران است.
آقای سفیر، مردم ایران با انتخاب آقای روحانی پیامشان را به جامعه جهانی منتقل کردند. آقای روحانی هم در تبلیغات انتخاباتیشان مدام از اعتمادسازی و شفافیتسازی با جامعه جهانی صحبت میکردند. شاید مهمترین پیامی که آقای روحانی به جامعه جهانی منتقل کرد انتخاب آقای ظریف بود. وزیر امور خارجهای که علاوه بر سابقه فعالیتهای دیپلماتیک رابطه بسیار خوبی هم با جامعه جهانی دارد. آیا پیام صلحطلبانه مردم ایران توسط افکار عمومی جهان دریافت شده است. در سال 77 معاون نخستوزیر استرالیا به ایران سفر کرد که این موضوع نشاندهنده روابط منطقی و قابل قبول تهران و کانبرا بود. از دیدگاه یک مقام استرالیایی آیا در دولت جدید ایران، امکان بازسازی مجدد روابط تهران و کانبرا وجود دارد؟
با ارزیابی عکسالعمل جامعه جهانی نسبت به نتایج انتخابات ایران مشاهده میکنید که همه از این انتخاب استقبال و ابراز خشنودی کردند. این خوشحالی با موفقیت مذاکرات ایران با 1+5 دوچندان میشود. ما امیدواریم شاهد پیشرفت گفتوگوهای هستهای ایران باشیم و قاعدتاً با موفقیت این گفتوگوها روابط تهران و کانبرا به روزهای اوج خود بازمیگردد. آقای ظریف نیز دیپلمات برجسته و شناختهشدهای هستند اما قاعدتاً برداشت ما از سیاستهای طرف ایران نه بر اساس عملکرد اشخاص بلکه با برداشت از اقدامات دولتی است.
آیا با توجه به مشکلات موجود در روابط سیاسی و اقتصادی ایران و استرالیا میتوان با فراهم آوردن زمینههای سفر هنرمندان، ورزشکاران و روزنامهنگاران به عنوان سفرای فرهنگی دو کشور به کاهش تخاصمات کمک کرد؟
از دیدگاه استرالیا مشکل و مانعی برای اجرای این طرح وجود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید