چین برای افزایش رشد اقتصادی به قرض متوسل شد
بدهی دردسرساز
در غیاب موتور محرکه تولیدات کارخانهای، چین حالا به محرک خطرناکی برای تحریک رشد اقتصادی تکیه کرده است: بدهی. دولت و مقامات رسمی چین، بانکهای این کشور را تشویق به پرداخت وام به مردم و اقتصاد بخش خصوصی میکنند به این امید که خرج کردن این پولها در بازار، موتور محرکهای برای رشد دوباره دومین اقتصاد بزرگ جهان باشد.
در غیاب موتور محرکه تولیدات کارخانهای، چین حالا به محرک خطرناکی برای تحریک رشد اقتصادی تکیه کرده است: بدهی. دولت و مقامات رسمی چین، بانکهای این کشور را تشویق به پرداخت وام به مردم و اقتصاد بخش خصوصی میکنند به این امید که خرج کردن این پولها در بازار، موتور محرکهای برای رشد دوباره دومین اقتصاد بزرگ جهان باشد.
اما متاسفانه این سناریو بسیار آشناست. این همان کاری است که سالها در ایالات متحده انجام شد، مردم با وامهای فریبنده به بازار مسکن هجوم بردند و در نهایت دستاورد آن بحران مالی، آن هم نهفقط برای ایالات متحده که برای همه جهان بود. این نکته البته از دید سرمایهگذاران چینی و صندوقهای مالی در این کشور دور نمانده است. آنها این کار دولت را بازی با آتش میدانند، آتشی که در نهایت مطمئناً خواهد سوزاند و بحث فقط بر سر وسعت آتشسوزی است.
اعطای وام در ماه ژانویه 2016 یک رکورد تاریخی را در چین ثبت کرد. البته همیشه در ابتدای سال این عدد افزایش مییابد اما افزایش امسال بسیار بیشتر از میزان معمول بوده و در نهایت به چند ماه پرداخت وامهایی بالاتر از معمول (هم از نظر تعداد و هم مقدار) منجر خواهد شد. وامهای بد که به آنها وامهای ناکارآمد هم گفته میشود، از دسامبر 2014 تا دسامبر 2015 بیش از 50 درصد افزایش یافته است. این افزایش بسیار زیادی است خصوصاً وقتی این موضوع را هم در نظر بگیریم که چین به ارائه آمار دروغ و بهتر از واقع، شهره است. دو نگرانی مهم درباره رشد بدهیها در چین وجود دارد: اول اینکه سرعت واقعی این رشد چقدر است؟ و دوم اینکه آیا بانکهای تجاری این کشور امکان رویارویی با این میزان از بدهی را دارند یا نه؟
اقتصاد ایالات متحده در سال 2008 ثابت کرد وقتی ناتوانی در بازپرداخت بدهیها اتفاق بیفتد، تقریباً هیچ بانکی نمیتواند به طور کامل اوضاع را مدیریت کند و بانکهای چینی هم از این قضیه مستثنی نخواهند بود. تنها مساله مهم این است که میزان نکول بدهیها چقدر خواهد بود و توان مقاومت بانکهای چینی چقدر است. با دانستن این دو عامل، میتوان میزان فروپاشی اقتصاد این کشور را محاسبه کرد. اما یک فرق مهم میان چین و ایالات متحده وجود دارد. در اقتصاد دولتی چین، احتمال دخالت مستقیم دولت و جلوگیری از فروپاشی بسیار بالاست. دولت نهتنها ذخایر بالایی دارد که میزان بدهی دولتی (برابر 43 درصد تولید ناخالص داخلی) به نسبت استانداردهای جهانی هنوز پایین است. باید منتظر ماند و دید که در صورت ادامه این روند مشکلی که دامن چین را خواهد گرفت به بقیه دنیا سرایت میکند یا نه؟
دیدگاه تان را بنویسید