شناسه خبر : 3051 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

صادق زیباکلام به دوران پساتحریم در حوزه سیاست داخلی می‌پردازد

لزوم تغییر نگاه به غرب

این روزها ثانیه‌ها حکم طلا را پیدا کرده است؛ چشم‌های نگران مرتب اخبار وین را رصد می‌کند که چه زمانی خبر توافق هسته‌ای رسانه‌ای می‌شود. آن‌قدر خبرهای وین داغ است که بازار در رقابت با مذاکرات نفسگیر از نفس افتاده و ترجیح داده اندکی صبر پیشه کند.

معصومه ستوده
این روزها ثانیه‌ها حکم طلا را پیدا کرده است؛ چشم‌های نگران مرتب اخبار وین را رصد می‌کند که چه زمانی خبر توافق هسته‌ای رسانه‌ای می‌شود. آن‌قدر خبرهای وین داغ است که بازار در رقابت با مذاکرات نفسگیر از نفس افتاده و ترجیح داده اندکی صبر پیشه کند. فارغ از ثانیه‌شماری برای پایان 12 سال مناقشه هسته‌ای بسیاری بر این باور هستند که بسترهایی باید در داخل کشور ایجاد شود تا توافق هسته‌ای پایدار باقی بماند و عمری کوتاه نداشته باشد. همدلی بین گروه‌های سیاسی و اتخاذ سیاست‌های تنش‌زدایی با غرب را می‌توان در صدر این بسترسازی‌ها قرار داد. صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و تحلیلگر امور سیاسی در این مورد با تجارت فردا گفت‌وگویی کرده که در ادامه می‌خوانید.
این امیدواری در جامعه وجود دارد که توافق هسته‌ای این بار نهایی شده و عید فطر به جشن توافق هسته‌ای تبدیل شود، همان‌گونه که شما و سایر تحلیلگران سیاسی ابراز امیدواری کردید. به نظر شما بسترهای مورد نیاز برای انجام توافق در کشور چیست؟ به عبارت دیگر باید چه شرایطی ایجاد شود تا این توافق پایدار باقی بماند و به قولی شیرینی این توافق، در کام ملت تلخ نشود؟
اگر گفتمان آمریکاستیزی و غرب‌ستیزی که ظرف دهه‌های گذشته ایجاد شده است، همچنان ادامه یابد با قاطعیت می‌توان گفت این توافق پایدار باقی نمی‌ماند. به هر حال این گفتمان در طول سال‌های گذشته به گفتمان غالب در کشور تبدیل شده است. اگر قرار باشد این نگاه و گفتمان همچنان ادامه پیدا کند من چندان چشمم آب نمی‌خورد که توافق بتواند در بلندمدت موفق شده و پایدار باقی بماند.

شما به نکته مهمی اشاره کردید اما این بحث به جزء جدایی‌ناپذیر گفتمان کشور تبدیل شده است. بدتر اینکه بسیاری از جریانات سیاسی از باب مخالفت با توافق صورت‌گرفته احتمالی، در حال حاضر به این گفتمان دامن زده و به قولی موضوع را حیثیتی کرده‌اند. در این مورد چه ارزیابی دارید؟
بله، بسیاری از جریانات سیاسی وجودشان متکی بر تداوم دشمنی با غرب و آمریکاست. به هر حال در صورت توافق هسته‌ای شرایط به سمت و سویی پیش می‌رود که روابط با آمریکا عادی و بهتر می‌شود. مهم‌تر اینکه رویکرد تنش‌زدایی به اولویت مهم کشور تبدیل شود. در این شرایط گفتمان آمریکاستیزی خلع سلاح شده و ماهیت خود را از دست داده و بلا‌موضوع می‌شود. به همین دلیل این گروه‌ها منفعت سیاسی و جناحی خود را در این نکته می‌بینند که رویکرد فعلی خود را ادامه دهند. باور من این است که این گروه‌ها چندان سنخیتی با رویکرد تنش‌زدایی با آمریکا و غرب ندارند. اگر ایران با آمریکا به سمت تنش‌زدایی برود حتی اگر این رویکرد محدود به مساله هسته‌ای شود، در نهایت رویکرد غرب‌ستیزی مورد خدشه قرار گرفته و دچار چالش می‌شود. از منظر دیگر هم می‌توان این موضوع را بررسی کرد. از سال 83-82 که مناقشه هسته‌ای ایجاد شد تا به امروز همه شاهد بودند که مناقشه هسته‌ای مورد بهره‌برداری جریان غرب‌ستیز قرار گرفته است. به همین دلیل ظرف 18 ماه گذشته که مذاکرات در حال انجام بوده است، جریانات غرب‌ستیز تیم مذاکره‌کننده را به انواع تهمت‌ها از جمله بی‌لیاقتی، مرعوب بودن و انجام ندادن کار به صورت درست، متهم کردند. این افراد حتی تلاش کردند تا توافق ژنو در آذرماه 92 و توافق لوزان در فروردین‌ماه سال 1394 را به قرارداد ترکمانچای تشبیه کنند و کار به جایی رسید که آقای ظریف را در مجلس خائن خواندند.

به نظر شما دلیل مخالفت گسترده این افراد با توافق هسته‌ای و تاکید بر رویکرد غرب‌ستیزی چیست؟
علت مخالفت این افراد این است که احساس می‌کنند اگر توافق هسته‌ای صورت بگیرد آنها دیگر نمی‌توانند از مناقشه هسته‌ای بهره‌برداری سیاسی کنند. حداقل اتفاق این است که نمی‌توانند به رویکرد آمریکاستیزی خود ادامه دهند. البته وجوه دیگری هست که آنها با توسل به آن اصرار دارند که باید آمریکاستیزی ادامه پیدا کند. آنها مرتب اتفاقاتی همچون اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا و ایجاد داعش و تلاش برای سرنگونی رژیم بشار اسد در سوریه را جزو عواملی ذکر می‌کنند که بر آن اساس، باید آمریکاستیزی ادامه پیدا کند. حتی امکان دارد حمایت آمریکا از مخالفان دولت ایران و حمایت از لیبرال‌ها را به عنوان عاملی برای آمریکاستیزی اعلام کنند اما بخشی که مربوط به مساله هسته‌ای می‌شود دیگر همچون گذشته نمی‌تواند ادامه یابد. یک دلیل اساسی مخالفت جبهه پایداری در برابر مذاکرات هسته‌ای و توافق این است که دیگر نمی‌توانند از موضوع هسته‌ای بهره‌برداری سیاسی انجام دهند. حال در پاسخ این سوال که باید چه بسترهایی در صورت ایجاد توافق فراهم شود (فرض ما این است که توافق انجام شود) باید گفت نگاه غرب‌ستیزی که در ایران به وجود آمده است باید جرح و تعدیل شود. تا زمانی که این نگاه در جامعه وجود دارد شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که این توافق پایدار باقی بماند.

به نظر می‌رسد در این مدت زمان اندک نمی‌توان این نگاه را تغییر داد به هر حال این گفتمان یک ارزش شده است.
من اعتقاد دارم که تغییر این نگاه در بلندمدت امکان‌پذیر است و نباید انتظار داشت که در مدت زمانی کوتاه این نگرش تغییر کند. به همین علت باید تلاش کرد تا این نگاه در یک مدت زمان مناسب ترمیم شود. هرچند طرفداران این نگاه مرتب تلاش می‌کنند که توافق به ثمر نرسد به همین دلیل مرتب اخباری منتشر می‌کنند که آمریکایی‌ها دبه درآورده‌اند و تعهداتی که بر عهده آنها بوده به درستی انجام نشده است و به همین دلیل باید توافق منتفی شود. به طور مثال می‌گویند قرار بوده هزار سانتریفیوژ داشته باشیم اما حالا شما اعلام می‌کنید که باید 500 تا داشته باشیم. شما زیر میز زدید و تعهدات خود را انجام نداده‌اید به همین دلیل این توافق انجام نمی‌شود. البته طبیعی است که جریان غرب‌ستیز به این صورت رفتار کند. به هر حال بر اساس جهان‌بینی این جریان اصولاً نباید مذاکره‌ای برای توافق هسته‌ای انجام می‌شد. تا زمانی که این ذهنیت تغییر نکند من خیلی خوش‌بین نیستم که تندروها اجازه بدهند توافق مسیر درستی را طی کند.

آیا جریان‌های توافق‌ستیز تنها در ایران تلاش می‌کنند تا توافق مسیر درست خود را طی نکند؟
این رویکرد خاص ایران نیست. در آمریکا هم جریاناتی وجود دارند که با توافق هسته‌ای مخالفت کرده و اوباما را تحت فشار قرار می‌دهند و به کمتر از سرنگونی جمهوری اسلامی ایران رضایت نمی‌دهند. شما شاهد هستید که آنها مرتب این مساله را عنوان می‌کنند که اوباما اشتباه کرده که به جمهوری اسلامی اعتماد کرده است، چون ایران قابل اعتماد نیست. به هر حال این افراد ایران‌ستیز همچون آمریکاستیزها خیلی از انجام این توافق دلخور هستند. این افراد تندرو در آمریکا همچون جریان‌های تندرو در ایران سعی خواهند کرد که توافق به صورت موفقیت‌آمیز نتواند به جلو حرکت کند. اما باید به این نکته توجه کنید که هم در ایران و هم در آمریکا همه تندرو نیستند و بسیاری از افراد و جریان‌های میانه‌رو در ایران تلاش دارند تا کشور را از این پوسته غرب‌ستیزی که آن را سال‌ها دربر گرفته است، بیرون آورند. در آمریکا ایضاً افرادی هستند که اعتقاد دارند دیگر دلیلی وجود ندارد که مسوولان جمهوری اسلامی با یک چشم دیده شوند و همه را ضد غرب و ضد آمریکا بدانیم. در هر دو کشور جریان‌های میانه‌رو وجود دارند که می‌خواهند تنش بین دولت ایران و آمریکا از بین برود.index:1

به نظر شما دولت به عنوان عامل پیش‌برنده مذاکرات به سمت جلو با وجود تمام فشارها باید چه تدابیری را در نظر بگیرد تا شرایط کشور به گونه‌ای مهیا شود که برای ایجاد توافق آماده شود. به نظر شما دولت چطور می‌تواند از ظرفیت‌های در اختیار خود بهره بگیرد؟
دولت در مجموع باید سعی کند توافق را به صورت صادقانه پیش ببرد. جایی که تندروها می‌خواهند با مانع‌تراشی انجام توافق را با مشکل روبه‌رو کنند، وظیفه دولت بسیار حساس می‌شود. در این شرایط آقای روحانی و وزیر امور خارجه باید این موضوع را با مردم در میان بگذارند. وظیفه دولت بسیار مشکل است. افراد تندرو در داخل و بیرون مجلس از هر راهی که بتوانند سعی خواهند کرد جلوی عملی شدن توافق هسته‌ای را بگیرند. این افراد تمام ظرفیت‌های موجود را به کار خواهند گرفت تا به فضای جامعه عدم اعتماد به غرب را تزریق کرده و دولت را به نوعی تحت فشار قرار دهند. به همین دلیل دولت باید ضمن گفت‌وگو با مردم این واقعیت را به مردم بگوید که چطور عده‌ای تلاش دارند تا توافقی انجام نشود. در چنین شرایطی این افراد به اهداف خود نمی‌رسند.

البته انتقادی بر دولت در این حوزه وارد است. بسیاری اعتقاد دارند که دولت در برابر رویکرد این افراد دلواپس که شرایط را برای ایجاد توافق نامناسب می‌کنند، موضع جدی نگرفته و به قولی رویکرد انفعالی دارد؟
بدترین کاری که آقای روحانی در برابر این افراد می‌کند این است که با این افراد با زبان بد سخن بگوید. کاری که آقای روحانی مدتی پیش انجام داد و موجب شد تا این افراد از این موضوع نهایت بهره را ببرند. آقای روحانی این افراد را بی‌سواد خواند. زمانی که آقای روحانی گفت این افراد برند به جهنم از این موضوع بسیار استفاده کردند. به محض بیان چنین سخنانی این افراد جنجال کرده و مرتب می‌گویند این دولت به مخالفان خود اجازه بیان نظرات نداده و به ما آزادی نمی‌دهد در حالی که شبانه‌روز در حال فعالیت علیه توافق هسته‌ای هستند. با این حال به کارگیری چنین عباراتی موجب بهره‌برداری سیاسی می‌شود. به نظر من آقای روحانی باید کاری را انجام دهد که تاکنون انجام نداده‌اند و این کار دشوار آن است که به مردم ایران نشان دهند که سیاست هسته‌ای ایران در دولت گذشته چه هزینه سنگین و غیرضروری را به ملت تحمیل کرده است. این مساله بسیار مهم است که دولت ایشان به مردم نشان بدهند که سیاست‌های ناپخته مسوولان گذشته چه مشکلاتی را برای کشور ایجاد کرد و این هزینه‌ها به هیچ عنوان ضرورت نداشت. به نظر من اگر دولت احمدی‌نژاد به جای دشمنی با مساله هسته‌ای سعی می‌کرد به سمت وفاق با غربی‌ها حرکت کند چه‌‌بسا این تحریم‌ها اعمال نمی‌شد و این مشکل زودتر از این به سرانجام می‌رسید. با این حال متاسفانه شش سال آقای دکتر سعید جلیلی رفت و آمد کردند و این شش سال، کوچک‌ترین تاثیری بر فرآیند حل مشکل هسته‌ای نگذاشت. ایشان نتوانست حتی یک میلیمتر هم در جهت حل برنامه هسته‌ای گام بردارد. با این حال با سر دادن شعارهای احساسی و ضد استکباری گره روی گره انداختند و موجب شدند که اختلاف بین ایران و غرب بر سر مسائل هسته‌ای عمیق‌تر شود. به نظر من بازگو کردن و نشان دادن این حقایق که تندروی اصولگرایان تندرو در دولت گذشته چه هزینه سنگین و غیرضروری را بر کشور وارد کرده است می‌تواند راهگشا باشد. این سخنان باید به صورت محترمانه باشد و در ضمن واقعیات اجتماعی را بیان کند. کما اینکه در حال حاضر مرتب پرونده‌های فساد در حال رو شدن است و عملکرد نادرست در دولت گذشته را به تصویر می‌کشد. آقای روحانی می‌توانند موارد بسیار زیادی را ذکر کنند که سیاست‌های تند و اشتباه دولت احمدی‌نژاد در مساله هسته‌ای موجب شده است چقدر کشور ضرر کند و به قولی ما را از مسیر پیشرفت عقب بیندازد. در حالی که به‌کارگیری یک سیاست درست می‌توانست از حجم مشکلات جامعه کم کند و موجب شود مردم اینقدر هزینه پرداخت نکنند.

رسانه و نخبگان چطور می‌توانند این بسترسازی را برای انجام توافق ژنو انجام دهند؟
نخبگان باید از هر تریبونی بهره بگیرند تا واقعیات موجود در هشت سال گذشته را به مردم بگویند تا مردم درک کنند سیاست‌های غلط احمدی‌نژاد تا چه حد به کشور آسیب رسانده است. این افراد با سخنرانی و نگارش مقالات در روزنامه‌ها باید ابعاد هزینه‌های تحمیل‌شده را به مردم نشان بدهند. به نظر من این وظیفه‌ای است که نخبگان جامعه در حال حاضر باید انجام بدهند و ذره‌ای در آن تردید نکنند. باور من این است که وظیفه روشنگری که من بر عهده دولت گذاشتم را نخبگان بهتر می‌توانند انجام بدهند. اتفاقاً روشنفکران، روزنامه‌نگاران و روحانیون و استادان دانشگاه بسیار بهتر از دولت می‌توانند هزینه‌های تحمیل‌شده به دلیل سیاست‌های غلط دولت قبل را به اطلاع مردم برسانند. در این صورت نخبگان می‌توانند به رسالت تاریخی خود عمل کنند. مردم باید متوجه شوند که سیاست‌های رادیکال و تندروانه اما به ظاهر انقلابی تنها در موضوع هسته‌ای کشور را با مشکل روبه‌رو نکرده است.

کارشناسان سیاسی بر این باور هستند که توافق در صورتی تداوم خواهد داشت که میان گروه‌های سیاسی کشور یک همدلی به وجود بیاید. به نظر شما این همدلی در سیاست داخلی در چه صورت تحقق می‌یابد؟
همدلی بین گروه‌های سیاسی در کشور به دو بخش تقسیم می‌شود. یکی بین جریان‌های میانه‌رو و اصلاح‌طلب است که باید تلاش شود تا توافق بین این گروه‌های سیاسی میانه‌رو همزمان با نزدیک شدن به زمان انجام توافق بیشتر شود. از طرف دیگر دولت و جریان‌های معتدل و میانه‌رو باید تلاش کنند با جریانات میانه‌رو در جبهه اصولگرا کنار آمده و به قولی دست دوستی به سمت آنها دراز کنند. باور من این است که اصولگرایان هم طیف وسیعی هستند. درست است که جریانات تندرو آنها سر و صدای زیادی داشته و به رسانه‌های متعددی دسترسی دارند همچنان که متاسفانه صدا و سیما که رسانه ملی است بیشتر با این گروه سیاسی همکاری دارد و اهداف این جریان را به سمت جلو پیش می‌برد. این گروه تندرو، روزنامه‌های متعدد و سایت‌های زیادی دارند. اما اعتقاد من این است که بیشتر اصولگرایان تندرو نیستند. دولت و جریانات میانه‌رو باید تلاش کنند با جریان میانه‌رو و معتدل اصولگرا بیشتر نزدیک شوند. در صورت نزدیکی بیشتر، میان گروه‌های سیاسی همدلی به جود می‌آید و موجب می‌شود که در صورت توافق، شرایط به گونه‌ای مدیریت شود تا کشور از این بحران هسته‌ای که بیش از 12 سال است کشور را گرفتار خود کرده است، نجات پیدا کند و بیش از این آثار ناخوشایند بحران هسته‌ای بر اقتصاد ما هزینه وارد نکند.

به نظر شما مجلس شورای اسلامی در بسترسازی برای توافق هسته‌ای چه کار می‌تواند بکند. به هر حال تعداد زیادی از مخالفان توافق در مجلس حضور دارند و این افراد با وجود اقلیت بودن سر و صدای زیادی دارند کما اینکه بارها مذاکرات را به قرارداد ترکمانچای تشبیه کردند و آقای ظریف را خائن خواندند و گفتند دست افرادی را که توافق بد می‌کنند می‌شکنند. بسیاری اعتقاد دارند که مجلس می‌توانست بیشتر از این نقش‌آفرینی کند اما در برابر این اقلیت پر‌سر و صدا موضع انفعالی گرفته و نقش مورد انتظار را ایفا نمی‌کند. شما در این مورد چه ارزیابی‌ای دارید؟
انتظار می‌رفت که مجلس زودتر وارد عمل شود و از مذاکره‌کنندگان حمایت کند با این حال حمایت دیرهنگام آقای لاریجانی، کاظم جلالی و احمد توکلی در این مقطع زمانی بسیار خوب است. باید امیدوار بود که زعمای مجلس در برابر اقلیت تندرو و شعارزده ایستادگی کنند و اجازه ندهند یک عده تندرو با سر دادن شعارهای عوام‌فریبانه و احساسی و رادیکال بخواهند برای خودشان محبوبیت دست و پا کنند و بیشتر رسانه‌ای شوند، در حالی که سردادن این شعارها به کشور آسیب جدی وارد می‌کند. عقلای مجلس نباید اجازه بدهند که این افراد با سیاست‌های اشتباه خود بیش از این کشور را با مشکل روبه‌رو کنند.

مخالفان توافق همواره تلاش می‌کنند تا منتقدان خود را با انگ زدن از میدان به در کنند. به محض اینکه کسی بخواهد آنها را نقد کند او را به مرعوب بودن و آمریکایی بودن متهم می‌کنند به همین دلیل بسیاری ترجیح می‌دهند با این افراد رویارویی نداشته باشند.
بله، این موضوع همواره وجود داشته است. از سال 1357 تاکنون به چهره‌های میانه‌رو انگ لیبرال و بورژوا و بورژوازی وابسته که توسط حزب توده ایجاد شده بود، زده شده است. با این حال ما نباید هراسی به خود راه بدهیم که توسط این افراد انگ زده شود. به هر حال افرادی که دغدغه پیشرفت و سعادت کشور را دارند نباید از این موضوع ترسی داشته باشند. افرادی که اولویتشان پیشرفت ایران است نباید نگران باشند که به آنها لیبرال، فراماسون و غرب‌زده می‌گویند. سعادت کشور می‌طلبد که ما این تهمت‌ها را به جان بخریم اما روی مواضعی که ضامن سعادت و پیشرفت کشورمان است پافشاری کنیم. اصلاً نباید هراسی از این تهمت‌ها به دل راه داد.

در پایان می‌خواستم این پرسش را طرح کنم که فضای سیاسی را پس از توافق چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
به نظر من مهم‌ترین تهدید پس از توافق افزایش مطالبات از دولت است. دولت و نخبگان باید تلاش کنند با ترسیم تصویر واقعی از ایران امروز باعث تعدیل خواسته‌های مردم شوند. تصور می‌شود که پس از این تحولات دولت فرصت بیشتری برای تمرکز در مسائل داخلی خواهد یافت و قاعدتاً می‌تواند باعث اقدامات مناسب‌تر برای نهادینه کردن فعالیت‌های سیاسی در جامعه ایران شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها