تاریخ انتشار:
جغرافیای سیاست ایران پس از تفاهم هستهای
چراغ جادوی مطالبات
چه بخواهیم و چه نخواهیم این روزها بخش عمده توجه افکار عمومی ایران به نتایج مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی در وین معطوف شده است. مذاکراتی نفسگیر و فرساینده که در دولت حسن روحانی، به مدد حضور ژنرالهایی چون محمدجواد ظریف که تعامل با افکار عمومی را بسیار بهتر و بیشتر از اسلاف خود آموختهاند، کاملاً عمومی شده است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم این روزها بخش عمده توجه افکار عمومی ایران به نتایج مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی در وین معطوف شده است. مذاکراتی نفسگیر و فرساینده که در دولت حسن روحانی، به مدد حضور ژنرالهایی چون محمدجواد ظریف که تعامل با افکار عمومی را بسیار بهتر و بیشتر از اسلاف خود آموختهاند، کاملاً عمومی شده است. تا دو سال پیش برای کمتر شهروندی در این کهندیار مهم بود که مذاکرات جناب سعید جلیلی-دبیر شورای عالی امنیت ملی- با مدیران کل وزارت امور خارجه شش قدرت جهانی در آلماتی برگزار میشد یا استانبول؟ مذاکراتی که سبب میشد تنها جیب شهروندان کوچکتر، تورم فزونتر و رشد اقتصادی کمتر شود. بسیاری از تحلیلگران امور ایران مهمترین برگ برنده حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 را مخالفت با این روند و اعلام قصد او برای درانداختن طرحینو در آسمان دیپلماسی ایران ارزیابی کردهاند. با این توضیحات و با توجه به رسیدن قطار مذاکرات وزیر امور خارجه ایران و وزرای خارجه شش قدرت جهانی به واپسین ایستگاهها، منطقی به نظر میرسد که شهروندان لحظهبهلحظه آخرین تحولات مذاکرات وین را دنبال کنند. مذاکراتی که در این دو سال با
همه پیچیدگیهای آن تا حدود زیادی مانع از روند شتابان کوچک شدن جیب آنها شده است و آرامآرام در حال تکان دادن چرخ اقتصاد کشور است. در این ایام بسیاری از سیاستمداران حامی دولت از میانهرو گرفته تا اصلاحطلب و اصولگرا با توجه به اولویتهای دولت روحانی در بخش اقتصاد و دیپلماسی همدلانه تلاش کردند انتقال دغدغههای رئیسجمهوری و اعضای کابینه به بدنه حامیان خود، به تاخیر افتادن اجرای برخی از شعارهای روحانی به ویژه در حوزه سیاست داخلی و حل مشکلات اجتماعی را توجیه کنند. توجیهاتی که به نظر میآید در بسیاری از موارد کارگر افتاده و چراغ امید را در دل حامیان کابینه یازدهم روشن نگه داشته است. با همه این تفاسیر اما باید به این نکته نیز توجه کرد که تاکید ویژه روی مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی با همه مزایایی که به همراه داشته و فرصتهایی که در جامعه ایجاد کرده، میتواند تهدیدی بزرگ برای آینده نوع تعامل دولت و شهروندان نیز به وجود آورد. به هر حال بسیاری از مردم، خسته از فشارهای اقتصادی مذاکرات را به مثابه چراغ جادوی علاءالدین میبینند که در وین به دست محمدجواد ظریف افتاده و قرار است با دست کشیدن به آن غول چراغ جادو بیرون
آمده و با چشم به هم زدنی مشکلات پیش و پس از تحریمها را یکجا حل کند، تورم تکرقمی شده، چرخ اقتصاد کشور به گردش درآمده و وضعیت اشتغال سروسامان بگیرد. از سوی دیگر بسیاری از سیاسیون نیز با توجه به به سرانجام رسیدن مباحث اصلی هستهای بیش از گذشته خواهان اجرای شعارهای سیاسی و اجتماعی دولت خواهند بود. از همه مهمتر اینکه برخی عزیزان دلواپس که تا دیروز از هر سنگاندازی در برابر تفاهم احتمالی ایران و قدرتهای جهانی فروگذار نکردند، قاعدتاً به خیل مطالبهگران جدید افزوده شده و افرادی که تا دیروز در تربیونها اعلام میکردند که مردم در مقابل تحریمها از وعدههای غذایی خود بکاهند یا گوشت و مرغ تناول نکنند، مجدداً به یاد معیشت خلقالله افتاده و در هر فرصت ممکن توقعات جامعه را افزایش میدهند. در کنار این موارد نمیتوان از ضعف ساختاری اقتصاد، کشور و همچنین مشکلات بهجا مانده از دولتهای نهم و دهم برای حسن روحانی نیز چشم پوشید. مشکلاتی که این روزها هر روز گوشهای از آن روحانی و تیمش را شوکه میکند. روزی خبر از گم شدن چند دکل نفتی به گوش میرسد، روز دیگر از فروش اراضی جزایر قشم و کیش، و با این اوضاع احتمالاً چند روز دیگر
از غیب شدن چند شناور نفتی چندهزارتنی خبردار خواهیم شد. میراث احمدینژاد حالاحالاها برای روحانی سورپرایزهای زیادی دارد و شاید شناخت تمام ابعاد آن به عمر دولت او کفاف ندهد و جانشینان روحانی نیز از ثمرات میراث ماندگار معجزه هزاره سوم شگفتزده شوند. با توجه به مطالب مطروحه به نظر میرسد که رئیسجمهور و حامیان او پس از گذر انشاءالله سلامت، از گردنه وین باید برای منزل بعدی برنامهای دقیق و قابل اجرا داشته باشند. قاعدتاً پس از گامهای اقتصادی و دیپلماسی، امروز نوبت به گام بلند دولت در حوزه سیاست داخلی رسیده است. پس از حدود دو سال زمامداری حسن روحانی و کاهش تهدیدات آنی دیپلماتیک و اقتصادی منطقی به نظر میرسد که زمینه برای فعالیتهای گستردهتر احزاب، تشکلهای مردمنهاد، نشریات، جنبش دانشجویی و...فراهم شود و با خروج کامل از دوران احمدینژاد دستکم، شاهد فضایی مشابه دوران پیش از سال 1384 در جغرافیای سیاست ایران باشیم. اتفاقی که در صورت وقوع میتواند فرصت مناسبی برای دولت و حامیان او برای پدید آوردن مجلسی همراه و همفکر با دولت یازدهم در اسفندماه امسال فراهم کند. احزاب، نشریات و چهرههای حامی دولت و مستقل نیز در
دوران پساتحریم میتوانند با تشریح وضعیت امروز کشور، به مقابله با منتقدان دولت در زمینه افزایش لجامگسیخته توقعات و خواستههای شهروندان همت گمارند. آنان همچنین با نظارت دقیق و کارشناسانه میتوانند توامان مانع از اتخاذ و اجرای تصمیمات اشتباه و پرهزینه و همچنین بهانهجویی منتقدان برای تخریب دولت شوند. به صورت کلی باید تاکید کرد که موفقیت مذاکرات هستهای با همه مزایای آن تهدیدی بزرگ را برای روحانی و کابینه او به همراه خواهد آورد و آن تهدید خروج غول مطالبات مردم از چراغ جادو است. غولی که برگرداندن آن به چراغ بسیار سخت و احتمالاً غیرممکن خواهد بود. امروز همه دلسوزان کشور باید تلاش کنند که مانع از مالش دستان منتقدان بر چراغ جادوی خواستههای بلندپروازانه شهروندان شوند و باید بدون مجامله به شهروندان گفته شود که برای خروج از رکود و بحران یادگار دولت پیشین باید کمربندها را سفتتر از قبل بست. دولت نیز باید با تهیه برنامهای قابل اجرا در زمانی معقول موجب چرخش مجدد چرخ زندگی مردم شود. باید منتظر ماند و دید رئیسجمهور و حامیان او چگونه میتوانند از دوران پساتحریم گذر کنند؟
دیدگاه تان را بنویسید