تاریخ انتشار:
کالبد شکافی روابط تجاری با اروپاییان در گفت و گو با ابراهیم بهادرانی، دبیرکل اتاق تهران
رویای اروپایی
میزان واردات ایران از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۱،۲۲ میلیارد دلار بود که این رقم در سال ۲۰۱۳ به حدود نیم میلیون دلار رسید. اگر این رقم حتی دو برابر هم شود به یک میلیارد دلار میرسد و میتوان گفت اروپاییها در حقیقت بازاری به ارزش ۲۱ میلیارد دلار را از دست دادهاند
کمرنگ شدن رابطه تجاری با کشورهای اروپایی دردو سال گذشته سبب شده، بخشی از بازار ایران که پیش از این متعلق به کشورهای حوزه یورو بود در اختیار کشورهای شرقیتبار قرار گیرد. کشورهایی که در راس آنها چین قرار دارد و دامنه آن نیز به مرزهای کره، هند و حتی برخی کشورهای جهان سومی کشیده میشود. با توجه به توافقنامه ژنو و فرصت شش ماههای که دراختیار ایران قرار داده شده تا درباره تعهداتش راستی آزمایی شود، دید و بازدیدهای صنعتی در چند ماه اخیر شکل گرفته به طوری که هیاتهایی ازکشورهای مختلف برای سرمایهگذاری وارد ایران شدهاند یا اینکه گروهی از مقامهای ایرانی روانه این کشورها شدهاند. درهمین راستا نیز هیات ایرانی دو هفته پیش راهی آلمان شد تا زمینههای احیای همکاری با شرکتهای آلمانی را مورد بحث و بررسی قرار دهند. سفر وزیر صنعت به همراه جمعی از معاونان و فعالان بخش خصوصی بهانهای بود تا با ابراهیم بهادرانی،دبیر کل اتاق تهران به گفتوگو بنشینیم و مبادله تجاری ایران با کشورهای اروپایی به ویژه آلمان را مورد بررسی قرار دهیم.
وزیر صنعت با جمعی از معاونان خود و فعالان بخش خصوصی دو هفته پیش سفری به آلمان داشتند. اهمیت این سفر از نگاه شما به عنوان نمایندگان بخش خصوصی چیست؟ رابطه تجاری با کشورهایی مانند آلمان که یکی از کشورهای صنعتی دنیاست یا سایر کشورهای اتحادیه اروپا، چه نقشی در توسعه تولید و ارتقای صنعت و تکنولوژی ایران دارد؟
وزیر صنعت با جمعی از معاونان خود و فعالان بخش خصوصی دو هفته پیش سفری به آلمان داشتند. اهمیت این سفر از نگاه شما به عنوان نمایندگان بخش خصوصی چیست؟ رابطه تجاری با کشورهایی مانند آلمان که یکی از کشورهای صنعتی دنیاست یا سایر کشورهای اتحادیه اروپا، چه نقشی در توسعه تولید و ارتقای صنعت و تکنولوژی ایران دارد؟
تا آنجایی که بنده مطلع شدم دوشنبه گذشته سمیناری با همکاری بانک صنعت و معدن و یکی از تشکلهای قدیمی صنعتی آلمان در شهر برلین برگزار شد که وزیر صنعت در راس هیات بلندپایهای در این سمینار شرکت کرده و راههای گسترش روابط تجاری و صنعتی ایران و آلمان در دوره پساتحریم را بررسی کردند. تمرکز اصلی شرکتکنندگان بر روی رسیدن به راهکاری برای بازگشت روابط دو کشور به وضعیت قبل از تحریم بوده است. روابط ما با کشورهای اروپایی در سالهای گذشته بسیار نزدیک و دوستانه بود که با توجه به محدودیتهای بینالمللی که پیش آمد این روابط کمرنگ شد. حال که در دوره بازسازی روابط هستیم به نظر میرسد سفر اخیر هیات ایرانی بسیار هوشمندانه بوده و توانسته نگاهها را به سمت ایران برگرداند تا این رابطه احیا شود و تجار و صنعتگران دو طرف بتوانند با هم به تبادل کالا بپردازند. بعد از اینکه بحث تحریم پیش آمد، استراتژی آمریکا این بود که به کشورهای اروپایی بگوید بین من و ایران یکی را انتخاب کنید! تحریمها چند قسمت بود، آنهایی که سازمان ملل با تصویب شورای امنیت اجرایی کرد و آنهایی که کنگره آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور علیه ایران به تصویب رساند. از
طرفی هم کشورهای عضو اتحادیه اروپا به دلیل وابستگی اقتصادیای که به آمریکا دارند، از تحریمها تبعیت کردند به گونهای که برخی از شرکتهای خارجی که میتوانستند با ایران در ارتباط باشند اما به خاطر محافظهکاریشان و از ترس اینکه مورد تحریمهای آمریکا قرار بگیرند، خودخواسته رابطهشان را با کشورمان قطع کردند.
مثلاً سوئیفت شرکتی است که گشایش اعتبارات بانکی و مبادلات بانکی را سرپرستی میکند و در لیست تحریمهای آمریکا قرار نداشت اما این شرکت ارتباطش را با بانکهای ایران قطع کرد. در حالی که مجاز بود دست کم برای نیازهای غذایی ما و همچنین واردات دارو به کشور گشایش اعتبار کند که این کار را نکرد و ما مجبور شدیم با صرافیها کار کنیم و از طریق آنان پول کالاهای استراتژیکی را که وارد میکردیم، بپردازیم.
با روی کار آمدن دولت یازدهم و توافقهای اولیهای که در مذاکرات هستهای صورت گرفت، شرکتهای مختلف اروپایی برای همکاری با ایران اعلام آمادگی کردهاند که در میان آنان شرکتهای آلمانی هم به چشم میخورد. به نظر شما سطح رابطه صنعتی ما با اروپاییها به ویژه آلمانها در شرایط کنونی تا کجا میتواند توسعه یابد؟
با توجه به اینکه رابطه تجاری ما با این کشور و سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به حد پایینی رسیده بود، بازسازی این روابط به زمان بیشتری احتیاج دارد.
فعالان اقتصادی کشورهای اروپایی بعد از اینکه توافق اولیه در ژنو انجام شد به این جمعبندی رسیدند که بازار ایران گشایش مییابد و اگر برای توسعه و احیای روابط خود عجله نکنند ممکن است از کشورهای شرقی و جهان سومی عقب بیفتند. در چند ماه گذشته هیاتهایی از نقاط مختلف دنیا به ایران آمدند و با برگزاری همایشهایی خواستار توسعه روابط تجاری خود با کشورمان شدند. اگر خاطرتان باشد چند ماه پیش هم فرانسویها در تهران همایشی برپا کردند و مذاکراتی در خصوص همکاری مشترک در صنعت خودرو و نفت با برخی مسوولان کشور داشتند.
حتی سفیر آلمان چندی پیش ملاقاتی با رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران داشت و ابراز نگرانی میکرد که ما روابطمان در گذشته خیلی بهتر بوده و الان کمرنگ شده و چه کار کنیم که از دیگران عقب نیفتیم. بههرحال ایران بازار خوبی برای فعالان اقتصادی این کشورهاست، شرکتهای گوناگونی مایلند که خودشان را از تحریمها نجات دهند و در این بازار به کسب و کار بپردازند. منتها چون سیستم نظارتی آمریکا بر این شرکتها بسیار شدید است و فعالیت آنها را در ایران دنبال میکنند و این شرکتها نمیتوانند رصد آمریکاییها را نادیده بگیرند، بنابراین بازار ایران برای آنها آنقدر مهم است که به دنبال رفع تحریمها باشند و از فرصت ایجادشده برای از سرگیری همکاریها استفاده کنند.
سطح مبادلات تجاری ایران با کشورهای اروپایی پیش از تحریمها در چه حجمی بود و در حال حاضر به چه سطحی رسیده است؟
میزان واردات ایران از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال 2011، 22 میلیارد دلار بود که این رقم در سال 2013 به حدود نیم میلیون دلار رسید. اگر این رقم حتی دو برابر هم شود به یک میلیارد دلار میرسد و میتوان گفت اروپاییها در حقیقت بازاری به ارزش 21 میلیارد دلار را از دست دادهاند. طبیعی است که آنها هم تلاش کنند و علاقهمند هستند که فعالیتشان را در ایران گسترش دهند تا این بازار احیا شود.
با کمرنگ شدن فعالیت اروپاییها در ایران، نگاه به شرق و توسعه همکاری با کشورهای جهان سومی در دستور کار ایران قرار گرفت. این موضوع چه اثری بر اقتصاد ایران گذاشته است؟
وابسته شدن ایران به بازارهای کشورهای جهان سوم، ضایعاتی برای اقتصاد به وجود آورده که بعداً مشخص خواهد شد. به جای اینکه ماشینآلات اروپایی آورده شود و تکنولوژی اروپایی با کیفیت بالا به کار گرفته شود، ماشینآلات چینی یا هندی وارد کشور شده است با کارایی کمتر و هزینه نگهداری بیشتر. بنابراین طبیعی است به دنبال این باشیم که این موانع برداشته شده و توسعه همکاری با اروپاییها از سر گرفته شود که سفر اخیر دولتمردان و بخش خصوصی به آلمان این هدف را دنبال کرده است. آلمانیها هم تلاش بسیاری میکنند تا حضورشان در ایران بیشتر شود چون از سالهای بسیار دور با ما رابطه اقتصادی داشته به طوری که کل تبادل تجاری ایران و آلمان یکچهارم اروپا بوده است. طبیعی است که شرکتهای آلمانی و اروپایی از این بازار به راحتی نگذرند. این هیاتهایی که در حال رفت و آمد هستند بیشتر به خاطر این است که منافع دو طرف را تامین کنند. نتایج سفری که آقای نعمتزاده و برخی از معاونانش به آلمان داشتند تا آنجایی که اطلاع دارم، موفقیتآمیز بوده است. طرفین قول و قرارهایی گذاشتند تا همکاریهایشان را توسعه دهند. منتها همه اینها لازمهاش این است که انشاءالله در
اواخر اردیبهشت مذاکرات با 1+5 به جایی برسد که توافق نهایی حاصل شود و شرکتهای اروپایی با طیب خاطر بدون نگرانی از جریمه یا تنبیه شدنشان توسط ابرقدرتها بتوانند فعالیتشان را در ایران ادامه دهند.
میزان واردات ایران از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۱،۲۲ میلیارد دلار بود که این رقم در سال ۲۰۱۳ به حدود نیم میلیون دلار رسید. اگر این رقم حتی دو برابر هم شود به یک میلیارد دلار میرسد و میتوان گفت اروپاییها در حقیقت بازاری به ارزش ۲۱ میلیارد دلار را از دست دادهاند
از نظر بخش خصوصی این سفر چقدر موثر بوده است؟
بخش خصوصی بیشترین ضربهها را از تنگ شدن دایره روابط خورده است. مثلاً تحریم شرکت سوئیفت سبب شد نیاز بخش صنعت به نقدینگی صد هزار میلیارد افزایش یابد. این صد هزار میلیارد تومان در شرایط رکود تورمی ایران و سه قفله شدن بانکها میتوانست نقش مهمی در تامین نقدینگی صنایع کشور داشته باشد. کمبود نقدینگی در سالهای گذشته باعث شده برخی واحدهای تولیدی با ظرفیت پایینی به تولید خود ادامه دهد. وقتی واحدی تولیدی به جای اینکه با ظرفیت 90درصدی، فعالیت کند با 50 درصد ظرفیت کار کند، بخش خصوصی به زیاندهی میافتد. بنابراین به نظر من اگر این ارتباطات توسعه یابد و رابطه بانکی ما برقرار شود میتوانیم از امکان گشایش اعتبار اسنادی استفاده کنیم و از مشکلاتمان بکاهیم.
در گذشته مثلاً شما اگر میخواستید کالایی بخرید، میرفتید و به تولیدکننده آن بخشی از آن پول را میدادید و آن شخص بر این اساس از اعتبار بانکی خودش استفاده میکرد و کالای مورد نظرش را وارد کشور میکرد و آنگاه پول آن تولیدکننده را پرداخت میکرد. اما این شرایط هم از ما گرفته شده است. در حقیقت با وجود قطع ارتباط بانکی مجبور شدیم که ماشینآلات سطح پایینتری بیاوریم، از آن طرف نیاز به نقدینگیمان اضافه شده است و حجم به اصطلاح تولیداتمان پایین آمده است و طرف عرضهمان دچار مشکل شده است. از آن سمت اکثر شرکتها سودشان کاهش یافته و به زیاندهی افتادهاند یا اصلاً از ظرفیت کاملشان استفاده نمیکنند.
اگر این ارتباطات بینالمللی گسترش نیابد و به همین روند ادامه دهیم، چه خطری ما را تهدید میکند؟
شرایط رکود اقتصادیمان ادامه مییابد. شرایط رکود هم که ادامه یابد، یعنی اینکه مردم درآمدشان پایین آمده است و به خاطر تورم بالا نمیتواند تولید کند و حجم اقتصاد کوچک میشود، بیکاری گسترش مییابد و از آن سمت هم به اصطلاح طرف عرضه سرمایهگذاریاش را کمتر میکند.
شما از بخش خصوصی از نتایج این سفر بازخوردی داشتهاید؟
هنوز برای دریافت بازخورد زود است و باید صبر کنیم. زیرا اصل ماجرا حل نشده است و این شرکتها برای گشایش رابطه مقدمهچینی میکنند ولی این طور نیست که من بخش خصوصی به آنجا بروم و بگویم السی من را بپذیر و گشایش اعتبار من را قبول کن و او هم قبول کند. همه این شرکتها در حال آمادهسازی مقدمه هستند و به محض اینکه توافق انجام شد، مطمئناً میدانند چه اقدامی انجام دهند. ولی همه این عوامل مستلزم زمان است. این طور نیست که یکجا و یکباره عمل شود. ولی همین فضایی که به وجود آمده است، فضای امیدوارکنندهای هم برای بخش خصوصی و هم برای مصرفکنندگان و هم برای آن بخش از دولت است که نمیتوانسته ارتباطش را با کشورهای خارجی گسترش دهد.
استقبال بخش خصوصی از این گونه سفرها چگونه است؟
بخش خصوصی از این مسائل استقبال میکند. چون بالاخره اولین جایی که در این رابطه دچار مشکل میشود، بخش خصوصی است. اگر آنها نتوانند تکنولوژی بیاورند یا اعتبار خارجی بگیرند، در اینجا اعتبار ریالی بیشتری میخواهد و هزینههایش بالا میرود. طبیعی است که بخش خصوصی دنبال این است که کالا تولید کند و کالا را هم ارزان تولید کند و در داخل خریدار داشته باشد، صادر کند و بتواند جلوی واردات را بگیرد. همه اینها با گسترش ارتباطات حاصل میشود.
در حال حاضر عمده ارتباطات صنعتی ما با آلمان در چه شاخههای صنعتی متمرکز است؟
در ماشینآلات به دلیل اینکه ماشینآلاتی که در آلمان ساخته میشود، جزو درجه اولهاست، خیلی از ماشینآلات و تکنولوژیهایی که از قبل خریدهایم، از این کشورهاست. فرض کنید شخصی یک خودرو بنز داشته باشد و بخواهد برای همسر خود ماشین دیگری بخرد، برای این فرد خرید خودرویی دیگر به غیر از بنز سخت است ولی اگر همان خودرو را برای همسر خود بخرد چون با لوازم خودرو آشناست، میتواند خود هر دو خودرو را تعمیر کند. حالا اگر همان شخص چهار ماشین داشته باشد اوضاع فرق میکند و بهتر میشود زیرا تکنولوژیاش را میداند و وابسته به آن تعمیراتشان را هم میتواند انجام دهد. بنابراین برای کارخانجات بهتر است که از همان تکنولوژی که از قبل بوده است، استفاده کنند. این یک وجه آن است. وجه دیگر هم این است که میخواهد سرمایهگذاری انجام دهد و ماشینآلات خوبی را وارد کند، اگر این کشورها طوری باشند که با ما کنار بیایند، بیمههای دولتی و بانکهایشان و... دست سرمایهگذاران ما را بگیرند، خب طبعاً آنها به اصطلاح رغبت بیشتری میکنند. خیلی از مواد اولیه ما از این کشورها تامین میشود. مواد واسطهای نیمساخته ما از این کشورها تامین میشود، بنابراین خب
اینها منافعی اساسی محسوب میشود.
به غیر از ماشینآلات، در بخش برق هم فکر میکنم ما خیلی وابسته به آلمان باشیم!
بله، ژنراتورهایی که ما داریم، اکثراً ریشه اروپایی دارد. البته بعضی از این شرکتها آمدهاند و رفتهاند و در چین هم تولید میکنند.
ما کشوری هستیم که با دنیا باید ارتباط داشته باشیم. این در پیام مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی هم ملاحظه میشود که روابط با کشورها را باید به چه سمتی برد ...باید روابط صنعتی با اروپاییان را توسعه دهیم و ارتباطات را محکم کنیم. نمیتوانیم دور ایران دیوار بکشیم. الان هم آن دورهها گذشته است و میتوانیم با حفظ عزت خودمان با سایر کشورها رابطه برقرار کنیم. بایستی ببینیم که منافع ما کجاست و به کجا باید بیشتر سوق پیدا کنیم. اروپاییها کلی از ما نفت میخریدند اما بعد از اینکه تحریم شدیم، نفت کشور دیگری را جایگزین کردند و از کشورهای دیگر میخرند. ما اگر ارتباطمان برقرار شود میتوانیم نفت را مجدد به این کشورها صادر کنیم و بازار را به حالت قبل برگردانیم بعد توسعه دهیم. روزی صادرات غیرنفتی ما بیشتر از این بوده است. اصلاً یکی از تقاضاهای عمده آلمان از بازار ما فرش دستباف و پسته بوده است.
ما فقط پسته و فرش به آلمان صادر میکردیم؟
خیر، محصولات و کالاهای دیگری هم صادر میکردیم. ولی اقلام عمده که در ذهن من است، فرش دستباف است که سابقه زیادی دارد و همچنین پسته. اصولاً پسته محصولی است که کشورهای ثروتمند بیشتر از آن استفاده میکنند. فرش هم همینطور چون فرش به عنوان یک کالای سرمایهای گرانقیمت است. بنابراین به نفع وضعیت صادراتمان است که اوضاع روابط بینالمللیمان رونق پیدا کند. به هر حال بایستی تلاش کنیم این مسائلی را که به ما تحمیل شده است برداریم تا موانعی را نداشته باشیم و ارتباطمان را با همه دنیا گسترش دهیم. کشورهایی که نباید با آنها ارتباط برقرار کنیم تعدادشان بسیار زیاد نیست. به جز کشورهایی که ما اصلاً قبولشان نداریم و به رسمیت نمیشناسیم با بقیه کشورها باید ارتباط داشته باشیم و به اصطلاح ارتباطمان را گسترش دهیم. ما باید از ظرفیت ایرانیهای خارج از کشور به عنوان پله اول استفاده کنیم. باید از بیشتر ایرانیهایی که در آمریکا، کانادا، آلمان و انگلیس و چند کشور دیگر هستند و تعدادشان هم بسیار است کمک بگیریم تا سرمایههای خود را در جریان سرمایهگذاریهای ما هدایت کنند و در توسعه روابط تجاری نقش داشته باشند.
دیدگاه تان را بنویسید