تاریخ انتشار:
بازار ارز آبستن چه حوادثی است؟
زورآزمایی پس از برجام
تقابل عرضه و تقاضا در بازار ارز پس از لغو تحریمها، دلار را به کدام سو هدایت خواهد کرد؟ جواب این سوال تا حدی با ابهام همراه است، چرا که پس از اجرای برنامه جامع مشترک، متغیرهای افزایشی و کاهشی زیادی به هم برخورد خواهند کرد که مشخص نیست، زور کدام مجموعه عوامل بر دیگری خواهد چربید و مسیر قیمتی شاخص ارزی را تعیین خواهد کرد.
تقابل عرضه و تقاضا در بازار ارز پس از لغو تحریمها، دلار را به کدام سو هدایت خواهد کرد؟ جواب این سوال تا حدی با ابهام همراه است، چرا که پس از اجرای برنامه جامع مشترک، متغیرهای افزایشی و کاهشی زیادی به هم برخورد خواهند کرد که مشخص نیست، زور کدام مجموعه عوامل بر دیگری خواهد چربید و مسیر قیمتی شاخص ارزی را تعیین خواهد کرد.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند، «عدم تعدیل قیمت دلار با نرخ تورم در دو سال گذشته»، «کاهش قیمت نفت و احتمال افت بیشتر آن»، «ناآرامیها و تنشهای منطقهای»، «پیشخور شدن آثار توافق هستهای» و «ورود تقاضای انباشتهشده پس از اجرای برجام» از جمله متغیرهایی هستند که قیمت دلار را برای حرکت رو به جلو تحریک خواهند کرد و موجب خواهند شد شاخص ارزی بار دیگر از سطوح فعلی قیمت فاصله بگیرد.
در مقابل گروه خوشبینتر باور دارند که دلار پس از لغو تحریمها، حرکت کاهشی خود را آغاز خواهد کرد و به سطوح قیمتی پایینتری وارد خواهد شد. جدا از اثرات روانی برداشته شدن تحریمها، «آزاد شدن داراییهای بلوکهشده»، «افزایش صادرات و درآمدهای ارزی»، «کاهش تحرکات سفتهبازان» و «کاهش انتظارات افزایشی» از جمله فاکتورهایی هستند که میتوانند جهت قیمت را کاهشی کنند. در این وضعیت، شاخص بازار در یک بزنگاه قیمتی حساس قرار گرفته است: «بزنگاه کاهش یا افزایش؟».
نیروی طلای سیاه
در آستانه لغو تحریمها، قیمت دلار در بازار ارز تا ابتدای کانال سه هزار و 700 تومان بالا رفت تا بار دیگر توجهات به سوی شاخص ارزی جلب شود. کاهش مستمر قیمت نفت در جهان و احتمال افت بیشتر آن، یکی از متغیرهایی بوده که در این مدت انتظارات افزایشی بازار را بالا برده و موجب رساندن دلار به کانال سه هزار و 700تومانی پس از حدود سه سال شده است. در این شرایط، تنشهای میان ایران و عربستان نیز این انتظارات را در بازار بیش از گذشته افزایش داده که پایین ماندن قیمت نفت تا مدتی طولانی ادامه پیدا خواهد کرد. عربستان یکی از کشورهایی است که برای کاهش قیمت نفت عرضه را تقریباً ثابت نگه داشته یا در مقاطعی افزایش داده است. کاهش قیمت نفت، اقتصادهای وابسته به نفت را تحت فشار و درآمدهای ارزی آنها را کاهش خواهد داد. به این ترتیب گمانهزنی برای تضعیف سمت عرضه ارز در بازار داخلی، انتظارات معاملهگران را تحت تاثیر قرار داده است.
در این وضعیت، پس از لغو تحریمها، ارتباطات تجاری ایران نیز تسهیل میشود و شاهد ورود تقاضای متراکمشده دوران تحریم به بازار خواهیم بود که این موضوع نیز تقاضای خرید ارز را تقویت و قیمت را تحریک خواهد کرد.
با این حال، این اعتقاد وجود دارد که بازارساز ارزی میتواند با تزریق ارز بهصورت مناسب این تقاضا را مدیریت کند، چرا که برداشته شدن تحریمها دسترسی به ذخایر در کشورهای مختلف را میسر و سمت عرضه را تقویت میکند. عادی شدن فروش نفت و سرمایهگذاری کشورهای خارجی در کشور نیز ارزآوری دولت را افزایش خواهد داد.
در این وضعیت پیچیده که متغیرهای متناقض افزایشی و کاهشی زیادی در مقابل یکدیگر قرار دارند، باید دید سیاستگذار ارزی به عنوان بزرگترین عرضهکننده ارز چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت؟
آیا در شرایطی که بهدلیل تقویت اقتصاد آمریکا در مقابل سایر اقتصادها، عمدتاً ارزهای جهانی در مقابل دلار تضعیف شدهاند، بانک مرکزی ایران سعی خواهد کرد به اتکای منابع ارزی حاصل از صادرات نفت، نرخ برابری ریال در مقابل دلار را تثبیت کند یا با پیش گرفتن سیاست معتدلتر کمک خواهد کرد که قیمت دلار به آرامی با تورم تعدیل شود؟
دیدگاه تان را بنویسید