دورنمای بازارهای کالایی و تاثیر آن بر ارزآوری صادراتی کشور
نمیتوان چندان امیدوار بود
قرابت بالای بازارهای کالایی با یکدیگر و نقش کلیدی بهای نفت خام در تعیین سمت و سوی قیمت تمامشده آنها شرایطی را فراهم آورده که افت محسوس بهای طلای سیاه اجازه رشد سریع را از سایر بازارهای کالایی دریغ داشته است.
قرابت بالای بازارهای کالایی با یکدیگر و نقش کلیدی بهای نفت خام در تعیین سمت و سوی قیمت تمامشده آنها شرایطی را فراهم آورده که افت محسوس بهای طلای سیاه اجازه رشد سریع را از سایر بازارهای کالایی دریغ داشته است. به نظر میرسد برای خروج از رکود و دستیابی به قیمتهای بالای پیشین به زمان بیشتری نیاز خواهد بود.
بازارهای کالایی را به عنوان مهمترین بازارهای جهانی که سایر بازارها همچون بازارهای سهام، بازارهای مشتقه و حتی بسیاری از واحدهای تولیدی بر مبنای آن شکل گرفتهاند، میتوان یکی از پیچیدهترین فضاهای معاملاتی دانست که از پیچ و خمهای بسیاری برخوردار است. پراکندگی گسترده آنها، حوزههای جغرافیایی پراکنده، قرابتها یا تشابهات فراوان آنها با یکدیگر، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از سایر بازارها و همچنین ویژگیهای مهم عرضه و قیمت تمامشده آن وضعیت پیچیدهای را در این فرآیندها حاکم کرده است.
تجربه نشان داده اغلب بازارهای کالایی در قرابت بالایی با یکدیگر نوسان میکنند هرچند که به ظاهر تشابه چندانی با یکدیگر نداشته باشند. این وضعیت باعث شده تا برای بررسی یک بازار باید به سایر بازارهای مشابه آن نیز توجه داشت تا تصویری شفافتر از وضعیت موجود حاصل شود. به عنوان مثال برآورد قیمت تمامشده یک کالا یا ماده اولیه در نقطه تحویل در بازار مصرف را میتوان کف قیمتی بنیادین هر کالا برشمرد که برآورد آن نیاز به دقت و حتی تجربه بالایی دارد. با توجه به جایگیری بهای نفت در محاسبات کلی و برآورد قیمت تمامشده شاید بتوان مهمترین فاکتور را در تخمین نوسان هزینه تولید یک کالا، قیمت جهانی نفت خام دانست که در تولید اغلب کالاها همچون مواد معدنی و سنگ آهن، فلزات پایه یا فولاد، محصولات پالایشی و پتروشیمی و حتی محصولات کشاورزی موثر است. با توجه به این موارد حتی میتوان میزان تاثیر قیمت جهانی نفت را در کالاهای مختلف با دقت مطلوبی محاسبه کرد که قطعاً بیشترین اثر را از لحاظ اهمیت و تاثیرگذاری در ابتدا بر بازار محصولات پالایشی و فرآوردههای نفتی سپس بازار محصولات پتروشیمیها و پلیمرها، پس از آن بازار مواد معدنی همچون سنگ آهن یا
سیمان، در ادامه فولاد و فلزات پایه همچون آلومینیوم یا روی و در پایان محصولات کشاورزی بر جای میگذارد.
هم اکنون بازار جهانی نفت در شرایط نامطلوبی قرار دارد و حتی ممکن است وضعیت دشوار فعلی نیز ادامه یابد و رو به وخامت بگذارد. بالا بودن شدید موجودی ذخایر نفت خام که به یک رکورد تاریخی نزدیک شده است، افزایش حجم تولید در اقصی نقاط جهان، رشد تکنولوژیها و افزایش راندمان تولید از بسیاری حوزههای متعارف با تقویت ضریب بازیابی یا از منابع نامتعارف همچون شیل های نفتی، وجود نزدیک به دو میلیون بشکه عرضه نفت خام بیش از تقاضا، عدم کاهش محسوس و مورد انتظار حجم تولید از منابع نامتعارف مخصوصاً در آمریکای شمالی پس از سقوط قیمتها و در نهایت کاهش جذابیت سرمایهگذاری در صنعت نفت را میتوان مهمترین ویژگیهای بازار نفت در روزهای اخیر برشمرد. این شرایط سخت در حالی رو به دشواری بیشتری مینهد که عربستان و روسیه با آغاز رقابتی تنگاتنگ برای حفظ سهم بازار خود و همچنین کسب سهم بازار یکدیگر وارد یک فاز خطرناک شدهاند که بازار را نیز تضعیف و کاهشی کرده است. از سوی دیگر تا چند هفته آینده حداقل 500 هزار بشکه نفت خام جدید از سوی ایران به بازارهای جهانی عرضه خواهد شد که کاهشی نزدیک به دو دلار در هر بشکه را به ثبت خواهد رساند. این موارد با
توجه به ضعف عمومی تقاضا و همچنین بالاماندن حجم عرضهها در بازارهای جهانی شرایطی را موجب خواهد شد که در صورت ادامه وضعیت فعلی قیمت نفت در سطوح فعلی یا کمی بالاتر از قیمتهای کنونی نوسان خواهد کرد که این مطلب سیگنال خطرناکی برای اغلب کشورهای صادرکننده نفت به شمار میآید.
با توجه به جایگاه پراهمیت صادرات نفت خام ایران باید گفت نمیتوان دورنمای مثبتی را برای ارزآوری حاصل از صادرات نفت خام ترسیم کرد زیرا در نیمه ابتدایی سال جاری شمسی قیمتهای نفت در شرایط بهتری قرار داشت ولی در نیمه دوم سال با توجه به قیمتهای پایینتر، حجم تولید میتواند افزایش یابد. این موارد جمعاً باعث خواهد شد حجم درآمدهای ارزی از صادرات نفت در سال جاری به 45 میلیارد دلار برسد ولی با توجه به قیمتهای پایین فعلی و احتمال حفظ سطوح فعلی و نرخهایی نزدیک به 50 دلار در هر بشکه ممکن است درآمدهای ارزی کشور حتی به 41 میلیارد دلار در سال کاهش یابد. در خصوص صادرات محصولات پتروشیمی هم چنین وضعیتی را شاهد هستیم تا جایی که تنها در نیمه نخست سال جاری ارزش صادرات این قبیل محصولات نزدیک به 20 درصد کاهش داشته است. با توجه به نقش ارزشمند صادرات محصولات پتروشیمی در ارزآوری شاید یکی از دلایل مهم افزایش قیمت دلار در هفتههای اخیر به رغم دستیابی به توافقی بسیار مهم همچون برجام را بتوان کاهش عرضه ارزهای حاصل از صادرات از سوی شرکتهای پتروشیمی یا بانک مرکزی دانست که اثر آن در جامعه اقتصادی کشور مشهود است. با توجه به این وضعیت
در کنار افزایش استخراج گاز طبیعی از پارس جنوبی و آغاز به کار برخی از واحدهای پالایش گاز طبیعی قطعاً میزان تولید و عرضه میعانات گازی و همچنین محصولات پتروشیمی افزایش خواهد یافت که نیاز به بازاریابیهای جدید را خاطرنشان میکند. در این میان ذکر این نکته ضروری است که هم اکنون ظرفیت تولید نصبشده در صنایع پتروشیمی رقمی نزدیک به 61 میلیون تن در سال است که در سال گذشته تنها 43 میلیون تن آن در مدار تولید فعال بوده و در سال جاری با افزایش تغذیه واحدهای پتروشیمی از گاز طبیعی میتوان به افزایش حجم تولید امیدوار بود ولی در کنار کاهش قیمتها، شاید ارزآوری این واحدها باز هم کاهش یابد.
کالای مهم صادراتی دیگر کشور را باید سنگ آهن برشمرد که آن نیز با کاهش حجم و ارزش شدیدی رو به رو شده است. با توجه به کاهش قیمتهای جهانی سنگ آهن و همچنین رکود بازار فولاد از یک سو حجم صادرات این کالا کاهش یافته و از سوی دیگر قیمت آن نیز افت محسوسی را تجربه کرده است. به عنوان مثال در نیمه نخست سال جاری صادرات سنگ آهن کاهش 5 /34 درصدی در حجم و 3 /61 درصدی در ارزش داشته است.
دورنمای بازارهای جهانی و شرایط ایران
با توجه به وضعیت سخت فعلی در بازار نفت که به احتمال قوی حداقل تا سال 2017 ادامه خواهد داشت باید روزهای سختی را پیش روی بازارهای کالایی دیگر برآورد کرد. از سوی دیگر رکود فعلی باعث شده از یک سو حجم تولید و از سوی دیگر حجم مبادله این کالا نیز تضعیف شود تا جایی که رشد عرضهها در برابر تقاضا را باید پس از کاهش قیمت تمامشده، دلیل دیگر افت نرخها برآورد کرد.
در بازارهای جهانی شاید فلزات پایه که در اغلب بورسهای معتبر کالایی در جهان مورد داد و ستد قرار میگیرد مشهورترین کالاهایی به شمار بیاید که توسط صنایع مصرفکننده یا سرمایهگذاران بینالمللی چه با هدف سرمایهگذاری یا با اهداف سفتهبازی مورد داد و ستد قرار بگیرد. هم اکنون قیمت مس به عنوان معرف این بازار از قیمتهایی بالاتر از 10 هزار دلار در سال 2011 به نزدیکی 5200 دلار در هر تن کاهش یافته یا سنگ آهن به عنوان بزرگترین بازار جهانی مواد خام با تجارت نزدیک به 1200 میلیون تن در سال از 187 دلار در سال 2011 هم اکنون به 56 دلار در هر تن کاهش قیمت داشته است.
این موارد یعنی کاهش محسوس قیمتها در حالی رخ میدهد که از یک سو حجم تولید کاهش یافته و از سوی دیگر موجودی انبارهای این کالاها نیز تضعیف شده که میتواند سیگنالی برای حمایت از قیمتها باشد. اگر به دو جدول موجود توجه کنید میزان کاهش قیمت نفت شدیدتر از افت بهای فلزات بوده که نشاندهنده کاهش آرام قیمت فلزات در سالهای اخیر و همچنین مقاومت آنها در برابر افت محسوس قیمتهاست که هر دو داده فوق سیگنالی برای حمایت از نرخها به شمار میرود. در نهایت باید گفت که دورنمای بازارهای کالایی را نمیتوان چندان جذاب ارزیابی کرد ولی اوضاع آن از بازار نفت بهتر خواهد بود و انتظار داریم این بازارها با سرعت بیشتری از رکود خارج شوند اما برای بازگشتن به روزهای طلایی آنها در سال 2011 به زمان بیشتری نیاز است.
دیدگاه تان را بنویسید