تاریخ انتشار:
مقیاسگذاری نمودارها در تصمیمات سرمایهگذاری چه اثری دارد؟
بازی نمودارها
بخش بزرگی از مقالات فاینانس رفتاری، به تحلیل تفاوت رفتار کنشگرهای اقتصادی در حالات مختلف نمایش دادهها و اطلاعات اختصاص یافته است. نتیجه اکثرشان این بوده که حتی اگر اطلاعات بیشتری در اختیار سرمایهگذار قرار نگیرد، شکل بیان همان اطلاعات در شکل دادن به ذهنیت وی و در نتیجه تغییر احتمالی تصمیمات وی نقش مهمی دارد.
بخش بزرگی از مقالات فاینانس رفتاری1، به تحلیل تفاوت رفتار کنشگرهای اقتصادی در حالات مختلف نمایش دادهها و اطلاعات اختصاص یافته است. نتیجه اکثر این مقالات این بوده که حتی اگر اطلاعات بیشتری در اختیار سرمایهگذار قرار نگیرد، شکل بیان همان اطلاعات در شکل دادن به ذهنیت وی و در نتیجه تغییر احتمالی تصمیمات وی نقش مهمی دارد. سوال مهم این است که برای سهامی که افت و خیز قیمتی بسیار داشته، آیا بزرگنمایی این افت و خیز سرمایهگذاران را تشویق به سرمایهگذاری بیشتر میکند یا برعکس. در واقع دو تئوری متضاد در این زمینه وجود دارد؛ اولی که به «داستان موفقیت» معروف است، بر این مبناست که افت و خیز پیشین قیمت سهامی که در مجموع سیر رشد بالای خود را حفظ کرده، به معنای موفقیت آن شرکت و توانایی آن در موفقیتهای بیشتر در آینده است. در نقطه مقابل، نظر دوم به نام «بازگشت به میانگین» بیان میکند که در درازمدت قیمت همه سهامها به میانگین رشد قیمت همگرا میشود و لذا افزایش یا کاهش رادیکال قیمت در آینده تصحیح خواهد شد. برای تست رفتار سرمایهگذاران در مواجهه با این نظریات و همچنین بررسی اثر بزرگنمایی نموداری، هنگام تحصیل در مدرسه
تحصیلات تکمیلی اقتصاد بارسلونا من و یکی از همکارانم، مکس فیستر، آزمایشی به شرح زیر طراحی کردیم: ۴۰ نفر دانشجوی لیسانس دانشگاه یوپیاف بارسلونا را به صورت رندم انتخاب و به آزمایشگاه اقتصاد رفتاری دعوت کردیم. توسط یک ابزار تولید عدد رندم، نیمی از آنها به صورت تصادفی به آدرس اینترنتی سایتی هدایت شدند که در آن یک اسلاید اینفوگرافیک برای آموزش یکساعته اصول اساسی سرمایهگذاری در بورس طراحی کرده و قرار داده بودیم. اما نیم دیگر شرکتکنندگان از این آموزش محروم شدند و مستقیماً به مرحله پاسخ به سوالات هدایت شدند. به هر فرد از دو گروه بودجهای معادل یک میلیون دلار برای سرمایهگذاری اختصاص داده شد. با استفاده از یک تابع شبیهساز رفتار قیمت سهام، پنج نمودار افت و خیز قیمتی برای پنج شرکت فرضی تولید کرده بودیم. هر آزمایشدهنده، باید نمودار افت و خیز قیمت سهام این پنج شرکت را بررسی و تحلیل میکرد تا بودجه یک میلیون دلاریاش را به ترکیب
دلخواه خودش در این شرکتها سرمایهگذاری کند. در ادامه و پس از گذشت چند دقیقه و نمایش دادن یکسری مطالب غیرمرتبط برای منحرف کردن ذهن آزمایشدهنده از سرمایهگذاری، دوباره به وی پنج نمودار جدید با همان بودجه یک میلیون دلار برای سرمایهگذاری نشان داده میشد؛ با این تفاوت که سه نمودار کاملاً جدید بودند و دوتای دیگر، از بین پنج نمودار سری اول انتخاب شده بودند و تنها نمودار عمودیشان به جای شروع از صفر و انتها در 200، از 50 شروع و به 150 ختم میشد. در نتیجه این فرآیند «زوم» کردن روی داده، باعث میشد تا افت و خیز قیمتی نمودار بیشتر دیده شود. به عنوان مثال نمودار افت و خیز قیمت سهام برای شرکت C که در دور دوم سرمایهگذاری به عنوان نمودار شرکت D ولی با مقیاس متفاوت به آزمایشدهنده نشان داده شده را ببینید. در ضمن، برای اطمینان از اینکه حتماً آموزش خلاصه و کاربردی یک ساعته در توانایی شرکتکنندگان برای سرمایهگذاری بهتر و در نتیجه رفتاری شبیه رفتار سرمایهگذاران حرفهای اثرگذار بوده، یک آزمون کوتاه سنجش دانش سرمایهگذاری برای هردو گروه برگزار کردیم. گروه اول به نحو معناداری قادر بودند سوالات بیشتری را نسبت به گروه دوم
پاسخ دهند. تحلیل دادههای آزمایش ما را به نتایج زیر رهنمون کرد:
■ پس از بزرگنمایی نمودار، گروه آموزشندیده و آماتور سرمایهگذاری خود را در شرکتی که تغییرات قیمتی زیاد داشت، به طور قابل ملاحظهای کاهش دادند و در حدود 30 درصد کمتر در این شرکت سرمایهگذاری کردند. در حالی که این تغییر در مورد شرکت با تغییرات قیمتی ملایم، بسیار کم و تنها در حدود یک درصد بود. در واقع، این گروه در مقابل تغییر مقیاس نمودار برای شرکت با تغییر قیمتی بالا آسیبپذیر بودند.
■ گروه آموزشدیده، حدود 20 درصد کمتر در شرکت با تغییرات قیمتی بالا سرمایهگذاری کردند و این کاهش در مورد شرکت دیگر اندک بود. در نتیجه اگرچه آموزش باعث بهبود کلی رفتار این گروه نسبت به گروه اول شد و تا حدودی در مقابل اثر مخرب بزرگنمایی نمودار مصون شدند، اما همچنان این مصونیت برای شرکت دارای تغییرات قیمتی ملایم بیشتر از شرکت دیگر بود.
■ از هر دو نتیجهای که در بالا بیان کردیم، میتوان برداشت کرد که در مورد شرکتی با تغییرات قیمتی کم در گذشته سهامش، مخاطب از برداشت اشتباهی که از تغییر مقیاس نمودار حاصل شود مصون است. در حالی که در مورد تغییرات رادیکال این نکته صادق نیست. علاوه بر این، در هر شرایطی، سرمایهگذار حرفهای و آموزشدیده کمتر تحت تاثیر بزرگ و کوچکنمایی گذشته قرار میگیرد.
■ این نکته که بزرگنمایی کاهش قیمت در گذشته یک سهام، منجر به کاهش سرمایهگذاری در سهام آن شرکت برای هر دو گروه آموزش دیده و فاقد آموزش شد، ما را به این نتیجه رهنمون میکند که رویکرد «داستان موفقیت» بیشتر مورد استقبال و پذیرش سرمایهگذاران قرار گرفته است. ما در تحلیل نتایج آزمایش، در هیچ موردی به سرمایهگذاری بر مبنای رویکرد «بازگشت به میانگین» برنخوردیم.
■ دانشجویانی که پیشینه آکادمیک اقتصاد و فاینانس در کارنامه خود داشتند، مشابه با گروه آموزشدیده کمتر تحت تاثیر بزرگنمایی نمودار قرار گرفتند.
ما در این پژوهش تلاش کردیم تا جایی که ممکن است از اعوجاجات2 زیر جلوگیری کنیم:
■ ممکن است بعضی از آزمایشدهندگان متوجه شده باشند که نمودارها تکراری هستند و تنها بزرگنمایی شدهاند؛ برای حل این معضل تنها دو نمودار از پنج نمودار تکرار شدهاند و فشار محدودیت زمانی هم بر روی شرکتکنندگان گذاشته شده تا فرصت بیش از حد تحلیل کردن نداشته باشند.
■ معضل احتمالی دیگر «مشروعیت تسری»3 است، به این معنی که گاهی افراد تحت شرایط آزمایشگاهی تصمیماتی متفاوت از دنیای واقعی میگیرند. در این مورد خاص، چون شرایط و ابزارهای تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در بورس تفاوت چندانی با روال واقعی این کار نداشت، ما احتمال چنین آسیبی را کم میبینیم. با وجود این، ممکن است به علت جوانی شرکتکنندگان، تمایل به ریسک بالاتری در آنها نسبت به سرمایهگذاران واقعی وجود داشته باشد.
■ شرکتکنندگان در ابتدای کار، تحت یک آزمون کوتاه برای سنجش اینکه آیا ریسکپذیر یا ریسکگریز هستند قرار گرفتند. تفاوت معناداری بین جهتگیری دو گروه در اتخاذ ریسک دیده نشد.
■ در نهایت، ممکن است این آموزش یکساعته، هرقدر هم کاربردی و مفید بوده باشد، نتواند رفتار شرکتکنندگان تحت آموزش را به قدر کافی به رفتار سرمایهگذار حرفهای نزدیک کند. ضمن اینکه این ایراد را وارد میدانیم، باید در نظر داشت که وقتی حتی با این آموزش اندک هم آسیبپذیری گروه آموزشدیده در برابر بزرگنمایی نمودار کاهش یافت، میتوان نتیجه گرفت که در مورد سرمایهگذار حرفهای هم همین نتیجه به صورت قویتری حاصل میشود.
نتیجه تقریباً بدیهی حاصل از این پژوهش این است که سرمایهگذاران آماتور در مقابل نحوه نمایش اطلاعات آسیبپذیر هستند و «راستنمایی» اتفاقات گذشته میتواند باعث گمراهی آنها و اتخاذ تصمیماتی غیربهینه شود.
پینوشتها:
1- Behavioral Finance
2- Biases
3- External Validity
دیدگاه تان را بنویسید