ایران خشک ما از ریخت میافتد؟
سر به بیابان
ایران کشوری کویری - بیابانی است و در دورههای سهگانه زمینشناسی وضعیتی استثنایی پیدا کرده است. سرزمینی که اگر اندکی شانس نمیآورد، هرگز قابل سکونت نبود.
ایران کشوری کویری-بیابانی است و در دورههای سهگانه زمینشناسی وضعیتی استثنایی پیدا کرده است. سرزمینی که اگر اندکی شانس نمیآورد، هرگز قابل سکونت نبود. کوههایی که بعد از دوره سوم زمینشناسی سر از مواد مذاب سردشده درآوردند، اندکی اینجا را قابل زیستن کردند. رشتهکوههای البرز و زاگرس و حتی رشتهکوههای مرکزی ایران حالا مناطقی حیاتبخش و مملو از تنوع زیستیاند.
در دوران دوم زمینشناسی که همه جا دریا بود، خلیج فارس، عمان، خزر و آرال و سیاه همه به هم وصل بودند. در دوران سوم زمینشناسی با گرمایش زمین، دریاها خشک شدند و زمین به وجود آمد؛ اما از سر اتفاق، دریایی در شمال و دریایی در جنوب برای سرزمین ما به ارمغان آمد. ایران کشوری استثنایی شد که با رویش کوهها از شمال و جنوب توانست از جبر عرض 30 درجه شمالی و هوای پرفشار گریزی پیدا کند. حالا ما هر چه داریم از کوهها داریم، چراکه هر چه کوه بیشتر باشد، هوای سرد بیشتر میشود و با سرد شدن هوا امکان بارندگی به وجود میآید و خاک از بیابانی شدن بیشتر میگریزد.
اقلیم، خشکی و خشکسالی سه پدیده مجزای از هم، حالا وضعیت ویژهای برای سرزمین ما به وجود آوردهاند. خشکی پدیدهای است که شکلگیریاش بنا به شواهد، میلیونها سال طول میکشد. وضعیتی که تغییرناپذیر است مگر آنکه در گذر هزاران سال به طور کامل دگرگون شود و از خشکی به سمت باریدگی میل کند. وقتی از عرض 30 درجه هوای پرفشار جنبحارهای به درون بوزد، دیگر نباید منتظر بارش باران باشیم. چرا که هوای پرفشار مانع تشکیل ابر میشود و دریا و دریاچه هم اگر باشد و تبخیر هم اگر اتفاق بیفتد، هوای پرفشار مانع شکلگیری ابر و سپس بارش باران میشود. در تمام ایران این وضعیت وجود دارد و این هوای پرفشار امکان صعود را به بخار آب نمیدهد. چرا که ایران دقیقاً در مرکز هولناک عرضهای شمالی و در معرض هوای پرفشار قرار دارد و آنجا رطوبت پخش میشود و حتی اگر ذرات گرم شوند و با تبخیر به هوا بروند، باز هم از شکلگیری باران خبری نیست. ایران دقیقاً در عرض 25 تا 39 درجه شمالی واقع است. این منطقه تا مرز گیلان را دربر میگیرد. کارشناسانی مثل پرویز کردوانی معتقدند اگر شانس نمیآوردیم حتی گیلان هم باید بیابان میشد اما چرا آنجا بیابان نشده است؟ پاسخ
ساده است؛ چون در دوران تکامل زمینشناسی، کوههای البرز آنجا را نجات دادند و سرزمین چروکیده ما با کوههای زیبایش ما را از بیابانی همیشگی گذراندند. البرز و زاگرس و کوههای مرکزی ایران، معجزه فروپاشیدن اکسیژن آزاد و هیدروژن بر سطح گداخته آتشفشانی بودند که سالهاست حیاتبخش فلات ایران هستند.
تنشهای آبی و دمایی اخیر در ایران اگرچه گفته میشود منشایی اقلیمشناختی هم دارد، اما در سالهای اخیر از مدیریت ناپایدار متاثر بودهاند. بیشک روند تخریب سرزمین در ایران با از دست رفتن منابع آبی تشدید شده است. با این حال بر اساس اطلاعاتی که از دومین گزارش وضعیت محیط زیست در سال ۱۳۸۴ به دست آمده «سطح بیابانها، کویرها و شنزارهای کشور ۳۴ میلیون هکتار و مراتع فقیر کویری ۱۶ میلیون هکتار برآورد شده است». حالا این پرسش به شکل جدی پیش روی کارشناسان و مسوولان است که آیا ایران در حال بیابانیتر شدن است؟ در کنار این مساله اما تفاوت کویر و بیابان نیز مورد توجه است چرا که بخش مهمی از ایران را کویر تشکیل میدهد که بنا بر تعاریف جغرافیایی بسیار بیاستفاده و غیرقابل زیست است. حالا اما سرزمین ما در حال تغییر قیافه است و ایران زیبای ما ممکن است، باز هم از ریخت بیفتد و پس از هزاران سال دوباره تغییر کند و به سمت بیابانی شدن برود.
دیدگاه تان را بنویسید