تاریخ انتشار:
شائبه در تشکیل اتاق بازرگانی که از وجود مناسبات سیاسی و اقتصادی محروم است
اتاق بازرگانی آمریکا و ایران در اوهام
مذاکرات ایران و ۱ + ۵ این روزها وارد پروسه نهایی و راند آخر خود شده است و طرفین امیدوارند با حل و فصل مناقشات حاکم بر این پرونده به یک دهه اختلاف و تحریم پایان دهند. البته شاید بتوان این مذاکرات را بیشتر یک گفتوگوی دوجانبه میان مذاکرهکنندگان تهران و واشنگتن تلقی کرد که درصدد حل و فصل بخشی از اختلافاتی هستند که بیش از ۳۰ سال بر مناسبات دوجانبهشان سایه افکنده و آن را به مرحله فعلیاش رسانده است.
مذاکرات ایران و 1+5 این روزها وارد پروسه نهایی و راند آخر خود شده است و طرفین امیدوارند با حل و فصل مناقشات حاکم بر این پرونده به یک دهه اختلاف و تحریم پایان دهند. البته شاید بتوان این مذاکرات را بیشتر یک گفتوگوی دوجانبه میان مذاکرهکنندگان تهران و واشنگتن تلقی کرد که درصدد حل و فصل بخشی از اختلافاتی هستند که بیش از 30 سال بر مناسبات دوجانبهشان سایه افکنده و آن را به مرحله فعلیاش رسانده است. اگرچه معتقدم این مذاکرات نمیتواند در فضای فعلی منتهی به توقف تحریمهایی شود که در بیش از سه دهه گذشته اعمال شده و در دهه اخیر نیز بر شدت و حدت آن افزوده شده است. آمریکاییها تمایلی ندارند تا بازار پرمتقاضی ایران را به راحتی در اختیار کشورهای اروپایی قرار دهند چرا که حتی در صورت دستیابی به توافق جامع هستهای واشنگتن از امکان ورود به بازار تهران برخوردار نیست؛ تحریمهای مرتبط با مباحث حقوق بشری و عملکرد منطقهای ایران هنوز لغو نشده است که آمریکاییها بتوانند وارد بازار ایران شوند. بر همین اساس نیز معتقدم آمریکاییها احساس میکنند که در شرایط فعلی لغو تحریمها به نفع آنها نیست و نمیخواهند پیش از محکم شدن جای پایشان
در اقتصاد ایران تن به لغو محدودیتهای اقتصادی کشورمان دهند. اما در عین حال شروع به مطالعه بازار ایران و شناسایی فعالان و بازرگانان قدر کشورمان نیز کردهاند و امیدوارند تا زمان دستیابی به توافق جامع هستهای تحلیل مناسبی از اقتصاد ایران داشته باشند. شرکتهای آمریکایی صنعت خودروسازی، مخابرات، نفت و گاز و معادن ایران را بسیار پرسود و منفعت ارزیابی میکنند و تمایل دارند که در این بازار حضور یابند. همزمان تعدادی از تجار ایرانیتبار نیز تشکلی را تحت عنوان اتاق بازرگانی آمریکا و ایران در شهر راکویل ایالت مریلند راهاندازی کردهاند و اقدام به جمعآوری اطلاعات تجار و بازرگانان ایرانی و اعضای هیات نمایندگان اتاقهای بازرگانی آن کردهاند این در حالی است که تشکیل این اتاق اقدامی یک طرفه است و هیچ اقدام همسانی در تهران برای تشکیل اتاق بازرگانی ایران و آمریکا انجام نشده است. متاسفانه به دلیل نبود روابط سیاسی و اقتصادی هنوز عملکردی در رابطه با ایجاد این اتاق صورت نگرفته است. هرچند شاید بتوان به گونهای برنامهریزی کرد که ما در ایران و اعضای اتاق بازرگانی آمریکا نیز در آن کشور تشکل همسانی را تشکیل دهیم و بعد در رابطه با
ارتباط میان این دو اتاق برنامهریزی کنیم. اما در فضای فعلی مناسبات تهران و واشنگتن در همان حد و حدود مذاکرات هستهای دیپلماتهای دو کشور است. شاید هم بتوان اینگونه عنوان کرد که اتاق بازرگانی که گفته میشود در آمریکا راهاندازی شده است یک NGO و موسسه صرف است که در این کشور به ثبت رسیده و با پنج میلیون عضو اتاق بازرگانی آمریکا ارتباط دارد و از افک هم مجوزهای لازم برای ارتباط با ایران را به دست آورده است. این NGO با ارسال دعوتنامههایی برای فعالان بازار کار و تجارت ایران از آنها خواسته است اگر مایل به برقراری رابطه با تجار و بازرگانان آمریکایی هستند میتوانند در ارتباط با این مجموعه به اهداف خود دست پیدا کنند و اینکه NGO مورد نظر امکان تهیه ویزای آمریکا را که اصولاً کار چندان راحتی نیست هم برای تجار ایرانی دارد. این نامهها دو ماه پیش برای ما ارسال شده است و من در طول یک ماه گذشته مشغول بررسی زوایای امر نسبت به میزان اعتبار این مجموعه در آمریکا و استعلام از دستگاههای ذیربط ایرانی نسبت به هویت دستاندرکاران آن بودم و البته بازخورد منفی هم دریافت نکردم. بر همین اساس هم در پاسخی که به دستاندرکاران این تشکل
دادم اعلام کردم که بهتر است این دعوت به صورت گروهی صورت پذیرد. یعنی تعدادی از اعضای اتاقهای بازرگانی ایران و آمریکا در خاک این کشور یا هر جای دیگری باهم مذاکره کرده و راههای توسعه روابط تجاری را بررسی کنند که البته آنها نیز با استقبال از این اقدام گفتهاند درصدد فراهم کردن مقدمات حضور یک هیات تجاری از ایران در آمریکا هستند. همزمان هم از تعدادی از زنان تجار ایرانی برای سفر به این کشور دعوت به عمل آمده است که میتواند در بهبود روابط فرهنگی ایران و آمریکا تاثیرگذار باشد. NGO مورد اشاره را که یک سال پیش و همزمان با سفر آقای روحانی به نیویورک اعلام موجودیت کرده بود اکرام منافزاده هدایت و راهبری میکند و به عبارتی ریاست هیات مدیره آن را عهدهدار است. البته در خبرها وی را یک خلافکار و فردی با سابقه کیفری عنوان کردهاند که این محکومیت به جهت فرار مالیاتی او بوده است و نمیتواند دلیلی بر عدم سلامت اقتصادیاش باشد. منافزاده در سال گذشته هم دیداری با رئیسجمهور ایران داشت و در صورتی که وی به لحاظ قانونی و حقوقی مشکلی داشت این دیدار صورت نمیگرفت. بعد هم به اعتقاد بنده ما باید از هر فرصتی برای خروج از دایره
تحریمها و بهبود مناسبات با کشورهای دیگر استفاده کنیم و این هم فرصت مناسبی است. چند سال پیش شرکت بازرگانی دولتی ایران نامهای را به وزیر کشاورزی آمریکا ارسال کرد و نوشت که ایران آماده خریداری غلات آمریکاست. بر همین اساس هم بود که 110 تن از نمایندگان این کشور که لابی قدرتمند کشاورزان را در کنگره آمریکا راهبری میکنند در نامهای به کاخ سفید خواهان رفع تحریم از مواد غذایی و دارویی ایران شدند و این اقدام نیز در همان زمان صورت گرفت یا با اقدامات لابی قدرتمند ایران در آمریکا بود که جنگطلبان دولت بوش نتوانستند پرچم جنگ با ایران را در واشنگتن هم علم کنند. این لابی در برابر لابی اسرائیل و سعودیها به خوبی عمل کرد و توانست با فشار صهیونیستها در رسانههای این کشور مقابله کند؛ لابیها قدرت بسیاری در آمریکا دارند و بر اساس تجربه شخصی بنده تمامی تصمیمات مهم و حیاتی این کشور نه در مراکز سیاسی بلکه در همین لابیبازیها اتخاذ میشود. متاسفانه در حال حاضر ما از این قابلیت محروم هستیم و در زمان بروز سوءتفاهمات نتوانستهایم از این قابلیت استفاده کنیم. بنابراین شاید وقتی NGO یا موسسهای از امکان افزایش مناسبات و بهبود روابط
تجار و بازرگانان ایرانی و آمریکایی سخن میگوید بهتر باشد که به آن توجه کنیم. البته باید دید که این لابی تا چه اندازه میتواند به قول و قراری که به تجار ایرانی داده عمل و دیداری را میان اعضای اتاقهای بازرگانی ایران و آمریکا برقرار کند. در سالهای اخیر آمریکاییها مجدداً حضور پرقدرتی در بازارهای جهانی داشتهاند و ارزش دلار در برابر ارزهای دیگر شش درصد تقویت شده است. علاوه بر این کشور آمریکا به تنهایی حدود 15 هزار میلیارد دلار از تولید ناخالص ملی جهان را تولید میکند. این کشور در زمینه صنایع نظامی و خودروسازی و همچنین نفت و گاز بسیار موفق عمل کرده است و در صورت حل اختلافات دوجانبه با ایران میتواند همکاری خوبی با ایران داشته باشد. البته آمریکاییها نیز تمایل فراوانی برای ازسرگیری مجدد روابط اقتصادی با ایران دارند. در حال حاضر این کشور بیش از 300 میلیارد دلار کسری تراز تجاری دارد؛ آمریکا برای جبران کسری تراز تجاری خود نیازمند بازارهای جدیدی مانند ایران است که علاوه بر پرمخاطب بودن قابلیت پوشاندن نیاز کشورهای همسایه خود را هم داشته باشند. کشوری مانند ایران با قابلیت قرار گرفتن در یک منطقه مهم اقتصادی و سیاسی و
البته بسیار تاثیرگذار در معادلات سیاسی منطقه و جهان.
دیدگاه تان را بنویسید