تاریخ انتشار:
ارزیابی محمدمهدی بهکیش از امکان شکلگیری اتاق ایران و آمریکا
نباید عجله کرد
من اگر بهجای آمریکاییها بودم تجارت را قربانی سیاست نمیکردم. یعنی راه را برای ارتباط دو کشور میگشودم و بعد به راهحلهای دیگر فکر میکردم. قطعاً ارتباط با ایران میتواند دستاوردهای عظیمی برای آمریکا در منطقه داشته باشد و راه را برای مناسبات بیشتر باز کند.
بر اساس حکم رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران تشکیل اتاق بازرگانی ایران و آمریکا که مرجع رسمی مبادلات تجاری تهران و واشنگتن است به جنابعالی سپرده شده است. این اتاق بر چه اساسی و در چه راستایی راهاندازی میشود.
پیش از توضیح در مورد روند تشکیل اتاق مشترک ایران و آمریکا میخواهم در رابطه با فلسفه ایجاد اتاقهای مشترک مطالبی را بیان کنم. ما در حال حاضر حدود 12 اتاق بازرگانی مشترک با برخی از کشورهای جهان داریم که همه این اتاقها با وجود شخصیت مستقل حقوقی زیرمجموعه اتاق بازرگانی ایران محسوب میشوند و با مجوز این اتاق شکل میگیرند. مهمترین این اتاقها هم اتاق بازرگانی ایران و آلمان، ایران و فرانسه، و ایران و بلژیک بوده است. همه این اتاقها در ایران و برای دسترسی به بازار کشورمان ایجاد شدهاند. متاسفانه در ابتدای تشکیل بسیاری از اتاقهای مشترک این اتاقها به صورت یک طرفه و تنها برای دسترسی به بازار ایران تشکیل میشد. اما بنده بیش از 20 سال پیش طرحی را به مسوولان وقت اتاق ارائه دادم تا بتوان یک رابطه دوسویه ایجاد کرد و در نتیجه اتاقها بتوانند برای دسترسی به بازار خارجی و کمک به صادرات ایران نیز فعالیت کنند. بدین ترتیب که علاوه بر اتاقی که در ایران تشکیل میشود اتاق مشابهی نیز در کشور مقابل تاسیس شود. اتاق ایران و ایتالیا هم با همین فلسفه تشکیل شد تا یک ارتباط دوسویه میان تجار ایرانی و ایتالیایی به وجود آید. این دو اتاق
مستقل از هماند اما متقابلاً در حال ارائه خدمات به اعضای یکدیگر هستند. ما میخواهیم همین الگو را در رابطه با اتاق مشترک ایران و آمریکا نیز به مرحله اجرا درآوریم و اتاق ایران و آمریکا را در ایران برای تجار کشورمان و اتاق آمریکا و ایران را برای تجار آمریکایی یا آمریکاییهای ایرانیتبار به وجود آوریم تا امکان دسترسی به بازار ایران و بازار آمریکا برای بازرگانان دو کشور مهیا شود و به راحتی بتوانند کالاهای موردنظرشان را با یکدیگر مبادله کنند. ما در وهله نخست باید با مجوز اتاق بازرگانی ایران، اتاق ایران و آمریکا را در کشورمان به وجود آوریم و بعد اتاق دیگری را با مجوز اتاق بازرگانی آمریکا در آن کشور ایجاد کنیم. در نشستهای سهجانبهای که بنده در طول یک سال گذشته به عنوان نماینده ICC ایران در حضور ریاست اتاق ایران با رئیس ICC آمریکا در دبیرخانه مرکزی اتاق بازرگانی بینالمللی در فرانسه داشتیم اینطور مقرر شد که پس از لغو تحریمها برای ایجاد این اتاق بازرگانی مشترک وارد عمل شویم. حضور نماینده ICC آمریکا در مذاکرات هم به این دلیل است که هیات مدیره این اتاق از روسای تعدادی اتاقهای بازرگانی آمریکا تشکیل شده است و با
موافقت اعضای این اتاق ما میتوانیم با سهولت بیشتری پروسه ایجاد اتاق بازرگانی ایران و آمریکا را دنبال کنیم. ایجاد اتاق بازرگانی ایران و آمریکا قطعاً در بهبود وضعیت اقتصادی دو کشور تاثیرگذار است. علاوه بر تجار ایرانی، بازرگانان آمریکایی هم برای ورود به بازار ایران علاقهمند هستند.
تشکیل این اتاق صرفاً با امکان دستیابی به توافق هستهای در دستور کار اتاق ایران قرار گرفته است؟
با در نظرگیری امکان لغو تحریمهای ایران پس از دستیابی به توافق هستهای، اتاق ایران به فکر تشکیل این اتاق مشترک افتاده است چرا که قاعدتاً در وضعیت فعلی و با وجود اعمال تحریمهای بانکی، ایران و آمریکا نمیتوانند در رابطه با مبادلات تجاری و بازرگانی دوجانبه اقدامی انجام دهند. هرچند منعی برای فروش یا خرید کالاهای متعارف وجود ندارد. پیش از انقلاب هم اتاق مشترکی نداشتیم. شاید به این دلیل که این روابط بیشتر بر موضوعات نظامی متمرکز بود و عملاً در بخشهای بازرگانی و تجاری فعالیت محدود بود. بعد از انقلاب هم روابط سیاسی و اقتصادی قطع شد و روابط تجاری ایران و آمریکا تنها در حد سیوچند میلیون دلار و آن هم به صورت صادرات کالای چمدانی و واردات دارو و وسایل پزشکی بود که در مناسبات پرقدرت جهانی حرفی برای گفتن نداشت. در جامعه پرقدرت اقتصادی جهان این میزان مبادله بسیار ناچیز و کم اهمیت قلمداد میشود. اما حالا با مذاکرات هستهای و امکان دستیابی به توافق اوضاع فرق کرده است. باید بدانید که ایده تشکیل اتاقهای مشترک زمانی شکل میگیرد که تجارت در حال رشدی وجود داشته باشد و ارزیابی ما و البته تجار آمریکایی از تحولات پرونده هستهای
این است که خبرهای خوشی در پیش است؛ علاوه بر تجار ایرانی، جامعه بازرگانی آمریکا هم به از سرگیری مناسبات اقتصادی پس از برچیده شدن تحریمها فکر میکند و به آن امیدوارند.
اما تحریمهای ایران که تنها منحصر به بحثهای هستهای نیست. ما در بخش حقوق بشر و ادعای دخالت ایران در منطقه نیز متهم هستیم و مورد تحریم قرار گرفتهایم.
اما مهمترین تحریمهای ایران به دلیل بحثهای هستهای است. حتی تحریمهای شورای امنیت نیز عموماً به جهت همین موضوع اجرا شده است و در صورت موفقیت مذاکرات سوم آذر تقریباً وضعیت بیشتر این تحریمها و به ویژه تحریمهای بانکی مشخص شده و راه مبادله عادی ایران با جهان شروع میشود. البته مناسبات ایران با جهان مشخص میشود. متاسفانه درهمتنیدگی تحریمهای ایران به اندازهای است که شاید به راحتی قابل حل و فصل نباشد اما در عین حال امیدواری فراوانی برای لغو آنها و بازگشت به جامعه کسب و کار جهانی وجود دارد. تحلیل جامعه آمریکایی و تجار ایرانی این است که پس از لغو تحریمهای ایران زمینه برای حضور بازرگانان خارجی از جمله آمریکاییها فراهم شود. به ویژه تجار کشوری که بیش از 35 سال است از بازار بزرگ و با پتانسیلهای گسترده ایران محروم بودهاند. شاید با بهبود مناسبات سیاسی و تشکیل اتاقهای بازرگانی مشترک بتوانند در تجهیز و تسهیل امور بازرگانی بین دو کشور نقش موثری ایفا کنند. میخواهم بگویم آمریکاییها هم همانند ما منتظر گشایش در پرونده هستهای ایران و رفع تحریمها هستند. این موضوع بارها و بارها در دیدار و گفتوگوهای ما و
آمریکاییها که در حاشیه مجامع و نشستهای جهانی صورت گرفته، بیان شده است.
اما دستیابی به این خواستهها هم نیازمند لابی قوی ایران در آمریکا است. به هر حال با جو کنونی کنگره و روی کار آمدن سناتورهای جمهوری خواه امکان لغو تحریمهای درهمتنیده آمریکا بسیار دشوار است.
معمولاً بعد از انقلاب اعتقادی به استفاده از این گونه روابط وجود نداشته است. با وجود آنکه ایرانیها تاجران خوبی هستند اما زمینه فعالیت مناسب نداشتهاند. شاید یکی از دلایل این ناکامی ما آن باشد که در 35 سال گذشته روابط بینالمللی محدودی داشتیم و رسانههای بینالمللی چهره غیرواقعبینانهای از ایران و ایرانی ترسیم کرده بودند، به ترتیبی که افکار عمومی جوامع غربی برداشت نادرستی نسبت به ما پیدا کرده است. میخواهم این موضوع را با ذکر یک مثال برای شما توضیح دهم. چند سال پیش هیاتی فرانسوی به ایران آمد که ریاست آن را یک دیپلمات کارکشته فرانسوی بر عهده داشت. فرهنگ و آداب و رسوم جامعه ایرانی این دیپلمات فرانسوی را بسیار تحت تاثیر قرار داده بود به طوری که وی پس از تایید و تمجید این فرهنگ از من سوال کرد که چرا برای شناسایی فرهنگ کشورمان نزد افکار عمومی جهان روشنگری نمیکنیم. او با بیان این مطلب که گمان نکنید تمامی مطالبی که در روزنامههای غربی به نگارش درمیآید را استادان دانشگاه یا فرهیختگان ما نوشتهاند، گفت بیشتر این مطالب به صورت سفارشی و از سوی نیروهای شرکتهایی نوشته میشود که برای نگارش آنها وجهی را دریافت
کردهاند. این دیپلمات فرانسوی که معتقد به لزوم روشنگری ایران در جهان بود به بنده توصیه کرد برای جلوگیری از ادامه هجمههای دشمنان ایران ما نیز از توان شرکتهای اینچنینی استفاده کنیم. من همان زمان پیام این دیپلمات فرانسوی را به مسوولان مربوطه انعکاس دادم اما متاسفانه هیچ حرکتی صورت نگرفت. یعنی حتی در این سطح هم ما نخواستیم از پتانسیلها و احتمالاً ابزارهایی که میتوانست در اختیارمان قرار گیرد، استفاده کنیم. به صراحت میگویم شاید بیشتر مشکلات ما از آن حیث باشد که آگاهی کاملی از غرب و جامعه غربی نداشتهایم و نمیدانیم در جنگ تکنولوژیکی دنیای مدرن به چه صورت عمل کنیم.
پس شاید ایده راهاندازی اتاق بازرگانی ایران و آمریکا و مشابه اروپایی آن در فضای فعلی چندان کاربردی نباشد.
نه اینطور هم نیست. تجار به منافع و میزان دستاوردهای یک رابطه فکر میکنند و به رغم تمامی این تخریبها گمان میکنند که در صورت توافق سوم آذر تجارت بزرگی در راه است، علتش هم آن است که در حال حاضر وضعیت اقتصادی اروپا و آمریکا، چندان خوب نیست و این کشورها برای برونرفت از شرایط فعلی نیازمند بازارهای جدیدی هستند. بازاری مانند ایران که بیش از 20 سال است ماشین آلاتش نوسازی نشده، هواپیمای نو نخریده و نتوانسته در امور زیربنایی به جایگاهی که میخواهد دست پیدا کند. این کشور علاوه بر موارد مذکور از مخازن و معادن غنی نفت و گاز نیز برخوردار است که بعضاً به دلیل اعمال تحریمها دستنخورده باقی ماندهاند. آمریکاییها هم عاشق این هستند که بیایند و پولی بگیرند و مقاطعهکاریشان را انجام دهند. تکنولوژی آمریکایی با برخورداری از دو خصیصه در جهان بیهمتاست. ابتدا اینکه بالاترین پایگاه تکنولوژیک جهان را دارد و بعد با نرخ قابل قبولی ارائه میشود. هرچند که قاعدتاً این حضور بیدردسر نخواهد بود. یعنی کشورهایی که طی این 35 سال و پیش از اعمال تحریمها حضور پرقدرتی در ایران داشتهاند اجازه نمیدهند که رقیب جدیدی برای آنها وارد میدان
شود. اما اگر این اتاق مشترک بازرگانی (ایران و آمریکا) تشکیل شود میتواند به عنوان یک NGO در تسهیل روابط سیاسی نیز اثرگذار باشد و تجار علاقهمند به همکاری بین دو کشور را در یک سازمان متشکل کند و اطلاعات دقیقتر و صحیحتر را در اختیار تجار علاقهمند قرار دهد و میدانیم که هر تاجر میتواند پیامآور صلح و آشتی باشد.
روند راهاندازی این اتاق بازرگانی در چه مرحلهای قرار دارد؟
در حال حاضر ما تنها با مسوولان ICC آمریکا مذاکراتی انجام دادهایم که آنها نیز موافقت خود را برای کمک به راهاندازی این اتاق اعلام کردهاند زیرا روسای اتاقهای بازرگانی آمریکا و شرکتهای بزرگ در هیات مدیره آنها حضور دارند. پس منتظر توقف تحریمها برای شروع کار هستند.
اتاق بازرگانی آمریکا چطور؟ با آنها هم مذاکره کردهاید؟
ما تاکنون با آنها وارد مذاکره نشدهایم.
بنابراین از موضع آنها اطلاعی ندارید؟
آنها در سفر سال گذشته رئیسجمهور به نیویورک و دیداری که با تیم اقتصادی آقای دکتر روحانی داشتند از راهاندازی اتاق بازرگانی مشترک آمریکا و ایران استقبال کرده بودند.
یعنی مشکلی برای راهاندازی آن وجود ندارد؟
آنها تشکیل اتاق مشترک را منوط به عادیسازی روابط تجاری کرده بودند.
تحریمهای بانکی؟
بله، تحریمهای بانکی.
اما آمریکاییها میگویند توقف تحریمهای بانکی و نفتی در مرحله پایانی پروسه لغو تحریمها قرار دارد.
تا زمانی که تحریمهای بانکی لغو نشود اصولاً تشکیل اتاق مشترک معنایی ندارد.
بنابراین ما باید همچنان منتظر بمانیم.
به هر حال برای گشایش السی ما نیازمند رفع تحریمهای بانکی هستیم. برای دستیابی به این مهم هم ما نیازمند عادی شدن مناسبات بانکی و برقراری سوئیفت هستیم. در حال حاضر منعی برای تجارت ایران و آمریکا وجود ندارد و تنها مشکلات حوزه بانکی است که اجازه نمیدهد ما پولهای کالاهای فروخته یا خریداریشده را جابهجا کنیم. البته ما در بحث بیمه کالای ارسالشده یا جابهجایی هم با مشکلاتی مواجه هستیم.
در گفتههایتان به این موضوع اشاره کردید که اعضای اتاق بازرگانی آمریکا هم مایل به گشایش این اتاق هستند. چرا از این افراد که عموماً دارای لابیهای پرقدرتی در کنگره آمریکا هستند برای لغو تحریمها استفاده نمیکنیم.
نباید عجله کرد. ما طی سالیان طولانی ارتباطی نداشتیم، در نتیجه نمیتوانیم از این روابط استفاده کنیم حالا این جو بعد از 35 سال تغییر کرده است. مقامات سیاسی ما با یکدیگر دیدار میکنند و پای میز مذاکره مینشینند. تا یک سال پیش انتظار این حجم از تغییرات را در مناسبات دوجانبه نداشتیم. حالا هم نباید عجله کنیم. قطعاً با رفع تحریمها وضعیت از شکل فعلیاش بهتر خواهد شد. تا یک سال پیش هر هیاتی از اروپا به ایران میآمد بر این موضوع تاکید داشت که ما بنا داشتیم همسرانمان را هم به این سفر بیاوریم اما در آخرین لحظه آنها از همراهی با ما انصراف دادند. با این دیدی که از جامعه ما وجود دارد نباید انتظار داشت که تجار و بازرگانان خارجی در همان اثنای کار حضور پرقدرتی در ایران داشته باشند. به هر حال هنوز ترس و واهمهای از ارتباط با ایران وجود دارد.
میگویند که اقتصاد از عدم امنیت واهمه دارد.
بله، همینطور است. شاید بخشی از این عدمامنیت هم به لطف اقدامات خود ما باشد که از تمامی فرصتهایمان استفاده نکردیم و نتوانستهایم از مکانیسمهایمان در جهت خنثیسازی برخی اقدامات غیردوستانه استفاده کنیم. روابط ما با آمریکاییها مانند جامعهای دوپاره است که شاید راه درازی برای اتصال مجدد آنها به یکدیگر در پیش باشد. من اگر بهجای آمریکاییها بودم تجارت را قربانی سیاست نمیکردم. یعنی راه را برای ارتباط دو کشور میگشودم و بعد به راهحلهای دیگر فکر میکردم. قطعاً ارتباط با ایران میتواند دستاوردهای عظیمی برای آمریکا در منطقه داشته باشد و راه را برای مناسبات بیشتر باز کند.
حالا در وضعیت فعلی فکر میکنید راهاندازی این اتاق مشترک پروسهای چندساله باشد؟
با توافق سوم آذر و رفع تحریمهای بانکها و برقراری سوئیفت تجارت هم قطعاً برقرار میشود.
مثلاً در چند ماه یا چند سال؟
قطعاً تشکیل اتاقهای مشترک در ایران و آمریکا در کمتر از شش ماه قابل انجام است، البته همانطور که گفتم در صورت لغو محدودیت بانکها و باز شدن رابطه تجاری.
دیدگاه تان را بنویسید