تاریخ انتشار:
بهارترکی یا زمستان اقتصاد؟
اعتراضات گسترده مردمی به تصمیم شهرداری استانبول برای قطع درختان پارک گزی این شهر موجب تفسیرهایی شد که گویا یک «بهار ترکی» در راه است.
اعتراضات گسترده مردمی به تصمیم شهرداری استانبول برای قطع درختان پارک گزی این شهر موجب تفسیرهایی شد که گویا یک «بهار ترکی» در راه است. نه، این یک بهار ترکی نیست. اما برای اقتصاد ترکیه چیزی کمتر از یک زهر بالقوه کشنده نیست. حزب اسلامی حاکم عدالت و توسعه باید بداند نیمی از جمعیتی که به این حزب رای ندادهاند شدیداً به رسیدگی و توجه نیاز دارند. اگر حوادث پارک گزی تاثیر گلوله برفی بر اعتماد عمومی داشته باشد، یخ نازک برتری حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاست ترکیه میتواند زیر گرمای سوزان تابستان آب شود. این تظاهرات سیاسی نیست، بلکه شکایات انباشتهشده 50 درصد جمعیتی است که به حزب عدالت و توسعه رای ندادند. پارک گزی بهانهای برای این هواداران پراکنده سایر گروهها شد تا گرد هم آیند و متفقاً عمل کنند. این یک معجزه بود که ترکها یاد گرفتند چگونه رویدادهای جمعی را در رسانههای اجتماعی سازماندهی کنند و یک شبه ترس خود را از نیروی پلیس از بین ببرند. اگر اعتراضات ادامه یابد، اردوغان اقتدار اخلاقی خود را نسبت به سخنرانی و موعظه کردن عربها در مورد آزادی، و اعتبارش را در برابر اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا
بسیار از دست میدهد. علاوه بر این، احتمال دارد که حزب عدالت و توسعه شکست سنگینی بخورد. اگر ثبات اجتماعی متزلزل شود، مردم به حزب پشت خواهند کرد. شواهد نشان میدهد رئیسجمهور عبدالله گل و بلنت ارینجت معاون نخستوزیر، باید حزب عدالت و توسعه را در جهت تلطیف کردن سخنان و رویکرد خود در برابر مخالفان رهبری کنند تا ناآرامیها فرو نشیند. در واقع، بیرون کردن تودههای خشمگین مردم از خیابانها بسیار ساده است. گل میتواند لایحه جدید گسترش محدودیت در خرید و فروش و مصرف الکل را وتو کند. دور کردن پلیس از صحنههای اعتراض میتواند وضعیت را متحول کند. اعلام قانون جدید حقوق بشر در پارلمان و برگزاری یک نشست برای گرد هم آوردن احزاب مخالف با شخص اردوغان جهت شنیدن شکایت آنها نیز کمک خواهد کرد. سناریو پایه من بر این اساس است که این اتفاق به هر شکلی میافتد. اما چه میشود اگر من اشتباه کنم؟ خب، پس با معجزه اقتصادی ترکیه خداحافظی میکنیم و برای سفر به رکود غمانگیز دهه 1990 آماده میشویم. اعتراضاتِ بیشتر میتواند از میزان گردشگران بازدیدکننده کشور بکاهد و به این بخش 30 میلیارد دلاری ضربه بزند، اطمینان مصرفکننده و کسبوکار را تضعیف
کند و مانع یک بهبود شکننده شود. با این حال مشکل عمده خطر هجوم هراس مالی است. ترکیه در سابقه اقتصادی درخشان خود یک پاشنه آشیل اصلی دارد. این کشور برای تامین مالی کسری حساب جاری و بدهی خارجی موعد رسیده خود به 200 میلیارد دلار در سال نیاز دارد. در شش ماه گذشته، 60 درصد از این مبلغ توسط جریان پول داغ تامین شده است. 20 درصد دیگر با استقراض از بانکهای خارجی و انتقال عواید به بانک مرکزی برای استفاده از نرخهای ترجیحی جهت تبدیل ارز و طلا به سپرده اجباری لیره ترکیه در بانک مرکزی تامین شده است. سرمایهگذاران خارجی نگاه مثبتی به ترکیه دارند چون بر دوام حزب عدالت و توسعه و توانایی آن به حفظ پیشرفت اقتصادی باور دارند. اگر جامعه مالی مدیریت وجوه در مورد چشمانداز سیاسی ترکیه بدبین باشد، هجوم به لیره ترکیه بدون وقفه میتواند گسترش یابد و بانک مرکزی با وجود ذخایر ارز خارجی نسبتاً اندک خود قادر نخواهد بود بیش از یک ماه دوام آورد. تجربه گذشته نشان داده است اگر خروج سرمایهها به 20 تا 25 میلیارد دلار برسد، بانک مرکزی پرچم سفید را بالا میبرد. برای اینکه درک روشنی از این اعداد داشته باشیم، در حال حاضر حدود 150 میلیارد دلار
سرمایهگذاری پورتفوی خارجی در نظام مالی ترکیه وجود دارد. کاهش دائمی ارزش پول ترکیه میتواند بخش شرکتی را از فروش ارز منصرف کند و سرمایهگذاران خردهپا را به سمت خرید ارز وادار کند. یک پول ملی ضعیفتر همیشه به معنی نرخ تورم و بهره بالاتر است. نرخ بهره بالاتر مانع رشد اعتباری است، در حالی که نرخ تورم بالاتر بانک مرکزی را مجبور به سیاست پولی انقباضی میکند. همه اینها بادهای مخالف بالقوه رکودی ایجاد میکند. حزب عدالت و توسعه در آستانه حساسترین و پیچیدهترین تصمیم حکومت 11ساله خود است: چگونه با اعتراضات برخورد کند. این بهار ترکی نیست، اما اگر حزب عدالت و توسعه دکمه اشتباهی را فشار دهد، میتواند تبدیل به «زمستان هستهای اقتصاد» شود.
دیدگاه تان را بنویسید