تاریخ انتشار:
بلوغ دموکراسی
به این اعتراضات باید خوشامد گفت نه اینکه با توجه به قضاوت خود بخواهیم آن را ناقص تفسیر کنیم.
به این اعتراضات باید خوشامد گفت نه اینکه با توجه به قضاوت خود بخواهیم آن را ناقص تفسیر کنیم. هنگامی که حزب عدالت و توسعه در سال 2003 به قدرت رسید، ترکیه تقریباً ورشکست شده بود و زیر انگشت اقتدارگرایانه نظامیانی بود که سه کودتا انجام داده بودند. دولت از آن هنگام توانسته است با پیاده کردن نظام بازار آزاد، عملکرد اقتصادی موفقی داشته باشد و کنترل مدنی بر نظامیان و سکولارها ایجاد کند.
اردوغان به اکثریت ترکها - به ویژه ساکنان آناتولی که مرکز سنتی مسلمانان معتقد است- کمک کرد تا جایگاه دموکراتیک خود را در راهروهای قدرت سیاسی و اقتصادی بازیابند. او ثابت کرد یک ملت مسلمان میتواند مدرن باشد بدون اینکه هویت اسلامی خود را کنار گذارد.
پانکاج میشرا در کتاب تاثیرگذار خود «از خرابههای امپراتوری: انقلابی علیه غرب و بازسازی آسیا» در سال 2012 نوشت «ترکیه نخستین کشور مسلمان است که یک مدل مدرنیته بومی را توسعه داده است که نهتنها وابسته به مدل غربی اصیل نیست بلکه به نظر میرسد آن مدل را احیا میکند. ایدههای غربی مهم باقی میماند اما آنها اکنون بر پایه کارآمدیشان ارزیابی میشوند به جای اینکه خیلی ساده تماماً بلعیده شوند.»
ترکها در سه دوره اکثریت مطلق به اردوغان رای دادند و هر کدام بیشتر از قبلی بود. او پایگاه سیاسی خود را فراتر از هواداران اسلامی اولیه خویش گسترش داد.
اما اکنون بیشتر ترکها میبینند که مدارای او کمتر و اقتدارگراییاش بیشتر میشود. لیبرالهایی که در جنگ وی با نظامیان پشتیبانش بودند اینک تنهایش میگذارند. به همین ترتیب برخی فعالان اقتصادی، اعتراضات را برای اقتصاد بد میدانند.
منتقدان او شامل افراد باتقواست. رئیسجمهور عبدالله گل -که مثل اردوغان از مسلمانان معتقد است و همراه با هم حزب عدالت و توسعه را تاسیس کردند- به نفع حقوق متعرضان سخنرانی کرد. «دموکراسی تنها به معنای انتخابات نیست. در این بین، طبیعی است که نظراتی متفاوت، مخالفتها و روشهای متفاوت بیان نارضایتی داشته باشیم.» عبدالله گل همان اوایل راه خود را با اردوغان درباره آزادی بیان به ویژه برای روزنامهنگاران جدا کرد. او بر نیاز به وجود مخالفان قوی تاکید داشت که کنترل و توازن دموکراتیک را فراهم سازد. گل نمایندگی بخش قدرتمندی از حزب عدالت و توسعه را دارد که متعهد به تکثرگرایی هستند نه دقیقاً به عنوان یک تاکتیک انتخاباتی بلکه به عنوان اصل اسلامی بنیادی میانهروی همزیستی. این بخش از حزب از پیروان فتحالله گولن هستند. یک اندیشمند اسلامی که از محاکمه نظامی گریخت و به آمریکا پناهنده شد. او رهبر یک جنبش گسترده است که معتقد به گفتوگو بین ادیان و تاکید قوی بر آموزش مدرن، شامل علوم هستند. او ابتدا از اردوغان حمایت کرد اما سپس از وی فاصله گرفت. به تازگی او از «رفتار متفرعنانه» در راهروهای قدرت سخن گفت که اشاره به اردوغان بدون نام
بردن از وی دارد. گولنیستها مالک چندین کسبوکار شامل رسانهها هستند. روزنامه رسمی آنها زمان است که به تازگی اشتراک به خبرگزاری دولتی آناتولی را معلق کرد از جمله به این دلیل که واحد تبلیغاتی دولت شده است. نخوت و تکبر نخستوزیر، پیر و جوان را به یکسان عاصی کرده است. بیشتر ترکهای معتقد به مبانی اسلامی نیز مثل سایرین آزردهخاطر هستند که نخستوزیر به آنها اخلاقیات را دیکته میکند. در حالی که جوانان خواهان آزاد بودن برای انجام هر کاری هستند، دینباوران فکر میکنند او احکام اسلامی را نقض میکند چون به، یک: رابطه مستقیم مردم با خدا بدون یک واسطه و دو: زندگی خصوصی، شهروندان احترام نمیگذارد. هر دو دسته معتقدان و سایرین بدون توجه به انگیزهشان، به سمت ارزشهای اساسی دموکراتیک گرایش یافتهاند. آنها همچنین از سیاست اردوغان نسبت به سوریه خشمگین هستند. در صورتی که او در غرب برای موضعگیری قوی علیه بشار اسد تحسین میشود اکثریت ترکها او را به خاطر کشاندن درگیری به داخل ترکیه مقصر میدانند. در بین آنها حامیان مذهبی حزب عدالت و توسعه هستند که به درستی احساس میکنند موضع تهاجمی نخستوزیر ترکیه با اکثریت سنی علیه رئیسجمهور
سوریه از اقلیت علوی شاید بهانهای برای تشدید تنشهای مذهبی در منطقه شود. در مواجهه با اعتراضات غیرمنتظره، اردوغان در دو هفته گذشته سعی کرد با یک گردهمایی از هواداران خود علیه خرابکاری در میدان تقسیم واکنش نشان دهد. این تاکتیک کارگر نیفتاد و خطوط مرزبندی را جابهجا کرده است. این بازسازی سیاسی و اجتماعی بنیادی در عرصه سیاست ترکیه، بازتابی از یک دموکراسی بلوغیافته است. باید از آن استقبال کرد به جای اینکه با برداشتهای ناقص خود سوءتعبیرش کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید