تغییر مسیر
هدف اصلی گردشگری تحکیم هویت ملی، تضمین صلح و امنیت منطقهای است. با بروز مشکل امنیتی در یک کشور، یک گردشگر سفر خود را انجام میدهد اما مقصدش را عوض میکند. در حالی که کاهش درآمد باعثمیشود فرد سفر خود را منتفی کند اما امنیت سبب میشود فرد مقصد سفر خود را تغییر دهد و به کشور دیگری سفر کند.
کاهش تمایل ایرانیها برای سفر به ترکیه زیر سایه مسائل امنیتی این کشور سبب شده آژانسهای مسافرتی قیمت تورهای ترکیه را با تخفیفهای بسیاری به متقاضیان بفروشند. در حالی سفر به ترکیه کاهش پیدا کرده که ایرانیان در اینروزها به دنبال جایگزین کردن مقصد دیگری به جای ترکیه هستند. کشوری که صنعت گردشگری در تولید ناخالص داخلیاش پیش از تشدید مسائل امنیتی سهم پررنگی داشته است. اما اینکه اینروزها ایرانیها به کدام کشور سفر میکنند و ایران چگونه میتواند از کاهش سفرها به ترکیه بهرهبرداری کند، موضوعی است که محمدرضا فرزین اقتصاددان و مدرس اقتصاد گردشگری به زوایای مختلف آن پرداخته است. او که مطالعاتی در زمینه اقتصاد گردشگری دارد معتقد است امروزه صلح و گردشگری رابطه معناداری با هم دارند و در عین حال که مهمترین عنصر صنعت گردشگری، تولید محصولات توریستی است اما ایران فاقد این محصولات جذاب برای گردشگران است. در صورتی که اگر کشوری پتانسیلهایی دارد باید محصول توریستی هم تولید کند تا گردشگر بیشتری جذب شود. او بر این باور است تا زمانی که محصول توریستی در ایران به تولید نرسد، مشتری هم برای خرید این محصولات پیدا نخواهد
شد.
کاهش سفر به ترکیه یکی از چالشهای جدید صنعت گردشگری این کشور توریستی محسوب میشود. در حقیقت کاهش تمایل ایرانیها برای سفر به ترکیه به دلیل تنشهای سیاسی و مسائل امنیتی سبب شده آژانسهای هواپیمایی با قیمت پایینتری تورهای خود را به مشتریان عرضه کنند. با توجه به اینکه در حال حاضر یک احساس ناامنی برای گردشگرانی که قصد سفر به ترکیه دارند به وجود آمده است، امنیت چه ارتباطی میتواند با صنعت گردشگری داشته باشد و اینکه آیا کاهش سفر ایرانیان به ترکیه ناشی از کاهش درآمد مردم است یا ریشه در مسائل سیاسی و امنیتی دارد؟
امروزه صلح و گردشگری رابطه معناداری با هم پیدا کردهاند. در واقع یکی از مشکلات اساسی خاورمیانه امنیت است. به معنای اینکه در کشورهای خاورمیانه معمولاً یکی از موضوعاتی که سبب تغییرات حاد و تحولات گردشگری میشود، امنیت است. اما باید به این نکته توجه داشت که امنیت در اغلب کشورها به طور یکسان تاثیرگذار خواهد بود. نحوه تاثیرگذاری آن هم به این شکل است که از یک طرف برخی کشورهای خاورمیانه مقصد بقیه کشورها هستند. به طور مثال بسیاری از اعراب به مصر سفر میکنند یا بسیاری از آنها به ترکیه میروند.
بنابراین یک بخشی از آن گردشگری، درون خاورمیانه متمرکز شده است و طبیعتاً زمانی که مساله امنیتی در یکی از کشورهای این منطقه حاد میشود، گردشگران مقاصد امنتری را انتخاب میکنند. در این سالها که منطقهای در خاورمیانه تنش سیاسی تجربه کرده است، بارها تغییر مسیر گردشگران را مشاهده کردهایم. اما باید به این نکته توجه داشت که گردشگران فقط مقاصد خودشان را تغییر میدهند، جریان سفر خود را متوقف نمیکنند. به طور مثال اگر حادثه 11 سپتامبر را باری دیگر مرور کنید، متوجه میشوید در آن مقطع سفرهای درون منطقه خاورمیانه افزایش پیدا کرد به دلیل اینکه آن دسته از افرادی که به اروپا و آمریکا سفر داشتند دیگر ترجیح میدادند درون خود منطقه مسافرت کنند. تجربههای مشابه این در صنعت گردشگری بسیار داریم. هدف اصلی گردشگری تحکیم هویت ملی، تضمین صلح و امنیت منطقهای است. با بروز مشکل امنیتی در یک کشور، یک گردشگر سفر خود را انجام میدهد اما مقصدش را عوض میکند. در حالی که کاهش درآمد باعث میشود فرد سفر خود را منتفی کند اما امنیت سبب میشود فرد مقصد سفر خود را تغییر دهد و به کشور دیگری سفر کند. این موضوع به لحاظ تاثیرگذاری در نظام آماری
گردشگری کشور حائز اهمیت است. اما برای اینکه کاملاً متوجه شویم چه میزان از تعداد مسافران ایرانی به ترکیه کاهش پیدا کرده است، باید اطلاعات آماری دقیقی در این زمینه داشت و بعد قضاوت کرد.
با تغییر چهره توریستی ترکیه، آیا ایران میتواند به دلیل پتانسیلهای گردشگری که دارد، در منطقه خاورمیانه جای ترکیه را بگیرد و گردشگرانی را که قبلاً مکانهای دیدنی و تفریحی این کشور برایشان جذاب بود از آن خود کند؟
گردشگرانی که ترکیه را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب میکنند، عموماً روسها و آلمانیها هستند. در مقطعی که بین روسیه و ترکیه اختلاف پیش آمد، برخی بر این باور بودند که ایران میتواند از این فرصت به وجود آمده بیشترین بهره ممکن را برای جذب گردشگران روس ببرد. چرا که یک روز قبل از زدن جنگنده روسیه توسط ترکیه، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه میهمان ایران بود و دیدارهای مهم و تعیینکنندهای با مقامات بلندپایه کشور داشت. در همین دیدار، روسای جمهور ایران و روسیه تصمیم گرفتند سطح همکاریهای دو کشور را افزایش دهند و بر همین اساس فعالان حوزه گردشگری به این نتیجه رسیدند که این یک فرصت طلایی برای ایران است، هم برای کشاندن گردشگران روس به ایران و هم شناساندن و تثبیت ایران به عنوان یکی از کشورهای اصلی هدف گردشگری روسیه. پیرو این ما انتظار داشتیم روسها ایران را انتخاب کنند به دلیل اینکه روابط
روسها با ترکها دچار مشکل شده بود و ایران از همان ابتدا تبلیغات بسیاری کرد. همه اینها در حالی است که الان دیگر به نظر نمیرسد روسها ایران را انتخاب کرده باشند. شواهدی از گردشگران روسی وجود ندارد که ما نتیجه بگیریم تورهای بسیاری از روسیه داشتیم. در مورد میزان سفر ایرانیان به ترکیه یا برعکس هم اطلاعاتی موجود نیست که ارزیابی داشته باشیم.
این روزها آژانسهای هواپیمایی در تبلیغات خود تورهای ترکیه را با قیمتهای ارزانتری نسبت به هفته گذشته به فروش میرسانند. قیمتشکنی تورهای ترکیه چه پیامی دارد؟
من فکر نمیکنم دلیل اصلی ارزان شدن تورهای ترکیه، کاهش میل ایرانیان برای سفر به ترکیه باشد. به نظرم الان فصل سفر ایرانیها نیست. باید به این نکته توجه داشته باشیم که معمولاً آژانسهای هواپیمایی در روزهای تعطیل اول قیمتها را بالا نگه میدارند و بعد در پایان تعطیلات تخفیفهای خود را اعمال میکنند. در واقع این یک روش بازاریابی شناختهشده برای تورهای مسافرتی است. این آمارها نیز نشان میدهند تعداد گردشگران ترکیه که سال گذشته وارد این کشور شدهاند 10 درصد نسبت به سال گذشته کاهش پیدا کرده، که این صرفاً به معنای این نیست که میزان سفر گردشگران ایرانی به این کشور کاهش پیدا کرده است. ممکن است گردشگران کشورهای دیگر هم در این آمار نقشآفرینی کرده باشند.
با توجه به اینکه در حال حاضر ترکیه به لحاظ امنیتی گردشگران ایرانی را به سمت خود ترغیب نمیکند، به نظرتان مقصد بعدی سفر ایرانیان پس از ترکیه کدام کشور است؟
ایرانیها زیاد علاقهای ندارند به نواحی سرد سفر کنند و مناطق گرم را بیشتر از مناطق سرد ترجیح میدهند. از سویی ایام عید زمان مناسبی برای سفر به ترکیه نیست و ایام تعطیل نوروز، ترکیه آب و هوای مطبوعی ندارد و اگر میبینیم ایرانی به آنتالیا سفر کرده به دلیل این است که با مواجه شدن سرما به هتل میرود و از امکانات و مراکز تفریحی همان هتل استفاده میکند. بنابراین ترکیه برای ایرانیها فصل به خصوصی دارد و عید نمیتواند مقصد اصلی باشد، همانطور که تابستان به دلیل شدت گرمای ایران برای گردشگران ترکیهای شاید مناسب نباشد.
معمولاً در ایران زمانی که صنعت گردشگری کشوری در منطقه با مشکل مواجه میشود و دیگر ایرانیها تمایل ندارند به آنجا سفر کنند، مانند ترکیه، جزایر ایران فعالتر میشوند و گردشگران داخلی علاقهمند میشوند بیشتر به کیش، قشم و چابهار مسافرت کنند. از اینرو بهتر است در وهله اول دولت تمهیداتی برای بهبود مقاصد داخلی بیندیشد، دوم اینکه بازاریابی تورهای داخلی را تقویت کند. ایرانیها کشورهایی مانند تایلند یا هند را به دلیل مسافت طولانیشان، زیاد انتخاب نمیکنند و به دلیل دوری این کشورها از ایران چنین مسافرتهایی معمولاً گرانتر از مقاصد نزدیک تمام میشوند چرا که بلیتشان گران است و ایرانیها تحمل پروازهای طولانی را ندارند. تجربه نشان میدهد ایرانیها رفتار مسافرتیشان طوری است که باید به همین کشورهای اطراف سفر کنند. چرا که سفرهای دور برای ایرانیها هنوز با سهولت انجام نمیشود. آن دسته از کسانی هم که به اروپا سفر میکنند، به اندازهای محدودیت در صدور ویزا دارند که تعداد کمتری میتوانند سفر به کشورهای اروپایی را انتخاب کنند. البته بهتر است این نکته را هم در نظر گرفت که رکود اقتصادی و فشار ناشی از آن نیز به نوبه خود باعث
شده، قدرت انتخاب و سطح تقاضای ایرانیها کاهش پیدا کند و حتی این موضوع در تمامی رفتارهای آنها مشهود باشد. توانایی مالی و پرداخت هزینههای سفر در توسعه گردشگری بسیار مهم محسوب میشود، اگر کاهش سفر به ترکیه جریان گرفته باشد احتمال دارد اندکی متاثر از کاهش درآمد مردم باشد. البته رفتار معمول گردشگران در دنیا نشان داده زمانی که درآمد و توانایی مالی شخصی کاهش پیدا میکند، در این صورت متقاضی سفر به راحتی میتواند مقصد گران سفر خود را عوض کند و مسیر کوتاهتر و ارزانتری را انتخاب کند. با در نظر گرفتن چنین معیاری بعید میدانم امسال ایرانیها به دلیل بروز مشکل سفر به ترکیه، مقصد گرانتری را برای سفرشان انتخاب کرده باشند. زیرا معمولاً کشورهای دیگری که مسافت طولانیتری نسبت به ترکیه دارند، قیمت تورشان بالاتر تمام میشود و در این مقطع ایرانیها طبیعتاً مقاصد ارزانتری را برای سفر خود انتخاب میکنند چرا که قدرت خریدشان کاهش پیدا کرده و محدوده انتخابشان کوچکتر شده است. از سویی از آنجا که توسعه گردشگری در گرو توجه به تمام ظرفیتهای این حوزه و بهطور خاص موضوع مراکز اقامتی بهعنوان گلوگاه این صنعت است، این محور از اهمیت
بسزایی برخوردار است.
آیا میتوانیم بازتعریفی از برخی مناطق آزاد کشور مانند چابهار، قشم و کیش داشته باشیم تا در این مناطق میزان آزادی مردم و خدمات رفاهی افزایش یابد تا علاوه بر جذب بیشتر گردشگران داخلی، گردشگران خارجی هم جذب این مناطق شوند؟
احتمال این موضوع بسیار کم است. در حال حاضر اجرای چنین سیاستی در قالب سیاستگذاریهای دولت نمیگنجد و انجام چنین کاری تبعات منفی بسیاری خواهد داشت. اگر در حال حاضر هم به کیش میروید، یکسری آزادیهای نسبی در آن منطقه وجود دارد. شاید استفاده از مشروبات الکلی و تفریحات ساحلی در این مناطق آزاد نباشد اما باید به این نکته توجه داشت که توریست خارجی مشابه این مکانها را در کشور خود دارد و حالا که قصد کرده به ایران سفر کند به دلیل آشنایی با فرهنگ، مکانهای تاریخی، مراکز خرید سنتی و... است. در واقع انگیزه گردشگران خارجی برای سفر به ایران متفاوت است. در خصوص تفریحات دریایی نیز باید گفت هنوز محصولی در این زمینه در داخل ایران تولید نشده در حالی که مهمترین عنصر صنعت گردشگری تولید محصولات توریستی است که متاسفانه ایران فاقد این محصولات است. در صورتی که اگر کشوری ساحل دارد باید محصول
توریستی هم تولید کند تا گردشگران زیادی جذب این سواحل شوند. چون محصول توریستی به تولید نمیرسد، مشتری هم برای خرید این خدمات جذب نمیشود. در حقیقت عرضهای نیست که تقاضا باشد. فعالان گردشگری ما هم در جذب توریست ناچارند فقط مراکز خرید را در ترکیب تورهای خود قرار دهند و این به تنهایی محصول جذابی برای توریست محسوب نمیشود. در شرایطی که ایران کشوری است که جاذبههای گردشگری آن بنا بر اظهارنظرهایی که جهانگردان و بازدیدکنندگان از آن داشتهاند، هر گردشگری را به وجد آورده است. از سویی فارغ از جاذبههای تاریخی که در نوع خود و در سطح جهانی بینظیر هستند، وجود برخی موهبتهای طبیعی چون روستاهای تاریخی و شگرف، میراث غنی و تمدنی، جلوههایی بینظیر از اکوتوریسم و... هر کدام به نوبه خود میتواند توریسم این کشور را با تحولی عظیم روبهرو سازد.
با توجه به اینکه پیش از این تنشهای سیاسی صنعت گردشگری سهم بالایی در تولید ناخالص داخلی ترکیه ایفا کرده، آیا میتوان گفت سایهافکنی سیاست بر اقتصاد این کشور سبب شده صنعت گردشگری ترکیه ورشکسته شود و اگر به این وضعیت دچار شده، راه بازگشت آن به وضعیت قبلی و رونق چیست؟
معتقدم ممکن است در دورانی به دلیل وجود شوکهای بیرونی صنعت گردشگری کشوری مانند بقیه بخشهای اقتصادی دیگر دچار رکود شود اما طبیعتاً مجدداً میتواند به رونق برگردد. این موضوع را به این دلیل میگویم که تنوع محصولات گردشگری که در ترکیه عرضه میشود، مشتریان دیگری را میتواند جذب کند. امنیت بحثی نیست که بتواند در کوتاهمدت در سراسر یک کشور از بین برود. همانطور که نمیتوان انتظار داشت در بلندمدت مسائل امنیتی در ترکیه ادامه پیدا کند. اگر چنین تصوری داشته باشیم، قطعاً گردشگری دچار مشکل خواهد بود. با این حال به نظرم این مساله یک تحلیل سیاسی امنیتی میطلبد و بعید میدانم این مساله امنیتی در دوره بلندمدت چهارساله یا بیشتر ادامه پیدا کند. اگر این مسائل امنیتی کوتاهمدت باشد، قاعدتاً به سرعت گردشگری ترکیه میتواند بازارهای قبلی خود را به
دست بیاورد. بعید میدانم مسائل سیاسی پیش آمده اخیر تاثیر بلندمدت و عمیق بگذارد. با این حال به نظرم صنعت گردشگری ترکیه میتواند پس از سالها تلاش مداوم و سرمایهگذاریهای اساسی برای ایجاد زیرساختهای گسترده که این کشور را در جایگاه شاخص گردشگری جهان قرار داده بود، بار دیگر به رونق برگردد.
یکی از دغدغههای صنعت گردشگری این است که برخی تصور میکنند به دلیل اینکه هتلهای پنجستاره و برنامههای رفاهی زیادی در کشور وجود ندارد، زیرساختهای گردشگری در ایران برای گردشگران خارجی راضیکننده نیست. در وهله اول این نگاه را چطور ارزیابی میکنید و بعد اینکه یک گردشگر معمولاً از مقصد سفر خود چه توقعاتی دارد؟
در گام اول ایران حتماً باید به سمت تولید محصول حرکت کند. عرضه و تقاضا هر دو با همدیگر رابطهای معنادار در گردشگری دارند. باید در سال 1395 که محدودیتهای بینالمللی برداشته شده و مسیر دیپلماسی ایران عوض شده، به هر صورت پتانسیلهای لازم برای جذب بیشتر گردشگر به وجود بیاید تا این دو در کنار هم جلو بروند. نقاط بکری در ایران وجود دارد که میتوان با سرمایهگذاری در آنها محصولات باکیفیت توریستی به گردشگران عرضه کرد. ضمن اینکه در حال حاضر میبینیم که گردشگری داخلی کشور رشد بسیاری داشته است. در حالی که تا دو دهه قبل، شهرستانهای ما هتل، مراکز خرید، شهربازی و دیگر مراکز تفریحی و رفاهی نداشتند. الان دیگر اینطور نیست و شرایط از زمین تا آسمان تغییر پیدا کرده است. وضعیت گردشگری داخلیمان تغییر
بسیاری کرده است. یکی از دلایل آن هم میتواند افزایش سرانه خودرو باشد. بیشتر خانوادههای ایران در حال حاضر خودرو دارند در حالی که در 20 سال گذشته اصلاً این چنین نبود. از سویی الان سفرها با تکنولوژیهای جدید مجهز شده است. وجود چادرهای مسافرتی سفرها را راحت کرده و مسافران به هر شهری که میرسند میتوانند سریع چادر بزنند و اقامت داشته باشند. در صورتی که 20 سال گذشته اصلاً اینطور نبود و برای چادر زدن باید چند نفر جمع میشدند و با زحمت بسیار این کار را انجام میدادند. این مسائل بسیار مهم است. این تجهیزات به معنای ارتقای تکنولوژی سفر مردم است. مجموعه اینها باعث شده گردشگران به لحاظ فرهنگی هم به سمت مکانهای تاریخی سفر کنند. هر شهری را در روزهای تعطیل ببینید، متوجه میشوید مسافرهایی آمدهاند تا مکانهای تاریخی را ببینند. تعداد بازدید از شهرها افزایش پیدا کرده و همین سفرهای کوتاه و تجهیزات ساده هزینههایشان را کاهش داده است. بنابراین گردشگری داخلی نسبت به 20 سال گذشته بسیار بهتر از گذشته شده است. امروزه در کشورها گسترش صنعت گردشگری علاوه بر نقش و تاثیر آن در ابراز هویت ملی و ایجاد امنیت اجتماعی، سبب ارتقای ابعاد
وسیع اقتصادی از جمله ایجاد فرصتهای شغلی، درآمدزایی، کاهش فقر و گسترش عدالت اجتماعی و رفاه در جامعه میشود و توسعه صنعت گردشگری مقدمهای برای توسعه سرمایهگذاری دیگر بخشهای اقتصادی است که لازمه آن حضور در زنجیره جهانی گردشگری و نظامهای بزرگ سامانیافته است. در سالهای اخیر خاورمیانه بیشترین رشد را در زمینه گردشگری داشته است، اما جایگاه ایران در بازار بزرگ گردشگری همچنان پایین است. در حالی که امروزه شهرداریها با پی بردن به اهمیت گردشگری در اقتصاد شهری و همچنین زیباسازی شهرها به صورت فعال در این حوزه ورود کردهاند و با یکدیگر به رقابت میپردازند. بنابراین استفاده از این ظرفیت ایجادشده به عنوان یک فرصت طلایی برای رشد گردشگری باید حائز اهمیت قرار بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید