این روزها ایرانیها به کدام کشور سفر میکنند؟
مقصد جایگزین
صنعت گردشگری نسبت به امنیت مخصوصاً اغتشاشات کور خیابانی بسیار حساس است و از خود واکنش سریع نشان میدهد.
صنعت گردشگری نسبت به امنیت مخصوصاً اغتشاشات کور خیابانی بسیار حساس است و از خود واکنش سریع نشان میدهد. نمونه بارز این اتفاقات را میتوانیم در وقایع گردشگری مصر، سوریه، تونس، عراق و اخیراً در ترکیه مشاهده کنیم. با توجه به اینکه عمده گردشگران ترکیه از کشورهای اروپایی و ایران بودند، پس از پیشدستی ترکیه در ماجراهای سوریه، خصوصاً ساقط کردن هواپیمای روسی ابتدا گردشگران روسی را از دست داد و پس از اغتشاشات کور خیابانی، اکثر گردشگران خود را از اروپا و ایران نیز از دست داد. صنعت گردشگری ترکیه در بازار بورس سقوط خود را آغاز کرد. بیشتر گردشگران ورودی به ترکیه را کشورهایی نظیر آلمان، روسیه، انگلیس، ایران، کشورهای عربی، آمریکا، هلند، بلغارستان و گرجستان تشکیل میدادند. ایران سالانه حدود 5 /1 تا 2 میلیون گردشگر به ترکیه ارسال میکرد و گردشگران ورودی به ترکیه به رقم حدود 35 تا 36 میلیون نفر با درآمدی بالغ بر 33 میلیارد دلار رسیده بود و حدود 5 /1 میلیون نفر اشتغال در بخش گردشگری ایجاد کرده بود و رسیدن به سقف 50 میلیون گردشگر را برای سال 2023 ، برای رسیدن به جایگاه پنجم جذب گردشگر جهان برنامهریزی کرده بود.
ترکیه سالانه میزبان 40 هزار گردشگر سلامت بود که درآمد حدود 150 میلیون دلار را برای اقتصاد این کشور به همراه داشت. همچنین حدود 550 هزار گردشگر ورزشی با درآمد حدود 900 میلیون دلار را از آن خود کرده بود. سواحل شهرهای ترکیه مانند آنتالیا همانند سواحل اسپانیا و ایتالیا از جذابترین سواحل اروپایی بودند و شهر استانبول به دلیل آثار باستانی، از اهمیت خاصی برخوردار بود. اما ترکیه صنعت گردشگری خود را فدای دیپلماسی اشتباه خود کرد. در سال 2015 سقوط هواپیمای روسی و عدم عذرخواهی از این عمل وضعیت را در ترکیه وخیمتر کرد. هر چند موضعگیری در مورد سوریه و وضعیت کردهای این کشور، ترکیه را از قبل آبستن این حوادث کرده بود. بنابراین در سال 2016 در صورتی میتوان تصویر روشنی از وضعیت گردشگری ترکیه داشت که اولاً ترکیه به حل مناقشات با گروههای مخالف کرد به توافق برسد، دوم اینکه ابتکار عمل در آشتی ملی با احزاب مخالف را برقرار کند. سوم، تنشهای خود را با سوریه و روسیه و دیگر همسایگان حل و فصل کند. چهارم، مشکلات منطقهای در مدیترانه مانند قبرس و یونان را مورد توجه قرار دهد.
اگر اقدامات فوق صورت بگیرد، میتوان امیدوار بود که صنعت گردشگری ترکیه که پس از یک دهه تلاش مستمر و موفق و سرمایهگذاریهای اساسی برای ایجاد زیرساختهای گسترده انجام شده بود و این کشور را در جایگاه شاخص گردشگری جهان قرار داده بود و حتی تا رتبه ششم جهانی بالا برده بود، به رونق خودش بازگردد. در غیر این صورت امیدی به رونق صنعت گردشگری ترکیه نخواهد بود و شرکتهای گردشگری و هتلهای ترکیه در معرض ورشکستگی قرار خواهند گرفت.
اما حال ایران از این موقعیت چگونه میتواند بهرهبرداری کند؟ وضعیت گردشگری ایران به دلیل اینکه مشتریمدار نیست و سلایق مشتریان ورودی به ترکیه را مورد بررسی قرار نداده، نتوانسته بیشترین گردشگران ترکیه را که از کشورهای آلمان، روسیه، انگلیس، آمریکا و کشورهای عربی هستند، جذب کند و سلایق آنها را شناسایی کند. به طور مثال، آیا ما میدانیم آلمانیها در گردشگری از چه چیز خوششان میآید و امکانات آن را در ایران فراهم کردهایم؟
بنابراین برای اینکه ما از این فرصت به وجود آمده به بهترین شکل استفاده کنیم، باید بازاریابی و شناختی از سلایق گردشگران داشته باشیم. اما اینکه دو میلیون گردشگر ایران پس از ترکیه به کجا خواهند رفت، باید گفت مقاصد بعدی ایرانیان دوبی، تایلند، مالزی و کشورهای دیگر هستند. در حقیقت برای گردشگری ایران به هیچ عنوان این آمادگی وجود ندارد که با بروز مشکلی برای صنعت گردشگری کشورهای همسایه بتوانیم گردشگران آن کشور را جذب کنیم. حتی در مقطعی گفته شد زیر سایه تنشهای ترکیه میتوان گردشگران روسی را به ایران جذب کرد در حالی که چنین موضوعی غیرقابل تحقق است زیرا در وهله اول مترجم روسی کافی برای این کار نداریم و دیگر اینکه به لحاظ زیرساختی هنوز نمیتوانیم نیازهای رفاهی روسها را برآورده کنیم.
از سویی زمانی که گردشگری ترکیه رونق داشت، روسیه نیز جزو مقاصد گردشگری ایرانیها محسوب میشد و این رویه همانند گذشته ادامه خواهد داشت اما به دلیل اینکه روسیه هم اقدام خاصی انجام نداد تا متقاضیان ترکیه را به خود جذب کند، با اینکه روسیه هم ظرفیتهای خاصی برای جذب گردشگری ایران دارد، وضعیت گردشگری در این کشور طبق روال گذشته ادامه خواهد داشت. از طرفی به نظر میرسد گردشگران ورودی به روسیه از ایران به این کشور افزایش نخواهد یافت، بلکه بیشتر گردشگران جایگزین ترکیه را دوبی، تایلند، مالزی و اندونزی قرار خواهند داد.
نکته بعدی این است که صنعت گردشگری ایران مشکلات خاص خود را دارد. سال 1395 میتواند سال خوبی برای اینکه ما بخش گردشگریمان را ساماندهی کنیم باشد، اما مستلزم این است که سازمان گردشگری ما به خوبی دقت کند و سال 1395 را که چهره روابط بینالمللیمان تغییر کرده سال پایه صنعت گردشگری تلقی کند.
در صنعت گردشگری ایران همچنان وضعیت هتلهای چهار و پنج ستاره مشکل دارد. هر چند که سازمان گردشگری معتقد است سالانه قصد دارد 25 هتل ایجاد کند و هتلهای چهار و پنج ستاره را از 130 به 400 برساند، اما آنطور که به نظر میرسد این موضوع تنها در حد حرف است و با روندی کند در حال انجام است. از سویی در بخش حمل و نقل، نوسازی ناوگان هوایی باید مد نظر قرار گیرد. در زمینه ویزا اقدامات مثبتی شده و توانستهایم ویزای فرودگاهی را برای 90 کشور ایجاد و مهیا کنیم که حدود 30 روز اعتبار دارد و تا 15 روز قابل تمدید است. تخفیف مالیاتی ویژه و خوبی برای اشخاصی که در بخش هتلها قصد سرمایهگذاری دارند و برای جلسات جذب گردشگر به ایران اقدام کنند، در نظر گرفته شده و از این دست تخفیفهای مالیاتی که قرار است از سال 1395 آغاز شود. گرچه این اقدامات مثبت نباید به صورت جزیرهای صورت بگیرد. باید دولت در یک برنامه راهبردی منسجم گردشگری هر چه سریعتر برنامه راهبردی جامع خود را آماده کند و در این برنامه راهبردی جامع اهداف 25سالهای را مشخص و آن را به مقاطع کوتاه تبدیل و برای آنها پروژههایی یکساله تعریف و تلاش کند گامهایی که انتخاب میکند،
انسجام داشته باشد تا به هدف مورد نظر دست یابد.
این روزها هنوز گردشگران در صدور ویزای الکترونیکی دچار مشکل هستند. گرچه رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری قول مساعد برای این ویزا داده است. از طرفی سیستم رزرواسیون الکترونیکی هتل و حمل و نقل داخلیمان مشکلاتی دارد و اغلب هتلها در بهمنماه رزرواسیون را باز میکنند در حالی که در طول سال باید امکان رزرو هتل باشد. مشکل دیگر وضعیت نامناسب سرویس بهداشتیهای مسیرهای جادهای است که نه مسافران داخلی را راضی میکند و نه برای گردشگران خارجی باکیفیت و مطلوب به نظر میرسد.
ضعف دیگر صنعت گردشگری ایران نبود پایگاه آماری بهروز برای ورود گردشگران ورودی و خروجی و داخلی است که از آغاز برنامه پنجم برای تشکیل این پایگاه اعتبار هم اختصاص داده شده اما هنوز این پایگاه آماری درست نشده در حالی که یکی از نیازهای اصلی سازمان جهانی گردشگری است. تا زمانی که آمارهای بهروز را در سایت سازمان گردشگری نداشته باشیم، از آمارهای بهروز سازمان جهانی گردشگری محروم هستیم زیرا شرط اول برای ارائه آمار وصل شدن به چنین پایگاهی در داخل کشور است. باید لحظهلحظه بدانیم چرا گردشگری درون کشور کاهش یا افزایش یافته و اگر کم شده ناشی از کدام رفتار یا ضعف مکانی بوده است. متاسفانه این پایگاه وجود ندارد و تاکنون مفهوم گردشگری برای مشخص شدن هزینه و درآمد سهم کلان آن در اقتصاد معنا پیدا نکرده است. در حالی که باید بدانیم پولی که بخش خصوصی و دولتی در گردشگری هزینه میکند چه محصولی را تحویل داده است.
متاسفانه صنعت گردشگری ایران چابک و قابل رقابت نیست مگر اینکه جذب گردشگر به مناطق آزاد افزایش یابد چرا که ایران ظرفیتهای بسیاری برای گردشگری دارد. ایران در کنار چین، هند و مصر جزو کشورهای تمدنساز بشر بوده و باید با شناخت و بررسی تمایلات گردشگران مانند سن، علاقه و حتی نوع گردشگری سلامت بر روی آنها سرمایهگذاری لازم را انجام دهیم. هر گوشه از ایران برای گردشگران جذابیت دارد. قشم به لحاظ زمینشناسی و کویرگردی توریست جذب میکند و انتظار میرود با رفع تحریمها و تغییر مسیر دیپلماسی، سال 1395 برای رونق گردشگری ایران فرصت خوبی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید