تاریخ انتشار:
آیا یورو محکوم به شکست است؟
شکست یورو به دلیل عدم یکپارچگی سیاسی
ایجاد اتحادیه پولی یورو یکی از بحثبرانگیزترین مسائل در دنیای اقتصادی کنونی است و بسیاری از اقتصاددانان برجسته هم در این زمینه صحبت کردهاند.
ایجاد اتحادیه پولی یورو یکی از بحثبرانگیزترین مسائل در دنیای اقتصادی کنونی است و بسیاری از اقتصاددانان برجسته هم در این زمینه صحبت کردهاند. اکنون که بالغ بر پانزده سال از ایجاد این اتحادیه پولی گذشته است هنوز این سوال وجود دارد که آیا ایجاد یک اتحادیه پولی در اروپا کار درستی بود یا خیر و آینده این اتحادیه پولی چگونه میشود؟ جوزف استیگلیتز برنده نوبل اقتصاد مشکل اصلی اروپا را استفاده از واحد پولی یورو میداند و بر این باور است که به دلیل ضعف در سیاستگذاری پولی منطقه یورو نمیتوان انتظار عملکرد مناسب این واحد پولی در طول تاریخ را داشت. او در کتابی که اخیراً تالیف کرده است نوشت: با توجه به شرایط کنونی نمیتوانیم انتظاری جز شکست یورو داشته باشیم زیرا از همان ابتدای تشکیل این واحد پولی ضعفهای زیادی در آن وجود داشته است. یک ضعف مهم ایجاد واحد پولی مشترک این است که در تمامی کشورها نرخ بهره بانکی مشابه است و هیچ یک از آنها نمیتوانند در زمان بحران اقتصادی از سیاست تغییر نرخ برابری ارز برای کاهش تاثیرات منفی بحران یا گذر از مشکلات اقتصادی استفاده کنند. همین مساله سبب شد تا یونان ورشکسته شود، پرتغال شرایط بحرانی
را تجربه کند و مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا رای دهند. او در کتابش نظریات میلتون فریدمن را تایید کرد و به مقالهای که وی تالیف کرده بود استناد کرد و گفت: میلتون فریدمن برنده نوبل اقتصاد، رئیس مرکز مطالعات اقتصادی هوور و مشاور سیاستگذاری اقتصادی دولت ریگان بود. او زمانی که بحث بر سر ایجاد این اتحادیه پولی وجود داشت اعلام کرد ایجاد این اتحادیه پولی کار نادرستی است. فریدمن دلیل نادرستی استفاده از واحد پولی یکسان در اروپا را تفاوت در ساختار سیاسی و اقتصادی آنها ذکر کرد.
این اقتصاددان برجسته آمریکایی در همان زمان مقالهای نوشت و دلیل نادرست بودن استفاده از این واحد پولی را تشریح کرد. فریدمن در این مقاله تاکید کرد ایجاد اتحادیه پولی در اروپا سیاست ناکارآمدی است و هزینههایی که به اقتصاد وارد میکند بیشتر از منافعی است که برای اقتصاد به همراه دارد. او ایجاد این اتحادیه پولی را یک تصمیم سیاسی میداند و بر این باور است که از لحاظ اقتصادی این سیاست ناکارآمدی است. اصلیترین دلیل ناکارآمدی سیاست ایجاد واحد پولی یکسان در اروپا این است که مکانیسمهای جذب شوکهای خارجی در آن وجود ندارد. وضعیت کنونی اروپا هم تا حدودی تاییدکننده دیدگاههای فریدمن است.
مقاله فریدمن در انتقاد از یورو
ایجاد واحد پولی یکسان یک سیاستگذاری پولی ایدهآل است البته اگر زیرساختهای ویژهای وجود داشته باشد. در غیر این صورت میتواند زمینه را برای شکست اتحادیه پولی فراهم کند و اقتصادهای منطقه را در آستانه ورشکستگی و فروپاشی قرار دهد. اینکه ایجاد اتحادیه پولی خوب است یا بد بستگی به این دارد که مکانیسمهای جذبی موجود در اقتصاد تا چه حد قوی است و تا چه اندازه میتواند شوکهای اقتصادی و نابسامانیهای ایجادشده در نتیجه شوکهای ناشی از ایجاد اتحادیه پولی را کنترل کند. یکی از ابزارهای کنترلکننده شوک نظام ارزی انعطافپذیر است که با ایجاد اتحادیه پولی در منطقه یورو این مکانیسم از بین میرود و فشار ناشی از شوکها را بر اقتصاد بیشتر میکند. ایجاد اتحادیه پولی پیش از اروپا در ایالات متحده آمریکا اتفاق افتاد و شاید موفقیت این سیستم در آمریکا بود که سبب شد اروپا هم به فکر ایجاد اتحادیه پولی باشد.
آمریکا نمونه موفق استفاده از واحد پولی یکسان
آمریکا یک نمونه موفق از ایجاد اتحادیه پولی است. این کشور از ۵۲ ایالت مختلف تشکیل شده ولی مردمان با یک زبان صحبت میکنند، برنامههای تلویزیونی یکسانی میبینند، میتوانند بدون هیچ محدودیتی از یک ایالت به ایالت دیگر سفر کنند و کالاها و خدمات هم به همین سادگی و بدون محدودیت بین ایالتها جابهجا میشود. در این کشور دستمزدها و قیمتها انعطافپذیر است و دولت ملی سیاستهایی برای کل کشور وضع میکند که در تمامی ایالتها اجرا میشود. شوکهای غیرمنتظره میتواند به یک بخش از ایالات متحده آمریکا بیش از بخش دیگر آسیب وارد کند ولی این شوک به سرعت و با کمک سیاستهای تدوینشده کنترل میشود. به عنوان مثال رشد قیمت نفت در نتیجه بحران ایجادشده در خاورمیانه در دهه ۱۹۷۰ میلادی باعث شد تا تقاضا برای نیروی کار در برخی ایالتها از قبیل تگزاس افزایش یابد و این ایالت شاهد رشد باشد. در حالی که ایالتهای دیگر که واردکننده نفت بودند با فشار مالی روبهرو شدند. اما این بحران موقتی بود و نیروی کار بیکارشده در ایالتهای واردکننده نفت به راحتی جذب فرصتهای شغلی در ایالتهای نفتخیز شدند و جریان مالی بین ایالتها سبب شد تا فشار مالی این
بحران بر روی آمریکا کاهش یابد. از طرف دیگر سیاست تعدیل قیمتها و دستمزدها هم اجرا شد تا دولتهای محلی بتوانند با فشار کمتری به کار خود ادامه دهند. اما در اروپا شرایط کاملاً متفاوت است. قاره اروپا از ملتهای مختلفی تشکیل شده که هر یک زبان و فرهنگ جداگانهای دارند. در این کشورها دولتهای مختلف با قوانین و سیاستهای مختلفی حاکم هستند که بر مبنای منافع ملی خود کار میکنند و منافع اروپا در درجه دوم اهمیت برای آنها قرار دارد و همین مساله میتواند زمینه را برای تشدید فشار اقتصادی ناشی از شوکهای احتمالی فراهم کند.
انتقال سرمایه در اروپا به سادگی آمریکا نیست
در اروپا انتقال سرمایه و نیروی کار بین مرزها به سادگی آمریکا نیست و مکانیسم قیمتها و دستمزدها هم از یکپارچگی موجود در آمریکا بسیار فاصله دارد. در کشورهای اروپایی نیروی کار به راحتی از یک کشور به کشور دیگر نمیرود و دستمزدها از چسبندگی بالاتری برخوردار است. در این ساختار است که ایجاد یک نظام نرخ ارز انعطافپذیر بیشتر از یک اتحادیه پولی اثرگذار است و هر کشور با تغییر نرخ ارز در برابر واحد پولی دیگر کشورهای اروپایی میتواند زمینه را برای خارج شدن از شوکهای اقتصادی فراهم کند و از افول اقتصادی ممانعت کند.
حامیان استفاده از واحد پولی یورو برای نشان دادن منافع استفاده از واحد پولی یکسان در اروپا به دوره استاندارد طلا در فاصله سالهای ۱۸۷۹ تا ۱۹۱۴ میلادی اشاره میکنند ولی باید در نظر داشت که آن دوران با تمامی جنبههای مثبتش هزینههای زیادی برای اقتصاد دنیا تحمیل شد. در این فاصله زمانی قیمتها نوسانات زیادی کرد و این نوسانات زیاد آسیبهای اقتصادی زیادی را برای کشورها به همراه داشت. از طرفی سیستم استاندارد طلا به این دلیل کارایی داشت که دولتها کوچک بودند، قیمتها و دستمزدها انعطافپذیری زیادی داشتند و مردم هم چارهای جز پذیرفتن این نوسانات دائمی در دستمزدها و قیمتها نداشتند. با یک بررسی دقیق شرایط اقتصادی در دوره استاندارد طلا به راحتی میتوان تایید کرد که این سیستم یک شکست کامل بوده است و همین مساله سبب شد تا این شکست ادامه پیدا نکند.
با تمامی این تفاسیر به نظر میرسد دلیل ایجاد اتحادیه پولی یورو مسائل و منافع اقتصادی این منطقه نبوده است. این سیاست بود که زمینه را برای ایجاد منطقه یورو فراهم کرد. هدف اصلی از ایجاد یورو وابسته کردن اقتصاد دو کشور آلمان و فرانسه به هم بود تا وقوع هر جنگ احتمالی در اروپا را غیرممکن سازد. از طرفی طرح ایجاد ایالات متحده اروپایی هم طرحی بود که مدتها در محافل سیاسی عنوان میشد و برای ایجاد آن تلاش شده بود. اما ایجاد این منطقه پولی تنها در صورتی میتواند اثربخش باشد که یکپارچگی سیاسی هم در این منطقه وجود داشته باشد در غیر این صورت شوکهای اقتصادی که میتوانست با کمک تغییرات نرخ ارز تعدیل شود و از بین برود به دلیل استفاده از واحد پولی یکسان تشدید میشود و حتی میتواند بحرانآفرین شود. شرایطی که در سالهای اخیر ایجاد شد و نشان داد این سیاست کارآمد نیست.
دیدگاه تان را بنویسید