تاریخ انتشار:
دولت در بودجه ۹۳ با چه مشکلاتی روبهرو است؟
چالشهای پنجگانه
در آخرین روزهای سال ۱۳۹۰، وبسایت «خانه ملت» یک «روزشمار عجیب» در صفحه اصلی خود درج کرده بود که در نگاه اول بسیار عجیب مینمود.
در آخرین روزهای سال 1390، وبسایت «خانه ملت» یک «روزشمار عجیب» در صفحه اصلی خود درج کرده بود که در نگاه اول بسیار عجیب مینمود. این «روزشمار» به تقلید از روزشمارهایی که در پروژههای عمرانی مژده پایان پروژه را میدهد ساخته شده بود؛ با یک تفاوت: در روزشمارهای پروژههای عمرانی، تعداد روزهای باقیمانده به افتتاح پروژه با رنگ قرمز درج میشود. اما در روزشمار وبسایت «خانه ملت»، «تعداد روزهای تاخیر در ارائه لایحه بودجه 91» درج شده بود. آن روزها، سه ماه از مهلت مقرر دولت احمدینژاد برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس میگذشت و «خانه ملت»، از این راه برای تصویرسازی «بیانضباطی مالی دولت» استفاده کرده بود. با گذشت دو سال، از این روزشمار خبری نیست؛ چون هنوز 15 آذرماه (مهلت مقررشده برای تقدیم لایحه بودجه به مجلس) فرا نرسیده که دولت اعلام کرده این لایحه آماده است. حتی در نشستی با برخی از نمایندگان مجلس، یکسری «پیشبینی» از «ارقام کلیدی لایحه» ارائه کرده است. بنابراین میتوان گفت که حداقل روی کاغذ، نخستین آزمون دولت یازدهم برای تدوین مهمترین سند اقتصادی کشور، در حالی
برگزار میشود که برخلاف سالهای پیشین، در «زمانسنجی» و «دقت عمل» نمره قبولی گرفته و «سر وقت» به مجلس میآید تا بر اساس پیشبینیها، در مدت زمان باقیمانده و سر فرصت در کمیسیونهای مجلس توزیع شود و نمایندگان به مانند سالهای پیش، با کمبود زمان برای بررسی ریز و درشت بودجه روبهرو نباشند. فارغ از این، لایحه بودجه سال آینده، آزمون دیگری برای دولت روحانی است. نه از آن جهت که این سند مالی، نخستین تجربه دولت روحانی برای بودجهنویسی است. بلکه از آن رو، که ملاحظات ویژهای بر روابط مالی دولت با زیربخشهای مهم اقتصاد ایران حاکم است که به واسطه مشکلات و چالشهای درهم انباشته، مشکلات بودجهریزی را بیشتر میکند. میپرسید چطور؟ قرار است در اینجا به این چالشها بپردازیم.
ارز
با اینکه تعیین نرخ ارز در لوایح و قوانین بودجه، تنها به عنوان «مبنای محاسباتی» عمل میکند و قرار نیست که نرخ ارز تعیینشده در بودجه، حرف اول را در بازار بزند، اما به نظر میرسد بودجه 93 به دلیل پارهای از ملاحظات، تفاوتهای اساسی با سالهای پیشین دارد. محمدباقر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری، هفته گذشته در جریان نشست مشورتی با برخی از نمایندگان مجلس، از پیشبینی نرخ ارز 2600تومانی در لایحه بودجه سال آینده خبر داده است. رقمی که از سوی نوبخت ارائه شده، یک پیام ویژه برای بانک مرکزی دارد که رئیس کل آن وعده داده تا آخر سال 1393، دلار به صورت «تکنرخی» مبادله شود. اگر قرار باشد نرخ ارز در رقم 2600 تومان، «یعنی 150تومان بیشتر از نرخ محاسباتی بودجه امسال»، در بودجه 93 گنجانده شود، قرابتی با نرخ مورد نظر بانک مرکزی برای «ارز تکنرخی» ندارد. چرا که شواهد نشان میدهد بانک مرکزی تمایلی به «دلار ارزان» ندارد و حتی در روزهای اوج فعالیتهای تیم هستهای مذاکرهکننده ایران که منجر به توافق با غرب شد و دلار در بازار آزاد با ریزش قیمت مواجه بود؛ عدهای از فعالان بازار از تلاش بانک مرکزی برای ثبات نرخ دلار در مرز سه هزار تومان خبر میدادند.
اما اگر نرخ ارز در بودجه 93 با رقم بالاتری تعیین شود چطور؟ با نرخ محاسباتی سه هزار تومان، دولت ارز کمتری برای تبدیل دلار به ریال هزینه میکند. یعنی با فروش نفت کمتر، درآمد «ریالی» بیشتری خواهد داشت. اگرچه این روش، ممکن است فاصله نرخ رسمی ارز با نرخ بازار آزاد را کاهش دهد، اما در عین حال پیامدهای خاص خود را خواهد داشت که افزایش نقدینگی و به تبع آن، تورم بالاتر میتواند تنها یکی از این پیامدها باشد.
نفت
از ابتدای سال جاری، در خوشبینانهترین حالت، صادرات نفت ایران یک میلیون بشکه بوده است. تا تیرماه امسال، دولت با نرخ تسعیر 1226 تومانی، دلار حاصل از درآمدهای فروش نفت را به ریال تبدیل میکرد. از مردادماه که بودجه سال 1392 ابلاغ شد؛ نرخ تسعیر ارز نیز به 2450 تومان افزایش پیدا کرد. با توجه به اینکه پیشبینی دولت از محل صادرات نفت و میعانات نفت و گاز برای سال آینده در حدود 5/1 میلیون بشکه است؛ باز هم متغیر نرخ ارز، به عنوان یک متغیر کلیدی در این بخش بودجه خودنمایی میکند. این درست است که دولت با نرخ ارز 2600 تومانی و حتی بالاتر از این و به واسطه پیشبینی 5/1 میلیون بشکه صادرات نفت، درآمد بیشتری کسب میکند؛ اما نحوه تبدیل دلارهای حاصل از درآمدهای نفتی به ریال و پیامدهای بعدی آن در اقتصاد ایران، موضوعی است که به چالش بزرگ مجلس و دولت تبدیل خواهد شد.
واگذاریها
یکی از منابع درآمدی دولت در بودجههای سنواتی، واگذاری شرکتهای دولتی است. پیشبینی درآمدهای این بخش برای بودجه سال 1393 آن گونه که معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری گفته است؛ هفت هزار میلیارد تومان است. با توجه به اینکه طی سالهای گذشته، کیفیترین و بهترین شرکتهای دولتی واگذار شده یا مراحل عمده واگذاری خود را طی کرده است، با وجود شرکتهایی که دیگر در فهرست شرکتهای «زیانده» قرار دارد، نمیتوان چندان روی گزینه واگذاری سهام شرکتهای دولتی برای درآمدزایی دولت، حساب باز کرد. در شرایط فعلی بسیاری از ناظران بر روند آینده بورس اوراق بهادار نیز از «حبابی شدن قیمت سهام برخی از شرکتها» اظهار نگرانی کرده و دولت را در مقابل این چالش بزرگ قرار دادهاند که در شرایط رکود اقتصادی ایران، چگونه است که بورس اوراق بهادار با رشد مواجه شده و شاخصها رو به افزایش است؟ از این رو، کابوس ترکیدن حباب قیمتها، آنگونه که یک بار در سال 1384 رخ داد از جمله ملاحظاتی است که در بخش واگذاری شرکتها برای درآمدزایی دولت وجود دارد.
مالیات
طبق گفته نوبخت، رقمی که دولت برای درآمدهای حاصل از مالیات و دریافت عوارض گمرکی در بودجه سال آینده پیشبینی کرده است؛ بالغ بر 66 هزار میلیارد تومان است. با توجه به اینکه این مطلب در روزی نوشته میشود که اطلاعات دقیقی از لایحه بودجه در اختیار نیست و نمیتوان به رقم گفتهشده از سوی نوبخت، به طور کامل استناد کرد؛ تنها فرض گرفته میشود که این رقم در لایحه گنجانده شده است. در این صورت، باید به همراه ملاحظاتی چند، سخت به این پیشبینی دولت برای دریافت مالیات «بدبین» بود. طبق آمارها، اقتصاد ایران با تورم 40 درصدی، بیکاری بیش از 12 درصدی و رشد اقتصادی منفی روبهرو است که این ارقام تنها میتواند یک معنا داشته باشد: «رکود تورمی». ظرفیتهای خالی صنایع آنقدر بالاست که رسیدن به ارقام یادشده برای به دست آوردن درآمدهای مالیاتی سال 1393 بلندپروازانه به نظر میرسد. تجربه سالهای پیشین نیز نشان میدهد که در محیط نامساعد کسبوکار ایران و رکود حاکم بر صنایع، نمیتوان انتظار چندانی از فعالان اقتصادی برای پرداخت مالیات داشت. ضمن اینکه بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی کشور، به دست شرکتهای دولتی یا شبهدولتی انجام میگیرد که به اعتراف خود مسوولان دولتی، روندی از «مالیاتگریزی» را با شگردهای مختلف دنبال میکنند که کار را برای مودیان مالیاتی سخت میکند. در این شرایط تقویت ظرفیتهای خالی برای به دست آوردن این فصل از «درآمدهای دولت در بودجه» کار سختی است.
هدفمندی
سرانجام پاشنه آشیل بودجه سال آینده که به «گردنه صعبالعبور» دولت تبدیل شده است: هدفمندی یارانهها. برنامهای که از درست سه سال پیش آغاز شد و نصفه کاره و نیمه تمام به حال خود رها شده است. نه دولت احمدینژاد توانست مجلس را «با شرایط خود برای اجرای فاز دوم» همراه کند و نه دولت روحانی سناریو محکمی برای ادامه آن ارائه کرده است. بر اساس قانون هدفمندی یارانهها قیمت حاملهای انرژی باید تا پایان سال 1394 به قیمتهای «حداکثر» افزایش پیدا کند. در این شرایط، یک سال مانده به مهلت قانونی دولت برای به حداکثر رساندن قیمت حاملهای انرژی، دو سناریو برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها پیش روی دولت وجود دارد: اول افزایش شیب قیمت حاملهای انرژی تا با روند تندتری قیمتها «تعدیل» شود. در این شرایط دولت درآمد بیشتری از محل افزایش قیمتها به دست میآورد، اما هیچ کس نمیتواند تضمین کند که در شرایط تورمی و رکود تولید، بخشهایی از جامعه دچار مشکل نشوند. سناریو دوم نیز، «استمهال» دولت برای به حداکثر رساندن قیمت حاملهای انرژی است. در این صورت دولت منابع درآمدی کمتری خواهد داشت و درآمد کمتر، مترادف با کسری بودجه خواهد بود که خود به زنجیرهای از مشکلات میانجامد که تورم یکی از آنهاست.
ارز
با اینکه تعیین نرخ ارز در لوایح و قوانین بودجه، تنها به عنوان «مبنای محاسباتی» عمل میکند و قرار نیست که نرخ ارز تعیینشده در بودجه، حرف اول را در بازار بزند، اما به نظر میرسد بودجه 93 به دلیل پارهای از ملاحظات، تفاوتهای اساسی با سالهای پیشین دارد. محمدباقر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری، هفته گذشته در جریان نشست مشورتی با برخی از نمایندگان مجلس، از پیشبینی نرخ ارز 2600تومانی در لایحه بودجه سال آینده خبر داده است. رقمی که از سوی نوبخت ارائه شده، یک پیام ویژه برای بانک مرکزی دارد که رئیس کل آن وعده داده تا آخر سال 1393، دلار به صورت «تکنرخی» مبادله شود. اگر قرار باشد نرخ ارز در رقم 2600 تومان، «یعنی 150تومان بیشتر از نرخ محاسباتی بودجه امسال»، در بودجه 93 گنجانده شود، قرابتی با نرخ مورد نظر بانک مرکزی برای «ارز تکنرخی» ندارد. چرا که شواهد نشان میدهد بانک مرکزی تمایلی به «دلار ارزان» ندارد و حتی در روزهای اوج فعالیتهای تیم هستهای مذاکرهکننده ایران که منجر به توافق با غرب شد و دلار در بازار آزاد با ریزش قیمت مواجه بود؛ عدهای از فعالان بازار از تلاش بانک مرکزی برای ثبات نرخ دلار در مرز سه هزار تومان خبر میدادند.
اما اگر نرخ ارز در بودجه 93 با رقم بالاتری تعیین شود چطور؟ با نرخ محاسباتی سه هزار تومان، دولت ارز کمتری برای تبدیل دلار به ریال هزینه میکند. یعنی با فروش نفت کمتر، درآمد «ریالی» بیشتری خواهد داشت. اگرچه این روش، ممکن است فاصله نرخ رسمی ارز با نرخ بازار آزاد را کاهش دهد، اما در عین حال پیامدهای خاص خود را خواهد داشت که افزایش نقدینگی و به تبع آن، تورم بالاتر میتواند تنها یکی از این پیامدها باشد.
نفت
از ابتدای سال جاری، در خوشبینانهترین حالت، صادرات نفت ایران یک میلیون بشکه بوده است. تا تیرماه امسال، دولت با نرخ تسعیر 1226 تومانی، دلار حاصل از درآمدهای فروش نفت را به ریال تبدیل میکرد. از مردادماه که بودجه سال 1392 ابلاغ شد؛ نرخ تسعیر ارز نیز به 2450 تومان افزایش پیدا کرد. با توجه به اینکه پیشبینی دولت از محل صادرات نفت و میعانات نفت و گاز برای سال آینده در حدود 5/1 میلیون بشکه است؛ باز هم متغیر نرخ ارز، به عنوان یک متغیر کلیدی در این بخش بودجه خودنمایی میکند. این درست است که دولت با نرخ ارز 2600 تومانی و حتی بالاتر از این و به واسطه پیشبینی 5/1 میلیون بشکه صادرات نفت، درآمد بیشتری کسب میکند؛ اما نحوه تبدیل دلارهای حاصل از درآمدهای نفتی به ریال و پیامدهای بعدی آن در اقتصاد ایران، موضوعی است که به چالش بزرگ مجلس و دولت تبدیل خواهد شد.
واگذاریها
یکی از منابع درآمدی دولت در بودجههای سنواتی، واگذاری شرکتهای دولتی است. پیشبینی درآمدهای این بخش برای بودجه سال 1393 آن گونه که معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری گفته است؛ هفت هزار میلیارد تومان است. با توجه به اینکه طی سالهای گذشته، کیفیترین و بهترین شرکتهای دولتی واگذار شده یا مراحل عمده واگذاری خود را طی کرده است، با وجود شرکتهایی که دیگر در فهرست شرکتهای «زیانده» قرار دارد، نمیتوان چندان روی گزینه واگذاری سهام شرکتهای دولتی برای درآمدزایی دولت، حساب باز کرد. در شرایط فعلی بسیاری از ناظران بر روند آینده بورس اوراق بهادار نیز از «حبابی شدن قیمت سهام برخی از شرکتها» اظهار نگرانی کرده و دولت را در مقابل این چالش بزرگ قرار دادهاند که در شرایط رکود اقتصادی ایران، چگونه است که بورس اوراق بهادار با رشد مواجه شده و شاخصها رو به افزایش است؟ از این رو، کابوس ترکیدن حباب قیمتها، آنگونه که یک بار در سال 1384 رخ داد از جمله ملاحظاتی است که در بخش واگذاری شرکتها برای درآمدزایی دولت وجود دارد.
مالیات
طبق گفته نوبخت، رقمی که دولت برای درآمدهای حاصل از مالیات و دریافت عوارض گمرکی در بودجه سال آینده پیشبینی کرده است؛ بالغ بر 66 هزار میلیارد تومان است. با توجه به اینکه این مطلب در روزی نوشته میشود که اطلاعات دقیقی از لایحه بودجه در اختیار نیست و نمیتوان به رقم گفتهشده از سوی نوبخت، به طور کامل استناد کرد؛ تنها فرض گرفته میشود که این رقم در لایحه گنجانده شده است. در این صورت، باید به همراه ملاحظاتی چند، سخت به این پیشبینی دولت برای دریافت مالیات «بدبین» بود. طبق آمارها، اقتصاد ایران با تورم 40 درصدی، بیکاری بیش از 12 درصدی و رشد اقتصادی منفی روبهرو است که این ارقام تنها میتواند یک معنا داشته باشد: «رکود تورمی». ظرفیتهای خالی صنایع آنقدر بالاست که رسیدن به ارقام یادشده برای به دست آوردن درآمدهای مالیاتی سال 1393 بلندپروازانه به نظر میرسد. تجربه سالهای پیشین نیز نشان میدهد که در محیط نامساعد کسبوکار ایران و رکود حاکم بر صنایع، نمیتوان انتظار چندانی از فعالان اقتصادی برای پرداخت مالیات داشت. ضمن اینکه بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی کشور، به دست شرکتهای دولتی یا شبهدولتی انجام میگیرد که به اعتراف خود مسوولان دولتی، روندی از «مالیاتگریزی» را با شگردهای مختلف دنبال میکنند که کار را برای مودیان مالیاتی سخت میکند. در این شرایط تقویت ظرفیتهای خالی برای به دست آوردن این فصل از «درآمدهای دولت در بودجه» کار سختی است.
هدفمندی
سرانجام پاشنه آشیل بودجه سال آینده که به «گردنه صعبالعبور» دولت تبدیل شده است: هدفمندی یارانهها. برنامهای که از درست سه سال پیش آغاز شد و نصفه کاره و نیمه تمام به حال خود رها شده است. نه دولت احمدینژاد توانست مجلس را «با شرایط خود برای اجرای فاز دوم» همراه کند و نه دولت روحانی سناریو محکمی برای ادامه آن ارائه کرده است. بر اساس قانون هدفمندی یارانهها قیمت حاملهای انرژی باید تا پایان سال 1394 به قیمتهای «حداکثر» افزایش پیدا کند. در این شرایط، یک سال مانده به مهلت قانونی دولت برای به حداکثر رساندن قیمت حاملهای انرژی، دو سناریو برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها پیش روی دولت وجود دارد: اول افزایش شیب قیمت حاملهای انرژی تا با روند تندتری قیمتها «تعدیل» شود. در این شرایط دولت درآمد بیشتری از محل افزایش قیمتها به دست میآورد، اما هیچ کس نمیتواند تضمین کند که در شرایط تورمی و رکود تولید، بخشهایی از جامعه دچار مشکل نشوند. سناریو دوم نیز، «استمهال» دولت برای به حداکثر رساندن قیمت حاملهای انرژی است. در این صورت دولت منابع درآمدی کمتری خواهد داشت و درآمد کمتر، مترادف با کسری بودجه خواهد بود که خود به زنجیرهای از مشکلات میانجامد که تورم یکی از آنهاست.
دیدگاه تان را بنویسید