بهبود «روابط بنگاههای اقتصادی با بانکها»، «روابط بنگاهها با سازمان امور مالیاتی» و «روابط بنگاهها با سازمان تامین اجتماعی» شاید جزو اصلیترین ماموریتهایی است که به نظر میرسد، دولت باید در بودجه سال آینده دنبال کند.
احمد ترکنژاد/عضو هیات نمایندگان اتاق تهران
بهبود «روابط بنگاههای اقتصادی با بانکها»، «روابط بنگاهها با سازمان امور مالیاتی» و «روابط بنگاهها با سازمان تامین اجتماعی» شاید جزو اصلیترین ماموریتهایی است که به نظر میرسد، دولت باید در بودجه سال آینده دنبال کند. چنانچه پای صحبت فعالان اقتصادی بنشینیم یا جراید را مورد بررسی قرار دهیم، درمییابیم که رابطه بنگاههای اقتصادی و سیستم بانکی در شرایط نامساعدی است. این روزها فعالان اقتصادی بیشترین آسیب را از برخورد بانکها متحمل میشوند. به ویژه بنگاههایی که مواد اولیه مورد نیاز خود را وارد کردهاند. یا فعالانی که در سالهای گذشته، واردات کالاهای اساسی و دارو داشتهاند. مشکل این است که اکنون بانکها، مطالبات خود را به صورت ارزی و به نرخ روز یا مبادلاتی طلب میکنند. این رویه برخلاف بخشنامه پول و اعتبار است و بانکها از این بخشنامه تمکین نمیکنند. طبیعی است که اگر دولت چارهای برای رفع این چالش بنگاهها نیندیشد بسیاری از آنها به ورطه ورشکستگی خواهند رفت. بنابراین برای جلوگیری از آسیبهای مخرب این نوع برخوردها، ضرورت دارد دولت در قانون بودجه به صراحت این
موضوع را تعیین تکلیف کند. دولت باید به گونهای ضوابط را در قانون بودجه بگنجاند که بانکها نتوانند تفسیر دیگری از این قوانین ارائه کنند و نسبت به اجرای این قوانین ملزم شوند. در قوانین بودجه نیز مشخص شود، کسانی که کالاهای خود را بر اساس ارز دولتی وارد کرده و فروختهاند مشمول قیمت ارز در سررسید یا حداکثر 1226 باشند. این یک چالش اساسی است که انتظار میرود در سال آینده و از طریق قانون بودجه برطرف شود. چالش دیگر بنگاهها به رابطه آنها با سازمان امور مالیاتی بازمیگردد. در حال حاضر، پروندههای بسیاری از بنگاههای مالیاتی در این سازمان انباشته شده است و این بنگاهها در بلاتکلیفی به سر میبرند. اما اگر تکلیف بنگاهها به لحاظ مالیاتی روشن شود، درآمدهای مالیاتی دولت نیز افزایش مییابد. دولت همچنین میتواند با در نظر گرفتن برخی مشوقها و جلوگیری از اعمال نظر سلیقهای ممیزان مالیاتی روند پرداخت مالیات را تسریع ببخشد. تنظیم رابطه بنگاهها و سازمان تامین اجتماعی از دیگر مواردی است که لازم است دولت در تنظیم بودجه سال آینده مورد توجه قرار دهد. حتی من فکر میکنم دولت
باید منابعی را که قرار است این سازمان از واحدهای تولیدی و پیمانکاران مطالبه کند، در بودجه تعریف کند. دست کم این سازمان را ملزم کند، معادل این دریافتها، خدمات درخوری به مشتریان خود ارائه کند. سازمان متناسب با پولی که میگیرد خدمتی ارائه نمیکند. اما خواسته دیگر فعالان بخش خصوصی مقرراتزدایی است؛ مقرراتزدایی به این معنا که موانع تولید به صورت واقعی رفع شود. محیط کسبوکار در عین حال، تحت تاثیر سیاستهای کلان نیز هست. اکنون، بهترین فرصتی است که یکسانسازی نرخ به اجرا گذاشته شود و دولت از آن حفاظت کند. در سالهای گذشته، به طور مرتب یکسانسازی نرخ ارز صورت گرفت و از آن حفاظت نشد. به این ترتیب، هزینه سنگین چندنرخی بودن ارز به جامعه تحمیل شد. بنابراین با توجه به آرامشی که بر جامعه حاکم است و با توجه به توافقاتی که حاصل شده است، امکان یکسانسازی نیز فراهم است. ضرورت دارد دولت نسبت به ضدتورمی بودن بودجه، اشتغالزایی و هدفمند بودن آن حساسیت نشان دهد. در واقع، بودجهای که صرف داراییهای سرمایهای میشود باید دقیقاً متمرکز بر فرصت باشد نه مبتنی بر توازن. اگر تخصیص
بودجه مبتنی بر فرصت باشد، رشد اقتصادی را نیز شتاب میبخشد. در سالهای گذشته، دولت بودجه را با دو رویکرد تخصیص داده است. یکی از رویکردها، این است که توزیع بودجه، مبتنی بر سلایق و خواسته دولتمردان باشد. همان گونه که در هشت سال گذشته، بر اساس سلایق به تقسیم بودجه مبادرت میشد. فارغ از اینکه آیا این بودجه متناسب با اندازهای که دارد به اقتصاد نفع میرساند؟ پیش از آن نیز توزیع بودجه مبتنی بر توازن بود. در این روش همه مناطق به صورت متوازن، سهمی از بودجه دریافت میکردند. اما روش دیگری نیز در تخصیص بودجه وجود دارد که بر اساس این روش، بودجه بر مبنای فرصتها توزیع میشود. به بیان سادهتر، به مناطقی که فرصتهای اقتصادی بیشتری وجود دارد، بودجه بیشتری تعلق میگیرد. این روش، کارآمدی بودجه را فزونی میبخشد، تولید را تقویت میکند و البته به رشد اقتصادی منجر میشود؛ و کارآمدی بودجه ارتقا مییابد. در این صورت اگر پروژهها نیز بر اساس کارآمدی و اثربخشی اجرا شود، بهرهوری در طرحهای عمرانی ارتقا مییابد و پروژه با قیمت واقعی به اتمام میرسد و سرعت توسعه اقتصادی
کشور افزایش مییابد.
دیدگاه تان را بنویسید