ژرمنها در راه تسخیر بازار ایران
گشایش قریبالوقوع
در آستانه رفع تحریمهای غرب علیه ایران بازرگانانی از سراسر جهان به این کشور روی آوردهاند و همانگونه که یک گروه تجاری آلمان کشف کرد: هیچ کمبود فرصتی وجود ندارد.
در آستانه رفع تحریمهای غرب علیه ایران بازرگانانی از سراسر جهان به این کشور روی آوردهاند و همانگونه که یک گروه تجاری آلمان کشف کرد: هیچ کمبود فرصتی وجود ندارد.
در بامداد یکی از روزهای ماه اکتبر آلفونس دیکمان در فرودگاه امام خمینی در تهران ایستاده است. او تصمیم گرفت با وجود نگرانی همسرش درباره امنیت او از آلمان به ایران سفر کند. آلفونس صاحب دو مزرعه بزرگ پرورش مرغ در آلمان است که روزانه 310 هزار تخممرغ تولید میکنند. او جوانترین فرد در میان 9 فرزند خانواده است و هنگامی که 10ساله بود مادرش را از دست داد. همین عامل به گفته او «باعث شد من قوی باشم و برای موفقیت تلاش کنم».
به این انگیزه، آلفونس به همراه 98 نماینده از شرکتهای کوچک و متوسط آلمان در ورودی شماره 40 فرودگاه امام خمینی منتظر ورود به تهران بودند. این گروه که شامل متخصصان لجستیک، دفن زباله، تولیدکنندگان پرههای توربین، گچ، جرثقیلهای بندری، رنگهای مخصوص، تجهیزات پمپاژ، کامیونهای حمل زباله و... بودند همه خواستار یک چیز بودند: ورود به ایران.
توافق هستهای با ایران پس از سالها گفتوگو در 14 جولای 2015 در وین به امضا رسید و راه را برای پایان دادن به تحریمهای ایران باز کرد. انتظار میرود این کشور تغییر برنامه هستهای را فصل اول سال 2016 آغاز کند. سپس در آنچه «روز اجرا» نامیده میشود اکثر تحریمهای اقتصادی برداشته خواهند شد. چشماندازها هنوز مبهم هستند اما وقتی صاحبان تجارت آلمان بر سر میز صبحانه حاضر شدند متوجه شدند تنها نیستند.لابی پارسیان هتل آزادی مملو از هیاتهای تجاری فرانسوی، کروات، هلندی، ایتالیایی و بریتانیایی بود. روزنامه تهرانتایمز هر روز گزارشهایی پیرامون ورود مقامات عالیرتبه، گفتوگوهای سازنده و تبادل نظرات و امضای تفاهمنامه مینویسد. تهران در واقع شاهد نوعی هجوم است.
به نظر میرسد هیاتهای مختلف یکدیگر را برانداز میکنند. آنها مشتاقند بدانند رقبایشان چه کسانی هستند، چه کسانی موفق شدهاند با ایران رابطه ایجاد کنند و چه کسانی در سکوت جایگاه خود را محکم کردهاند. بازرگانان و فعالان تجاری در آسانسورها دزدانه به برچسب اسامی دیگران نگاه میکنند و هر کدام طوری وانمود میکنند که انگار آنجا نیستند.
اولین گروه که در ماه جولای به ایران وارد شد تحت هدایت سیگمار گابریل وزیر اقتصاد آلمان بودند که یک تاجر فرش در اصفهان او را به نوشیدن چای دعوت کرد. سپس هیاتی تجاری و پس از آن گروهی از قانونگذاران به ایران آمدند. خانم آیگز وزیر امور اقتصادی ایالت باواریا و هیات همراه در نوامبر به ایران میآیند. تقاضای ورود به ایران آنقدر زیاد است که سفارت آلمان در ایران مجبور شد مرخصی کلیه کارکنان را لغو کند. متقاضیان پس از ورود هم باید در صف انتظار نوبت ملاقات در وزارتخانهها باشند.
برند فدر از وزارتخانه اقتصاد ایالتی با حسرت به گروهی از کرواتها نگاه میکند که با اسکورت پلیس از میان ترافیک تهران عبور میکنند. او میگوید: «تعداد ما از آنها بیشتر است اما آنها در سطح فدرال آمدهاند.» او همچنین ناراحت است که صاحبان تجارت از ایالت بادن- وتمبرگ آلمان قبلاً خود را به عنوان «قلب اروپا» در تهران معرفی کردهاند. فدر میگوید مجبور شد با خود 71 هزار یورو پول نقد بیاورد تا بتواند هزینه اتاقهای هتل هیات را بپردازد. به خاطر آخرین دور تشدید تحریمها در سال 2012، انتقال پول به ایران از طریق سوئیفت امکانپذیر نیست. هرمس هم معاملات صادراتی را بیمه و تضمین نمیکند بنابراین انتقال درآمدها از ایران به آلمان هم دشوار است.
زمانی تازه برای ایران
سفیر آلمان در نشست مطبوعاتی خود در تهران به مهمانان میگوید شما در زمان مناسبی آمدهاید. او وضعیت را به طور خلاصه شرح میدهد: ایران در کنار ترکیه یکی از باثباتترین کشورهای منطقه است. او درباره فرصتهای بازار و پایه باثبات دادهها، استانداردهای بالای دانشگاهی، نیروی انسانی تحصیلکرده ایران، زیرساختارهای مناسب و شهرت خوب کالاهای آلمانی در ایران صحبت میکند. سفیر آلمان از بازاری 80میلیونی سخن میگوید که تقریباً دستنخورده باقی مانده است و دیدگاه آن نسبت به آلمان مثبت و پذیراست. رالف شلکه از شرکت KG که ارائهدهنده خدمات لجستیکی به عرضهکنندگان قطعات خودرو است، میگوید: «خدای من.» او باید درباره تصویر خود از ایران تجدیدنظر کند. سفیر آلمان برخی افراد را به اتاق بازرگانی ارجاع میدهد و به آنان توصیه میکند: «عامل کلیدی آن است که بتوانید ارتباط برقرار و شریک پیدا کنید.» رفتار او همانند یک مربی فوتبال است که آخرین نکات را قبل از ورود بازیکنان به بازی فینال به آنها میگوید. آیا این صاحبان تجارتهای خرد و متوسط نگران هستند؟ نه. اما هیجان آنها فزونی گرفته است. از
سال 2005 صادرات آلمان به ایران تا 50 درصد و به 4 /2 میلیارد یورو در سال گذشته کاهش یافته است. بنابراین فضای زیادی برای رشد وجود دارد. آلفونس دیکمان در کناری نشسته است. او در 62سالگی مورد اعتمادترین و باتجربهترین فرد در زمینه پرورش مرغ و تولید تخم مرغ است. آلمانیها هنوز موضوع تحریم را در ذهن دارند. برای ایران نیز تحریم نتایجی داشت. ایرانیان متوجه شدند که همه کالاهای آلمانی را نمیتوان با نمونه تقلیدی ساخت چین جایگزین کرد. دیکمان همچنین به خوبی میداند که برای انجام تجارت در کشوری مانند ایران برقراری روابط حرف اول را میزند. اتاق بازرگانی ایران-آلمان برای تسهیل برقراری روابط بین نمایندگان شرکتها طرح تبادل نماینده به صورت B2B را به اجرا گذاشت که در آن تجار ایرانی از یک میز به میز دیگر میروند در حالی که بروشور شرکت را همراه خود دارند و یک مترجم نیز آنها را همراهی میکند.
مالکان تجارت ایالت هانوفر به زودی در محاصره ایرانیانی قرار میگیرند که به آنها به چشم دارندگان تکنولوژی برتر مینگرند. این امر احساس خوبی به آلمانیها میدهد. استفان برگمن میگوید: «ما تخصصی در کلاس جهانی ارائه میدهیم. آنها قدردان تخصص ما هستند در حالی که در آلمان صنعت ما آماج انتقاد قرار گرفته است.»
نیاز ضروری به سرمایهگذار
اولاف لایز وزیر اقتصاد ایالت ساکسونی هدایت این هیات را بر عهده دارد. او فردی توانمند است که میتواند سخنرانی و ارائه مطلب تاثیرگذاری داشته باشد. این گروه از بازار ادویه، شرکت تولید ماءالشعیر جوجو و کارخانه تولید ماشین پژو بازدید میکنند. همزمان آقای اولاف با سیاستمداران سطح بالای ایرانی ملاقات میکند. مقامات ایرانی این احساس را در فرد ایجاد میکنند که آنها در هفتههای اخیر با هیاتهای زیادی دیدار داشتهاند که به همکاری با ایران علاقهمندند. این مقامات دیگر به سخنرانیها توجه نمیکنند بلکه در جستوجوی برداشت محصول توافق هستهای هستند و در این کار نیز عجله دارند.
رکنالدین جوادی مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران با لبخندی بر چهره میگوید: «به همان اندازه که از اشتیاق آلمانیها استقبال میکنیم از آنها انتظار داریم افرادی جسور و شجاع را به کار گیرند.» دولت ایران به شدت به سرمایهگذاران غربی نیاز دارد. اقتصاد در وضعیتی نامناسب است و نرخ بیکاری جوانان به 30 درصد رسیده است.
سفری موفقیتآمیز
سفر این هیات موفقیتآمیز بود. گونتر پاپنبرگ غول جادهسازی آلمان قصد دارد در ایران دفتر بزند و فرانک مایکل روش از ساختمانی برای این منظور بازدید کرده است. کارستن براون که در عرصه دریچهها و درپوش چاه پیشرو بازار است، میگوید از هماکنون برای کار آماده است. «همه چیز باید برای روز اجرا آماده باشد. باید در آن روز بتوانیم بگوییم من قبلاً با وزیر صحبت کردهام.»
هانز زولچ که در تجارت رنگهای تخصصی فعالیت دارد میگوید: «من قبلاً کارخانههای تقلبی در هند را دیدهام. در چین املاک مرغوب ناگهان بنجل میشوند اما در ایران شرایط متفاوت است.» او میگوید در مخاطبان خود نوعی حس آلمانگرایی دیده است. پروفسور ایزندورف نیز از هوش و مهارت مهندسان زن 25ساله ایرانی حیرت کرده است. معاون مطبوعاتی وزیر اقتصاد ایالتی میگوید: «نوعی از اشتیاق را مشاهده کردم که شما هرگز در ایالت ساکسونی نمیبینید. اکنون باید فقط منتظر روز اجرا باشیم.»
گامهایی به جلو
آلفونس دیکمان لباس سفر پوشیده و در لابی هتل منتظر اتوبوس فرودگاه است. او میگوید: «به جلو نگاه کن، نه به عقب. سرت را پایین بگیر، سخت کار کن و سعی کن از دیگران بهتر باشی. از هر فرصتی استفاده کن. وجدانی پاک داشته باش.» اینها اصولی هستند که در سراسر زندگی به او کمک کردهاند. دیکمان سخت به فکر فرو رفته است. شاید او به گذشته میاندیشد و بازاری که از دست داده یا به آیندهای دور یا شاید به دستگاههای جداکننده تخممرغ یا شاید تعداد فراوانی از تخممرغها.
منبع: اشپیگلآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید