تاریخ انتشار:
آیا کاهش قیمت نفت برای کم شدن وابستگی بودجه به نفت فرصت است؟
اقتصاد ایران در عبور از بنبست نفتی
وقتی کشمکش میان اوکراین و روسیه آغاز شد، کمتر کسی تصور میکرد که دامنه این مساله بهطور مستقیم و غیرمستقیم به سرتاسر جهان کشیده شود و پای کشورهای غربی از طریق دخالت در تصمیمگیریهای سیاسی این دو کشور این بار بهگونهای متفاوت به منطقه خاورمیانه باز شود.
وقتی کشمکش میان اوکراین و روسیه آغاز شد، کمتر کسی تصور میکرد که دامنه این مساله بهطور مستقیم و غیرمستقیم به سرتاسر جهان کشیده شود و پای کشورهای غربی از طریق دخالت در تصمیمگیریهای سیاسی این دو کشور این بار بهگونهای متفاوت به منطقه خاورمیانه باز شود.
در حقیقت وجه اروپایی روسیه از سمت غرب این کشور که به اوکراین منتهی میشود، بهانهای شد برای غربیها و در راس آنها آمریکا که رقیب سالهای دور و نزدیک خود، روسیه را به گوشه رینگ ببرند.
در اصل نمایان شدن ضعف سیاسی- امنیتی روسیه در کنترل اوضاع نابسامان اوکراین سبب شد که غرب عرصه را برای تحقق آرزوی دیرینه خود در غلبه بر بلوک شرق مناسب ببیند. در حقیقت به عقیده کارشناسان، این بدترین دوره در تاریخ سیاسی روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است که به تبع آن با افول اقتصادی نیز همراه شده است.
از آنجا که معادلات سیاسی جهان طی چند دهه اخیر تغییر یافته و جنگهای نظامی جای خود را به تقابل کشورها در میدانهای دیگری نظیر فرهنگ و اقتصاد و... داده است، آمریکا نیز یک بخش از جنگ را به میدان اقتصاد کشانده تا از طریق قدرت اثرگذاری که بر قیمت نفت در بازار جهانی داراست، اقتصاد روسیه را متاثر کرده و ضمن آن برخی دیگر از کشورها همچون ایران را که اصلیترین منبع درآمد آنها دلارهای نفتی است، تحتالشعاع قرار دهد.
در حقیقت این موضوع برای اقتصاد ایران به جهت وابستگی شدید بودجه به نفت و تدوین بودجه بر مبنای نفت یکصددلاری و همچنین عدم امکان اثرگذاری چشمگیر بر قیمت نفت، یک تهدید محسوب میشود.
در پاییز سال قبل وقتی قیمت هر بشکه نفت در محدوده 110 دلار قرار داشت، مبنا قرار دادن نفت صددلاری برای بودجه تقریباً منطقی بهنظر میرسید، بنابراین کاهش قیمتی را که طی چند ماه اخیر اتفاق افتاده و نفت را تا سراشیبی سقوط به قیمتهای کمتر از 80 یا حتی 70 دلار نیز برده باید یک شوک نفتی منفی عکس آنچه در دورههای قبل نظیر 1973، 1978 و... تحت عنوان شوک نفتی ناشی از افزایش یکباره قیمتها اتفاق افتاد، تعبیر کرد.
به نظر میرسد که غرب آگاهانه به این اقدام دست زده است، چراکه با در جریان بودن مذاکرات هستهای، با تهدید ایران به کاهش درآمد نفتی، احیاناً بتواند پای میز مذاکره امتیاز بیشتری بگیرد. کما اینکه اکنون با به تاخیر انداختن توافقات و ادامه روند مذاکرات عملاً دست به این اقدام زده است. از طرفی نشست اوپک هم که تصور میشد اعضا با تصمیم به کاهش عرضه، به نفع کشورهای نفتی توافق کنند، با تاکید بر حفظ سطح تولید فعلی، از سمت و سویی دیگر راه را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور بست.
تبعات منفی این دو خبر در سقوط شاخص قیمتها در بورس و صعود بیوقفه دلار و برخی دیگر از ارزها در بازار ارز مشهود است. اما آنچه در این یادداشت به دنبال طرح و بسط آن هستیم، بررسی چگونگی استفاده از شرایط بحرانی پیش آمده در جهت رشد اقتصادی بیشتر است. به عبارت دیگر، در صورتی که نه از دریچه خوشبینی که از روزنه خوشفکری به مساله نظر کنیم، درخواهیم یافت که تهدید مذکور فرصتی را برای اقتصاد کشورهای تهدیدشونده از جمله ایران فراهم آورده که سالهاست انتظار آن را کشیده است. به قول وزیر امور اقتصادی و دارایی این موضوع را باید به فال نیک بگیریم.
از آنجا که با قبول شرایط موجود و چشمانداز بازار نفت، اتکا همچنان به درآمدهای نفتی، نه معقول است نه منطقی، ناگزیر باید بهدنبال منابع کسب درآمد جایگزین بود. سالهاست که دلارهای نفتی خیالمان را راحت کرده، سالهاست که دولتها در ایران به درآمدهای نفتی دلخوش بوده و بودجه را بر مبنای تحقق این درآمدها تدوین کردهاند. جای شکرش باقی است که صندوق ذخیره ارزی و بعدتر صندوق توسعه ملی را برپا کردیم که امروز پشتمان به حدود 70 میلیارد دلار منابعش گرم باشد. اما در حال حاضر که کسری حدوداً 14 هزارمیلیاردی بودجه کشور را تهدید میکند، آیا وقت آن نرسیده که از خواب نفتی برخیزیم و هوشیارانه سمت و سوی فعالیتهای اقتصادی را به طرف بازارهای دیگر سوق دهیم.
گردشگری، ضابطهبخشی بیشتر به مالیاتها و افزایش تکیه درآمدی دولت به مالیات به جای نفت، تقویت زیرساختهای لازم، تشویق صادرکنندگان برای رشد کمی و کیفی صادرات غیرنفتی با تکیه بر مزیتهای رقابتی کشور در بازارهای جهانی، بسیج همه نیروهای سیاسی در جهت ایجاد امنیت بیشتر در جامعه از طریق پرهیز از اختلافات قومی، حزبی، مذهبی، فرهنگی و... به منظور امکانبخشی بیشتر به جذب سرمایههای خارجی، واقعی کردن قیمت نفت در بودجه و جبران کسری بودجه با استفاده مناسب از کارکرد حساب ذخیره ارزی در زمان رکود و کاهش قیمت نفت، تکیه بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی از قبیل شناسایی پتانسیل داخلی در بخشهای مختلف اقتصادی، ایجاد زمینههای رشد بخشی در جهت کسب درآمد از طریق خلق بازارهای جدید (روزنامه حریت ترکیه به نقل از رئیس شورای صادرات آن کشور نوشت: ترکیه از محل صادرات سریالهای تلویزیونی به بیش از 100 کشور جهان سالانه 200 میلیون دلار درآمد بهدست میآورد!)، کاهش هزینههای دولت از طریق همبستگی با مردم برای خروج از بحران با حذف یارانه اقشار غیرنیازمند، از جمله راهکارهایی است که درصورتیکه بهصورت توامان به اجرا درآیند، میتوانند دولت، اقتصاد و
آینده کشور را از خطرات ناشی از بودجه نفتی و کاهشهای احتمالی قیمت جهانی نفت مصون بدارند.
ضمن توجه به پتانسیلهای داخلی و تقویت بخشهای اقتصادی و غیراقتصادی جهت تغییر استراتژی کسب درآمد و به تبع آن رشد اقتصادی، باید در عرصه بینالملل بهویژه در حوزه بازار جهانی نفت، به شکلی هوشمندانه وضعیت موجود را با برنامهای میانمدت مدیریت کرد، بهطوریکه سیاست کاهش قیمت غرب از طریق افزایش عرضه که از طرف کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به رهبری عربستان نیز حمایت میشود، با توان اثرگذاری که ایران و روسیه بهعنوان صادرکنندگان اصلی گاز جهان، با تهدید به قطع گاز بهویژه اکنون که طبیعت با سرمای زمستانش با این استراتژی سازگار است، میتوانند بر سر افزایش قیمت نفت تا رسیدن به نقطه قابل قبول، با طرفهای غربی معامله کنند.
در این راه بهنظر میرسد کاهش حمایت کشورهای عربی از تداوم کاهش قیمت نفت بهدلیل وابستگی شدیدی که اقتصاد این کشورها به درآمدهای نفتی دارد، کفه ترازو را به نفع ایران، روسیه و افزایش قیمتها سنگینتر کند.
بهطور کلی اتفاقات اخیر در سطوح بینالمللی در کنار تحریمهای چندساله حاکم بر اقتصاد ایران، لزوم توجه بیشتر دولت و مسوولان اقتصادی کشور به تغییر استراتژی از اتکای درآمد و بودجه به نفت به سمت خلق سایر بازارها و توسعه صادرات غیرنفتی را طلب میکند. بر این اساس لازم است بودجه سال آینده بر مبنای این نگرش تدوین شود تا دوباره این تجربه تلخ بهدنبال شوک منفی نفتی دیگری، تکرار نشود؛ ضمن اینکه این نگرش میبایست بلندمدت بوده و بر مبنای اسناد بالادستی بهویژه سند چشمانداز، با ایجاد زیرساختهای لازم و تقویت سایر بخشهای اقتصادی، اتکای اقتصاد به نفت را طی یک بازه زمانی منطقی به حداقل ممکن برساند. مبادا که در آینده نزدیک با حذف اثرات شوک کاهش قیمت نفت که طی ماههای اخیر اتفاق افتاد، فراموشمان شود نقاط ضعفمان و باز هم سرخوش شویم به دلارهای نفتی. شاید تکانه بعدی فرصت همین اندیشیدنها را هم از ما بگیرد. خلاصه اینکه بترسیم از اینکه نفرین منابع ما را دچار مشکل کند.
دیدگاه تان را بنویسید