معاون امور بندری و مناطق ویژه سازمان بنادر از نقشه هندیها برای اداره بندر چابهار میگوید
فرورفتن در چابهار
تا این لحظه، هیچ توافقی برای اجرای فازهای بعدی طرح توسعه چابهار انجام نشده است؛ هر چند درخواستهای قابل توجهی از کشورهای مختلف، به وزارت راه و شهرسازی و سازمان بنادر و دریانوردی ارائه شده است؛ ولی تاکنون، راجع به اجرای فازهای بعدی، میزان سرمایهگذاری و کشوری که این فازها را اجرایی کند، با هیچ فردی توافقی صورت نگرفته است.
بندر چابهار در 645 کیلومتری جنوب زاهدان، سالهاست که به دلیل موقعیت راهبردی خود در دسترسی به بازار دو میلیاردنفری کشورهای حاشیه اقیانوس هند و همچنین منطقه آسیای میانه با 600 میلیون نفر جمعیت، در مرکز توجه قدرتهای اقتصادی دنیا قرار گرفته است. حال این منطقه، به یکی از سودآورترین مناطق برای بازرگانان کشورهایی همچون هند و افغانستان تبدیل شده است. بهخصوص اینکه مدتی است که چین رقیب دیگر هند به عنوان یک اقتصاد نوظهور، پروژه عظیم احیای جاده ابریشم را در پیش گرفته و به سمت بندر گوادر رفته است تا بلکه موقعیت و جایگاه خود را در تجارت منطقه تثبیت کند و به افقهای بلندمدت توسعهای خود دست یابد. اکنون هند، در بندر چابهار وارد عمل شده و اداره این بندر را به مدت 10 سال، به عهده گرفته است. نخستوزیر هند هم وعده داده تا در سالهای آینده، نزدیک به 16 میلیارد دلار برای ساختن این منطقه سرمایهگذاری کند. جلیل اسلامی، معاون امور بندری و مناطق ویژه سازمان بنادر و دریانوردی از ابعاد قرارداد هند و ایران در اداره چابهار میگوید.
بندر چابهار همیشه برای هندیها جذاب بوده است. حداقل رفتارهای آنها طی سالهای گذشته، این را به خوبی نشان میدهد. از سوی دیگر، این کشور حتی در دوران تحریم نیز، در کنار ایران بوده و اگرچه به اندازه چینیها خدمات ارائه نکرده، اما به هر حال یکی از بزرگترین خریداران نفت ایران بوده است. از قرارداد واگذاری اداره بندر چابهار به مهاراجهها بگویید.
در قرارداد چابهار باید به امضای یک توافقنامه برگشت که دو سال پیش میان وزارت راه و شهرسازی ایران و وزارت حملونقل ایران و هند به امضا رسید. این توافقنامه بعد از گذشت مدتی به قرارداد تبدیل شد و حال هم عملیاتی شده است. در واقع، چارچوب این قرارداد، به نحوی است که در دو مرحله، هند طی یک برنامه سرمایهگذاری و تامین منابع مالی در این پروژه را صورت داده و برای تکمیل بندر چابهار اقدام میکند.
ارزش قراردادی که برای اداره چابهار به هندیها واگذار شده، در مجموع چقدر است؟
این دو مرحله عبارت است از اول، تامین 150 میلیون دلار برای تکمیل زیرساختهایی که مربوط به بندر چابهار میشود و در مرحله دوم، تامین تجهیزات این بندر به میزان 85 میلیون دلار است. همانطور که اشاره کردم، این قراردادها هم اکنون امضا و میان مقامات دو کشور، مبادله شده است. بر این اساس، تیمهای کارشناسی و فنی برای اجراییکردن قرارداد در حال کار هستند. این توضیح، چارچوب قرارداد و همکاریهایی است که ایران با هند در حال انجام دارد. البته باید توجه داشت که 150 میلیوندلاری که در قرارداد دیده شده، برای سرمایهگذاری به صورت عمومی در توسعه زیرساختهای بندر چابهار است.
همانطور که اشاره کردم، 85 میلیون دلار نیز برای تامین تجهیزات پایانههای کانتینری و تجهیزاتی است که مربوط به تخلیه و بارگیری کالا در این بندر میشود. این قرارداد 10ساله است و به صورت BOT (همان ساخت، بهرهبرداری و انتقال) است و بعد از اتمام دوره 10ساله اجرای آن نیز، کل تجهیزات و امکانات نصبشده در بندر، تحویل ایران خواهد شد. البته قرارداد جزییات زیادی دارد که فرصت بحث کردن راجع به آنها در این مصاحبه فراهم نیست، اما کلیات قرارداد مواردی است که به آن اشاره شد.
چند وقت پیش هم آقای نارندرا دامورداس مودی، نخستوزیر هند در سفر به ایران، از افق بلندمدتی در روابط کشورش با ایران سخن به میان آورد که به نظر، نشان از عزم جدی این کشور برای توسعه روابط با کشورمان دارد. آیا این سفر و امضای توافقنامه سهجانبه با روسای جمهور ایران و پاکستان، منجر به واگذاری اداره بندر چابهار به هندیها و تسریع در اجرای قراردادی که اشاره کردید، شده است؟
مانعی برای اجرایی شدن قرارداد وزارتخانههای راه و شهرسازی ایران و حملونقل هند وجود نداشت؛ ضمن اینکه تفاهمنامه سهجانبهای که بین سه کشور افغانستان، ایران و هند به امضا رسید، برای فعالسازی تجارت و توسعه ترانزیت کالا بین این کشور بود که امضا و مبادله شد. البته دبیرخانه آن قرارداد نیز در سازمان بنادر و دریانوردی ایران بوده که متولی پیگیری مفاد آن است. برای همین در ماههای آتی این قرارداد با جدیت پیگیری خواهد شد.
ضمن اینکه در ماههای پیش رو، ایران پیگیر برگزاری اولین اجلاس وزرای حملونقل سه کشور هند، ایران و افغانستان است که به احتمال زیاد، در منطقه آزاد چابهار برگزار خواهد شد و در واقع، به اجراییسازی این توافقنامه سهجانبه کمک خواهد کرد که ترانزیت و تجاریسازی این مسیر در بین این سه کشور، قطعاً با سرعت بیشتری انجام شود. خوشبختانه در طرف هندی هم، علاقهمندی بسیار زیادی برای فعالسازی تفاهمنامه سهجانبه و اجراییسازی قرارداد مرتبط با بندر چابهار وجود دارد و ایران هم، به همین صورت، علاقهمند و پیگیر اجرایی شدن این قرارداد است. البته باید توجه داشت که به صورت تاریخی نیز، روابط بسیار خوبی بین هند و افغانستان و ایران وجود دارد و این سه کشور، شرکای تجاری مهم یکدیگر هستند؛ لذا کشور افغانستان نیز بسیار علاقهمند است که این مسیر را عملیاتی و اجرایی کند. با این حساب، مجموعه قراردادها و تفاهمنامههایی که به امضا رسیده، خوشبختانه مسیر خوبی را طی میکند و از سرعت مطلوبی برخوردار است؛ ضمن اینکه اراده سیاسی هر سه کشور، بر اجراییسازی این تفاهمنامهها و قراردادهاست.
اولین نتیجه اجرایی شدن این قرارداد را چه زمانی میتوان دید؟
امیدواریم اگر کار به خوبی پیش رود، فاز اول بندر شهید بهشتی در چابهار، اوایل سال آینده عملیاتی شده و امکان بهرهبرداری از آن فراهم شود.
پیشینههای روابط ایران و هند همواره مثبت بوده است. حتی در دوران سخت تحریم نیز، هندیها از جمله مشتریان پر و پا قرص خرید نفت ایران بودند. اما اکنون، آیا آنها پاداش همکاری با ایران در دوران تحریمها را میگیرند؟ بالاخره، هندیها به دنبال چه چیز در چابهار هستند؟
این یک بحث تاریخی است و هندیها به هر حال شرکای استراتژیک ایران بودهاند. بنده از منظر موضوع بنادر و حملونقل میتوانم پاسخگو باشم. طبیعتاً بحث ژئواستراتژیک چابهار از منظر حملونقلی را نباید فراموش کرد. در واقع بحثهای تجاری، اقتصادی، موقعیت منطقهای و محل قرار گرفتن بنادر و مسیرهای ترانزیت، همواره مد نظر ایران بوده است. بحثهای ژئوپولتیک و موضوعات سیاسی که کشورها در منطقه دارند یا حتی مباحثی که در مسیرهای تجاری خود دارند، متفاوت است و طبیعتاً در حوزه تخصص کار ما نیست؛ ولی آنچه مهم است، این است که امکان دسترسی کشور هند به کشورهای سیآیاس که دسترسی مستقیم به دریا ندارند نیز مطرح است. افغانستان با تاریخچه مطلوبی که در روابط با ایران دارد و علاقهمندی که این کشور نسبت به کار تجاری با ما و البته هندیها دارد، سبب توجه بیشتر این دو
کشور به بندر ایرانی چابهار شده است.
در واقع، بندر چابهار میتواند نقطه اتصال این دو کشور و منطقه به هم باشد. در عین حال، در خود ایران هم موضوعات ترانزیتی و حملونقلی میتواند به عنوان یک نقطه مثبت در کارنامه تجاری ایران مطرح شود و کشورمان را به هاب منطقهای تبدیل کند، ضمن اینکه موقعیت چابهار را به عنوان یک بندر منطقهای مادر، نزدیک به هند و کشورهای شمال اقیانوس هند فراهم کند که مزیت قابل توجهی دارد. آن مزیت عبارت است از اینکه بندر چابهار خارج از تنگه هرمز است و کمترین انحراف از مسیرهای کشتیرانی بینالمللی را دارد و همین امر میتواند مزیت قابل توجهی هم برای کشورهای منطقه تلقی شود. البته بحثهای مرتبط با مزیتهای بندر چابهار بسیار مفصل است؛ ولی عمده این مزیتها مورد اشاره قرار گرفت.
اهداف قرارداد چیست؟ آیا حضور هندیها صرف جذب سرمایهگذار خارجی بوده یا اهداف بلندتری برای این بندر در آینده در نظر گرفته شده است؟
در واقع هر دو بعد را میتوان ذکر کرد؛ یعنی سپردن اداره بندر چابهار به هندیها، علاوه بر اینکه منجر به جذب سرمایههای خارجی میشود، به توسعه این بندر هم کمک خواهد کرد. همه اینها با درجات متفاوتی رخ خواهد داد. طبیعتاً فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر توسعه سواحل مکران، خلیج فارس و دریای عمان و اهمیت بالایی که این موضوعات از گذشته داشته و هم اکنون هم مورد توجه بیشتری قرار گرفته است، دنبال میشود. این توسعه و سرمایهگذاری، ابزارهای خاص خود را میخواهد و طبیعتاً جذب سرمایهگذار خارجی میتواند کمک خوبی برای موضوع باشد. نکته دوم این است که ایجاد بندر، زمینه را برای ایجاد و توسعه صنایع پسکرانه، حملونقل و ایجاد رونق منطقهای، ایجاد امنیت و خیلی از مولفههای دیگر فراهم خواهد کرد. نکته بعدی که وجود دارد این است که بندر چابهار میتواند یکی از پایههای اصلی توسعه ترانزیت در کشور باشد. در واقع، در حوزه ترانزیت با توجه به مسیر ریلی که از چابهار به زاهدان در حال کار است و سرعت خوبی
هم دارد و آنگونه که مسوولان میگویند این پروژه، بیش از 40 درصد رشد داشته است، این اتصال ریلی امکان کار را برای حمل کالای ترانزیت در این مسیر به کشورهای شمالی ایران و نیز کشورهای آسیای میانه و افغانستان فراهم میکند و این موضوع ترانزیت، از نظر درآمدی و به لحاظ منافع ملی میتواند برای ایران بسیار سودمند باشد. پس توسعه بندر چابهار علاوه بر جذب سرمایهگذار خارجی، از این جهت برای ما حائز اهمیت است که این منطقه، با ساخته شدن بندر در کنار راه ریلی، میتواند از رونق مناسبی برخوردار باشد.
به هر حال همانطور که شما هم اشاره کردید، مدتزمان اجرای این قرارداد قرار است 10ساله باشد. بعد از گذشت این مدتزمان، قرار است بر اساس این قرارداد، چابهار چه موقعیتی داشته باشد؟
ما سازههای مختلفی را برای این مجموعه طراحی کردهایم. یعنی در واقع طرح توسعه بندر چابهار در چند فاز طراحی شده است. سپردن کار اداره بندر به هندیها در قالب قرارداد بیاوتی تنها یک فاز از این طرح توسعه است. در واقع، فاز یک طرح توسعه این بندر به شمار میرود که به خودی خود، میتواند ظرفیت حداقل هشت میلیونتنی را برای این بندر فراهم ساخته و توسعه را در بخشهای مختلف کانتینری، ژنرال کارگو و سایر بخشها فراهم کرده و امکان صادرات و واردات کالاها را هم فراهم خواهد کرد و در صورتی که افقهای آینده تجاری و اقتصادی ایران بهبود یابد، میتواند بلافاصله فازهای بعدی این پروژه نیز طراحی و در واقع اجرا شود. خوشبختانه زیرساختهای دریایی که برای این بخش آماده شده است، از نظر کانال و بازیافت زمین، بسیار خوب است و در نهایت این امکان را فراهم خواهد ساخت که در فازهای بعدی، توسعه این بندر نیز به سرعت پیش رفته و در صورت نیاز از
سرمایهگذاران بیشتری هم استفاده شود و کار فقط منحصر به هندیها نباشد. اما به هر حال حضور هندیها در گام اول، علاوه بر تامین منابع مالی مورد نیاز توسعه این بندر، راه را برای اجرای فازهای بعدی توسعه هم فراهم میآورد.
خود هندیها قرار است فازهای بعدی طرح توسعه چابهار را اجرایی کنند؟
تا این لحظه، هیچ توافقی برای اجرای فازهای بعدی طرح توسعه چابهار انجام نشده است؛ هر چند درخواستهای قابل توجهی از کشورهای مختلف، به وزارت راه و شهرسازی و سازمان بنادر و دریانوردی ارائه شده است؛ ولی تاکنون، راجع به اجرای فازهای بعدی، میزان سرمایهگذاری و کشوری که این فازها را اجرایی کند، با هیچ فردی توافقی صورت نگرفته است.
به هر حال، چین به عنوان یکی از رقبای سرسخت هند، چند وقتی است که ا جرای طرح احیای جاده ابریشم را در دستور کار خود قرار داده و اعتبارات خوبی را نیز برای آن فراهم کرده است. از سوی دیگر، این کشور در بندر گوادر پاکستان نیز طرحهای بسیاری را در حال اجرا دارد و توافقات خوبی صورت داده است، با توجه به اینکه پاکستان و چین، هر دو رقبای هند به شمار میروند، آیا این موضوع رقابت، هند را به سمت سرمایهگذاری در بندر چابهار هل داده است؟
این نکته که شما به آن اشاره داشتید، از جمله همان مواردی بود که در سوالات قبلی ذکر کردم که ابعاد دیگر سرمایهگذاری هندیها در بندر چابهار و به دست گرفتن اداره آن به شمار میرود. من این موارد را توضیح ندادم چون بحثهای سیاسی و رقابتهای اقتصادی و منطقهای قدرتهای بزرگ اقتصادی هم خود، مولفههای تاثیرگذاری هستند. از سوی دیگر، بندر گوادر در پاکستان نیز سالهای سال است که جذب سرمایهگذار را آغاز کرده و توسعه آن شروع شده است. بخشی از این بندر ساخته شده و ظرفیتهایی هم در آن فراهم آمده است. سایر پارامترهایی که به طرحهای توسعهای چین برمیگردد نیز باید مدنظر قرار گیرد. این کشور
احیای جاده ابریشم را با طراحی خط راه ابریشم جدید که از شمال و از طریق چین در حال کار است، در دستور کار قرار داده و برای آن، سرمایهگذاری کرده است؛ بنابراین ما در بحث حملونقل هم بین کشورهای منطقه و دنیا، رقابتهایی داریم؛ ضمن اینکه در مسیرها و مودهای حملونقل نیز کار باید با برنامهریزی پیش رود. منظورم این است که طراحی جاده جدید اتفاق افتاده است و به موازات آن، در بخش دریا هم توسعه بندر گوادر در پاکستان در نظر گرفته شده است. در عین حال، کشورهایی که در مسیر حملونقل دریایی هستند و در مسیر شرق به غرب حضور دارند، عموماً مسیر اصلی دریایی حمل کالاها بین آسیای جنوب شرقی، چین، اروپا و آمریکا را دارند؛ لذا اینکه ساختار این بنادر و این نقطهها و کشورها در همراستایی با رقابتهای اقتصادی و سیاسی که دارند، طراحی میشود؛ نهایتاً در منطقه چه شکلی پیدا خواهد کرد، بحثی است که وجود دارد؛ ولی آنچه مهم است، آن است که ما هم بتوانیم از فرصتهای ژئواستراتژیک و جغرافیایی خود استفاده کنیم و مزیتهای خود را افزایش دهیم؛ در عین حال سرمایهگذار خارجی را به صورت حداکثر بتوانیم جذب کنیم و امکان حمل بار را از طریق کشور خودمان فراهم
کنیم تا به نوعی هم به امنیت کشور کمک کنیم و هم در توسعه منطقهای سواحل خود، اقدامات بزرگی انجام دهیم. این دیدگاه خود توسعه منطقهای را هم فراهم خواهد کرد و اینها عموماً سیاستهایی است که در طرح توسعه چابهار پیگیری میشود.
به هر حال هر قرارداد یا طرح توسعهای که اجرایی میشود، منافعی را هم برای مردم بومی و اقتصاد محلی مناطق مختلف خواهد داشت. فکر میکنید که تاثیر این قرارداد بر رونق اقتصاد محلی چابهار چگونه خواهد بود؟
همیشه توسعه بندر اگر به درستی اتفاق افتد، با توسعه منطقهای همراه خواهد بود؛ چراکه هم خود بندر توسعه مییابد و هم صنایع و خدمات جانبی، رفتوآمدها، حملونقل منطقهای توسعه خواهد یافت. از همه مهمتر هر قراردادی که اجرایی شود، باعث افزایش ایجاد شغل و کارآفرینی خواهد شد که در نهایت، سبب افزایش رونق منطقهای میشود و اشتغالزایی را هم به دنبال خواهد داشت. اینها پارامترهایی هستند که در هر جا که توسعه بنادر اتفاق میافتد، با این توسعه همراه میشوند. ما هم امیدواریم این رونق اشتغال و کارآفرینی در بندر چابهار نیز رخ دهد که عواید خوبی برای بومیهای این منطقه و فعالان اقتصادی آن خواهد داشت.
آیا در قرارداد بندی ذکر شده که بتوان بر مبنای آن از پتانسیل نیروهای بومی و متخصصان محلی چابهار در اجرای طرحهای توسعهای کمک گرفت یا قرار است هندیها نیروهای خود را بیاورند؟
خوشبختانه سرمایهگذاری عموماً در همه کشورها به نحوی است که ترجیحاً سرمایهگذاران خارجی در ارائه عموم خدمات خود تلاش دارند که از نیروهای بومی همان منطقهای که پروژه در آن اجرایی میشود، استفاده کنند؛ البته این به نفع هر دو طرف است، چراکه هم قیمت تمامشده نیروی کار را کاهش میدهد و معمولاً استفاده از نیروهای بومی، نرخ پایینتری نسبت به ورود نیروی کار از کشور سرمایهگذار دارد و هم مزیتهای بیشتری را نیز برای سرمایهگذار از نظر حضور نیروها، عدم نیاز به تامین مکان استراحت یا خوراک خواهد داشت. در واقع، ورود نیروهای غیربومی منطقهای که در آن سرمایهگذاری میشود، برآورد هزینهها و مدیریتهای خاص خود را میطلبد که ترجیحاً همیشه اینطور است که از پتانسیل نیروهای محلی استفاده شود. در اکثر بنادر ما اینطور است که حداکثر نیروهایی که در بنادر به کار گرفته میشوند و نیروهایی که خدمات میدهند، بومی آن منطقه هستند.
شرکتهای فعال ایرانی چه سرنوشتی در چابهار خواهند یافت؟ آیا خطر هجوم کالاهای هندی به این منطقه آزاد و به تبع آن در بازار ایران وجود خواهد داشت؟
بحث مدیریت بهرهبرداری اسکلههای بندر چابهار با مشارکت طرف خارجی به کلیات طرح توسعه بندر شهید بهشتی مربوط میشود که سازمان بنادر و کشتیرانی از سالها پیش بر اساس قانون در این زمینه اقدام کرده است که هم بازاریابی کشتیها و هم کشاندن خطوط کشتیرانی یا لاینرها به سوی آن بندر را دربر میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید