تاریخ انتشار:
سیر تاریخی شکلگیری سیلیکونولی چگونه اتفاق افتاد؟
گاراژ نوآوری
سیلیکونولی(Silicon Valley) به منطقهای در حدود ۷۰کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومه کالیفرنیای آمریکا اطلاق میشود. شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکتهای مطرح انفورماتیک جهان در این منطقه است.
سیلیکونولی (Silicon Valley) به منطقهای در حدود 70کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومه کالیفرنیای آمریکا اطلاق میشود. شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکتهای مطرح انفورماتیک جهان در این منطقه است. نام این منطقه در ابتدا برگرفته از تعداد زیاد شرکتهای تولیدکننده چیپهای سیلیکونی در این منطقه بود که بعدها به نمادی از وجود کمپانیهای فعال در زمینه فناوریهای پیشرفته در این منطقه تبدیل شد.
فناوریهای این شرکتهای تجاری تاثیر قابل توجهی در بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی و اقتصادی داشته است. مفهوم وابستگی به مسیر تحقیق به این صورت است که حقایق امروز بر اساس اتفاقات دیروز شکل میگیرد. سیلیکونولی در بسیاری از مسیرها یک مورد ایدهآل برای سنجش قدرت و ضعف تعریف وابستگی به مسیر است. مفهوم وابستگی به مسیر یک نقطه آغاز برای درک چرایی ایجاد و تکامل سیلیکونولی است. مفهوم وابستگی به مسیر به وسیله اقتصاددانانی نظیر آرتور و دیوید توسعه یافت و به پدیدهای منجر شد که بر فضای بازار فناوری تسلط پیدا کرد. آرتور مدل ریاضی متمرکزی را توسعه داد که نشان میداد چگونه ویژگیهایی نظیر بازگشت افزایشی ایجاد نتیجه برد-برد کند. دیوید نیز نشان داد چگونه این موضوع در تطبیق با فناوریهای ویژه اتفاق میافتد. سیلیکونولی دارای مقدمات بسیاری بوده و تلفیقی از نیروها، حوادث تاریخی، برنامهریزی و آیندهنگری انسان است. هر چند مدارهای مجتمع فناوری پیشرو برای توسعه مجتمع سیلیکونولی بوده است، ولی تنها فناوری الکترونیک در این منطقه وجود ندارد. برای مثال در سال 1940، سیلیکونولی تجربه کارآفرینی با تکنیکهای ضبط مغناطیسی در آمپکس را
تجربه کرد. ولی تصمیم IBM در سال 1952 برای تاسیس آزمایشگاهی در سن خوزه برای توسعه تکنیکهای ضبط مغناطیسی برای ذخیره اطلاعات، مرکز فکری را ایجاد کرد که منجر به تکامل صنعت دیسک درایو شد.
ایده پیدایش و توسعه
در اواخر دهه 1930 فردریک ترمن استاد و رئیس دانشکده مهندسی دانشگاه استنفورد، استادان و فارغالتحصیلان استنفورد را به راهاندازی شرکتهایی در زمینه توسعه فناوریهای پیشرفته تشویق کرده و مورد حمایت قرار داد. اولین شرکتی که تحت حمایت ترمن شکل گرفت به وسیله دو تن از فارغالتحصیلان مهندسی برق استنفورد به نامهای ویلیام هیولیت و دیوید پاکارد تحت عنوان hp در سال 1939 پایهگذاری شد. این شرکت در گاراژ خانه پدری دیوید پاکارد در نزدیکی دانشگاه استنفورد شروع به کار کرد. اولین محصول hp یک نوسانساز صوتی بود که هیولیت و پاکارد روی آن کار کرده بودند و آن را به صورت صنعتی وارد بازار کردند. شرکت hp و دیگر شرکتها مدل جدیدی را ارائه کردند که با کار خلاقانه و نوآوری در آزمایشگاه شروع شده و سپس با سرمایهگذاری و راهاندازی یک شرکت به صورت محصول تجاری به بازار ارائه میشود. همزمان با جنگ جهانی دوم، ترمن عهدهدار مسوولیت آزمایشگاه پژوهشی رادیو دانشگاه هاروارد شد. وزارت دفاع ایالات متحده هر چند در گذشته امور پژوهشی را در آزمایشگاههای اختصاصی جلو میبرد در این مدت متوجه توانمندی دانشگاهها شده و پروژههای متعددی را به بعضی از
دانشگاهها واگذار کرد. با این حال پس از پایان جنگ از طرفی دانشگاهها به دریافت بودجههای پژوهشی از وزارت دفاع مشتاق بودند و از سوی دیگر همکاری مشترک موفق، وزارت دفاع آمریکا را به ادامه کار علاقهمند کرده بود.
ترمن در سال 1951 پارک صنعتی استنفورد را تاسیس کرد که در آن فضاهای آزمایشگاهی مناسبی را به شرکتهای صنعتی معتبر اجاره میداد. این امر موجب گسترش فعالیتهای این منطقه در زمینه فناوریهای پایه و رونق بیشتر سیلیکونولی شد. اولین فناوریهای توسعهیافته در سیلیکونولی صنعت ساخت ترانزیستور و مدارهای مجتمع بود. ویلیام شاکلی در سال 1953، در آزمایشگاههای بل موفق به ساخت ترانزیستور شد. بعد از بازگشت به موسسه تکنولوژی برای مدتی کوتاه، شاکلی به ماونتینویو کالیفرنیا رفت و آزمایشگاه نیمهرسانا را تاسیس کرد. وی اعتقاد داشت سیلیکون بهترین ماده برای ساخت ترانزیستور است. شاکلی طراحی جدید سه عنصری را جایگزین ترانزیستورهای آن زمان کرد، ولی این طراحی پیچیدهتر از آن بود که ترانزیستور ساده تلقی شود. در سال 1957، شاکلی کار روی ترانزیستور سیلیکونی را آغاز کرد. وی در شروع کار عدهای از مهندسان مستعد آزمایشگاه بل را دعوت به کار کرد ولی با پدید آمدن مشکلات مدیریتی در آزمایشگاه، هشت تن از مهندسان برجسته شاکلی از آزمایشگاه وی بیرون آمده و به شرکت فیرچایلد پیوستند. شاکلی به آنها لقب «هشت خائن» را داد و اعلام کرد این افراد بدون او به
هیچ موفقیتی دست پیدا نخواهند کرد. با این وجود از میان این هشت نفر، رابرت نویز و گوردون مور در سال 1968 با جدا شدن از شرکت فیرچایلد، پایهگذار شرکت اینتل شدند.
گوردون مور در سال 1965 اعلام داشت که تعداد ترانزیستورها در مدارهای مجتمع، هر 18 ماه دو برابر خواهد شد و به دنبال آن توان پردازش افزایش پیدا خواهد کرد. این پدیده که بعدها به نام «قانون مور» مطرح شد، به عنوان یک اصل تاثیرگذار روی فعالیتهای تجاری و علمی سیلیکونولی تبدیل شد. در آوریل 1974، شرکت اینتل یک کامپیوتر روی تراشه را ارائه داد که اولین ریزپردازنده قابل استفاده بود. در دهه 1970، شرکت زیراکس اقدام به تاسیس مرکز تحقیقاتی موسوم به پارک در پالوآلتو کرد و با جذب دانشمندان علوم کامپیوتر به کار تحقیق و توسعه در زمینه ابزارهای مورد نیاز اداری پرداخت. شرکت زیراکس به دلیل مهم نبودن اختراع خود از ارائه آلتو (اولین کامپیوتر شخصی ساختهشده) در بازار خودداری کرد. با این حال در سال 1975 استیو وزنیاک به همراه همکلاسی آن روزهای خود استیو جابز، با رفتوآمد در باشگاه کامپیوتری «هومبورو» ایده تجاریسازی ساخت کامپیوترهای شخصی را در سر میپروراندند. یک سال بعد شرکت کامپیوتری اپل توسط این دو نفر تاسیس شد. با توسعه و تولید کامپیوترهای شخصی در دهه 1980 هزینههای تولید پایین آمد و بر اساس قانون مور بعد از سه دهه با افزایش
توان محاسباتی و افت قیمتها، کامپیوترها در راس تمام امور قرار گرفته بودند. با فرارسیدن عصر اینترنت در دهه 90، توان محاسباتی به حداکثر ظرفیت خود نزدیک میشد و قانون مور جای خود را به قانون «مور دن مور» داد. در سال 1995 استفاده از اینترنت برای مقاصد تجاری آغاز شد در حالی که موج ابتدایی استارتآپهای اینترنتی، آمازون و ایبِی بودند. سیلیکونولی به عنوان هسته مرکزی حبابِ دات کام در نظر گرفته میشود. این حباب در اواسط دهه 90 میلادی آغاز شد و با شروع افت چشمگیر سهام نزدک در آوریل سال 2000 ترکید. در حین دوره حباب، قیمت املاک به سطوح غیرقابل باوری رسید. برای مدت کوتاهی، جاده سند هیل گرانقیمتترین املاک تجاری در کل دنیا را داشت و این ترافیک شدید منجر به رونق اقتصادی شد. بعد از بحران دات کام، سیلیکونولی به حفظ موقعیت خود به عنوان یکی از برجستهترین مراکز تحقیق و توسعه در دنیا ادامه داد. در سال 2006 مجله والاستریت اعلام کرد 12 شهر از 20 شهر مبتکر آمریکا در ایالت کالیفرنیا قرار دارد و 10 مورد از اینها در سیلیکونولی واقع است. سنخوزه مرکز 3867 ثبت اختراع در سال 2005 بود و رتبه دوم از آن سانیویل با 1881 ثبت اختراع
بود. قانون مهاجرت و تابعیت سال 1965 و دیگر عوامل نظیر خروج دستهجمعی مردم ویتنام منجر به مهاجرت قابل توجه آسیاییها، مردم آمریکای لاتین و پرتغالیها به سیلیکونولی شد که منجر به همکاری نیروی کار با فناوریهای بهروز شد. جمعیت آسیایی-آمریکایی در سانتا کلارا از 43 هزار نفر در سال 1970 به 430 هزار نفر در سال 2000 افزایش یافت و در همین مدت جمعیت لاتین سانتاکلارا 24 درصد و در سن خوزه 30 درصد رشد داشت.
اقتصاد سیلیکونولی
به منظور اهداف پژوهشی، اقتصاد سیلیکونولی به دو اقتصاد متفاوت و در عین حال به هم مرتبط تقسیم شده است. اقتصاد نخست شامل شرکتهای موجود تولیدکننده مدارها، نرمافزارها، تجهیزات شبکه رایانهای، رایانهها و بسیاری دیگر از محصولات الکترونیکی میشود. این اقتصاد مشابه اقتصادی است که در شرکتهای با تکنولوژی بالا و دیگر موسسات نظیر دانشگاهها وجود دارد. اقتصاد دوم، شبکهای آزاد ساختاریافته از سرمایهگذاران باجرات، حقوقدانان متخصص شرکتهای فناوری پیشرفته، حسابداران و مشاوران بوده است. هدف این نوع اقتصاد تسهیل در ایجاد و رشد شرکتهایی است که بعدها به وسیله شرکتهای بزرگتر خریده میشوند. آشنایی با این تقسیمبندی به منظور فهم دینامیک موجود در منطقه بوده است. توانایی توسعه شرکتهای جدید برای بهرهبرداری از موقعیتهای تکنولوژیک وابسته به موسسات مختلفی بوده که برای فعالیت در شرکتهای تاسیسشده لازم هستند. این دو اقتصاد به یکدیگر مرتبط هستند چرا که اقتصاد دوم وابسته به اقتصاد نخست است. در مقابل، شرکتها به صورت موفقیتآمیزی توسط موسسات اقتصاد دوم که عضوی از اقتصاد اول هستند پرورش مییابند. با این حال این دو اقتصاد
مشابه هم نیستند. در اقتصاد اول، شرکتها محصول تولید کرده و خدمات آنها به فروش میرسند. در اقتصاد دوم، محصول شرکتها هستند، به صورتی که هدف آن شکل دادن به مجموعهای از مسیرها و تکنولوژیهایی است که شرکتهای دیگر به خرید آنها میپردازند یا بازارهای سرمایه با خرید سهام به سرمایهگذاری در این شرکتها اقدام میکنند.
در هر دو حالت، خرید به واسطه این باور شکل میگیرد که شرکت برای افزایش ارزش خود رشد خواهد کرد. از آنجا که ابداعات و نوآوریها در شرکتهای موجود، مواد خام ایجاد فرصتهای جدید برای کارآفرینان خواهند بود این ایدهها میتوانند فوقالعاده مفید باشند و جای تعجب نیست که شرکتهای اقتصاد نخست، بزرگترین منبع کارآفرینی برای اقتصاد دوم خواهند بود.
هنگامی که این دو اقتصاد تلفیق شوند یا از یکی از آنها صرف نظر شود، فهم سیلیکونولی بسیار دشوار خواهد بود. پیشبینی رشد منطقهای در سیلیکونولی بر روی اقتصاد دوم استوار است. سیستم پویای گردش مالی و ایجاد شرکتهای جدید در سیلیکونولی موجب جذب بسیاری از سیاستگذاران و دانشگاهیان به این منطقه شده است.
عوامل موفقیت سیلیکونولی
از مهمترین عوامل موفقیت سیلیکونولی میتوان محیط و فرهنگ کاری و زیرساختهای ویژه سرمایهگذاری و حقوقی را نام برد. اجتماع مهندسان مستعد، سرمایهگذاران باجرات و محیطی کارآفرین عواملی هستند که باعث جذب شرکتهای نوپا به این منطقه شده است. با این حال چرا نقاط دیگری مانند مثلث تحقیقاتی کارولینای شمالی، جاده 128 بوستون و نیوجرسی با وجود دانشگاههای بسیار معتبر و نزدیک بودن به والاستریت نتوانستهاند رونق سیلیکونولی را داشته باشند؟
در واقع رمز موفقیت سیلیکونولی نوعی از نوآوری است که از اهمیت تجاری نیز برخوردار باشد. نخستین تلاشها برای کپیسازی سیلیکونولی به اواسط دهه 60 میلادی باز میگردد، دستهای از شرکتهای فناوری در نیوجرسی با به کارگیری ترمن اقدام به ایجاد فضایی مشابه با سیلیکونولی در شرق آمریکا کردند. ولی به دلیل عدم رغبت دانشگاه پرینستون در ارتباط با صنعت، این پروژه با شکست مواجه شد. در سال 1990 مایکل پورتر استاد کسب و کار هاروارد، مدل بدیعی از راهاندازی و فعالیت منطقههای نوآوری در کنار دانشگاههای برجسته ارائه کرد. وی اعلام کرد اگر مناطق صنعتی و نوآورانه در نزدیکی یک دانشگاه معتبر شکل بگیرند بهرهوری بیشتری خواهند داشت و فضای مناسبتری برای خلاقیت و نوآوری ایجاد میکنند. در واقع رویکرد پورتر مدلی از بالا به پایین و تحت حمایت دولتها بود که صنایع پیشرفته در کنار دانشگاهها ایجاد پارکهای علم و فناوری کنند. با وجود جالب بودن این مدلها، و صرف هزینههای میلیاردی، هیچ کدام از این مدلها در نقاط مختلف جهان به موفقیت کامل دست پیدا نکردند.
موضوعی که ترمن و پورتر نسبت به آن بیتفاوت بودند، نیروی انسانی بوده است. در واقع روابط میان استادان دانشگاه استنفورد و مدیران بخشهای صنعتی بیشترین تاثیر را در موفقیت سیلیکونولی داشته است.
نهادهای موجود در سیلیکونولی بر این باورند که همکاری در عین رقابت منجر به رسیدن به موفقیت میشود. به عبارت دیگر، سیلیکونولی سیستم بازی است که شبکه ارتباطی در آن بسیار گسترده است. تنوع فرهنگی در سیلیکونولی نیز از طرف دیگر به فضای آزاد موجود کمک میکند. یکی دیگر از عوامل موفقیت سیلیکونولی، توسعه تکنولوژی است. سیلیکونولی با توسعه تولید تراشههای سیلیکونی رونق گرفت و با صنایع فیرچایلد و اینتل ادامه پیدا کرد که به گسترش کامپیوترهای شخصی انجامید سپس با فرارسیدن عصر اینترنت و شبکه، نیازهای نرمافزاری و سیستمهای عامل پدید آمدند که این نیازها منجر به ایجاد شرکتهایی نظیر گوگل و فیسبوک شد که به طور وسیع در توسعه جهانی تاثیرگذار شدند. در سیلیکونولی شرکتهای مهمی حضور دارند که نقش بسیاری از آنها در اعتبار این منطقه غیر قابل انکار است. شرکتهای پیشتاز در سیلیکونولی از این نظر قابل توجه و بررسی هستند که شکلگیری هسته اولیه آنها در سیلیکونولی بوده و به مرور زمان مراحل تکاملی را طی کردهاند و در بسیاری از موارد در شکلگیری و توسعه سیلیکونولی نقش مهمی داشتهاند. شاید مهمترین نکته در این شرکتها علاوه بر پشتیبانی
مادی (از طریق واگذاری سهام و حق تقدم خرید سهام)، روش کسب و کار نوآورانه همراه با جلب رضایت کارکنان است. نقش بخش تحقیق و توسعه شرکتهای پیشتاز برای توسعه تکنولوژیهای خود و حرکت به سمت بازارهای توسعه بسیار حیاتی است. این بخش با رصد دائمی شرکتهای نوپا اقدام به خرید این شرکتها یا جذب نیروهای خبره آنها میکند. این موضوع زمانی مهمتر میشود که بدانیم در سال 2014 حدود 500 شرکت نوپا توسط شرکتهای بزرگتری نظیر اپل، فیسبوک و اینتل خریداری شده و حدود 100 شرکت هم به عرضه عمومی سهام در بازار بورس رسیدهاند. تعداد شرکتهای نوپای تاسیسشده در سیلیکونولی در حدود 20 هزار شرکت برآورد شده است. از این میان به جز تعداد اندکی، هزاران شرکت در مراحل مختلف با شکست روبهرو شده و از بازار خارج میشوند. با این حال همین فضای موجود برای فرصت دادن مجدد بوده که باعث شده سیلیکونولی همچنان قطب اصلی توسعه فناوری در سراسر دنیا محسوب شود.
دیدگاه تان را بنویسید