تاریخ انتشار:
جلب اعتماد و برند سازی باعثتضمین افزایش درآمد
فرصت طلایی
در شرایط فعلی ابراز نظر درباره اندازه دقیق این افزایش ممکن نیست. طبیعی است که شرکتهای هوایی برای کنترل هزینههایشان بخواهند درباره تعرفههای احتمالی مذاکره کنند ولی شاید نرخ نهایی، آن نباشد که فکر میکنیم
به مسافران پرواز شرکت هواپیمایی مالزی از آمستردام به کوالالامپور فکر میکنم. ظرف چند ثانیه سفرشان در این دنیا به پایان رسید. یکلحظه در حال پرواز به سمت شهری زیبا و آسیایی و لحظهای دیگر در حال سقوط از ارتفاعی بیش از 10 هزار متر به طرف زمین. واژهها این لحظه دهشتناک را نمیتوانند به تصویر بکشند. این رویداد ناگوار که بسیاری آن را با فاجعه حمله موشکی ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای ایرباس ایران مقایسه میکنند بار دیگر این واقعیت تلخ را یادآور شد که تجربه یک پرواز ایمن در گرو یک آسمان امن است. آسمانی که با افزایش درگیریهای منطقهای در اروپای شرقی و خاورمیانه کوچکتر و کوچکتر میشود. آیا آسمان ایران میتواند برای مسافران بینالمللی و شرکتهای هوایی ایمنی به ارمغان بیاورد؟ پاسخ بسیاری مثبت است. این هفته تعداد پروازهای عبوری هواپیمایی امارات از آسمان ایران دو برابر شد.
پیش از آنکه بخواهیم پیامدهای سیاسی و اقتصادی چنین رویدادی را بررسی کنیم باید این نکته را یادآور شویم که سالهاست ایران به دلیل موقعیت راهبردیاش در منطقه خاورمیانه به عنوان چهارراه طبیعی ترانزیت کالا و مسافر شناخته شده است. رویدادهای سیاسی دهههای گذشته و رقابتهای منطقهای و دخالت برخی قدرتهای جهانی باعث شد تا سرمایهگذاریهای هنگفتی برای دور زدن ایران و کاهش اهمیت استراتژیک آن صورت بگیرد. ولی هر زمان که اضطرار وجود راهی مطمئن را طلب میکند، ایران گزینه طبیعی است. افزایش پروازهای عبوری از آسمان ایران همخوان با تصویری است که ما از خود میخواهیم در جهان ارائه کنیم و در راستای اهداف توسعه راهبردی کشور است.
به اینها باید این نکته را اضافه کرد که ایران به خاطر فرهنگ اسلامی و سابقه تاریخیاش تامین امنیت مسافران و حمل و نقل بینالمللی را بخشی از وظیفه انسانی و رسالت منطقهای خود میداند. این تاسفبار است که رویدادی چنین تلخ و ناگوار برای هواپیمایی یک کشور دوست در آسمانی ماورای مرزهای ایران به بسیاری از شرکتهای بینالمللی ضرورت استفاده از آسمان ایران را یادآور شد. با این حال سابقه ایران در دهههای گذشته گواه توانایی ساختارهای هواپیمایی و زیرساختهای هوانوردی کشور در تامین امنیت پروازهای عبوری از آسمان ایران است.
بازخوانی پیامدهای سیاسی این امر از دید روابط بینالملل در حیطه تخصص و فعالیت کارشناسان امور بینالملل است، با این حال از دید اقتصاد سیاسی استفاده هواپیماییهای کشورهای منطقه از آسمان ایران را باید به فال نیک گرفت. این یکی از فرصتهایی است که میتوان یک موقعیت جغرافیایی را به منافع مشترک اقتصادی تبدیل کرد. افزایش منافع مشترک اقتصادی علاوه بر آنکه باعث نزدیکی روابط سیاسی میتواند باشد باعث افزایش علاقه طرفهای درگیر به حفظ ثبات و پایداری منطقهای نیز خواهد شد.
سنجش پیامدهای اقتصادی افزایش بازار صادرات خدمات ناوبری هوایی و افزایش تردد هوایی شرکتهای بینالمللی در آسمان ایران با در نظر گرفتن اندازه احتمالی پیامدهای مستقیم، غیرمستقیم و جانبی ممکن خواهد بود. در حال حاضر تقاضا برای استفاده از حریم هوایی ایران و خدمات ناوبری فرودگاههای کشور افزایش پیدا کرده است. در صورت عدم تغییر تابع عرضه این به معنای افزایش حجم تعادلی خدمات عرضهشده و قیمت تعادلی برای آنهاست. پیامدهای مستقیم این رویداد شامل افزایش درآمدها و افزایش حجم فعالیتهایی است که مستقیماً به ارائه این خدمات مربوط میشوند. پیامدهای غیرمستقیم شامل افزایش یا کاهش فعالیتهایی هستند که بهطور غیرمستقیم به فعالیت فرودگاههای کشور وابسته هستند، مانند تغییر در خدمات و کالاهای مورد نیاز شاغلان و شرکتهای فرودگاهی. آثار جانبی این رویداد معمولاً تغییر در فعالیتهای اقتصادی غیروابسته به این صنعت است که به خاطر تغییر در شرایط اقتصادی ناشی از رویدادهای این صنعت تغییر کردهاند. اولین پیامد مستقیم این رویداد افزایش حجم درآمدهای شرکت فرودگاههای کشور و سیستم فرودگاهی است.
در شرایط فعلی ابراز نظر درباره اندازه دقیق این افزایش ممکن نیست. طبیعی است که شرکتهای هوایی برای کنترل هزینههایشان بخواهند درباره تعرفههای احتمالی مذاکره کنند ولی شاید نرخ نهایی، آن نباشد که فکر میکنیم. ولی شکی نیست که درآمد شرکت فرودگاهها افزایش قابل توجهی خواهد داشت. و این افزایش در شرایط فعلی پیامدهای مختلفی را به دنبال خواهد داشت. این افزایش با توجه به حجم بدهیهای شرکتهای هواپیمایی داخلی به شرکت فرودگاهها به معنای افزایش توان این شرکت در حفظ و نگهداری زیرساختهای هوانوردی کشور و مقابله با آثار منفی عدم پرداخت تعهدات شرکتهای داخلی است. از یک سو تبعات مثبت افزایش گردش مالی و جذب درآمدهای ارزی به معنای افزایش سلامت مالی و کاهش نرخ استهلاک فرودگاههای کشور است، از سوی دیگر حجم مطالبات معوقه شرکت فرودگاهها به این معناست که بخش کوچکتری از این افزایش درآمد صرف سرمایهگذاری مجدد در زیرساختهای فرودگاهی کشور خواهد شد.
این به این معناست که در حالی که احتمالاً فعالیتهای گسترش زیرساختی زیادی در نتیجه افزایش درآمدهای ارزی شرکت فرودگاهها رخ نخواهند داد شاهد افزایش در حجم خدمات و فعالیتهای مربوط به تعمیر و نگهداری تجهیزات و تاسیسات خواهیم بود. البته با توجه به گستردگی فعلی شبکه فرودگاههای کشور به نظر نمیرسد در حال حاضر توسعه فرودگاه مساله اصلی این صنعت باشد. چالش اصلی صنعت فرودگاهی در حال حاضر استهلاک و هزینه ثابت صرفشده در ساختوساز شبکه فرودگاهی کشور است که برای تامین آنها به گسترش بازار خدمات و درآمدها احتیاج دارد. افزایش تردد هوایی در آسمان ایران تحقق گسترش بازار خدمات شرکت فرودگاههای کشور خواهد بود. این گسترش میتواند آغاز مرحله جلب اعتماد فعالان بینالمللی صنعت هواپیمایی به ایران باشد. افزایش استفاده از فضای هوایی کشور بار دیگر نامها و برندهای مربوط به صنعت هوایی ایران را وارد مکالمات روزمره بینالمللی خواهد کرد. این دوره جلب اعتماد و برندسازی باعث تضمین افزایش درآمدها و پایداری آنها خواهد شد. در حالی که برای بسیاری برند و تصویر ذهنی یک صنعت فاقد ارزش مالی است، در مبادلات امروز اقتصادی یک برند به معنای پتانسیل
جذب سرمایهگذاری و مشتریان بیشتر است.
افزایش تردد هوایی در آسمان ایران به معنای این است که بسیاری بهزودی متوجه گستردگی شبکه فرودگاهی ایران و کیفیت خدمات ناوبری در کشور خواهند شد. این دوره معرفی در واقع یک فرصت برای پیدا کردن سرمایهگذاران جدید و جذب سرمایههای بینالمللی در این صنعت است. مهمترین اثر غیرمستقیم رویدادهای این هفته همین افزایش توانایی شرکت فرودگاهها برای جذب سرمایهگذاری است. افزایش درآمدهای این شرکت به معنای افزایش نرخ بازدهی سرمایه و داراییهای شرکت فرودگاههاست که ذاتاً بهعنوان یک هلدینگ تعریف شده است. در دنیای امروز فرصتهای سرمایهگذاری در زیرساختهایی که قیمت تمامشده آنها هنوز رقابتی هستند بسیار نیست. این جذب سرمایهگذاری میتواند هم شامل گسترش کیفیت فرودگاههای کشور و هم شامل توسعه سرمایه انسانی شاغل در آن باشد.
بهرهبرداری از پتانسیل کامل این فرصتها بدون حل برخی معضلات ساختاری فرودگاههای کشور ممکن نیست. در حال حاضر به نظر میرسد بیزنس مدل موجود در صنعت فرودگاهی متکی به درآمدهای ارزی خدمات ناوبری برای فعال نگه داشتن فرودگاههایی است که شرکتهای داخلی از آنها استفاده میکنند ولی هزینه استفاده از آنها را نمیپردازند. این به معنای این است که نرخ واقعی بازگشت سرمایه در فرودگاههای کشور پایینتر از نرخی است که در شرایط تعادلی بازار خواهد بود. شکی نیست که اصلاح تعرفههای فرودگاهی و چارهاندیشی کلان برای حل معضل مطالبات معوقه شرکت فرودگاهها لازم و ضروری است. با این حال خوب است به یاد داشته باشیم به رغم این معضلات این صنعت با توانمندی به سراغ بهرهبرداری از فرصتی رفته است که میتواند آغازگر دوره جدیدی در تاریخ آن باشد.
دیدگاه تان را بنویسید