فرصتهای از دست رفته و جبرانناپذیر انقراض اوزونبرون در گفتوگو با فاطمه پاسبان
صید بیرحمانه الماس سیاه
توسعه روزافزون صنایع و احداثکارخانههای بسیار در حاشیه رودخانهها، استفاده از آب شیرین جهت مصارف صنعتی، ورود هزاران تن فلزات سنگین، سموم کشاورزی و همچنین آلودگیهای نفتی به اکوسیستم دریای خزر، خطر جدی را برای بقای آبزیان این دریا فراهم کرده است.
فاطمه پاسبان، کارشناس حوزه اقتصاد کشاورزی درباره ارزشی که خاویار ایرانی در اقتصاد ایران، برای ایجاد اشتغال، ارزآوری و... دارد سخن گفت و مطرح کرد که در دنیا خاویار ایرانی یک برند است هرچند به نظر میرسد ایران در حال از دست دادن اعتبار خود در زمینه تولید این محصول باارزش در دنیاست. او همچنین درباره ارزش غذایی این محصول دریایی سخن گفت، از اینکه این محصول غذایی به عنوان غذایی ضد بیماریهایی از قبیل سرطان، افسردگی و بیماریهای قلبی عروقی مطرح میشود و در واقع این موضوع سبب میشود جلوگیری از انقراض خاویار در دریای خزر علاوه بر توجیه اقتصادی، توجیهی برای حفظ سلامتی افراد نیز داشته باشد. این پژوهشگر حوزه کشاورزی همچنین از دلایل انقراض خاویار در دریای خزر سخن گفت و نبود قوانین موثر و اقدامات لازم در زمینه جلوگیری از صید غیرمجاز را از مهمترین دلایلی دانست که موجب از بین رفتن انواع ماهیهای خاویاری در دریای شمال ایران شده است. ضمن اینکه بررسی شرایط صیادی غیرمجاز خاویار در دریای خزر نشان میدهد مقابله قانونی با این کار چندان سخت به نظر نمیرسد. پاسبان همچنین معتقد است فقط اقدامات ایران نیست که به از بین
رفتن نسل ماهیان خاویاری و در واقع حرکت به سوی انقراض خاویار منجر شده است بلکه انواع رفتارهای مخرب سایر کشورهای حاشیه خزر، از جمله بیتوجهی نسبت به صید غیرمجاز انواع ماهی از جمله ماهی خاویاری، ریختن محتویات چاههای نفت به این دریاچه و همچنین سرازیر شدن انواع سموم کشاورزی مصرفشده در مزارع حاشیه دریای خزر به این دریا از جمله مهمترین اقدامات تخریبگر همسایههای خزر است که این دریاچه را به نابودی میکشاند. به گفته این پژوهشگر کشاورزی، رفتار مخرب همسایههای خزر منجر به آن شده است که اکوسیستم موجود در منطقه این دریاچه به هم بریزد و ماحصل آن از بین رفتن انواع جانداران این دریاچه بوده است. اقدامی که به نظر میرسد جبران آن، حداقل در کوتاهمدت امکانپذیر نباشد.
همانطور که میدانیم خاویار یک محصول دریایی گرانبهاست و کمیاب بودن آن دلیلی بر آن شده که قیمت بسیار بالایی هم داشته باشد. آیا این ماده گرانبها و کمیاب حاوی ارزش غذایی ویژهای هم هست که به هزینه صرفشده برای آن بیارزد؟
بله، خاویار یک ماده غذایی پرانرژی است که پروتئینهای موجود در آن متشکل از اسیدهای آمینه آرزین، هیستامین، ایزولوسین، لیزین و میتونین است. چربی موجود در خاویار نیز به دو دسته تقسیم میشود که عبارت از «۲۵ درصد کلسترول» و «۷۵ درصد لسیتین» است.
همچنین مصرف خاویار از ابتلای افراد به بیماری افسردگی و بیماریهای قلبی عروقی پیشگیری میکند، چرا که در خاویار غلظت اسیدهای چرب از نوع امگا 3 بسیار بالاست. به علاوه خاویار حاوی نوعی الکل چرب با زنجیره بلند نیز هست که در بدن به اسیدهای چرب تبدیل میشود. این اسیدهای چرب به دست آمده در پوشش سلول عصبی نقش بسزایی ایفا میکند به همین دلیل مصرف خاویار در سلامت سلولهای عصبی نیز بسیار موثر است همچنان که در کشورهایی که ماهی و خاویار در عادات غذایی مردم جایگاه ویژهای دارد، میزان ابتلا به افسردگی بسیار کمتر از دیگر کشورهاست. وجود اسیدهای چرب «امگا ۳» در خاویار مانع از افزایش کلسترول خون و به دنبال آن باعث پیشگیری از ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی میشود. به علاوه مصرف خاویار در پیشگیری از ابتلا به بیماریهای التهاب مفاصل، بیماریهای دستگاه گوارش و بعضی از انواع سرطان بسیار موثر است.
همچنین خاویار از عنصر آهن نیز غنی است و به همین دلیل مصرف آن در افراد مبتلا به کمخونی ناشی از فقر آهن نیز توصیه میشود. بنابراین میتوان خاویار را یک محصول دریایی با ارزش غذایی بالا دانست.
البته این ماده غذایی پرارزش، علاوه بر ارزش غذایی که برای سلامت انسان مفید و موثر است، ارزش اقتصادی بالایی هم دارد بهطوری که آن را مروارید یا الماس سیاه لقب دادهاند. بر اساس آمار ارائهشده از سوی مسوولان سازمان شیلات، قیمت هر کیلوگرم خاویار شش میلیون تومان یا 1700 یورو عنوان شده است بنابراین به دلیل قیمت بالای این محصول، عموماً کشورهای با درآمد بالا، متقاضیان این غذای دریایی هستند بهطوری که خاویار ایران به کشورهای اروپایی مانند اسپانیا و فرانسه صادر میشود.
نقش تولید و فروش خاویار را در اقتصاد کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
نگاهی به آمار صادرات خاویار در سال گذشته نشان میدهد کل صادرات خاویار ایران در سالی که گذشت قریب به یک تن بوده است که با احتساب قیمت صادراتی آن در حدود شش میلیارد تومان درآمد ارزی برای کشور داشته است. همچنین باید در موضوع خاویار به بحث اشتغال هم توجه کرد. همچنان که در زنجیره عرضه خاویار بازیگرانی مانند صیادان، پرورشدهندگان، صادرکنندگان و افراد شاغل در صنایع تبدیلی و تکمیلی و همچنین فروشندگان، مشغول به کار هستند و در واقع این محصول غذایی ایرانی، برای بخشی از نیروی کار کشور شغل و درآمد ایجاد کرده است.
باید به این نکته توجه کرد که خاستگاه این محصول باارزش دریای شمال ایران یعنی دریای خزر است. دریای خزر به عنوان بزرگترین منبع ماهیان خاویاری در جهان بیش از 90 درصد خاویار جهان را تامین میکند. در ایران کرانههای شرقی دریای خزر بهویژه سواحل بندر ترکمن (از خلیج حسنقلی تا میانکاله)، مهمترین محل صید ماهیان خاویاری هستند که به تنهایی نیمی از خاویار ایران در آنجا استحصال میشود.
از سوی دیگر باید بدانیم که در کشورهای مصرفکننده خاویار، «خاویار ایرانی» مشهور است و ایرانی بودن برای خاویار یک برند شده است. به عبارتی خاویار ایرانی محصولی شناختهشده و دارای برند است که برای یافتن مشتری نیازی به تبلیغات ندارد. ولی متاسفانه صادرات این محصول باارزش ایرانی همانند بسیاری از کالاها و محصولات شناختهشده مانند فرش، زعفران و پسته که با نام ایرانی در بازارهای جهانی مطرح شدهاند، به دلایل گوناگون در حال کاهش است.
البته اگر به اخبار مربوط به خاویار طی سالهای اخیر نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که نگرانیهای وسیعی در خصوص انقراض و از بین رفتن نسل ماهیان خاویاری در دریای خزر دیده میشود که قابل بررسی است.
آیا نگرانیهای مطرحشده درباره انقراض خاویار را باید جدی گرفت؟ چه راهکارهایی برای زنده نگه داشتن نسل خاویار و البته تلاش برای تولید بیشتر این محصول وجود دارد؟
قبل از پرداختن به پاسخ سوال، این نکته را در نظر داشته باشید که برای تولید دو هزار تن گوشت ماهیان خاویاری، به حداقل سه سال زمان و برای تولید ۱۰ تن خاویار، بین ۹ تا ۱۰ سال زمان نیاز است. یعنی تولید خاویار زمانبر است. از سوی دیگر فعالیتها و اقداماتی که باید برای تولید آن انجام شود، نیاز به سرمایه و سرمایهگذار دارد. در نتیجه بهصورت آنی و فوری نمیتوان جایگاه از دست رفته تولید خاویار از دریای خزر را به شیوههای دیگر جبران کرد.
از سوی دیگر کاهش تولید خاویار در ایران، ممکن است مشکلاتی را در صادرات ما نیز ایجاد کند. چون با کاهش تولید یک محصول و از دست دادن بازارهای جهانی و اعتماد مشتریان، دیگر به سادگی نمیتوان اعتماد از دست رفته را به دست آورد. معمولاً گفته میشود، اعتماد با لاکپشت میآید و با اسب میرود یعنی جلب اعتماد معمولاً خیلی سخت و زمانبر است و اگر اعتماد از دست رفت، بازگرداندن آن به سختی حاصل میشود.
چه شد که خاویار را از دست دادیم؟ میدانیم که قوانین بازدارندهای برای صید خاویار در خزر وضع شده است، آیا اکنون بهطور کلی صید خاویار از خزر ممنوع است یا هنوز بهصورت محدود صید انجام میشود؟
یکی از دلایلی که برای از بین رفتن نسل ماهیان خاویاری در دریای خزر مطرح میشود، صید غیرمجاز است. اکنون صید خاویار در انحصار دولت قرار دارد و بنابراین صید غیردولتی، یک کار خلاف محسوب میشود.
به هر حال، طی یک دهه اخیر به علت صید غیرمجاز ماهیان خاویاری، میزان ذخایر این نوع ماهی، به پایینترین حد خود رسیده است. همچنین بر اساس اطلاعات سازمان شیلات گیلان، میزان صید ماهیان خاویاری (شکمپر) در سال 1393 در حدود 6082 کیلوگرم بوده که از این رقم 6 /49 درصد (3016 کیلوگرم) آن، صید مجاز، 8 /0 درصد (50 کیلوگرم) آن کشفیات و 6 /49 درصد (3016 کیلوگرم) نیز، صید غیرمجاز بوده که کشف نشده است.
از سوی دیگر، در مورد استحصال خاویار نیز اطلاعات سازمان شیلات گیلان نشان میدهد از مجموع 55902 کیلوگرم خاویار استحصالشده از دریای خزر، حدود 2 /370 کیلوگرم (66 درصد) مجاز و 189 کیلوگرم غیرمجاز (34 درصد) بودهاند.
همچنان که اگر همین رقم استان گیلان را در نظر بگیریم مشاهده میشود که حجم صید و استحصال غیرقانونی خاویار به شدت زیاد شده است. آمار نشان میدهد به اندازه صید مجاز، صید غیرمجاز هم هست که این موضوع به دلیل قیمت بالای خاویار و سودجویی برخی افراد، امری طبیعی تلقی میشود. اما این حجم صید غیرمجاز خاویار، دو نکته را نیز نشان میدهد؛ ابتدا اینکه صید غیرمجاز سازمانیافته و توسط افرادی با قدرت نفوذ انجام میشود و در واقع توسط مردم عادی انجام نمیشود که از سر مجبوری و نبود شغل برای این کار مبادرت کرده باشند و دیگر اینکه از مجموع صید غیرمجاز تنها 6 /1 درصد آن کشف شده است.
اگر طبق اطلاعاتی که ارائه کردید، صید غیرقانونی خاویار در این سطح گسترده و وسیع انجام میشود، با توجه به قانون ممنوعیت صید خاویار، چرا فعالیتهای غیرقانونی متوقف و کشف نمیشوند؟ آیا قانون موجود در زمینه جلوگیری از صید خاویار، کارکرد لازم را دارد؟
در این زمینه قانونی وجود دارد تحت عنوان «قانون حفاظت و بهرهبرداری از منابع آبزی جمهوری اسلامی ایران» که مصوب سال ۷۴ است. در بند «د» این قانون آمده است: «صید، عملآوری، عرضه، فروش، حملونقل، نگهداری، واردات و صادرات انواع ماهیان خاویاری و خاویار بدون اجازه سازمان شیلات ممنوع است و در صورت شناسایی این موارد، مرتکبان به این کار، به جزای نقدی تا سه برابر ارزش محصول متناسب با نوع و میزان صید و همچنین حبس به مدت یک تا سه ماه محکوم میشوند و البته مجازاتی برای تکرار ارتکاب جرم نیز در نظر گرفته شده است همچنان که در صورت تکرار جرائم مقرر در این بند از قانون، دادگاه مرتکب یا مرتکبان را علاوه بر جزای نقدی مقرر، به ۹۱ روز تا شش ماه حبس تعزیری محکوم میکند.»
سوال من اینجاست که آیا چنین قانونی برای جلوگیری از فعالیت غیرقانونی در زمینه صید محصولی با این ارزش و قیمت کفایت میکند؟ آیا لازم نیست قانونی بازدارنده برای متخلفان که منافع نسل حاضر و آینده را به یغما میبرند تصویب کرد؟
از طرف دیگر، این سوال نیز مطرح است که چرا یگان محافظت شیلات نمیتواند جلوی فعالیتهای غیرقانونی این صیادان را بگیرد؟ در این میان، مساله مجهولی وجود ندارد که نتوان آن را کشف کرد. همچنان که مکان و نوع کالا مشخص است و البته به احتمال زیاد افراد متخلف سودجوی سازمانیافته نیز قابل شناسایی هستند. باید از مسوولان دولتی سوال کرد دلیل اینکه با متخلفان صید غیرمجاز خاویار برخورد قاطعانه نمیکنند، چیست؟
با توجه به اینکه سواحل دریای خزر، فقط در کشور ایران قرار ندارد، به جز اقدامات تخریبگرایانه ایرانیان در زمینه صید غیرمجاز ماهیهای خاویاری آیا عواملی وجود دارند که در سایر کشورها رخ داده باشند و بتوانیم از آنها به عنوان عوامل تاثیرگذار بر انقراض خاویار در دریای خزر نام ببریم؟
بله، در کنار این عوامل که شرح آن رفت، عوامل دیگری نیز در از بین رفتن نسل ماهیهای دریای خزر نقش موثری داشتهاند. پس از فروپاشی شوروی سابق در سال 1991، شاهد هجوم خیل عظیم مردم فقیر جهت امرارمعاش از منابع طبیعی از جمله دریا و نبودن نظارت لازم بر امور مربوط به صید و صیادی بودهایم.
همچنین فعالیتهای حفظ، بازسازی ذخایر و بهسازی محیط دریایی در کشورهای تازه استقلالیافته حاشیه دریای خزر طی این دوره تاریخی پس از فروپاشی شوروی سابق انجام نشده است.
در واقع افزایش صید توسط کشورهای استقلالیافته و بازسازی نکردن ذخایر و البته بیتوجهی نسبت به حفظ ذخایر، از جمله مهمترین عواملی بودند که باعث به وجود آمدن شرایط موجود شدند.
در کنار این مسائلی که مطرح کردید، چقدر میتوانیم انقراض انواع ماهیهای دریای خزر را حاصل دستکاریهای انسان در محیط طبیعی بدانیم؟ آیا خاویاری که درباره انقراض آن هشدار داده میشود نیز، از عوامل دخالت انسانی در طبیعت تاثیر گرفته است؟
بله، دخالت انسان در اکوسیستم طبیعی از عواملی است که به انقراض ماهیها در خزر دامن زده است. در تمام کشورهای موجود در حاشیه دریای خزر، بهمنظور توسعه فعالیتهای کشاورزی و اقتصادی دخالتهای غیرمعقولانهای در اکوسیستم دریای خزر و حوضه آبریز آن صورت گرفته است. این اقدامات اثرات زیانبار و جبرانناپذیری بر تنوع زیستی و محیط زیست این دریا گذاشته است.
همچنین توسعه روزافزون صنایع و احداث کارخانههای بسیار در حاشیه رودخانهها، استفاده از آب شیرین جهت مصارف صنعتی، ورود هزاران تن فلزات سنگین، سموم کشاورزی و همچنین آلودگیهای نفتی به اکوسیستم دریای خزر، خطر جدی را برای بقای آبزیان این دریا فراهم کرده است.
بررسیها نشان میدهد حدود 96 درصد از کارخانهها و صنایع روسیه در کنار رودخانههای منتهی به رودخانه ولگا احداث شده است که به دریای خزر منتهی میشود. همچنین تعدادی از چاههای نفت قزاقستان هم به علت بالا آمدن سطح آب دریای خزر به زیر آب رفته و صدها تن نفت و مواد زائد آن در منطقه آذربایجان وارد دریای خزر میشود.
از سوی دیگر، هزاران تن سموم کشاورزی در اراضی حاشیه دریای خزر مصرف میشود که از طریق بارندگی و شستوشوی خاک وارد این دریاچه میشود و این موضوع باعث مرگ و تلفات ماهیهای خاویاری شده است.
اینطور که مطرح کردید اکوسیستم دریای خزر در معرض آسیب جدی قرار گرفته است. آیا احیای اکوسیستم این دریا و جانداران بازارزشی که در آن زندگی میکنند مانند خاویار، در شرایط موجود امکانپذیر است؟ آیا امیدی برای احیای جایگاه ایران در تولید خاویار وجود دارد؟
تخریب اکوسیستم دریای خزر میتواند در کوتاهترین زمان ممکن شکل گیرد، ولی بازسازی و احیای آن بیتردید به زمان بسیار طولانی نیاز خواهد داشت. در بعضی از موارد، در صورت انقراض و نابودی گونههای کمیاب و نادر، (بهعنوان نمونه ذخایر ژنتیک تاسماهیان دریای خزر)، راه جایگزینی برای آن وجود نخواهد داشت. در کنار تهدید انقراض نسل ماهیهای دریای خزر، ورود و عرضه خاویار تقلبی نیز باعث از دست رفتن اعتبار و برند این محصول در بازارهای جهانی شده است.
ضعف ایران در تولید خاویار و کنترل محصولات تقلبی باعث شده است رقبای دیگر مانند چین، آمریکا و فرانسه به دنبال گرفتن بازار این محصول، مانند بازار سایر محصولات ارزشمند ایرانی باشند.
کارشناسان حوزه شیلات و متخصصان بارها و بارها در این زمینه هشدار داده و عوامل تاثیرگذار بر این پدیده نامطلوب یعنی انقراض الماس سیاه در دریای خزر را گوشزد کردهاند و در حال حاضر نیز ادامه روند موجود را منتهی به انقراض نسل ماهیان خاویاری دریای خزر میدانند. به نظر من، این موضوع که دولتمردان در زمان تهدید، جلوی بحران را در کشور نمیگیرند و به متخصصان و کارشناسان امر در هر حوزهای اعتماد نمیکنند، مشکل اصلی بحرانهای پیشآمده موجود و همچنین بحرانهای آینده خواهد بود.
همچنان که میبینیم برای بحران آب، محیط زیست و تورم و بیکاری که در حال حاضر کشور با آن دستبهگریبان شده است، سالهای قبل هشدار داده شده بود. ولی جدی گرفته نشد و البته اقدام موثری هم برایشان انجام نشد. از نظر من در این زمینه، مسوولان باید پاسخگو باشند و چرایی ضعفشان در تصمیمگیری، کنترل، نظارت و ارزیابی را بیان کنند. اگر در کشور مدیریت مسوولانه و پاسخگو حکمفرما شود طبیعتاً بسیاری از این مشکلات اینچنینی حل خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید