تاریخ انتشار:
غلامرضا حیدریکردزنگنه میگوید دولت درباره سهم معافیتهای مالیاتی از اقتصاد ایران غلو میکند
دولت اغراق میکند
در حال حاضر، بهجز موقوفات و موسسات خیریه، معافیت عمدهای در اقتصاد ایران وجود ندارد. جوسازیهایی که درباره مالیات ندادن «نهادها» اتفاق میافتد، نادرست است؛ چراکه نهادهایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان از مالیات معاف نیستند.
نام «غلامرضا حیدریکردزنگنه» در سالهای اخیر عمدتاً با نام سازمان خصوصیسازی گره خورده است، اما او بیشتر عمر خدمت خود در دولت را در سازمان مالیاتی گذرانده است. ورود او به وزارت اقتصاد در سال 1351 و با عنوان شغلی «حسابدار» بود، اما به زودی به سمت «کمکممیز مالیاتی» در استان محل تولدش (خوزستان) رسید. مدیر کلی امور اقتصادی و دارایی سه استان چهارمحال و بختیاری، کرمان و تهران نیز از دیگر پستهای او قبل از ورودش به سازمان مرکزی امور مالیاتی بود که در دولت دوم سیدمحمد خاتمی به وقوع پیوست. کردزنگنه ابتدا با سمت «معاون توسعه مدیریت و منابع» سازمان امور مالیاتی کشور و در سال پایانی آن دوره با عنوان «ریاست» این سازمان در دولت خاتمی حضور داشت. بنابراین، اگرچه نام او در دولت محمود احمدینژاد به سازمان خصوصی سنجاق شد و با انتقادات بسیاری از عملکردش در آن سمت پایان یافت، اما شناخت کردزنگنه از زیر و بم نظام مالیاتی ایران را نباید دستکم گرفت. به همین دلیل برای گفتوگو درباره تاریخچه و اوضاع امروز معافیتهای مالیاتی در کشور به سراغ او رفتیم و حرفهای او را -که این روزها بیرون از دولت به فعالیت مشغول است- شنیدیم.
کردزنگنه معتقد است دولت یازدهم درباره حجم معافیتهای مالیاتی اغراق میکند و مشکل اصلی نظام مالیاتی ایران را نه در این بخش، که در معضل «فرار مالیاتی» بهخصوص در بخشهای سیاه و خاکستری اقتصاد (بخش قاچاق و حوزه خدمات غیررسمی) میبیند. او که این روزها در شرکت توسعه اقتصاد آیندهسازان (از زیرمجموعههای ستاد اجرایی فرمان امام) مدیرعامل است، میگوید: «جوسازیهایی که درباره مالیات ندادن «نهادها» اتفاق میافتد، نادرست است. من سابقه فعالیت در هر دو این بخشها را دارم و بدون هرگونه تعصبی عرض میکنم که اینگونه تقلبات در موسسات دولتی بیشتر رایج است.»
وزیر اقتصاد 43 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را معاف از مالیات دانسته و رئیس سازمان مالیاتی هم اعلام کرده حدود 20 تا 25 درصد از اقتصاد ایران مشمول فرار مالیاتی است. با این حساب کمتر از 40 درصد از اقتصاد ایران بار مالیاتدهی را به دوش میکشد. هزینه این معافیتها و فرارهای مالیاتی برای «دولت» و «مجموعه اقتصاد ایران» چه بوده است؟
ایراد از کجاست؟ چه بخشی از این مشکل به قوانین مصوب مجلس برمیگردد و چه بخشی از آن به عملکرد اجرایی دولتها و سازمان مالیاتی وابسته است؟
گذشته از بحث فرارهای مالیاتی، در حال حاضر -و با قوانین موجود- چند نوع معافیت مالیاتی در اقتصاد ایران اعمال میشود؟
اما برخی کارشناسان معتقدند عدمالنفع ناشی از این معافیتها برای دولت بسیار بیشتر از منافع آن برای توسعه اقتصادی و اجرای سیاستهای دولت در بخشهای مختلف اقتصاد بوده است. شما با این نظر موافق نیستید؟
راجع به نهادی مثل آستان قدس رضوی چطور؟ این نهاد شرکتهای وابسته بسیاری با گردش مالی فراوان دارد، اما از پرداخت مالیات معاف است. منطق اعطای این معافیت چیست؟
اما بههرحال فعالیت تجاری دارد و در بسیاری از موارد با بخش خصوصی رقابت میکند...
اصولاً آیا میتوان همه معافیتهای مالیاتی را حذف کرد؟ یا حالت بهینه این است که این معافیتها به حداقل کاهش یابد، اما هرگز حذف نشود؟ در اقتصادهای پیشرفته دنیا در این زمینه چگونه عمل میشود؟
آقای دکتر! برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند حتی در بخشهایی که دولت -به هر دلیل- ترجیح میدهد اقدام به اعطای معافیت مالیاتی کند، بهتر است به جای اعطای چنین معافیتی از «نرخ صفر مالیاتی» استفاده کند تا صورتهای مالی مشمولان دریافت شود و شفافیت از بین نرود. این توصیه در همین راستاست؟
این اقدام در مورد آستان قدس رضوی که از پیش از انقلاب مشمول معافیت مالیاتی بوده، چقدر عملیاتی است؟ به نظر شما در نهایت دولت میتواند این نهاد را زیرچتر مالیاتی قرار دهد؟
برخی ناظران معتقدند یکی از عواملی که به فرار مالیاتی دامن میزند، بیعدالتی حاصل از معافیت مالیاتی بخشهای گستردهای از اقتصاد ایران است که باعث میشود بخش خصوصی برای اینکه توانایی رقابت با بخشهای معاف از مالیات (مثل آستان قدس رضوی یا برخی نهادهای تحت پوشش دستگاههای نظامی) را داشته باشد، دست به فرار مالیاتی بزند. این تحلیل را مطابق با واقعیت میدانید؟
یعنی شما معتقدید همه این نهادها مالیات خود را میپردازند و از این حیث بیعدالتیای وجود ندارد؟
نتیجه این بخش از سخنان شما این است که بخش «فراری مالیاتی» در اقتصاد ایران بسیار مهمتر و بزرگتر از بخش «مشمول معافیت مالیاتی» است و تمرکز دولت باید روی این بخش قرار بگیرد؟
وزیر اقتصاد 43 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را معاف از مالیات دانسته و رئیس سازمان مالیاتی هم اعلام کرده حدود 20 تا 25 درصد از اقتصاد ایران مشمول فرار مالیاتی است. با این حساب کمتر از 40 درصد از اقتصاد ایران بار مالیاتدهی را به دوش میکشد. هزینه این معافیتها و فرارهای مالیاتی برای «دولت» و «مجموعه اقتصاد ایران» چه بوده است؟
وقتی تنها هفت تا هشت درصد تولید ناخالص داخلی ایران از طریق درآمد مالیاتی تامین شود، باعث میشود دولت برای جبران کسری بودجه خود به درآمد نفت وابسته شود. بخش مهمی از مشکلاتی که گریبانگیر اقتصاد ایران شده است، ناشی از این است که دولت اصطلاحاً «از سرمایه میخورد». این در حالی است که در دنیا بودجهای را بودجه سالم میدانند که از طریق مالیاتها تامین شود. اما زمانی که این اتفاق نیفتد و دولت به «پول مفت نفت» عادت کند، کوچکسازی خود را هم جدی نمیگیرد. در کشورهایی مانند نروژ یا مالزی که بودجه به طور کامل از نفت جدا شده و درآمد نفت تنها به سرمایهگذاریهای مولد اختصاص یافته است، رشد و توسعه اقتصادی تجربه شده است.
به نظر من وجود منابع و درآمدهای نفتی باعث شده است دولتها در ایران اینقدر نسبت به مساله معافیتها یا فرارهای مالیاتی بیتوجه باشند، چراکه برای تامین مخارج خود، درآمدهای دیگری دارند. چند سال قبل یکی از وزرای اقتصاد میگفت: «رئیسجمهور وقت به من گفته است شما که تنها 20 درصد از منابع بودجه دولت را تامین میکنید، چندان برای من مهم نیستید و نباید اینقدر «طاقچهبالا» بگذارید.» این یک واقعیت است.
از سوی دیگر یکی از دلایلی که مشتریمداری و تکریم ارباب رجوع توسط دولت و کارمندانش چندان رعایت نمیشود، همین نکته است که دولت خود را نیازمند مالیات و بدهکار به مردم نمیداند. در حالی که در کشورهای توسعهیافته اگر کارمندی با اربابرجوع بدخلقی کند، او در پاسخ میگوید «من مالیاتدهنده هستم و حقوق تو را میپردازم. بنابراین باید مراقب رفتار خود باشی.»
ایراد از کجاست؟ چه بخشی از این مشکل به قوانین مصوب مجلس برمیگردد و چه بخشی از آن به عملکرد اجرایی دولتها و سازمان مالیاتی وابسته است؟
برای محاسبه میزان فرار یا معافیت مالیاتی، باید ظرفیت مالیاتی را محاسبه کنیم که این ظرفیت را یا بر اساس درآمد ملی محاسبه میکنند، یا بر اساس سرمایه ملی. واضح است که ظرفیت دریافت مالیات در ایران بسیار بیشتر از ارقام فعلی است، اما ابزار لازم برای بهرهبرداری از این ظرفیت فراهم نیست. چرا؟ ساختار دولت یکی از اصلیترین موانع بهرهداری از این ظرفیت است، ضعف دولت الکترونیک یکی دیگر از موانع است، عدم تکمیل طرح جامع مالیاتی هم از عواملی است که راه بهرهبرداری از ظرفیتهای مالیاتی را ناهموار کرده است. خوراک مالیات، اطلاعات مالیاتی است؛ تا زمانی که سیستم الکترونیکی در کشور فراگیر نشود، اطلاعات لازم به دست دولت نمیرسد و تشخیص مالیات نیز ناقص میماند. در نتیجه فرارهای مالیاتی به وقوع میپیوندد. ساختار سازمان مالیاتی از کارایی لازم برای دستیابی به ظرفیتهای مالیاتی اقتصاد ایران برخوردار نیست.
گذشته از بحث فرارهای مالیاتی، در حال حاضر -و با قوانین موجود- چند نوع معافیت مالیاتی در اقتصاد ایران اعمال میشود؟
من معتقدم درباره حجم معافیتهای مالیاتی در اقتصاد ایران اغراق شده است. به عنوان مثال بخش کشاورزی از پرداخت مالیات معاف است، اما در همه جای دنیا چنین معافیتهایی به عنوان ابزار سیاستگذاری مالی وجود دارند. از دهه 1930، نئوکلاسیکها سیاستهای مالی را در کنار سیاستهای پولی به عنوان ابزاری برای سیاستگذاری دولت به رسمیت شناختهاند و در دنیا از مالیات به عنوان یک ابزار در بودجه دولتها استفاده میشود. دولتها برای تشویق یا تنبیه بخشهای مختلف اقتصاد از این ابزار بهره میبرند. به عنوان مثال دولتها وقتی میخواهند مصرف دخانیات یا مشروبات الکلی را کاهش دهند، با وضع مالیاتهای سنگین بر آنها این سیاست را اجرایی میکنند، یا برای فعالیتهای اقتصادی مخرب محیط زیست، مالیاتهایی با نرخهای بالا تعیین میکنند. اگرچه هدف اصلی مالیاتستانی، درآمدزایی است، اما در عین حال برای اجرای سیاستهای دولت نیز استفاده میشود. همچنین وقتی دولتی تصمیم میگیرد یک بخش صنعتی یا کشاورزی را مورد حمایت قرار دهد، یا به توسعه مناطق محروم کمک کند، از ابزار معافیت مالیاتی استفاده میکند. این سیاستها در نقاط مختلف دنیا اعمال میشود. بخشی از قوانین
معافیت مالیاتی در ایران با هدف تشویق سرمایهگذاری در صنعت، کشاورزی یا بخش تعاونی تدوین شدهاند.
اما برخی کارشناسان معتقدند عدمالنفع ناشی از این معافیتها برای دولت بسیار بیشتر از منافع آن برای توسعه اقتصادی و اجرای سیاستهای دولت در بخشهای مختلف اقتصاد بوده است. شما با این نظر موافق نیستید؟
البته بخشی از این معافیتها در جریان اصلاح قوانین مالیاتی در دولت و مجلس مورد بازنگری قرار گرفته است. در حال حاضر، بهجز موقوفات و موسسات خیریه، معافیت عمدهای در اقتصاد ایران وجود ندارد. جوسازیهایی که درباره مالیات ندادن «نهادها» اتفاق میافتد، نادرست است؛ چراکه نهادهایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و بنیاد مستضعفان از مالیات معاف نیستند. به عنوان مثال تمام شرکتهای وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام (ره) مالیات عملکرد خود را میپردازند و مالیات نقل و انتقال املاک این ستاد نیز پرداخت میشود. ضمن اینکه این نهادها چون به دفتر مقام معظم رهبری وابستهاند، به روشهای متقلبانه رایج در برخی موسسات خصوصی یا حتی دولتی (مانند در اختیار داشتن دو یا سه دفتر مالی) نیز متوسل نمیشوند. متاسفانه فرار مالیاتی در موسسات دولتی بیشتر از این نهادهاست. من چون سابقه فعالیت در هر دو این بخشها را دارم، بدون هرگونه تعصبی عرض میکنم که اینگونه تقلبات در موسسات دولتی بیشتر رایج است. نهادی مثل ستاد اجرایی فرمان امام (ره) میلیاردها تومان مالیات میپردازد؛ ضمن اینکه سود حاصل از فعالیت خود را در اقدامات عامالمنفعهای چون ساخت
مدرسه، بیمارستان یا راه در مناطق محروم هزینه میکند و مکمل طرحهای عمرانی دولت است.
راجع به نهادی مثل آستان قدس رضوی چطور؟ این نهاد شرکتهای وابسته بسیاری با گردش مالی فراوان دارد، اما از پرداخت مالیات معاف است. منطق اعطای این معافیت چیست؟
آستان قدس خود را در قالب موقوفات و نذورات طبقهبندی میکند.
اما بههرحال فعالیت تجاری دارد و در بسیاری از موارد با بخش خصوصی رقابت میکند...
بله، من هم معتقدم دلیلی ندارد فعالیتهای تجاری آستان قدس رضوی از مالیات معاف باشد. هر نهادی که فعالیت اقتصادی دارد، باید مالیات آن را هم بپردازد.
در حال حاضر، بهجز موقوفات و موسسات خیریه، معافیت عمدهای در اقتصاد ایران وجود ندارد. جوسازیهایی که درباره مالیات ندادن «نهادها» اتفاق میافتد، نادرست است؛ چراکه نهادهایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد مستضعفان از مالیات معاف نیستند.
اصولاً آیا میتوان همه معافیتهای مالیاتی را حذف کرد؟ یا حالت بهینه این است که این معافیتها به حداقل کاهش یابد، اما هرگز حذف نشود؟ در اقتصادهای پیشرفته دنیا در این زمینه چگونه عمل میشود؟
در بسیاری از سیستمهای مالی دنیا، معافیتها حذف میشود و بهجای آن «اعتبار مالیاتی» در نظر گرفته میشود. یعنی مالیات را دریافت میکنند، اما در برابر آن تسهیلات یا اعتبارات مالیاتی تخصیص داده میشود. به عنوان مثال در آمریکا شما به اندازه اعتبار مالیاتی خود میتوانید وام بگیرید. این روش در ایران هم سابقه دارد: در زمان اصلاحات ارضی، قیمت زمینهای مالکان بزرگ بر اساس مالیاتی که به دولت پرداخته بودند، محاسبه شد. یعنی کسانی که مالیات بیشتری پرداخته بودند، زمینهایشان باارزشتر به حساب آمد.
آقای دکتر! برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند حتی در بخشهایی که دولت -به هر دلیل- ترجیح میدهد اقدام به اعطای معافیت مالیاتی کند، بهتر است به جای اعطای چنین معافیتی از «نرخ صفر مالیاتی» استفاده کند تا صورتهای مالی مشمولان دریافت شود و شفافیت از بین نرود. این توصیه در همین راستاست؟
دقیقاً. یعنی صورتهای مالی دریافت شود و مالیات اخذ شود تا اطلاعات مالیاتی به دست دولت برسد. به عنوان مثال آستان قدس رضوی باید اطلاعات مربوط به معاملات خود را به دولت بدهد تا سازمان امور مالیاتی بتواند دستکم از طرف دوم معامله مالیات دریافت کند.
این اقدام در مورد آستان قدس رضوی که از پیش از انقلاب مشمول معافیت مالیاتی بوده، چقدر عملیاتی است؟ به نظر شما در نهایت دولت میتواند این نهاد را زیرچتر مالیاتی قرار دهد؟
مجلس شورای اسلامی مصوبهای برای مالیاتستانی از آستان قدس رضوی داشته است، اما میزان عملیاتی شدن آن به عوامل دیگری هم بستگی دارد و تنها با یک مصوبه قابل اجرا نیست. من زیاد به این موضوع خوشبین نیستم.
برخی ناظران معتقدند یکی از عواملی که به فرار مالیاتی دامن میزند، بیعدالتی حاصل از معافیت مالیاتی بخشهای گستردهای از اقتصاد ایران است که باعث میشود بخش خصوصی برای اینکه توانایی رقابت با بخشهای معاف از مالیات (مثل آستان قدس رضوی یا برخی نهادهای تحت پوشش دستگاههای نظامی) را داشته باشد، دست به فرار مالیاتی بزند. این تحلیل را مطابق با واقعیت میدانید؟
نهادهای تحت پوشش دستگاههای نظامی مالیات خود را میپردازند. تمام قراردادهای پیمانکاری بنیاد تعاون ناجا، بنیاد تعاون سپاه یا قرارگاه خاتمالانبیا در قالب صورتهای مالیاتی محاسبه میشود و دولت مالیات آنها را دریافت میکند.
یعنی شما معتقدید همه این نهادها مالیات خود را میپردازند و از این حیث بیعدالتیای وجود ندارد؟
بله، این نهادها مالیات میپردازند. در کشور ما مشکل اصلی نظام مالیاتی، مساله فرار مالیاتی است که عمدتاً در بخش قاچاق و همچنین در بخش خدمات به وقوع میپیوندد. کسانی که بدون ثبت شرکت و بدون هرگونه شناسنامه و تابلویی، با یک تلفن محتویات یک کشتی را روی آب خرید و فروش میکنند، مشکل اصلی نظام مالیاتی ایران هستند. نه ردی از این افراد وجود دارد و نه دفتر و حسابوکتابی دارند؛ خرید و فروش مبلمانهای گرانقیمت یا شوهای لباس در مناطق شمال شهر، نمونهای از این فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی است. فرارهای مالیاتی در بخشهای خدماتی اینچنینی وجود دارد؛ وگرنه شرکتهای ثبتشده ممکن است مالیات خود را با تقلب کموزیاد کنند، اما در هر حال اصل مالیات را میپردازند.
یکی از مشکلات اصلی ما در نظام مالیاتی ایران این است که تنها فشار را بر روی مودیان شناختهشده موجود افزایش میدهیم. شرکتهای ثبتشده، کارمندان و کارگران و مغازهداران دارای جواز کسب مرتباً تحت فشار بیشتر قرار میگیرند، اما کسانی که بدون ثبت و تابلو و دفتر و حسابوکتاب در بخش خدماتی مشغول به فعالیت هستند و سودهای کلان کسب میکنند، مغفول ماندهاند.
نتیجه این بخش از سخنان شما این است که بخش «فراری مالیاتی» در اقتصاد ایران بسیار مهمتر و بزرگتر از بخش «مشمول معافیت مالیاتی» است و تمرکز دولت باید روی این بخش قرار بگیرد؟
همین طور است. البته معنای این حرف این نیست که تجدید نظر در معافیتها ضروری نیست؛ اما واقعیت آن است که معافیتها به دو نوع تقسیم میشوند؛ قسمتی از آن در راستای سیاستهای دولت برای تشویق بخشهای مختلف (کشاورزی، صنعت، سرمایهگذاری در مناطق محروم و...) اجرا میشود و در تمام دنیا نیز رایج است. طبیعی است که دولت باید نوعی از یارانه را برای پیش بردن سیاستهای خود پرداخت کند. اما قسمت دیگر آن مانند فعالیتهای اقتصادی وابسته به موقوفات نباید از معافیت مالیاتی برخوردار باشند و لازم است که دولت در زمینه مالیاتستانی از آنها به طور جدی وارد عمل شود.
دیدگاه تان را بنویسید